حمید مرداویسی: رئالیستیترین نمایشها هم نسبتی با جامعه ندارند
کارگردان و سرپرست گروه تئاتر «بزرگراه» گفت: در همین تهران روزی ۸۰ تئاتر اجرا میشود که اغلبشان مثل کار خود ما اجتماعی هستند، اما چرا وقتی تماشاگر از سالن بیرون میآید کمترین نسبت را بین اثر هنری و جامعه پیدا میکند؟ این مشکلی است که در رئالیستیترین و اجتماعیترین کارها دیده میشود که نسبتی با جامعهاش ندارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ نمایش «گور به گور» یکی از سه اجرای نمایشی هشتمین پروژه مرکز مطالعات اجرایی قشقایی است که توسط گروه تئاتر «بزرگراه» با عنوان «تئاتر، جامعه، آشناییزدایی از نمود اجتماعی در فرایند بازنمود تئاتری» از یکشنبه ۲۵ مهر ماه در سالن قشقایی تئاتر شهر آغاز شده است.
حمید مرداویسی کارگردان نمایش «گور به گور» و سرپرست این کارگاههای آموزشی و نمایشی در گفتگو با ایلنا، درباره این نمایش گفت: پیش از این اجرا، تجربه خیلی خوبی در کار با فارس باقری به عنوان دراماتورژ داشتم. «گور به گور» نمایشی سه اپیزودی بود که فضایی رئالیستی داشت اما به این فکر میکردم که مخاطب این سه اپیزود را چطور قرار است ببیند؟ فکر کردم داریم آدرس غلطی به مخاطب میدهیم چون در نهایت مخاطب دنبال یک قصه میگردد و در این سه اپیزود، عناصر را کنارهم میچیند و قصه میسازد، اما این چیزی بود که ما اصلا نمیخواستیم اینطور باشد.
مرداویسی ادامه داد: فکر کردیم برای اینکه کارمان قصهگو نباشد و یک کار کنشمند باشد که بیشتر روی موقعیتها و روابط تاکید کند چه باید بکنیم؟ بعد از چند هفته گپ زدن با فارس باقری به این نتیجه رسیدیم که باید کلا فرم کار را تغییر دهیم و ارتباطی هم با موضوع پژوهش داشت که درواقع آشناییزدایی از فرم اتفاق بیفتد؛ اینکه نمایشنامه یک قصه رئالیستی دارد و در اجرا سبک دیگری دنبال میشود.
کارگردان نمایش «گور به گور» تشریح کرد: اینطور شد که در چند بازنویسی، سه اپیزود به یک صحنه تبدیل شد اما نه اینکه صرفا ادغام شوند بلکه هماهنگ کردن این صحنهها خیلی کار سختی بود که بخشی از آن در حین تمرینها درآمد. یکسری نشانههای کوچک، جزئی و دقیق در کار داریم که مخاطب به جای اینکه برای خودش قصه بسازد با یک موقعیت مواجه است. از نظر انتخاب شکل و فرم اجرا میتوانم از کارم دفاع کنم که بهترین انتخاب را داشتهایم چون مهمترین بخش کارگردانی کار همین است.
در نمایش «گور به گور» قصه خانوادهای روایت میشود که پدر و مادر در بزرگسالی دو فرزندشان از هم جدا شدهاند و فرزندان نتوانستهاند با این موضوع کنار بیایند و کم کم متوجه میشویم این خانواده آنقدر که در ذهن این دو فرزند خوب و شاد تصور شده، نبوده است؛ حتی نطفه این اتفاقات بد با تصمیم خودکشی مرد خانواده رقم خورده است.
مرداویسی با اشاره به قصه این نمایش گفت: ما در «گور به گور» یک شکل متفاوت از روایت داریم. قصهای که خیلی تکهتکه و جزئی به آن اشاره میکنیم یعنی توضیحش نمیدهیم این است که ما با کاراکترهایی مواجهیم که هرکدام دنبال خواست خودشان هستند؛ مادری که فکر میکند بعد از بزرگ کردن بچههایش وظیفهاش را انجام داده و حالا میرود دنبال خواست خودش که بازیگری تئاتر است. پدری که بعد از برگشتن میرود دنبال خواستهاش که پول و اقتصاد است.
او خاطرنشان کرد: دو فرزند خانواده با اینکه منتقد این رفتارند اما همین کار را میکنند؛ این خواهر و برادر توافقی روی هیچ مسالهای ندارند. پارادوکسی در زندگی اجتماعی ما بین خواستها و آمال شخصی انسانها و وظیفه اجتماعی که برای آنها تعریف شده وجود دارد تا جاییکه باید به یک انتخاب برسند که یکی از اینها را برگزینند.
مرداویسی با بیان اینکه «انگار اینکه این دو خواسته را همزمان و همراستا پیش ببرند، امر محالی در جامعه ما محسوب میشود.» گفت: امر محال از این نظر که شرایط اجتماعی ما این وضعیت را برای طبقه متوسط جامعه پیش آورده است؛ ما داریم در مورد طبقهای حرف میزنیم که یا باید وظیفه اجتماعیاش را انجام دهد یا خواست شخصیاش و این دو نمیتواند باهم اتفاق بیفتد.
کارگردان نمایش «گور به گور» خاطرنشان کرد: مادر که بازیگر تئاتر است و از شخصیت «مدهآ» (شخصیت اصلی نمایش اورپید) حرف میزند که بچههایش را کشته است. درواقع اینجا مادر انگار از شبی حرف میزند که پدر شیر گاز را باز کرده تا خودش و زنش را بکشد و مادر باعث میشود که این اتفاق نیفتد.
مرداویسی با بیان اینکه «اما وضعیت دیگری پیش میآید؛ مادر با زنده گه داشتن بچههایش انگار دارد جور دیگری آنها را میکشد؛ آنها را در وضعیتی اجتماعی قرار میدهد که نتیجهاش همین ویرانی است.» گفت: مادر با این کار وضعیت دوگانهای برای آنها به وجود میآورد. درست است که مادر اجازه نمیدهد پدر آنها را بکشد ولی در نهایت با زنده داشتنشان، مرگ دیگری برایشان رقم میزند.
این کارگردان تئاتر با اشاره به پروژه «تئاتر، جامعه، آشناییزدایی از نمود اجتماعی در فرایند بازنمود تئاتری» گفت: گروه «بزرگراه» سه نمایش و چند کارگاه برای این پروژه تدارک دیده است که کارگاهها خیلی نتوانست ایدهآلهای ذهنی ما را فراهم کند چون هزینه و وقت و هماهنگیهای بسیاری نیاز داشت ولی آنچه فراهم کردیم ایده اولیه گروه و خود من بود.
مرداویسی تصریح کرد: الان در همین تهران روزی ۸۰ تئاتر اجرا میشود که اغلبشان مثل کار خود ما اجتماعی هستند، اما چرا وقتی تماشاگر از سالن بیرون میآید کمترین نسبت را بین اثر هنری و جامعه پیدا میکند؟ این مشکلی است که در رئالیستیترین و اجتماعیترین کارها دیده میشود که نسبتی با جامعهاش ندارد.
او با بیان اینکه «مساله دیگری که به آن فکر میکردیم این بود که تئاتر ما امروز تئاتری تبدیلگر است نه تئاتر تغییردهنده.» گفت: تئاتر انگار دنبال جامعهاش حرکت میکند و مسائل اجتماعی و پدیدهها و نمودهای اجتماعیاش را بیان میکند اما در این حالت تئاتر عقبتر از پدیده اجتماعی قرار دارد.
کارگردان نمایش «گور به گور» با تاکید بر اینکه «فکر میکنم تئاتری مورد توجه قرار میگیرد و باید به آن سمت حرکت کنیم که جلوتر از جامعه باشد» گفت: تئاتری که پیشبینی کننده و پیشنهاد دهنده باشد؛ و فکر میکنم برای این کار باید تئاتر تغییر دهنده باشد. تئاتر ایدهآل آن است که یک نوع آشناییزدایی در آن صورت بگیرد.
مرداویسی خاطرنشان کرد: در این سه نمایش این پروژه (گور به گور، بریدگیها و زمستان) بخشی از آشناییزدایی در زبان اتفاق میافتد یک پدیده یا نمود اجتماعی در فرآیندی بهنام دراماتورژی، به درام تبدیل میشود و با یک میزان و سرعت تغییر میکند و از درام به اجرا هم با فرآیند تغییر مواجهی اتفاق میافتد.
او ادامه داد: فکر میکنم نویسنده باید پدیده اجتماعی را در فرآیند تغییر قرار دهد تا بتواند درامی خلق کند که جلوتر از جامعهاش باشد و کارگردان هم یکبار دیگر این فرآیند را انجام دهد. مثلا من خودم به این دلیل به سمت این فرم و شکل اجرایی میروم که از فرم آشناییزدایی کنم. یا در کار دیگرمان، «بریدگیها» آشناییزدایی از زبان صورت میگیرد و در «زمستان» از روایت.
مرداویسی خاطرنشان کرد: از عناصر اصلی تئاتر آشناییزدایی میکنیم تا جنس و شکلی از تئاتر را ارائه دهیم که کارش صرفا تصویر پدیدههای اجتماعی نباشد؛ بلکه جلوتر و پیشنهاد دهنده جامعهاش باشد. این دغدغه ما در فرم اجرایی کارها بود.
نمایش «گور به گور» به نویسندگی میثم فرهمندیان و کارگردانی حمید مرادویسی سومین اجرای گروه بزرگراه در پروژه «تئاتر، جامعه، آشناییزدایی از نمود اجتماعی در فرایند بازنمود تئاتری» است؛ این نمایش از روز یکشنبه ۲۵ مهر ماه، ساعت ۲۰ با مدت زمان ۵۵ دقیقه و قیمت بلیت ۲۰ هزار تومان در مرکز مطالعات قشقایی روی صحنه رفته است و محمد صادق ملک، الهه شهپرست، نازنین بابایی و رضا سلیمان تاش بازیگران نمایش هستند.