تصویر یک سردار متعارف در دل غربت و فراموشی
فیلم سینمایی«ایستاده در غبار» با حضور محمدحسین مهدویان (کارگردان) و حبیب احمدزاده (کارشناس ادبیات دفاع مقدس و مستندساز) مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش ایلنا، در ابتدای این جلسه که شب گذشته (یکشنبه ششم اردیبهشت) فیلم سینمایی«ایستاده در غبار» با حضور محمدحسین مهدویان (کارگردان) و حبیب احمدزاده (کارشناس ادبیات دفاع مقدس و مستندساز) برگزار شد. ناصر صفاریان، مسئول جلسههای نمایش فیلم مرکز با اشاره به حجم امکاناتی که در تولید سنگین و دشوار «ایستاده در غبار» به کار رفته، ساخت این اثر توسط یک جوان را یکی از ویژگیهای فیلم مورد بحث دانست و گفت: در یک جمله شاید بتوان گفت «ایستاده در غبار» فیلمی دربارهی یک آدم به ظاهر معمولی است. آدمی که اینبار برخلاف نمونههای موجود و قبلی در نگاه رسمی، در کنار معایب و محاسنی که دارد، وجوه انسانی خود را نیز بروز میدهد؛ و این نکتهای است که راه را باز میکند تا تماشاگر با قطعیت بیشتری احساس خود نسبت به این شخصیت را بروز دهد.
محمدحسین مهدویان، کارگردان «ایستاده در غبار» نیز در پاسخ به این نکته گفت: بههرحال هر آدمی ویژگیهای متفاوتی دارد است و شخصیت واقعی هر فرد در کشمشکش این ویژگیهاست که شکل میگیرد.
وی افزود: تصمیم هر آدمی در تقابل با وجوه متضادی که در درون خود دارد شکل میگیرد؛ و خشم و تردید و حسدی که در وجود هر آدمی وجود دارد لزوماً اشکال او نیست. بلکه بخشی از ویژگیهای شخصیتیاش را تشکیل میدهد. بنابراین نمیتوان دربارهی یک آدم فیلم ساخت و به وجوه خیلی واقعی شخصیت او نپرداخت.
مهدویان گفت: به نظر میرسد اشاره به این ویژگی در فیلم «ایستاده در غبار» از آنجا ناشی شده که متاسفانه عدم اشاره به ویژگیهای شخصیتی، خصوصاً در فیلمهایی که به رزمندهها و فرماندهان دفاع مقدس پرداختهاند به یک روند عادی تبدیل شده؛ و اگر کسی چنین کاری انجام دهد با نگاهی ناشی از یک کار غیرعادی به او نگاه میشود!
او در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به پرسشی در بارهی آزادی عمل خود در ساخت این فیلم گفت: زمانی که ساخت این فیلم به من پیشنهاد شد سعی کردم پیشداوری را کنار بگذارم و ببینم آیا میتوانم با کسانی که این پیشنهاد را مطرح کردهاند کار کنم یا نه. این نکته از آنجا ناشی میشود که متاسفانه همهی ما در اغلب مواقع نسبت به همدیگر نگاهی بدبینانه داریم و بیشتر تلاش میکنیم به جای نزدیک شدن، از هم فاصله بگیریم.
مهدویان افزود: سعی کردم کارم را همانطور که به آن اعتقاد دارم عرضه کنم. برای انجام این ایده پای دیدگاههایم ایستادم و تا جایی که میشد، برای تحقق آنها ایستادگی و مقاومت کردم. اما در نهایت ساخت این فیلم برای خودم هم یک درس و تجربهی بزرگ بود. چرا که تهیهکنندههای فیلم پای فیلم ایستادند و با وجود مخالفتهایی که با بخشهایی از آن داشتند اجازه دادند من کارم را انجام دهم.
صحبتهای حبیب احمدزاده (مستندساز و کارشناس ادبیات دفاع مقدس) بخش دیگری از جلسهی شب گذشته بود. احمدزاده در بارهی ارائهی تصویر غیرکلیشهای این فیلم از یکی از فرماندهان دوران جنگ گفت: فیلم «ایستاده در غبار» را میتوان آغازگر جریانی دانست که در آن میتوان آدمهای جنگ را به صورت طبیعی به نمایش گذاشت. نکتهای که این فیلم را از آثار مشابه خود جدا میکند نحوهی خاص پرداختن آن به یکی از فرماندهان دوران جنگ است. فرماندهی که تا پیش از این و از زاویهی یک انسان معمولی نمیشد به او پرداخت.
وی افزود: اهمیت «ایستاده در غبار» صرفاً نمایش آدمهای متعارف در فیلم نیست؛ نمایش یک سردار متعارف است که برخلاف تصاویری که در طول سالهای گذشته از تلویزیون و رسانههای رسمی به نمایش گذاشته شده شبیه هیچکدام از شخصیتهای کلیشهای دفاع مقدس نیست و بیش از هر چیز تاثیر جنگ بر این شخصیت را به نمایش میگذارد.
احمدزاده سپس با اشاره به برخی تصویرهای کلیشهای که در فیلمها از رزمندههای دوران جنگ ارائه شده گفت: این فیلمها تصویر نادرست آدمهایی را به نمایش میگذارد که در اغلب موارد حتی قابلیت آن را ندارند که نسل پس از جنگ را هم تحتتاثیر قرار دهند؛ چه رسد به این که سرمشق و الگوی آنها باشند.
احمدزاده «مظلومنمایی دروغین» را یکی از آفتهای جامعهی امروز دانست و افزود: متاسفانه نمایش اغراقآمیز شخصیتهایی که در جنگ دچار آسیب شدهاند یکی از معضلات فیلمهای ما در این باره بوده و از سوی دیگر با فیلمهایی روبهرو بودهایم که به اشتباه از روی فیلمهای آمریکایی با موضوع جنگ ویتنام کپیبرداری شدهاند تا مثلاً نشان بدهند رزمندهها در چالش با دیدگاه انتقادی مردم در بارهی جنگ قرار گرفته و از پاسخ به پرسشهای طبیعی آنها در ماندهاند.
همچنین محمدحسین مهدویان در بخش پایانی جلسهی شب گذشته گفت: فیلم «ایستاده در غبار» ساخته شد تا تماشاگران و مسئولان را نسبت به سرنوشت شخصیتی به نام احمد متوسلیان کنجکاو کند. شخصیتی که یکی از شهروندان همین جامعه بود و با وجود نقش مهمی که در تاریخ دفاع مقدس داشت متاسفانه مظلومانه در غبار گم شد. اگر این فیلم بتواند تماشاگران را نسبت به این شخصیت و اطلاعات در بارهی سرنوشت عجیبی که پیدا کرده ترغیب کند میتوان گفت موفق بوده است.
وی افزود: فیلمهای متظاهرانه بیاثرند و خیلی زود فراموش میشوند. در حالی که تلاش من و همکارانم در ساخت «ایستاده در غبار» این بود که کاری کنیم تا تماشاگران نسبت به ابهاماتی که در بارهی مفقود شدن متوسلیان وجود دارد علاقهمند شده و از هر مسیر که بتوانند آن را پیگیری کنند.
مهدویان سپس در توضیح این نکته که دلیل نمایش در بخش رقابتی جشنوارهی فیلم فجر و همچنین استقبال علاقهمندان سینمای مستند از آن را ناشی از ساختار بینابینی این فیلم میدانند گفت: بعضی فیلمها مستندند و بعضی دیگر داستانی. اما بعضی فیلمها هم هستند که در مرز باریک میان این دو گونه قرار دارند و مخاطبان، گاهی آنها را مستند میدانند و گاهی داستانی. از این زاویه، تلاش برای توضیح این نکته که کدام یکی از این دو وجه در «ایستاده در غبار» پررنگتر است غیرضروری و بیفایده به نظر میرسد.
وی افزود: مشکل از جایی آغاز میشود که مخاطبان سینمای داستانی چنین فیلمی را مستند میدانند و مخاطبان سینمای مستند آن را داستانی میبینند؛ و همین نکتهی به ظاهر ساده باعث شده برخلاف سایر جشنوارهها، نمایش اینگونه فیلمها در کشور ما با چالش مواجه باشد.
این در حالی بود که همایون امامی (مستند ساز) در جلسهی شب گذشته «ایستاده در غبار» را « کاملاً یک فیلم مستند» ارزیابی کرد و گلعلی بابایی (نویسندهی کتابی در بارهی سرگذشت احمد متوسلیان) هم وقایع این فیلم را «منطبق با واقعیتهای زندگی این شخصیت و بازسازی هنرمندانهای از حوادث زندگی او» دانست.