حبیب دقمرگ شد/او اولین قربانیِ خوشباوری نبود؛ آخرین هم نخواهد بود
یغما گلرویی میگوید: هفت سال پیش با چراغ سبز و وعدههای «محمود احمدی نژاد»، به امید فعالیت مجدد در ایران، به وطن بازگشته بود اما آنقدر از این نهاد به آن نهاد سنگ قلابش کردند که پشیمان و سرخورده به روستایی در شمال کوچید برای زندگی و تنها نقش مهمان جشنها و مراسمهای مختلف نصیبش شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ در پی درگذشت حبیب محبیان (خواننده پیشکسوت موسیقی ایران)؛ یغما گلرویی (شاعر و ترانهسرا) در نامهای اعتراضی از بی مهریهای وزارت ارشاد و وعدههای دفتر موسیقی درباره فعالیت این هنرمند انتقاد کرد.
در ادامه متن کامل این نامه را میخوانید:
خبر مثل همیشه کوتاه و صاعقه وار رسید. «حبیب خواننده درگذشت». «حبیب» سبکی خاص خود در خواندن و آهنگسازی داشت. همکاری با بزرگی مثل «واروژان» را تجربه کرده و از شعر شاعرانی مثل «نادر ابراهیمی» و «شفیعی کدکنی» و «محمدعلی بهمنی» در آثارش استفاده کرده و بسیاری از آهنگهایش در حافظهی شنیداری مردم ماندگار شده بودند. هفت سال پیش با چراغ سبز و وعدههای «محمود احمدی نژاد» به امید فعالیت مجدد در ایران، به وطن بازگشته بود و از آنجایی که آهنگ مبتذل - به زعم دفتر موسیقی - هم در کارنامه خود نداشت؛ گمان میکرد مشکلی برای فعالیت در ایران نداشته باشد. حتا باور داشت که در «استادیوم آزادی» کنسرت خواهد داد اما آنقدر از این نهاد به آن نهاد سنگ قلابش کردند که پشیمان و سرخورده به روستایی در شمال کوچید برای زندگی و تنها نقش مهمان جشنها و مراسمهای مختلف نصیبش شد بدون اینکه اجازه اجرای آهنگهایش را داشته باشد. آنچه حالا خبر درگذشتش را تلختر میکند تلاش هفت سالهی بیفایدهاش برای گرفتن مجوز انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت بود. او دق مرگ شد و حالا لابد «دفتر موسیقی» مانند مغضوبانی که مجوز انتشار به آثارشان نداد و بعد به مناسبت درگذشتشان پیام تسلیت منتشر کرد، قبری در «قطعه هنرمندان» برایش مهیا کرده که کنار باقی ممنوعالفعالیتها در این قطعه آرام بگیرد. این سرنوشت تمام کسانیست که بیاعتنایی متولیان نابلد فرهنگی به موسیقی و هنر را باور نداشته باشند. یکی یکی میمیریم و دولت فعلی هم همچنان در دسته کلیدش پی کلیدی میگردد که با آن قفل عتیقهی «موسیقی مردمی» را باز کند. «حبیب» اولین قربانی این خوشباوری نبود و آخرین هم نخواهد بود. خوانندهی خلاق و صاحب سبکی که جای خالیاش تا همیشه در موسیقی ما احساس خواهد شد و گویی در محبوبترین ترانهاش سرنوشت محتوم خود را فریاد میزد:
من مرد تنهای شبم
مهر خاموشی بر لبم...
یادش گرامی. //
یغما گلرویی
۲۱/خرداد/۹۵