علی اشرف درویشیان درگذشت
علیاشرف درویشیان(نویسنده) پس از یک دوره طولانی بیماری ساعتی پیش در کرج دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علیاشرف درویشیان؛ داستاننویس و پژوهشگر حوزه ادبیات عامه در ۷۶ سالگی درگذشت.
«منصور یاقوتی» با تایید مرگ این نویسنده گفت: این نویسنده پس از یک دوره طولانی بیماری ساعتی پیش در کرج دار فانی را وداع گفت.
«شهناز دارابیان» همسر علی اشرف درویشیان نیز درگذشت این نویسنده را تایید کرده و اعلام کرد وی بر اثر نارسایی ریوی درگذشته است.
علیاشرف درویشیان ۳ شهریور سال ۱۳۲۰ در کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش اوسا سیف الله آهنگر بود و در گاراژ کار میکرد. مادربزرگش نیز زنی دنیا دیده و با تجربه و سرد و گرم چشیده بود. در گفتن افسانهها و قصههای عامیانه مهارت عجیبی داشت. درویشیان بسیاری از افسانههای او را در کتاب افسانهها و متلهای کردی آورده است.
درویشیان در سال ۱۳۳۷ پس از گذراندن دوره دانشسرای مقدماتی کرمانشاه، ۸ سال در روستاهای کرمانشاه و گیلانغرب آموزگار بود. در سال ۱۳۴۵ در دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی و سپس تا کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی درس خواند و همزمان در دانشسرای عالی تهران تا رشته مشاوره و راهنمای تحصیلی پیش رفت.
از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به سبب نوشتن کتاب "از این ولایت" و فعالیتهای سیاسی ۳ بار دستگیر و ممنوع القلم شد. درویشیان در کتابهایش زندگی کودکان فرودست و مقاومت و تلاش پیوسته آنها را در زندگی نشان میدهد. درویشیان 6 سال به خاطر انتشار کتابهایش در زندان بود. مجموعه "فصل نان" و قصه "رنگینه" را در زندان نوشت و توسط همسرش به خارج از زندان فرستاد.
وی در بسیاری از آثارش ازجمله در آبشوران، سالهای ابری، فصل نان و همراه آهنگهای بابام به زندگی خودش و سختیهای آن سالها پرداخته است.
در سال۱۳۳۶ که به دانشسرای مقدماتی کرمانشاه رفت، روز به روز علاقهاش به مطالعه بیشتر شد. در تابستان ۱۳۵۰ در کرمانشاه به خاطر فعالیتهای سیاسی و نوشتن مجموعه داستانهای «از این ولایت» دستگیر شد. پس از 8 ماه آزاد شد و دو ماه بعد دوباره در تهران دستگیر شد و به هفت ماه زندان محکوم. در پی این موضوع از شغل معلمی منفصل و از دانشگاه اخراج شد. بار سوم در اردیبهشت ۱۳۵۳ دستگیر و به یازده سال زندان محکوم شد، در حالی که سه ماه بود ازدواج کرده بود اما سرانجام در آبان ماه ۱۳۵۷ با انقلاب مردم ایران از زندان بیرون آمد.
آثار این نویسنده عبارتنداز: بیستون، آبشوران، فصل نان، همراه آهنگهای بابام، گل طلا وکلاش قرمز، ابر سیاه هزار چشم، روزنامه دیواری مدرسه ما، رنگینه، کی برمیگردی داداش جان، آتش در کتابخانه بچهها، چون و چرا، داستانهای محبوب من، سلول 18، سی و دو سال مقاومت در زندانهای شاه، افسانهها و متلهای کردی، سالهای ابری، درشتی، مجموعه 20 جلدی فرهنگ افسانههای ایرانی با همکاری رضا خندان مهابادی، واژه نامه گویش کرمانشاهی، یادمان صمد (صمد بهرنگی) شب آبستن، از این ولایت، قصههای آن سالها و خاطرات صفر خان (صفر قهرمانیان).