گفتوگوهای یک زن و شوهر در روزهای رخوت/وقتی ارزشهای اجتماعی به چالش کشیده میشوند
سومین اثر ارلند لو با ترجمه شقایق قندهاری توسط نشر ثالث منتشر شد.
شقایق قندهاری (مترجم) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا؛ درباره آخرین کارها و ترجمههایش گفت: چند سال پیش یک نویسنده نروژی به نام ارلند لو را به ایرانیها و فارسیزبانان معرفی کردم. اولین اثری که از این نویسنده طنزنویس نروژی ترجمه کردم، رمان «ابرابله» بود که خوشبختانه مردم این رمان را دوست داشتند و با طنزش ارتباط خوبی برقرار کردند. بعد از این رمان هم رمان دیگری از همین نویسنده به نام «داپلر» را برای نشر ثالث ترجمه کردم. در همین یکی دو روز گذشته سومین کار ارلند لو به نام «روزهای رخوت» توسط نشر ثالث- که ناشر ترجمههای من از این نویسنده است- منتشر شده است.
این مترجم در توضیح بیشتر درباره رمان «روزهای رخوت» نیز گفت: رمان «روزهای رخوت» مانند دیگر کارهای ارلند لو طنز است. این نویسنده کلاً نگاه طنزی به امور گوناگون دارد و به مسائل زندگی روزمره و جهان هستی با رویکردی طنز نگاه میکند. او در هرکدام از رمانهایش با رویهای طنز، آنهم طنز خاص خودش، جامعه، ارزشهای اجتماعی و حتی آن چیزهایی که در ذهن من و شما به صورت دیگری تعریف شده را به چالش میکشد و ما را به فکر فرو میبرد. او در داستانهایش میخواهد بگوید که میتوان به شکل دیگری به جهان هستی و زندگی و حتی زندگی روزمره نگاه کرد. البته طنز رمان «روزهای رخوت» با دو اثر قبلی این نویسنده متفاوت است.
مترجم رمان «زندگی دوم» نوشته اس جی واتسون، ادامه داد: شخصیتهای رمان «روزهای رخوت» زن و شوهری هستند که با دو فرزندشان به سفر میروند و آنچه که وجه غالب این رمان است گفتوگوهای این زن و شوهر است که در موقعیتهای مختلف اتفاق میافتد. ذات این گفتوگوها بسیار بامزه و خندهدار است و حتی میتوان گفت مسائل مختلف زندگی را به سخره میگیرد.
قندهاری درباره تفاوت طنز ارلند لو با دیگر نویسندگانی که در حوزه طنز قلم میزنند، گفت: مقایسه جنس طنز این نویسنده با طنزی که نویسندگان دیگر دارند اشتباه است، چون اصولاً هر نویسندهای براساس زادگاه، خاستگاه و حتی شرایط اقلیمی و فرهنگی و نوع نگاه منحصر به فرد خودش، اثری خلق می کند. ارلند لو هم به هر حال نویسندهای است که نگاه متمایز و جهانبینی خاص خودش را دارد و با استفاده از ذهن خلاقش، موفق شده در هرکدام از داستانهای خود طنز فاخر و ظریفی را در بستر ادبیات داستانی به صورت زیرپوستی و ژرف به مخاطب خود القا کند. اساساً هر نویسندهای ردپای خودش را در اثری که مینویسد بهجا میگذارد تا مشخص کند هویت خودش و طرز فکر و اندیشهاش در آنچه که نوشته، وجود دارد.