آیتالله محققداماد:
دین نباید دستاویزی برای آدمکشی، خونریزی و دشمنی شود
رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران در نشست بینالمللی ادیان برای صلح که روزهای 17 و 18 اکتبر 2017 در شهر رم ایتالیا برگزار شد، سخنرانی کرد.
به گزارش ایلنا، مشروح سخنان آیتالله سیدمصطفی محققداماد به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود و صلوات به ارواح طیبه همه انبیاء و اولیای الهی؛ در همین لحظاتی که در حضور شما سخن میگویم، عده زیادی به نام خدا، خون می ریزند، به نام خدا آدمیان را به اسارت میگیرند، خانوادهها را داغدار میکنند، آنان را از خانه و خانمانشان بیرون میرانند.
با قبول اینکه دستان پشت پرده این جریانات، دستهای آلوده سیاستمداران و قدرت طلبان است ولی تأسفبار آن است که آنان از مباشرین جاهل دینی بهره میگیرند و به خط مقدم اعزام میکنند تا به نام دین و بر اساس اعتقاد دینی چنین کارهایی را انجام دهند.
درد این است که عقاید کجاندیشانه دینی، آنها را به مسیر کشانده و خدای امن و سلام و آشتی و عشق و دوستی، مایه جهل و خونریزی و عداوت شده است. آنان مدعی خداپرستی هستند. شما بزرگواران ملاحظه فرمودید که من در آغاز سخن خداوند را به دو صفت رحمان و رحیم معرفی کردم. این جمله را همه مسلمانان روزی چندین بار در نمازشان میگویند. عنوان دینشان هم از سلام و آرامش است و شعارشان کلمه سلام است. این شعار میان مسلمانان و یهودیان مشترک است ولی با کمال تأسف جهالت دینی، جهان را به جهنمی سوزان مبدل ساخته است. هر جاهل یهودی به نام موسی و هر جاهل مسیحی به نام مسیح(ع) و هر جاهل مسلمان با نام محمد(ص) آدم میکشد. برای این جاهلان فرق نمیکند طرف او چه کسی باشد. شخص جاهل که بر برداشتهای خود از دین پای میفشارد و آن را جزمیات خویش ساخته و حاضر نیست اندکی تردید کند، دیگران را کافر میداند و به انگیزه مبارزه و براندازی کفر خون ناموافقان خود را بر زمین میریزد و بر ارتکاب این جنایت افتخار می کند زیرا خویشتن را مقرب خدا می بیند.
مسأله روز ما همین مسأله است. صدای مظلومان به خون خفته میانمار را شنیدید که چگونه کودکان را در آتش سوختند و پیران سالخورده آواره از وطن، سر به بیابانها نهادند.
با کمال تأسف این جنایات توسط پیروان بودا صورت گرفت. بودائی که اجازه نمی داد مورچگان را بکشند و به همه جانداران احترام می گذاشت.
شگفتا! چه برداشتی می تواند از چنین تعلیماتی به ارتکاب چنان جنایاتی منتهی شود!!.
درخصوص روابط اسلام و مسیحت واقعیت این است که دیگر دوران «احتجاج» پایان یافته است. احتجاج غلبه پیرو یک دین بر پیرو دین دیگر است. دیگر امروز چنین امری مطرح نیست. امروز دوران گفتگوست. یعنی فهمیدن و درک یکدیگر است و نه پیروزی بر دیگری. بهره گیری از تجربیات یکدیگر است و نه بی ارزش ساختن افکار یکدیگر.
عالیجنابان
امروز ما عالمان ادیان مختلف یهودی، مسیحی، بودائی، هندو و مسلمان دور هم نشسته ایم. ما در جهان امروز رسالت سنگینی برعهده داریم. بیایید تا با همفکری و استفاده از تجربیات یکدیگر طرحی نو برای معرفی دین ارائه دهیم تا دین دستاویزی برای آدمکشی و خونریزی و دشمنی نشود. در قرآن به صراحت عداوت را از شیطان دانسته و خداپرست را نماینده دوستی و مقابل عداوت معرفی کرده است. ما باید پیروان ادیان را به آشتی تعلیم دهیم و به جای آنکه از دین خشونت نتیجه بگیریم کاری کنیم که آموزههای دینی ابزاری برای صلح، آرامش و دوستی گردد.
پیشنهاد اینجانب این است که برای دینداری یعنی پذیرفتن یک دین –هر دینی که می خواهد باشد- چند اصل عقلانی را به عنوان پیشفرض قرار دهیم. در رأس آن اصول، «اصل کرامت انسانی» است. به دیگر سخن قبل از ورود در دین بپذیریم که ما انسان هستیم و سپس می خواهیم دیندار شویم و هر انسانی از آن جهت که انسان است، محترم و کریم است. چون کرامت ذاتی انسان است. اگر این اصل را بپذیریم احترام به حقوق انسانی خط قرمز ما خواهد شد. دیگری را خواهیم پذیرفت و هرگز به حریم کرامت او به هیچ انگیزهای تجاوز نخواهیم کرد. جالب است قرآن مجید کرامت را جعل الهی و تکوینی معرفی کرده نه تشریعی. یعنی در ذات انسان کرامت قرار داده شده است، بنابراین دادنی نیست تا گرفتنی باشد. میفرماید: وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً (/الاسراء70). و به راستى ما فرزندان آدم را کرامت دادهایم و خشکى و دریا را در اختیار آنان قرار دادهایم و به آنان از چیزهاى پاکیزه روزى دادهایم و آنان را بر بسیارى از آنچه آفریدهایم، برترى بخشیدهایم.
اصل بعد «اصل وحدت خانواده بشری» است. قرآن مجید همه انسانها را از یک خانواده دانسته است. در آیه: یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى(حجرات /13). یعنی: ای انسانها ما همه شما را از یک زن و مرد (پدر و مادر) آفریدهایم.
وحدت خانواده بشری ما را به رفع دوگانگیها، جداییها و تفرقهها رهنمون میشود. برادری و برابری همه از آثار این اصل است و از این جهت است که زیربنای سایر اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر قرار گرفته است. برادری بشری که از تعلیمات قرآن مجید است، پیش از برادری دینی قرار دارد. پیروان ابراهیم که خدای واحد را می پرستند، می توانند امروز با اتحاد با یکدیگر منادی وحدت بشری باشند و مادام که وحدت خانواده بشری مورد شناخت جهان قرار نگیرد، هرگز انسان ها به صلح جهانی دست نخواهند یافت.
مایلم از این فرصت استفاده کنم و بر نکتهای تأکید کنم. ما از مغرب زمین که خود را گاهواره اندیشه حقوق بشر میداند، انتظار نداریم در قرن بیست و یکم رئیسجمهور یک کشور بزرگی مانند ایالاتمتحده، اصول حقوق بشر را زیر پا بگذارد. جای خوشوقتی است که بسیاری متفکران جهان اینگونه اقدامات را محکوم کردند و نشان دادند هنوز انسان هایی هستند که مدافع حقوق انسانی باشند. والسلام».