نمایندگان مجلس؛ نام شغل ما چیست؟/ چه کسی را جای بهرام بیضایی مینشانید؟!
سیزدهمین جشن بازیگر خانه تئاتر روز گذشته، با قرائت پیام ملی روز جهانی تئاتر در سالن اصلی تئاتر شهر تهران برگزار شد. اکبر زنجانپور که از او بهعنوان پیشکسوت تئاتر تقدیر به عمل آمد، گفت: امیدوارم برای شما روزها به خوشی بگذرد. برای ما که بسیار سخت گذشت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مراسم سیزدهمین جشن بازیگر خانه تئاتر شامگاه یازدهم اردیبهشت برگزار شد که اجرای آن به عهده احترام برومند بود. او ابتدای مراسم درباره دلایل انتخاب خود به عنوان مجری از سوی برگزارکنندگان اشاره کرد و گفت: وقتی از آقای هوشمند هنرور درباره دلایل این کار پرسیدم؛ چند موضوع را مطرح کردند که دو دلیل آن برایم قابل قبول بود.
احترام برومند ادامه داد: اولی خاطره و نوستالژیای بود که به گفته برگزارکنندگان با دیدن من برای مخاطبان زنده شده و یاد دوران خوش کودکی و نوجوانی خود میافتند. دیگر اینکه با بودن من، در تمام طول جشن به یاد داوود رشیدی، همسرم، باشیم که این دلیل برای من بیشتر از هرچیزی قانع کننده بود.
چه کسی را جای بهرام بیضایی مینشانید؟
جمشید مشایخی پیام ملی روز جهانی تئاتر امسال را نوشته بود که به دلیل عدم حضور در مراسم، این پیام از سوی بهزاد فراهانی دبیر سیزدهمین جشن بازیگر خانه تئاتر خوانده شد.
در بخشی از این پیام خطاب به نمایندگان مجلس آمده است: «نام شغل ما چیست؟ چرا پس از چهار دهه آن را به رسمیت نشناختهاید؟ این یکی از خواستهای تاریخی ماست. بودجه هنر تئاتر به اندازه گوشه کوچک سفره درندشت بیحساب بسیاری کسان نیست.»
در بخشهایی از این پیام تعریف تئاتر به این صورت آمد: «تئاتر آموزگاری است فرزانه که هرگز دستوری را برنمیتابد و هرگز کسی را به جبر به آموختن وانمیدارد. تئاتر خود عدالت است و برای کرسی نشاندن عدالت داوران دانشوری دارد و آن داوران مائیم. تئاتر یعنی زندگی. تئاتر یعنی تنفس آزاد در فضای آزاد.»
در این پیام ابتدا از عصر طلایی تئاتر در دهه 40 خورشیدی سخن به میان آمد که اروپاییان را شگفتزده کرد و سپس به امروز تئاتر ایران پرداخت که سالنهای قدیمی بازسازی نشدهاند و سالنهای کمی هم به تئاتر اضافه شد.
جمشید مشایخی در ادامه این پیام که توسط بهزاد فراهانی قرائت میشد؛ آورده است که امنیت شغلی در تئاتر وجود ندارد. او سانسور و ممیزی را بزرگترین کاری دانست که برای هنرمندان تئاتر در ایران انجام شده است.
در این پیام خطاب به سیاستگذاران کشور آمده است: سالهاست که مدیریت هنر بهویژه هنر تئاتر در دست مدیران ادواری شماست. برای هرکس و هرجا، خودی و بیگانه، سرمایهها فراوان، ولی برای تئاتر واژهی «نداریم»، مانند کبوتران یاکریم تکرار میشود.
همچنین در این پیام یادی از پیشکسوتان تئاتر ایران مانند بهرام بیضایی و فخری خوروش شده که ایران را ترک کردهاند: چه کسی را جای بهرام بیضایی مینشانید؟ بزرگان تئاتر ما به غربت میروند و حرمتشان زخمگین میشود.
در ادامه این پیام، دانستن مهمترین راه و روش زندگی در هنر اعلام شد و با شعری از حافظ خاتمه یافت: رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند / چنین نماند و چنین نیز نخواهد ماند.
بهزاد فراهانی دبیر سیزدهمین جشن بازیگر خانه تئاتر، پس از قرائت پیام ملی تئاتر که توسط جمشید مشایخی نوشته شده بود، درباره یکی از سرمایهگذاران در تئاتر ایران صحبت کرد: موسسه سپیدهدم هنر و اندیشه به کمک هنرمندان تئاتر آمده است. محسن مرادی سرمایهگذار این طرح قصد دارد مرکزی مجهز را برای تئاتر دایر کند که شامل چهار سالن نمایش و مرکزی شامل دانشکده، هنرکده و آتلیه باشد. در این بین قرار است کمک هزینههایی برای 300 هنرمند تئاتر هم اهدا شود. دفاع رایگان از هنرمندان تئاتری که پروندهای در مراجع قانونی دارند و بیمه تمامی اجراهای حرفهای تئاتر برای تضمین بازگشت هزینهها هم ازجمله اقدامات این موسسه است.
بعضیها میخواستند روزگار اهالی تئاتر سخت بگذرد/ جای خالی داوود رشیدی و آرزوی سلامتی برای او
جعفر والی که برای اعطای لوح یادبود اکبر زنجانپور روی صحنه آمده بود آشنایی خود با او را یادآوری کرد و گفت: اکبر زنجانپور را که دانشجو بود برای بازی در نمایش بامها و زیر بامها دعوت به کار کردم و این همکاری سالها و تا امروز طول کشیده است؛ خوشحالم که «اکبر» شایستگی و توانایی هنری داشت تا امروز به عنوان چهره با ارزش و هنرمند مطرح میشود.
اکبر زنجانپور نیز جای داوود رشیدی را در این مراسم جشن خالی دانست و از حاضران خواست تا تمام انرژیهای مثبت خود را برای سلامتی این هنرمند بفرستند.
احترام برومند در جواب اکبر زنجانپور که در وصف داوود رشیدی خطاب به جمع گفته بود: «شما هنوز به دنیا نیامده بودید که داوود رشیدی روی صحنه میدرخشید»، به شوخی گفت: «البته اینطور نبود که کسی به دنیا نیامده باشد؛ چون من هم آن دوره بودم.»
اکبر زنجانپور برای حاضران آرزو کرد وقتی به روزهای پایانی عمر نزدیک میشوند روزگار خوبی داشته باشند و گفت: به ما بسیار سخت گذشته است. احترام برومند هم در پاسخ به او گفت: بعضیها خواستند به ما بد بگذرد اما خیلی هم به ما خوش گذشت.
احترام برومند هنگام خواندن نامه سیروس ابراهیمزاده و اهدای جایزه او برای یک عمر فعالیت هنری گفت: اجازه بدهید کمی برنامه را خانوادگی کنیم و برای اهدای جایزه این هنرمند از همسرش ناهید کبیری دعوت کنیم.
سیروس ابراهیم زاده با سلام به همه حضار و به خصوص جوانان که بیشتر جمعیت حاضر در سالن را تشکیل میدهند، گفت: بسیار خوشحالم و حالم خوب است چون در زمانی مود لطف قرار گرفتهام که از ادوار بسیار مهم و ارزشمند تئاتر ایران است؛ علت این اهمیت در حضور گسترده جوانان در تئاتر است.
این هنرمند پیشکسوت تئاتر و تلویزیون گفت: در هیچ دورهای در این 60 سال فعالیتم چنین استقبالی از جوانان برای حضور در تئاتر ندیده بودم؛ جوانان علاوه بر اینکه به این جاذبه مهم هنری که در تمام اعصار از بزرگترین پایگاههای تعلیم و ترقی جامعه بوده پرداختهاند، انگیزه دیگری نیز داشتهاند؛ اینکه خود را نشان دهند و به جامعه بگویند که ما هستیم و حضور داریم.
سیروس ابراهیمزاده ادامه داد: معتقدم حضور جوانان در تئاتر از علایم تغییرات مهم در جامعه است؛ ما باید بدانیم جامعه نسبت به زمانی که ما جوان بودیم؛ تغییر کرده پس این جوانان حرف امروز را بهتر میفهمند.
او همچنین کمحوصلگی و کمفرصتی جوانان امروز برای آموزش دیدن و غرور کاذب را از تهدیدهای پیش روی جوانان در این حوزه دانست و گفت: جوانان برای چگونگی به کار بردن انبوه اطلاعاتی که در اختیار دارند نیازمند پیشکسوتان و باتجربههای تئاتر هستند.
ابراهیمزاده نیز با اظهار ناراحتی از جای خالی داوود رشیدی در صحنه سالن اصلی تئاتر شهر برای او آرزوی سلامتی کرد.
شهرستانیها دیده نمیشوند
مهرانه مهین ترابی که برای اهدای لوح سارا توکلی، هنرمند پیشکسوت شهرستان میناب روی صحنه آمده بود، به بیان خاطرهای از سفر تئاتری خود به یک شهرستان در سالهای گذشته پرداخت.
این بازیگر تلویزیون و تئاتر گفت: من و آقای اکبر عبدی در این سفر، در جمع اهالی تئاتر این شهرستان حاضر شدیم و وقتی درددلهایشان را شنیدیم و متوجه ذوق و شوق بسیارشان برای کار تئاتر شدیم؛ ناخودآگاه گریه کردیم.
مهرانه مهین ترابی با اشاره به سختی کار تئاتر در شهرستان، گفت: وقتی زنی نماینده تئاتر از شهرستانی میشود، میتوان فهمید بسیار هنرمند و فعال است.
ایرج راد، مدیرعامل خانه تئاتر نیز برای اهدای لوح یاد بود هنرمند پیشکسوت شهرستان اردبیل، ناصر جعفری روی صحنه حاضر شد.
مدیرعامل خانه تئاتر گفت: هنرمندان تئاتر بسیاری در شهرستان ها وجود دارند که سال ها برای این هنر زحمت میکشند اما چهرههای آشنایی در تئاتر ایران نیستند.
ایرج راد ادامه داد: این پیشکسوتان سالها جوانانی را آموزش داده و به جایی میرسانند که بعضی از این هنرآموزان تبدیل به هنرمندان نام آور تئاتر کشور شدهاند.
راد تصریح کرد: ناصر جعفری از همان هنرمندان گمنام تئاتر است که هنرآموزان بسیاری را تربیت و به جامعه هنری معرفی کرده است.
استندآپ کمدی با کنایه به وزیر ارشاد و سال تئاتر
امیر کربلاییزاده در میان برنامه سیزدهمین جشن بازیگر به اجرای استندآپ کمدی پرداخت. او بازیگران تئاتر را از عجیبترین موجودات جهان توصیف کرد و با اهالی تئاتر، وضعیت بد سالنهای اجرا از نظر تهویه و امکانات فنی شوخی کرد.
کربلاییزاده به حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیات همراه او و برخی مدیران دولتی در تئاترها اشاره کرد و با بیان اینکه «متاسفانه همیشه مدیران دولتی سر بزنگاه میرسند» موقعیتی کمیک را از حضور وزیر ارشاد و هیات همراهش در رختکن بازیگران توصیف کرد؛ او در انتها کنایهای نیز به نامگذاری سال 95 به نام سال تئاتر خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داشت.
خسرو حکیم رابط، پرویز پورحسینی، اسماعیل خلج و داریوش اسدزاده روی سن
احترام برومند برای نخستین بخش اهدای جوایز برگزیدگان از «خسرو حکیم رابط» هنرمند پیشکسوت نمایشنامهنویسی خواست تا روی صحنه بیاید.
خسرو حکیم رابط گفت: من معمولا اهل ایستادن این بالا (روی صحنه) نیستم و قلمم اینجا راه میرود؛ خودم و زبانم الکن است.
پرویز پورحسینی یکی دیگر از هنرمندانی بود که برای اهدای بخش دیگری از تندیس برگزیدگان بازیگری روی صحنه آمد.
داریوش اسدزاده نیز پیش از اهدای جوایز و تندیس برگزیدگان سیزدهمین جشن بازیگر خانه تئاتر گفت: 73 سال پیش که وارد تئاتر شدم در تهران تنها 12 هنرپیشه وجود داشت؛ اما امروز که این تعداد هنردوست و عاشق سینهچاک تئاتر را میبینم لذت میبرم و فکر میکنم بذری که ما و بسیاری دیگر کاشتیم؛ حالا سبز شده است.
اسماعیل خلج نیز برای اهدای جایزه ویژه استعدادهای جوان روی صحنه آمد. احترام برومند هنگام دعوت این هنرمند روی سن، به اشتباه نام او را «منصور» خلج خواند که با اعتراض و خنده حاضران در سالن همراه بود.
احترام برومند گفت؛ در برگهای که در اختیار او قرار دادهاند نام منصور خلج نوشته شده است و برگه را رو به جمعیت گرفت؛ اسماعیل خلج نیز گفت: من و منصور با همدیگر دوست هستیم و وقتی با هم باشیم به ما میگویند «خلجین».
از اعتراض به بیانصافی هیات داوران تا توجه به بیماران مبتلا به ام.اس
هیات داوران در متن انتخاب فرید قبادیپور در نمایش ترور به کارگردانی «حمیدرضا نعیمی» نوشته بودند: «گاهی برخی از نقشها آنقدر یکسویه و خطی مینمایند و آنقدر در جامعه از آنها میگویند که مخاطب از آن نقشها ذهنیت از پیش تعیین شدهای دارد؛ ارائه بازی پرتلاطم، صمیمی و عصیانگر از کوچکترین ویژگیهای بازی فرید قبادیپور در نقش ابن ملجم مرادی در نمایش ترور است.»
حمیدرضا نعیمی پس از دریافت این جایزه توسط قبادیپور نسبت به متن هیات داوران در تقدیر از این بازیگر اعتراض کرد و گفت: بیانیه هیات داوران بیانصافی است؛ زیرا حاصل تلاش یک تیم 50 نفره را نادیده گرفتهاند. برای چنین هیات داورانی که چنین ارزیابیای از نمایش و نقشهایش داشتهاند، متاسفم.
بهناز جعفری نیز پس از دریافت جایزه و تندیس خود، گفت: اعتراف میکنم با بازی در نمایش «اتاق ورونیکا» دوباره در بازیگری احیا شدم.
این بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون توجه حاضران را به یک مساله اجتماعی جلب کرد و گفت: آخرین چهارشنبه ماه می مصادف با 5 خرداد روز جهانی ام. اس است؛ بیماران ام.اس احتیاج به درک بالا و آرامش دارند که باید در برخورد با آنها حواسمان به این موضوع باشد.
هر دو برگزیده ویژه بخش استعدادهای جوان هنگامی که برای دریافت جایزه خود روی صحنه آمدند؛ گفتند هیچیک از 46 کاندیدای این بخش تا 10 دقیقه پیش از شروع مراسم جشن خبر نداشتهاند نامزد دریافت جایزه شدهاند.