مهدویراد: تکفیریها با چنان اخلاصی میجنگند که انگار پیامبر را کنار خود میبینند/ روایتهای جعلی موثرترین ابزار سلفیها
مهدویراد میگوید: دوستی که به تازگی از منطقهای در سوریه آمده و فضا را از نزدیک دیده بود؛ تعریف میکرد اعضای گروههای تکفیری با چنان اخلاص ناشی از حماقت و با تمام نیرو میجنگند که انگار واقعا پیامبر را در کنار خود میبینند. آنها به سرهایی که بریدهاند و خانوادههایی که به اسارت گرفتهاند؛ افتخار میکنند.
حجتالاسلام محمدعلی مهدویراد (عضو هیات علمی دانشگاه تهران و پژوهشگر حوزه دین و مذهب) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، شکلگیری تفکر اسلام سلفی را نهفته در ریشهی اموی دانست و گفت: آنچه امروز با سلفیگری یا وهابیت یا تبلور عینیاش که شمشیر و جنگ است؛ همراه میبینیم از دید من ریشه و تباری کاملا اموی دارد. یعنی در جهان اسلام از همان آغاز جریانی فعالیت میکرد که به تعبیر دقیق دکتر شیخ عبدالله علائلی؛ از نویسندگان و محققان بزرگ اهل سنت لبنان؛ یک حزب بوده و آن هم حزب اموی بوده است.
آنچه امروز با سلفیگری یا وهابیت که تبلور عینیاش شمشیر و جنگ است؛ میبینیم ریشه و تباری کاملا اموی دارد
وی افزود: امام علی (ع) هم این عده را حزب نامید و از اصطلاح حزبالشیطان برای آنها استفاده کرد. حتی حضرت زینب (س) در خطبه معروفشان در شام رو به یزید صحبت از رویارویی حزب طولقا و حزبالله کردند. حزب طولقا به معنی آزادشدگان و اشاره به رویداد تاریخی و اسلام آوردن ابوسفیان و نزدیکانش است. آنها وقتی خودشان را زیر برق شمشیر پیامبر دیدند؛ به ظاهر اسلام آوردند و پیامبر نیز آنها را آزاد شدگان نامیدند. در واقع سابقه مخاصمت دیدگاه اموی حتی به قبل از اسلام و رویاروییهای بنی امیه و بنیهاشم بازمیگردد. طه حسین؛ از نویسندگان اهل سنت مصر؛ میگوید کربلا تبلور عینی دو خط فکری و خوانش متفاوت از اسلام است. در این رویداد مرزبندی بین دو اسلام سلفی و میانه و نگاه به دین در کربلا شکل گرفته است.
این استاد دانشگاه سپس با اشاره به انواع نگاهها به اهل بیت و حب آنها بیان کرد: با استناد به حدیث نبوی بسیار مهم که متعددا از سوی راویان و محققان و شارحان اهل سنت نیز نقل شده؛ جامعه اسلامی در ارتباط با اهل بیت به سه دسته تقسیم میشوند: اول آنهایی که اهل بیت را معصوم میدانند و امامتشان را وام گرفته از خدا تعبیر میکنند. این گروه اطاعت از اهل بیت را واجب شمرده و حب آنها را از واجبات میدانند (شیعیان). گروه دیگر اهل بیت را در زمان خودشان از عالمترین و آشناترین افراد به احکام دین معرفی میکنند و معتقدند آنها انسانهای اخلاقی و وارسته بودند که احترامشان واجب است و اذیت و آزار آنها را حرام میدانند. همچنین میراث و روایتهای باقیمانده از آنها را با احترام نقل میکنند (اهل سنت). گروه سوم از همان ابتدا با اهل بیت سر مخالفت برداشتهاند و اینها کسانی هستند که ائمه را به شهادت رسانده و از بین بردند.
مهدویراد تاکید کرد: طرز فکر گروه سوم که همان امویان هستند؛ از همان ابتدا با خشونت، درگیری و قبول نداشتن هیچ نگاه و نگرشی غیر از خود شناخته میشده و میشود. حضرت باقر(ع) نیز در حدیثی تاکید کردند؛ مردم آگاه باشند چراکه امامت جز با رهبری بر عدل و تقوا و مهربانی و همدلی استوار نیست و بنیامیه عمارت یا پادشاهی و سلطنت آن را با استفاده از چوب (برای زور گفتن و ستم) بنا نهاده است. یکی از فرماندهان این گروهها در سوریه که حتی از طرف غرب کاندیدای در دست گرفتن حکومت نیز بود؛ در سخنرانی خود صراحتا عنوان میکند که اموی هستم و حتی عنوان میکند و به اموی بودن خود و سرهایی که امویان بریدهاند و خانوادههایی که به اسارت گرفتهاند؛ افتخار میکنن.
یکی از فرماندهان این گروهها در سوریه که حتی از طرف غرب کاندیدای در دست گرفتن حکومت نیز بود در سخنرانی خود صراحتا عنوان میکند که اموی هستم و حتی عنوان میکند به اموی بودن خود و سرهایی که امویان بریدند و خانوادههایی که به اسارت گرفتند؛ افتخار میکند
او در ادامه استناد به روایتهای جعلی از پبامبر اکرم را یکی از مهمترین ابزار جذب نیرو توسط گروههای سلفی معرفی و بیان کرد: بنا به گفته عالمان اهل سنت؛ جعل احادیث از رسول اکرم برای اولین بار در تاریخ اسلام در دوره زمامداری معاویه بسط و گسترش یافت و اساسا معاویه حکومت خود را براساس همین احادیث جعلی شکل داد. در این احادیث به شکلگیری حکومت کسرایی و قیصری و حاکمیت سلطنتی اشاره میشود. نهایتا این جریان ادامه پیدا میکند و فراز و فرودهایی از سر میگذراند تا اینکه در قرون هفتم و هشتم هجری حتی به لحاظ نظری اوج میگیرد و این نگرش در قالب آثار نیز به صورت تئوریک فرهنگسازی میشود. در همین مرحله تاریخی که ۵۰ سال طول میکشد بیشتر عالمان اهل سنت به مخالفت با این جریان برمیخیزند و با نوشتن کتاب و نقد سعی در آگاهسازی مردم دارند. در ۱۰۰، ۱۵۰ سال اخیر نیز با پا گرفتن حکومت سلطنتی خاندان آل سعود در عربستان با پولهای بادآورده و آموزش ملاهایی با این فرهنگ؛ شبکههایی مانند داعش، جیش النصره و دیگر گروههای سلفی سر برمیآورند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران یادآور شد: جریانات سلفی اسلامی اصولا یک جریان اموی هستند که برای اهداف خود روایتها و احادیث گوناگون ساخته و جعل میکنند و امروز نیز با استناد به همین احادیث و روایات؛ اقدام به جذب نیرو از بین مسلمانان دیگر کشورها میکنند. جوانِ چچنی که با شنیدن این روایات به گروههای سلفی ملحق شده؛ واقعا احساس میکند که در راه روایت آخرالزمانی حکومت پیامبر که در شام است؛ قدم برمیدارد و حتی در این راه زندگی خودش را نیز به هدر میدهد. آنقدر تعداد این روایتها زیاد است و دستگاههای سلفی آنقدر آنها را در سطح وسیع در رسانهها پخش میکنند که عده زیادی را تحت تاثیر قرار دادهاند. حتی نام دولت اسلامی عراق و سوریه نیز به نوعی با استناد به همین روایات جعلی که میگوید محل حکومت پیامبر در آخرالزمان شام است؛ انتخاب شده است. برای اثبات این مساله نیز بیش از ۶۰ مقاله توسط آنها منتشر و در رسانهها پخش شده است.
جریانات سلفی اسلامی اصولا یک جریان اموی هستند که برای اهداف خود روایتها و احادیث گوناگون ساخته و جعل میکنند و امروز نیز با استناد به همین احادیث و روایات اقدام به جذب نیرو از بین مسلمانان دیگر کشورها میکنند
مهدویراد اضافه کرد: معاون فرهنگی ابوبکر بغدادی در گفتوگویی که با یک خبرنگار آلمانی داشته و در خاطرات این خبرنگار آمده؛ صراحتا گفته: "وقتی میگوییم هر کس مخالف ماست باید کشته شود؛ دیگر فرقی نمیکند این تعداد مخالفان ۱۰ نفر باشند یا ۱۰۰ نفر باشند یا یک میلیون یا ۱۰ میلیون نفر." چنین دیدگاهی چطور با اصل دین اسلام که پیامبر و امام اول آن حتی در جنگهایشان به رعایت اصول انسانی اخلاقی تاکید داشتند؛ همخوانی دارد. پس باید تکرار کنم که ریشه این دیدگاه اموی به همان ابتدای اسلام و حتی قبل از اسلام برمیگردد. نویسندهی کتاب "دایرههای خون" به درستی اشاره میکند که از ابتدا جریان جهالت کشت و کشتار و خشونتی این چنین در میان حاضران آنها وجود داشته و پیامبر آن را مهار کرده است اما بعد از رحلت ایشان عدهای را دوباره آن را به جریان انداختند.
دوستی که به تازگی از منطقهای در سوریه آمده و فضا را از نزدیک دیده بود تعریف میکرد اعضای گروههای تکفیری با چنان اخلاص ناشی از حماقت و با تمام نیرو میجنگند که انگار واقعا پیامبر را در کنار خود میبینند
او در پاسخ به این سوال که نگاه غرب به این گروههای تکفیری چسیت و آیا مردم غرب توانایی تشخیص اسلام میانه از اسلام سلفی را دارند، گفت: آنچه از گزارشها برمیآید نشان میدهد خود غربیها نیز در مقابله با این گروهها دچار وحشت و دگردیسی شدهاند. گروههایی که توسط خود غربیها ساخته و پرداخته شدهاند تا به اعتراف خودشان مقابلهای باشند برای ایران و محور مقاومت در منطقه؛ امروز گریبان خود غرب را نیز گرفتهاند. خاورمیانه برای آمریکا و انگلیس بسیار مهم است و گمان میکردند این گروهها برای همیشه زیر نفوذ و گوش به حرف آنها باقی میمانند اما امروز دریافتهاند این امر یک توهم بیش نبوده و حالا خودشان نمیدانند با گروههایی که به وجود آوردهاند؛ چه باید بکنند!
این استاد دانشگاه ادامه داد: رئیس جمهور در سازمان ملل به درستی تاکید کرد که این ادوات جنگی و تجهیزات پیشرفته مانند تانک و دیگر ابزار چگونه و از چه راهی در دسترس این گروههای سلفی قرار میگیرد؛ جز این است که با دخالت مستقیم سردمداران غرب این تسلیحات به آنها فروخته میشود تا بهطور نیابتی جنگی در منطقه خاورمیانه جریان داشته باشد! آمریکا و انگلیس توانایی دخالت مستقیم در خاورمیانه را ندارند به همین دلیل با استفاده از این نیروهای ناآگاه و بیفکر اهداف خود را پیش میبرند. دوستی که به تازگی از منطقهای در سوریه آمده و فضا را از نزدیک دیده بود؛ تعریف میکرد اعضای گروههای تکفیری با چنان اخلاص ناشی از حماقت و با تمام نیرو میجنگند که انگار واقعا پیامبر را در کنار خود میبینند. این جز با استناد با روایتهای جعلی که صحبتش شد؛ ممکن نیست و غرب نیز اسلام اموی را دستمایهای قرار داده تا با استفاده از آن آب گلآلود خاورمیانه ماهی بگیرد.
مهدویراد درباره وظیفه متفکران و عالمان شیعه و اهل سنت در قبال تلقیهای سلفیگونه از اسلام اظهار داشت: هم جهان شیعه و هم متفکران و عالمان اهل سنت باید صراحتا اعلام کنند که اینها جزو بدنه اسلام و مسلمانان نیستند. اگر این گروهها نباشند اصلا بحث و اختلافی میان شیعه و سنی نیز وجود ندارد. متاسفانه هر زمان پای گروههای سلفی در میان بوده حتی میان خود اهل سنت نیز اختلاف به وجود آمده است. مهمترین راهبرد برای رهبران امت اسلامی این است که اسلام سلفی و داعشی را از اسلام حضرت محمد (ص) جدا کنند و این گروه را طرد شده به جهان بنشاسانند. متاسفانه به دلیل عملکرد این گروهها آبرو و حیثیت اسلام نیز به خطر افتاده و در غرب به انسان مسلمان با بغض و کینه نگاه میشود. مردم عادی که واقعیت را نمیدانند بنابر آنچه که میشنوند و آنچه میبینند این است که یک مسلمان را فردی شمشیر به دست میدانند که هر کس جلوی راهش باشد را میکشد.
هر زمان پای گروههای سلفی در میان بوده حتی میان خود اهل سنت نیز اختلاف به وجود آمده است
او در پایان تصریح کرد: هیچکدام از اعمالی که گروههای سلفی انجام میدهند نه در آموزهها؛ نه در روایات و نه در کتابها و ادعیه ما جایی ندارند. اسلام؛ خداوند را با همه قدرقدرتیاش مهربان و رحمان معرفی میکند پس چگونه چنین اعمالی میتواند ریشه در اسلام واقعی داشته باشد؟!