خبرگزاری کار ایران

ششمین همایش «۱۰ روز با عکاسان» در ایستگاه پایانی/ عکاسان از تجربه مهاجرت گفتند

ششمین همایش «۱۰ روز با عکاسان» در ایستگاه پایانی/ عکاسان از تجربه مهاجرت گفتند
کد خبر : ۵۷۰۴۳۲

ششمین همایش ۱۰ روز با عکاسان فردا؛ جمعه ۲۴ آذرماه ساعت ۱۸ در خانه هنرمندان ایران به کار خود پایان می دهد و آخرین روز برنامه های همایش امروز برگزار می شود.

به گزارش ایلنا، در ادامه سلسله برنامه‌های تخصصی این همایش، نشست عکاسی ایران و جهان شدن با حضور حامد طاهری کیا و محمدرضا مریدی عصر روز چهارشنبه 22 آذرماه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

در ابتدای این نشست، محمدرضا مریدی بر ضرورت تعریف جهانی‌شدن در راستای شروع بحث تأکید کرد و گفت: جهانی‌شدن از جمله مباحثی است که برخی آن را مبارک می‌دانند و معتقدند که این اتفاق دری تازه به روی جهانی نوین است اما از سوی دیگر عده‌ای این رویداد را ادامه هژمونی جهانی‌شدن می‌نامند.

او افزود: زمانی که نظریه دهکده جهانی مطرح شد، توضیح آن مصداقی نداشت اما امروزه همه ما برای مفهوم جهانی‌شدن مصداقی در زندگی روزمره داریم.

دکترای جامعه‌شناسی هنر و عضو هیات علمی دانشگاه، مفهوم هنر را نیز تحت‌الشعاع جهانی‌شدن و تغییر رویکرد در این حیطه خواند و ادامه داد: در دنیای امروز برخی جهانی‌شدن را ادامه دنیای استعماری و آمریکایی شدن می‌دانند. اما سؤال اصلی این است که آیا وارد شدن به هنر جهان یا World Art به معنای عبور از مفهوم جهانی‌شدن است؟

مریدی بر تفاوت مفاهیم هنر در دنیای مدرن امروز تأکید و بیان کرد: تاریخ جهانی که ما امروز می‌شناسیم، زیرمجموعه هنر جهانی شکل‌گرفته است در واقع جهانی که امروز از آن صحبت می‌کنیم به نحوی اروپا محور است زیرا ما سهم چندانی در عرصه آن نداشته و نداریم به همین خاطر بخش مهمی از آنچه که به آن می‌پردازیم، به سمت غرب متمایل است.

او پرداختن به تاریخ بشری را ازجمله علایق هنر جهانی دانست و توضیح داد: موزه‌های امروز هنر را به عنوان میراث بشری می‌شناسند و به آن علاقه‌مند هستند به همین خاطر اگر در این موزه‌ها بخش خاصی به بین النهرین می‌پردازد، به معنای هنر مستقل و ارزش آن نیست زیرا این تمدن و بخش را بخشی از میراث بشری می‌دانند اما همچنان در این سیاست‌ها و مفاهیم نوعی مرکزگرایی وجود دارد.

دکترای جامعه‌شناسی هنر ادامه داد: در دنیای امروز بین World Art و Global Art و International Art تفاوت‌های عمده‌ای وجود دارد. از سوی دیگر و با وجود تفاوت‌ها این سه مفهوم گاهی به رقابت با یکدیگر نیز می‌پردازند.

مریدی تصریح کرد: تا سال 1990 این دولت‌ها بودند که مردم را با استفاده از عضویت در کنوانسیون‌های جهانی به دنیا متصل می‌کردند در واقع این دولت‌ها بودند که به عنوان نمایندگان مردم، آن‌ها را به دنیا متصل می‌کردند. این دوره، عصر بین‌المللی است، عصری که با جهانی‌شدن کاملاً متفاوت است زیرا در عرصه جهانی‌شدن، دنیا از بین‌المللی شدن فراتر می‌رود.

او ادامه داد: در عصر جهانی‌شدن، مردم به طور عام با استفاده از وسایل ارتباط‌جمعی، شبکه ارتباطی جدیدی را به نام جهانی شدن می‌سازند که صرفاً زیرمجموعه دولت‌ها نیست.

در ادامه این نشست، حامد طاهری کیا بر لزوم تعریف جهانی‌شدن برای جوانان و دانشجویان رشته عکاسی تأکید کرد و گفت: امروز شاهد هستیم که تعداد زیادی دانشجوی عکاسی از دانشگاه‌های مختلف فارغ‌التحصیل شده‌اند این در حالی است که به اندازه این افراد شرایط کاری در بخش‌های متقاضی این شغل وجود ندارد لذا باید در بدو امر به پژوهشی درباره میزان امید در بین این دانشجویان بپردازیم.

او ادامه داد: متأسفانه ما امروز با وضعیتی در دانشگاه‌ها رو به رو هستیم که عملاً، به روز شدگی در آن وجود ندارد به این معنا که اغلب استادان هنوز خود را با دانش جهان همراه و به روز نکرده‌اند. طی مطالعات و پژوهش‌هایی که من داشته‌ام، اغلب استادان دانشگاه‌ها برای به روز شدن با فشارهایی از سوی بخش اداری دانشگاه روبرو هستند که به آنان فرصت بهبود دادن به روند دانسته‌های خود نمی‌دهد.

این پژوهشگر در ادامه بحث به طرح پرسش‌های مختلف پرداخت و گفت: وقتی نظام عکاسی ما جهانی نیست و خود را به شکل جهانی مدیریت نمی‌کند، چطور می‌توان انتظار داشت که مفاهیم جهانی‌شدن به دانشجویان منتقل شود و آنان با موفقیت در این عرصه ظاهر شوند.

طاهری کیا افزود: همان‌طور که می‌دانید برای تولید یک عکس هنری همه ما نیازمند موضوعی در پیرامون زندگی روزمره خود هستیم. اما سؤال اینجاست که آیا عکاس یا دانشجوی فارغ‌التحصیل شده، درک درستی از فرهنگی که امروز حالت سامان‌یافته‌ای ندارد، به دست آورده تا بتواند به دیدگاهی شخصی در این راستا دست یابد؟

او با انتقاد از روند ارائه عکس‌ها گفت: گالری‌ها به عنوان محلی برای عرضه آثار هنرمندان عکاس هستند این در حالی است که ما هنوز نمی‌دانیم که یک گالری دار تا چه حد دغدغه اجتماعی برای ارتقای هنر دارد چرا که اغلب مساله جا به جایی آثار و خرید و فروش است.

این پژوهشگر تصریح کرد: در تمام دنیا، مبلغ فروش آثار، ملاک مناسبی برای ارزش‌گذاری بر اثر نیست اما از آنجایی که ما در ایران ملاک ارزش گذاری مناسب و منتقد نداریم، این مساله به کرات دیده می‌شود که تنها ملاک آثار هنری قیمت آنان قرار می‌گیرد.

کتاب‌های عکس ارومیه رونمایی شد

در هشتمین روز از برنامه 10 روز با عکاسان، آثار تنی چند از عکاسان مطرح ارومیه در قالب کتاب، اسلایدشو و فیلم کوتاه رونمایی شد.

به گزارش روابط عمومی برنامه 10 روز با عکاسان، در ابتدای این برنامه، رومین محتشم، از عکاسان آذربایجان غربی به ارائه توضیحاتی در خصوص روند رشد هنر عکاسی در ارومیه پرداخت و در این باره گفت: عکاسی در آذربایجان به شکل جدی، توسط عکاسانی چون یدالله آزادی به جوانان آموزش داده شد و توانست به سمت و سوی تازه‌ای حرکت کند اما آنچه که در آن دوران بیشتر رونق پیدا کرد عکاسی به معنای خاطره نگاری بود چرا که عکاسی اجتماعی و خبری بی‌رونق بود تا جایی که ما عکس‌های چندانی حتی از انقلاب اسلامی ایران در ارومیه نداریم.

او ادامه داد: در دوره‌های بعدی به خصوص دهه شصت با حضور افراد برجسته‌ای چون جواد پورصمد و تأسیس انجمن عکاسان، این مسیر شکل تازه‌ای پیدا کرد و علاقمندان به این سمت سوق یافتند تا جایی که امروز تعداد بسیاری  عکاس برجسته در رشته‌های مختلف بوم نگاری، مستند اجتماعی و هنری در کنار فتومونتاژ فعال هستند.

در ادامه این جلسه از کتاب ارومیه به روایت تصویر دوره قاجار که توسط خلیل مستوفی جمع‌آوری و تألیف شده است، رونمایی شد.

خلیل مستوفی درباره نحوه ارائه این کتاب توضیح داد و گفت: زمانی که در سال 75 برای حضور در جشنواره سینما جوان به دعوت مرحوم بهمن جلالی به تهران آمدم، با آثاری رو به رو شدم که جرقه این حرکت را در ذهن من ایجاد کرد لذا از همان زمان شروع به مذاکره با خانواده‌های اصیل ارومیه برای دریافت عکس‌ها کردم.

او افزود: بعد از پیدایش ایده یعنی از سال 75 تا امروز  بیش از 6 هزار عکس به صورت ارجینال و کپی جمع‌آوری کرده‌ام البته 3 جلد دیگر از این کتاب نیز با تمرکز بر موضوعاتی چون: نقاشی، اسناد و ... در دست انتشار است.

این هنرمند جلب اعتماد افراد برای ارائه دادن عکس‌های تاریخی را بسیار دشوار خواند و گفت: جلب اعتماد افراد برای من کار سختی بود تا جایی که گاهی مجبور به گرو گذاشتن سند خانه‌ام می‌شدم.

در ادامه این جلسه اسلایدشو جواد پورصمد با نام آذربایجان به نمایش درآمد که با استقبال حضار رو به رو شد.

سیف‌الله صمدیان نیز در خصوص کارهای جوادپورصمد گفت: جواد پورصمد از جمله تک سوارانی است که توانسته هر استانی را بر اساس فرهنگ درونی آن عکاسی کند.

تقی هنرزاد، از دیگر عکاسان ارومیه نیز برای رونمایی از کتاب نگاره پاییز به روی صحنه آمد و درباره شکل‌گیری این اثر گفت: آنجا که کلام قاصر است، تصویر باید به کمک بشتابد.

او افزود: من عکاسی را از سال 55 آغاز کردم اما در این دوران و با مطالعه درباره اجسام ریز ابتدا به کهکشان‌ها و سپس به توجه در دل زمین معطوف شدم.

این هنرمند، تصاویر موجود در این کتاب را مربوط به برگ‌ها دانست و گفت: عکس‌های این مجموعه چیزهایی نیستند که هر رهگذری قادر به دیدن آن‌ها باشد زیرا ابعاد آن‌ها تنها 10 میلیمتر است که برای من دنیای بسیار جذابی است.

در ادامه این جلسه دو مجموعه عکس از رومین محتشم با عنوان واقعیت تو تمام است و جام تهی پخش شد.

همچنین آثاری از صمد قربان زاده، علیرضا میرزایی و رومین محتشم نیز در قالب ویدئو آرت و عکس‌هایی که حالت مالتی مدیا دارند، پخش شد.

پایان این جلسه با دو فیلم کوتاه از سیف‌الله صمدیان و قاسم فتحی به پایان رسید.

 عکاسان از تجربه‌های مهاجرت گفتند

سومین نشست از سلسله برنامه‌های 10 روز با عکاسان،  با عنوان عکاسی در مهاجرت برگزار شد.

نشست عکاسی در مهاجرت با حضور ساعد نیک ذات و ارائه تصاویری از رضا بهرامی نژاد و مهدی بمانی دوشنبه 22 آذرماه در خانه هنرمندان برگزار شد.

در این نشست، ساعد نیک ذات درباره دلیل انتخاب این عنوان برای نشست توضیح داد و گفت: مهاجرت دیدگاهی متفاوت از یک سفر تفریحی یا توریستی را به عکاس می‌بخشد زیرا وقتی که از خانه جدا می‌شوی، تجربه سختی از ترک کردن اتمسفر دوست‌داشتنی زندگی اطراف خود به دست می‌آوری.

او ادامه داد: در هیچ فرهنگی ترک خانه لذت‌بخش نیست با این وجود مهاجرت به دلایل مختلفی نظیر مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و ... رخ می‌دهد اما اگر از بعد دیگری به مساله نگاه کنیم، می‌فهمیم که مهاجرت نوعی ماجراجویی است.

دبیر همایش 10 روز با عکاسان تصریح کرد: ازآنجایی‌که موضوع این نشست عکاسی در مهاجرت است، من به عنوان عکاسی که دور از وطن زندگی می‌کنم، تصمیم گرفتم که بخشی از تجربیات این رویداد را به تصویر درآورم.

نیک ذات تغییر روحی را یک اتفاق بدیهی خواند و گفت: مهاجرت عاملی است که به مرور بر روحیات افراد تأثیر می‌گذارد به نحوی که آرام آرام می‌توانی این تغییرات را احساس کنی به همین خاطر اغلب هنرمندان پس از ترک وطن نخستین اثر خود را به موضوع معضلات مهاجرت و یا درک این تجربه اختصاص داده‌اند.

او گستردگی دید مردم در ایران را پیشروتر از بسیاری کشورها دانست و گفت: انعطافی که در فرهنگ ما وجود دارد، نظیر گنبدهای ما در تمام آثار و فرهنگ ما قابل دیدن است. در اروپا اما همه چیز به شکلی زاویه‌دار لمس می‌شود این در حالی است که از نظر من قدرت دید ما بسیار بیشتر از مردم آن سوی دنیاست.

این هنرمند عکاسی را عامل مهمی برای درک فرهنگ دیگر کشورها خواند و بیان کرد: عکاسی به من کمک کرد تا فضا را بهتر بشناسانم و بتوانم با مردم ارتباط برقرار کنم در واقع عکاسی به من این امکان را داد که از سطح به عمق فرهنگ و زندگی مردم نفوذ کنم.

در ادامه این نشست، رضا بهرامی، فیلم‌ساز مستند ایران نیز در ویدئویی ضبط شده با مخاطبان صحبت کرد و گفت: زمانی که مهاجرت کردم، مساله عکاسی برای من جدی شد زیرا تا قبل از این مقوله عکاسی برای من صرفاً تفنن بود.

او افزود: عکاسی به من کمک کرد تا بتوانم مشکلات مهاجرت را بپذیریم زیرا دل کندن از وطن و رفتن به جایی دیگر کار آسانی نیست.

این هنرمند تصریح کرد: در بدو امر برای یک مهاجر همه چیز ناآشناست و با همه موارد زندگی دچار چالش است اما من با عکاسی این احساس را به دست آوردم که زمین امنی زیر پای خود دارم البته بدیهی است که عکاسی در فضایی بیگانه سخت‌تر است اما در عین حال دوربین می‌تواند ابزاری برای کاهش فاصله با آدم‌ها باشد.

ساعد نیک ذات با نمایش بخشی از مجموعه پروژه بازشناخت رضا بهرامی به توضیح مفاهیم درونی آثار این هنرمند پرداخت و گفت: بهرامی سعی دارد تفاوت فرهنگ‌ها و دیدگاه‌ها را در بازنمایی یک عکس اینستاگرامی به چالش بکشد که بسیار مورد توجه مردم و رسانه‌ها نیز قرار گرفت.

در ادامه این جلسه فیلمی از مهدی بمانی عکاس و فیلم‌ساز ایرانی که سال‌ها در تاجیکستان زیسته و سپس به آمریکا مهاجرت کرده است، پخش شد. بمانی در این فیلم گفت: عکاسی مسافرتی و توریستی با کار کردن بر روی یک پروژه بلند مدت و مهاجرت کاملاً متفاوت است. من نزدیک به ده سال در تاجیکستان بودم اما به دلیل هم‌زبانی و هم فرهنگی که با آن‌ها داریم بدون داشتن مرز سیاسی مشترک، من در آنجا به سرعت شناخته شدم و توانستم نظر بخش‌های دولتی را برای کمک جلب کنم.

او افزود: یک عکاس مهاجر بسیار بهتر از مردم عادی می‌تواند ابعاد تازه و زاویه‌هایی نوین از زندگی مردم را ببیند و متفاوت باشد.

این هنرمند به نقل خاطره‌ای از فعالیت در تاجیکستان پرداخت و گفت: من در تاجیکستان کتابی با مضمون توریست برای آن‌ها اجرا کردم اما زمانی که کار را به وزیر امور خارجه این کشور تحویل دادم، باعث تعجب او شد و از من پرسید: این عکس‌ها تاجیکستان ماست؟ چرا که من به عنوان یک مهاجر به حدی تصاویر زیبا و تازه جمع کرده بودم که برای آنان نیز ناشناخته و جذاب بود.

بمانی درباره مهاجرت به آمریکا گفت: نزدیک به 18 ماه است که در آمریکا زندگی می‌کنم اما حتی در این کشور 1 ثانیه از لذتی را که در روستاهای تاجیکستان تجربه کرده بودم، نبرده‌ام.

او ادامه داد: من همواره سفر را دوست داشته‌ام و خوشحالم که بخشی از زندگی حرفه‌ایم را در تاجیکستان صرف کردم زیرا در آنجا حلقه‌های گمشده فرهنگی خودم را به دست آوردم که معتقدم ارزش مهاجرت داشت.

در پایان این جلسه عکس‌های مهدی بمانی نمایش داده شد و ساعد نیک ذات درباره آن‌ها توضیحاتی ارائه کرد.

او گفت: در عکس‌های بمانی زندگی مردم در دل فضا و مکانی که در آن قرار دارند، مرکز توجه است البته سبک فیلم‌سازی او که همواره به‌تنهایی انجام شده، نیز قابل توجه است.

ضرورت محاسبه در فتومونتاژ

کارگاه عملی فتومونتاژ با حضور صمد قربانزاده در ششمین همایش «ده روز با عکاسان» برگزار شد.

او در ابتدای این کارگاه گفت: در فتومونتاژ هماهنگ کردن فضای آتلیه با ترکیب فضاهای بیرونی اهمیت دارد و مانند عکاسی مستند باید دائم از سوژه هایی بیرونی عکاسی کنید تا به فرم مورد نظر خود در فضای کار خود برسید.

قربانزاده گفت:در فتومونتاژ قبل از شروع پروسه، تمرین و محاسبه فضای ذهنی مورد نظر یکی از نکات ضروری کار است. اگر شما این کار را نکنید در مراحل بعدی کار دچار مشکل می شوید. این اتفاق به تجربه های شما در فضای عکاسی بسیار وابسته است. باید بدانید در یک عکس چه چیزی در کجای تصویرتان قرار می گیرد.

این مدرس عکاسی گفت: در فتومونتاژ بازبینی دوباره چگونگی چینش المان های تصویری اهمیت دارد. وقتی به یک نتیجه گیری کلی درباره رنگ و نور رسیدید باید از فضای عکستان دور شوید و دوباره به آن رجوع کنید. باید ابتدا المان های تصویری خود را بچینید و سپس نورها و سایه ها را متناسب با طرحتان تنظیم کنید.

او سپس به صورت عملی ضمن عکاسی از چند مدل بر روی صحنه سالن شهناز فتومونتاژی را با استفاده از لوکیشنی که پیش از این انجام داده بود خلق کرد. او در این مسیر روش های مختلف مونتاژ در فتوشاپ را به نمایش درآورد.

ضعف در نگارش تاریخ هنر عکاسی

زانیار بلوری عکاسی هنری در ایران را طی نشستی در ده روز با عکاسان بررسی کرد.

او در ابتدای این نشست گفت: ما چه نوع عکاسی را می توانیم عکاسی هنری بنامیم؟ همواره دو دیدگاه درباره تعریف عکاسی وجود داشته است. امروز عکاسی هم یک وسیله است برای بیان هنری و هم وسیله ای است برای ثبت یک واقعیت. امروز این سوال وجود دارد که ما چگونه می توانیم عکاسی هنری را از گونه دیگر آن جدا کنیم این سوال  پاسخی به قدمت طول تاریخ عکاسی دارد.

بلوری ادامه داد: در تعریف عکاسی دو رویکرد وجود دارد. عده ای عکاسی را به مثابه یک سند فرض می کنند  و عده ای آن را به مثابه یک تصویر می گیرند. ما اگر بخواهیم عکاسی هنری را بررسی کنیم باید عکاسی را که هدف کاربردی دارد جدا کنیم چرا که هدف از ثبت عکس به مرحله آفرینش هنری راه پیدا نمی کند.

او گفت: با گسترش نظریه های عکاسی بسیاری از شاخه های عکاسی مانند عکاسی تبلیغات  و صنعتی هم به زیر مجموعه عکاسی هنری راه پیدا کرده اند. امروز ما عکس های خانوادگی  و خبری را هم در نمایشگاه ها می بینیم. در واقع امروز تفکیک مرز بین سند و تصویر کمرنگ شده است و نظریه ای به وجود آمده است که نظریه نهادی هنر نام دارد. نظریه ای که با عنوان تصدیق نهادی هم شناخته می شود. این نظریه به آثاری اطلاق می شود که با نمایش داده شدن در گالری و یا چاپ در مجلات هنری و یا به وسیله منتقدان هنری تلقی می شوند. البته این آثار اگر هم ماهیت خبری داشته باشند زمانی در زیر شاخه عکاسی هنری گنجانده می شوند که در گام اول به منظور تولید اثر هنری ساخته شده باشند.

او سپس به وضعیت عکاسی هنری در ایران اشاره کرد و گفت: دلایل ظهور و بروز عکاسی مستند در ایران بسیار گشترده است. در این مقوله هم معادلات سیاسی و اجتماعی اهمست دارد هم تاثیر پذیری عکاسی از هنرهای دیگر مثل نقاشی و همزمان نوعی تاثیر پذیری از عکاسی پیشرو در جهان.

این پژوهش گر هنری گفت: متاسفانه ما در سال 96 هنوز یک کتاب تاریخ هنر در حوزه عکاسی نداریم و پژوهشگران با مشکل ثبت اسناد روبرو هستند. در واقع حتی مراکزی مثل موزه هنرهای معاصر تهران و دیگر گالری ها هم که نمایشگاه برگزار می کنند هم در گردآوری اطلاعات مشکل دارند.

او گفت: از سویی جریان نقد هم در کشور ما ضعیف است. چند نوع نگاه در نقدمان وجود دارد. نگاه تاریخ نگارانه که تنها روند را بررسی می کند، نگاه مولف محور که آثار یک عکاس را بررسی می کند. نگاه سبک محور که رویکردها و جریان ها را بررسی می کند، نگاه تطبیقی که مقایسه ای میان عکاسی ما با جهان دارد. نگاه بیرون متنی و نگاه حسی نیز دو نگاه دیگر هستند.

بلوری گفت: عکاسی از 1849 وارد ایران شد که بسیار زودتر از بسیاری از دیگر کشورها بود. اما این پیشینه هنری نیست و عکاسی هنری در ایران در دهه 60 میلادی به واقع تازه رونق می گیرد.عکاسی هنری در ایران با یکی دو نمایشگاه در دهه 40 شمسی آغاز می شود. ما نه در دوره قاجار، نه پهلوی اول و نه در روزهای پر جنب و جوش پادشاهی پهلوی دوم عکاسی هنری نداریم.

او گفت: عکاسی هنری با ظهور گالری های مستقلی چون تالار قندریز و با افرادی چون احمد عالی و برخی از هم نسلان او آغاز شد. شاید این تاثیر مستقیم نزدیکی این افراد به فضای نقاشی و هنرمندان تجسمی بود. بهمن جلالی، یحیی دهقان پور و کاوه گلستان نمونه های دیگری از این افراد بودند. این افراد گرایش های مختلفی داشتند که هر کدام مسیر جدید را در عکاسی هنری ایران باز کردند. بعد از این جریان به دلیل بروز جنگ بار دیگر عکاسی هنری ایران در محاق می رود و نسل بعدی این افراد همگی به عکاسان جنگ تبدیل می‌شوند.

شاید دوران اصلاحات آغازگر موج جدیدی از عکاسی در ایران باشد. گسترش نمایشگاه ها و سالانه های عکاسی هم موجب به وجود آمدن نسلی جدید در عکاسی ایران شد افرادی چون صادق تیرافکن، عباس مرادی، مهران مهاجر، شادی قدیریان، پیمان هوشمندزاده  و فرشید آذرنگ همگی موج جدید عکاسان هنری ایران را با ذائقه های جدید خود ساختند و هر کدام در شاخه های مختلف به خلق عکس پرداختند.

بلوری در ادامه نمونه هایی از عکس های هنری ایران از دوران قاجار تا دوران معاصر را به نمایش در آورد.

تصویر شخصی از یک پادگان نظامی

بهنام ذاکری هنرمند اهل میناب درباره مجموعه «محدوده متراکم» خود سخن گفت.

او با نمایش عکس های خود که تصاویری صحنه پردازی شده از یک پادگان نظامی بودند گفت: گوشه ای از مشکلات متعددی که در دوران سربازی برای یک سرباز به وجود می آید را در این مجموعه به تصویر کشیدم. سربازی مسئله ای است که با این شکل کمتر به آن پرداخته شده است. چرا که همواره یک تابوی بزرگ بوده و به عنوان یک امر کاذب مقدس انگاشته شده است. در حالی که عقیده دارم سربازی باید به صورت علمی  بررسی شود و تقدس از آن زدوده شود.

این عکاس مینابی گفت: تلاش کردم در این مجموعه بخشی از مشکلات سربازان و تاثیراتی راکه روی روابط این افراد می گذارد به تصویر بکشم. معتقدم سرباز در بیرون از پادگان است که مقدس است و در داخل پادگان مقدس نیست.

وی در پاسخ به این سوال که آیا در تصاویرش نوعی سیاه نمایی القا نشده است گفت: این تصاویر حاصل الهام ها  و برداشت های شخصی من است و به واقعیت هیچ وفاداری ندارد.من تلاش کردم در تمام این فریم ها خیلی رو و به شکل شلاقی سخن خود را بازگو کنم.

او گفت: اگر بگویند سربازخانه چه شکلی دارد من سربازخانه را این گونه تجسم می کنم. در عکاسی به دنبال انتقاد و اصلاح نیستم. برداشتی از یک مکان داشتم و آن برداشت را به تصویر درآورده ام.

گام به گام در مسیر عکاسی خبری

مهسا احرابی فرد از عکاسان خبری پیرامون مجموعه زنان کوچک و چند مجموعه دیگر خود در بخش نگاه شخصی ششمین همایش 10 روز با عکاسان روز چهارشنبه 22آذرماه توضیحاتی را ارائه کرد.

احرابی فرد گفت: یازده سال پیش به واسطه حضور در رشته روزنامه نگاری عکاسی را آغاز کردم و به واسطه نوع شغلم به سوی عکاسی خبری و مستند کشیده شدم. در سال های ابتدایی ورود به دانشگاه که با بحران های سیاسی دهه هفتاد مصادف شده بود و همزمان با تعطیلی دانشگاه ها به مرکز مطالعات و توسعه رسانه ها رفتم و در آنجا واحدهای عکاسی را زیر نظر استادانی چون بهمن جلالی و اسماعیل عباسی فراگرفتم. در حال تکمیل پروژه پایان نامه خود در میدان مولوی و کوچه های بازار به ثبت عکس مستند پرداختم.

این عکاس گفت: با ورود به یک خبرگزاری از دبیر سرویس عکس خواستم که مرا به برنامه های خبری بفرستد کند که بیشتر با مردم در ارتباط هستم. مثلا راهپیمایی 22 بهمن را به نشست رییس جمهور ترجیح می دادم. در طی سفرهای استانی که از سوی خبرگزاری می رفتم جدای از این که سوژه مورد نظر خود را می گرفتم به دنبال دغدغه های شخصی خود جستجوهایی را انجام می دادم و در این بین دوست داشتم از دغدغه ها و مشکلات مردم بپرسم.

او گفت: کم کم به جمع آوری مجموعه فکر کردم اما راهش را بلد نبودم. در مراسم محرم و دو سال پیاپی مامور شدم از مداحان دسته های عزاداری عکاسی کنم. دوست داشتم بدانم که این ها چه کاره هستند و کنجکاوی در من وجود داشت. از نقطه ای به بعد جدی تر شدم و به کاوش بیشتری دست زدم در این میان از زنان معتاد دروازه غار برای انجمن پزشکان بدون مرز عکاسی کردم و این شروع راه من در گرفتن مجموعه بود.

این هنرمند گفت: سپس در اولین سفرم به زابل از منطقه ای حومه که پاتوق معتادان زابل بود شروع به عکاسی کردم که مجموعه خوبی بود. در این سفر و با ادامه رابطه ام با این افراد متوجه شدم که بسیاری از دختران و پسران در سنین کم ازدواج می کنند که حاصل فقر و بی سوادی بود.

این اتفاق باعث شد تا در یک روندی در جستجوی دخترانی که در سن کم ازدواج می کنند به مکان های مختلف ایران سفر کنم و مجموعه زنان کوچک آغاز شد که هم چنان هم ادامه دارد و هنوز هم برای من این مجموعه پایان نپذیرفته است.

ورود به چهره ناشناخته زنان از دریچه عکاسی

دکتر شهاب الدین عادل در نشست نگاه شخصی به واکاوی مجموعه «شکستن حفاظ شیشه ای» خود پرداخت.

او در ابتدای سخنانش گفت: من 65 سال سن دارم و 40 سال است که عکاسی می کنم. از طریق سینما وارد عکاسی شدم ولی معنای آن این نیست که عکاسی نکرده ام. افراد بزرگ سینما افرادی چون استنلی کوبریک و تارکوفسکی از عکاسان و طراحان گرافیک بزرگی بودند. من از سال 50 عکاسی را شروع کرده ام. در دوران انقلاب و جنگ نیز عکاسی را ادامه داده ام. حتی عکاسی تبلیغاتی کرده ام و شش سال است که عضو افتخاری انجمن عکاسان تبلیغاتی هستم. مطالعات فیلم درس می دهم و در ایتالیا و کانادا تحصیل کرده ام.

عادل در ادامه گفت: چون نگاه من در عکاسی وابسته به سینما است به سمت و سوی عکاسی استیج رفته ام که قراردادن سوژه در موقعیت خاص کارگردانی شده جلوی دوربین ویژگی مهم آن است. مسئله ای که این روزها در ایران مورد بحث است. در خارج از ایران یک تفاوتی با عکاسی استیج در ایران وجود دارد. در خارج از ایران شما اگر بخواهید مجموعه ای را ثبت کنید باید یک پژوهش طولانی انجام بدهید تا بعد اجازه ثبت به شما داده شود.

او در ادامه به روند کاری خود برای رسیدن به مجموعه شکستن حفاظ شیشه ای توضیح داد: من عکاسی فیلم را از قبل از انقلاب در کنار هوشنگ بهارلو و مهرداد فخیمی آغاز کردم و در فهزاردستان هم همکاری هایی را دارم. اما اولین فیلم مشهوری که به عنوان عکاس در آن حضور پیدا کردم«باشو غریبه کوچک» بهرام بیضایی بود. در آن فیلم تصویری از پرتره سوسن تسلیمی ثبت کردم که حتی به پوستر فیلم هم تبدیل شد و شهرت جهانی پیدا کرد.

عادل گفت: از آن زمان به بعد تصمیم به ثبت تصویر شخصیت های زن گرفتم. شناخت زن ها از طریق چهره آن ها دشوار است. این مجموعه گزینشی از چند مجموعه است که اشاره ای به ورود به لایه های پنهان شخصیت یک زن دارد. این مسئله اصلا یک ادای فمینیستی نیست، دوست داشتم وارد چهره زن بشوم چون چهره زن ها ویژگی خاصی دارد و شناخت آن سخت است.

او گفت: این نگاه به نگاه بازنمایانه برگمان، آنتونیونی و بونوئل از زن در فیلم هایشان بسیار نزدیک است. با این مسئله شش نمایشگاه را طی این پانزده سال برگزار کرده ام. به این کار علاقمند شدم و عنوان این مجموعه را از روی کتاب مهم سینمای معاصر نوشته کریستین تامپسن برداشته ام. در این مجموعه با علم به این که پرتره یک تعامل میان عکاس و مدل است تلاش کردم تا بازنمایی کنم چیزی را که در سطح وجود دارد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز