خاطره جمعی یک ملت در یک نمایشگاه زنده شد
ابرهیم حقیقی با بیان اینکه اهمیت این نمایشگاه پرداختن به حافظه و خاطره جمعی یک ملت است؛ گفت: حافظه جمعی اگر نباشد مانند مرگ است حتی اگر هوش و عقل داشته باشیم و نمایشگاه کارنامه؛ مرور سی سال خاطره جمعی فرزندان ما و نسل ماست که با نگاهی به آن مانند یک آیینه بزرگ خودمان از کودکی تا بزرگی در آن میبینیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ مراسم رونمایی از کتاب کارنامه با حضور ابراهیم حقیقی، محمدرضا اصلانی، سحر ترهنده، امید روحانی و جمعی از هنرمندان در کافه موزه هنرهای معاصر با همکاری برگزار شد.
در ابتدای این نشست؛ محمدرضا اصلانی با اشاره به نقش بنیادین فیروز شیروانلو گفت: او یکی از روشنفکران و معترضان اجتماعی دهه 1340 بود. وقتی کانون به عنوان مجموعهای از کتابخانههای مختلف شروع به کار کرد؛ شیروانلو این موضوع را بهانهای برای ایجاد مرکزی خلاق برای کودکان قرار داد.
او ادامه داد: کانون در عین حال که برای کودکان بود؛ از کودکان بود و همچنین مرکز فرهنگی خلاق برای ادبیات، تصویرگری و کتاب کودک بود. تا قبل از آن ما طراحی کتابهایی مانند خاله سوسکه را با تصویرگری تجارتچی داشتیم که درحالیکه میتوانست سبک خاصی برای خود باشد اما در حقیقت هیچنوع امر پیشرویی در آن نبود.
این هنرمند با بیان اینکه شیروانلو کار را با دعوت از شاعرانی مانند آزاد، سیروس طاهباز و نادر ابراهیمی آغاز کرد، افزود: مرکز ویرایش کتاب و نثر کودکان صحیح را درست کرد و در ادامه نورالدین زرینکلک، دادخواه، صادقی و فرشید مثقالی به این جمع پیوستند.
اصلانی با بیان اینکه در این زمان بود که برای اولین بار در یک دهه کتاب کودک توانست با درخشش عجیبی در جهان حرف اول را بزند، تصریح کرد: بعد از ممیز که به عنوان اولین تصویرگر مدرن کتاب بود؛ در کانون پرورش فکری تصویرگری کتاب شکل گرفت و این شکلگیری تنها این نبود که تصویرگری کتاب صورت بگیرد بلکه این شیروانلو بود که به آنها جهت و شجاعت میداد تا مدرن باشند و آزادانه بتوانند طراحی کنند.
او با اشاره به اینکه این طراحیها ممکن بود برای کودکان مفهوم یا غیرمفهوم باشد، گفت: در حقیقت مهم این بود که کودکانه بودن یک امر مدرن محسوب شود در عین حال که کتاب برای کودک بود. به طور مثال ماهی سیاه کوچولو یک نسلی از کودکان را ساخت.
این هنرمند چنین تحولی را اساس یک مدیریت فرهنگی خلاق دانسته و گفت: این سازمان با ایجاد یک نظام قوی توانست بعد از انقلاب نیز به حیات خود ادامه دهد و توانست با همین منش و اعتبار کار خود را ادامه دهد.
اصلانی به اشاره به پیشنهاد شیروانلو درباره تاسیس مرکز سینمایی در سال 46 گفت: این مرکز با بودجه خصوصی و اعتبار شخصی ایجاد شد و با دعوت از یک سیرک از روسیه از درآمد آن صندوقی برای بخش سینمایی ایجاد شد.
او با اشاره به اینکه این مرکز سینمایی از جوانهای روشنفکری مانند کیارستمی، احمدرضا احمدی و بعد از آن علیاصغر محتاج تشکیل شده بود، ادامه داد: با استفاده از این افراد روشنفکر یک بخش پژوهشی ایجاد شد که هر وقت قرار بود فیلمی ساخته شود؛ درباره روند و چگونگی ساخت فیلم گفتوگو و بحث میشد.
اصلانی با بیان اینکه یک جریان ساختارمند سینمای داستانی به بهانه کتاب و فیلم برای کودکان شکل گرفت، خاطرنشان کرد: این اولین تجربههای فیلمسازی در ایران بود که با تاسی از تجربه فیلمسازی کوتاه و برای کودکان از اروپای شرقی بود چراکه در آن زمان اروپای شرقی دوران درخشان فیلمهای کوتاه سیاه و سفید را میساخت.
او با بیان اینکه مکتب فیلمسازی در اروپای شرقی به شدت فیلمسازان ما را تحت تاثیر قرار میداد، گفت: بنیانی را که شیروانلو برای فیلمسازی در کانون گذاشت با کار افرادی از بخش بدنه سینما مانند شاپور قریب یا کیمیایی بسیار متفاوت بود.
این هنرمند همچنین به حضور امیرنادری در کانون اشاره کرد و گفت: امیر نادری اگرچه یک چهره پیشرو در بدنه سینمای تجاری بود؛ در کانون به یک عنصر فرهنگی در یک سینمای ساختارمند، پرتحرک و جذاب تبدیل شد.
او تاکیدکرد: این سینما الگوی سینمای بعد از انقلاب بود که مهمترین تاثیر سینمای کانون بود و این جریان یک جریان شخصی یا خلاقیت فردی نبود بلکه مدیریت فرهنگی و مجتمع خلاق یک عده از جوانها بود که باهم بسیار تعامل داشتند و به این ترتیب یک بنیان فرهنگی شکل گرفت.
ابراهیم حقیقی نیز در ادامه این نشست گفت: وقتی یک عکس دستهجمعی که در آن حضور داریم، میبینیم در ابتدا به دنبال عکس خودمان میگردیم. اینها حضورهای جمعی است که هر ملتی داراست و به او زنده است و به آن افتخار میکند. نمایشگاه کارنامه نمودار یک حضور سی ساله و رفتار عدهای هنرمند و نویسنده برای کودک است. این نمایشگاه برای فرهنگ ایرانی است که زحمت زیادی برای جمعآوری آن کشیده شده است.
او با تشکر از گردآورندگان این نمایشگاه اظهارکرد: کاری میشد که اعتقاد پشت آن بود و چرخی را از بلندایی عبور کند و این اتفاق افتاد و سواد بصری نسل امروز کودکان ما بسیار رشد کرده و این نتیجه تصویرگریهایی است که تصویرگران آن زمان انجام دادند و این تنها مربوط به کانون نیست و قبل از آن تجارتچی بود که تحصیل گرافیک نداشت اما با عشق میکرد و خاله سوسکه را طراحی کرد که همه ما با آن خاطره داریم.
این گرافیست با اشاره به حضور دو هنرمند تقیپور و جوادیپور گفت: اینها اولین کسانی هستند که تولید تصویرگری میکنند برای کتاب کودک با این اعتقاد که اگر ما کودکان را بسازیم آینده مملکت را ساختهایم و کانون نشان داد که این اتفاق افتاد.
حقیقی در ادامه به حضور مهدوی، پرویز کلانتری و زمان زمانی در کانون اشاره کرد و گفت: اسفندیار احمدی در حوزه انیمیشین فردی بود که بسیار کم به او پرداخته شد درحالیکه اولین کسی بود که در پراگ تحصیل کرده بود و از اولین کسانی است که به تصویرگری در انیمیشین به هویت ایرانی و نگارگری ایرانی پرداخته است.
او ادامه داد: بعد از احمدی؛ نصرت کریمی دومین کسی است که در انیمیشنهایش به قصه ایرانی و نوع تصویرسازی نگاه میکند گرچه خود تصویرگر نیست.
این گرافیست با بیان اینکه بعد از سالهای 33 به بعد کتاب کودک طراحیهای ایدهائولوژیک پیدا میکنند، گفت: فیروز شیروانلو با تمام هوشمندی نهالی را میکارد که امروز کودکان ما همچنان از میوه آن بهرهمند میشوند. کانون همچنان زنده است و جایی که زنده است نوستالژی ندارد بلکه حیات دارد و اگر کم کاری است به دلیل عدم کم کاری ما است و الان درختی شده که نمیشود آن را قطع کرد و این نتیجه نهالی است که شیروانلو آن را کاشت و آبیاری هنرمندانی که در آن بودند.
حقیقی با اشاره به خاطرهای از لوئی بونوئل؛ فیلمساز اسپانیایی؛ در کتاب آخرین نفسهایم ادامه داد: اهمیت این نمایشگاه پرداختن به حافظه و خاطره جمعی یک ملت است. در حقیقت سه ارزش وجود دارد: ارزشهای اقتصادی برای توسعه مانند کارخانهها و قابل تبدیل به نرخ مادی است. ارزش دیگر که به اعقتاد من بسیار مهم است ارزش اجتماعی است.
او در اینباره توضیح داد: ارزش اجتماعی همان خاطره جمعی است به طور مثال یک تیم ورزشی مانند تیم والیبال یک ارزش اجتماعی است و اصلا نمیتوانیم آن را با پول ارزشگذاری کنیم و بگوییم چقدر قابل تقدیر است این ارزش اجتماعی به ملت افتخار میدهد و امروز سربلندتر از دیروز شدهایم.
این گرافیست اظهار کرد: مرور کردن خاطره جمعی که این نمایشگاه آن را نشان داده، ارزش اجتماعی است که داریم اگر قدر آن را بدانیم و متوجه باشیم و آن را بروز دهیم که خوشبختانه یادگار آن به شکل کتاب باقی مانده؛ دیگر هیچ گاه از بین نمیرود. از نتایج این ارزشهای اجتماعی یک ارزشگذاری دیگر هم بیرون می آید و آن ارزشهای نمادین است.
حقیقی گفت: حافظه جمعی اگر نباشد مانند مرگ است حتی اگر هوش و عقل داشته باشیم. نمایشگاه کارنامه؛ مرور سی سال خاطره جمعی فرزندان ما و نسل ماست که با نگاهی به آن مانند یک آیینه بزرگ خودمان از کودکی تا بزرگی در آن میبینیم.
سحر ترهنده (عضو هیات مدیره شورای کتاب کودک) در ادامه نیز گفت: مفهوم کودک در ایران در این سالها مغفول مانده و همیشه نمایشگاههای درجه دو و سه به کودکان اختصاص داشته و خوشحالم که موزه هنرهای معاصر توجه خاصی به این موضوع داشته است.
او در پایان گفت: امیدوارم اسنادی که در گنجینههای ما هستند جایگاه واقعی خود را پیدا کنند و ما روزی در ایران شاهد موزه ملی برای کودکان باشیم.