اتفاقی تازه در رماننویسی کُرد
فریاد شیری میگوید: اولین تجربههای رماننویسی در فضاهای متفاوت، همیشه کم و کاستیهایی دارد ولی این نوع آثار راه را برای نویسندگان جوانتر بازمیکند. نویسنده با پذیریش یک ریسک و ورود به فضایی جدید و نگارش در یک سبک خاص، راه را برای دیگران هموار میکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اولین رمان بزرگسال «لطیف هلمت» شاعر مشهور کُرد به تازگی ازسوی نشر کوله پشتی با ترجمهی فریاد شیری، روانه بازار شده است.
هلمت در جوار دنیای صوفیانهی پدرش و تحت تعالیم او، رفته رفته به ادبیات روی آورد. در اواخر دههی شصت میلادی، همراه با فرهاد و احمد شاکلی، گروه ادبی "کفریِ" کرکوک را پایهریزی کردند. و سرانجام در اوایل دههی هفتاد میلادی، همگام با شاعران و نویسندگان گروه "روانگه" سلیمانیه (شیرکو بیکس و...) و دیگر شاعرانِ مستقلی همچون عبدالله پشیو، رفیق صابر و... تحول بزرگی در ادبیات کُردی به وجود آوردند.
تفکرات صوفیانهی هلمت هرگز به او اجازه نداد در خدمت حکومتها و احزاب سیاسی قرار بگیرد و همواره به عنوان شاعری مستقل و آزاد به مبارزات خود با حکومت بعث عراق ادامه داد.
«همهی همسرانِ اجنّهی شیخ محمود» اولین رمان این شاعر و نویسندهی کُرد است. در بارهی این کتاب گفتگویی کردیم با فریاد شیری که در ادامه میخوانید:
لطیف هلمت در ایران به عنوان شاعر شناخته شده است. تجربهی او در رماننویسی بزرگسالان را چگونه میبینید؟
در واقع هلمت اولین بار است که در حوزهی داستاننویسی بزرگسالان قلم میزند. تجربهی هلمت در این زمینه، داستاننویسی کودک و نوجوان بوده. او در واقع یکی از پایهگذاران داستان کودک و نوجوان کُرد است. او شاعری است که در دوران طلایی شعر کرد تأثیرگذار بوده و با همکاری گروه دوستان خود و تحولات بزرگی را در شعر نو کرد به وجود آورند. با توجه به این پیش زمینه، او در رمان خود فضاهای شاعرانهی زیادی ایجاد کرده است. هلمت روی ادبیات فولکلور کُردی تسلط دارد و در عین حال که سعی دارد به صورت یک فرم تازه ارائه شود اما یک رمان کاملاً بومی است.
خودِ هلمت در مصاحبهای بیان کرده که قصدش از نوشتن این رمان این است که دربارهی نوشتن رمان صحبت کند. در واقع دغدغهی اصلی نویسنده، نوشتن رمان است. کتاب دارای یک فرم تازه از داستان نویسی و رمان نویسی در ادبیات کُرد است. هلمت در این رمان سعی کرده به سبک پست مدرن بنویسد. خودش در مصاحبهای گفته که این اولین و آخرین رمان من است.
چرا اولین و آخرین رمان؟
هلمت در عین حال که شاعری بسیار جدی است و به اتفاقات جامعه نیز واکنش نشان میدهد؛ اما طنزی نیز در کلامش جاری است. او خودش معتقد است هر نویسندهای در زندگی خود نمیتواند چند تا رمان خوب داشته باشد، بلکه یک رمان خوب دارد. برای همین میگوید که کارى بعدیام قرار نیست از این بهتر شود.
هلمت چگونه ادبیات فولکلور را وارد یک رمان پست مدرن کرده است؟
«همهی همسران اجنهی شیخ محمود» یک روایت اصلی دارد و یک روای خودآگاه که خود نویسنده است اما خرده روایتهایی نیز توسط راویهای مختلف به داستان اضافه میشود که میتوان گفت تمامی این خرده روایتها، از ادبیات فولکلور کُردی برآمده است. حتی برخی از این شخصیتها مانند «مم و زین» از شخصیتهای اساطیری فولکلور کردی آمدهاند. هلمت کاملاً این شخصتها را وارد داستان میکند و جالب است که به توصیف فضای شهر هم میپردازد و از فضای بومی هم عبور میکند و به تفسیر معماری شهر کفی کرکوک میپردازد.
به اعتقاد شما هلمت چقدر در نگارش یک رمان پست مدرن که مایههای فولکلور هم داشته باشد؛ موفق بوده است؟
اولین تجربههای رماننویسی در فضاهای متفاوت، همیشه کم و کاستیهایی دارد ولی این نوع آثار راه را برای نویسندگان جوانتر باز میکند. نویسنده با پذیریش یک ریسک و ورود به فضایی جدید و نگارش در یک سبک خاص، راه را برای دیگران هموار میکند. نمیتوان گفت اینگونه تجربهها همیشه موفق هستند اما بسیار قابل تقدیرند. من در مقدمهی کتاب اشاره کردم با اینکه رمان به سبک تازهای نوشته شده که میتوانیم به گونهای آن را یک رمان پست مدرن بخوانیم، اما فکر میکنم مخاطب عام هم میتواند با خرده روایتهای کتاب ارتباط برقرار کند و از آن لذت ببرد. این رمان را باید یک نفس خواند و با فاصله خواندن، جذابیت رمان را از بین میبرد.
یکی شخصیتهای اصلی داستان «شیخ محمود» است که بهصورت پنهانی در داستان نقش دارد. کمی از این شخصیت بگویید.
اگرچه هلمت به دنبال یک قهرمان در داستان خود است اما یک شخصیت پنهانی به نام «شیخ محمود» در کتاب وجود دارد. شیخ محمود در واقع پدرِ هلمت است که فردی «پیر» بوده و مریدان زیادی داشته. هلمت از شخصیت پدرش در رمان به عنوان کسی استفاده کرده که در موقعیتهای حساس و اتفاقات ناگوار، به کمک شخصیتها میرود. آنها در شرایط سخت، نزد شیخ محمود آمده و او برایشان دعا میخواند. به اعتقاد من شیخ محمود اصلیترین شخصیت داستان است که در واقع حضور ندارد و به صورت پنهان در رمان حضور دارد. با وجود همین شخصیت، هلمت به خرافات، باورهای مذهبی و دینی مردم اشاره دارد.
این کتاب چطور به دستتان رسید و آیا خودتان از آن لذت بردید؟
نکتهی جالب برای این بود که هلمت را شاعر بزرگی میشناختم و وقتی در جشنوارهی شعر شهریار او را دیدم و کتابش را به هدیه کرد، بسیار کنجکاو شدم که ببینم یک شاعر چطور رمان مینویسد. به اعتقاد من رمان «همهی همسران اجنهی شیخ محمود»، ادای دینی است به پدر هلمت. این حس مشترکی است بین من و هلمت. در این رمان پدر، به عنوان یک پدرسالار معرفی نشده که در بیشتر رمانهای فولکلور ایرانی و کُردی حضور دارد؛ بلکه پدرِ رمان هلمت، یک پدر معنوی است.
وقتی رمان را خواندم احساس کردم که اتفاق تازهای در رمان نویسی کُردی افتاده است. بحث دیگر این است که وظیفهی من و همکاران کُرد من این است که اگر اتفاق تازهای در ادبیات کُرد میافتد آن را به مخاطبان ایرانی و خارجی معرفی کنیم. موضوع دیگر اینکه من تا از خواندن کاری لذت نبرم آن را ترجمه نمیکنم. احساس کردم این رمانی است که باید ترجمه شود.
اخیراً و همزمان با ترجمهی این کتاب، کتابی از دوست نویسندهای در ایران میخواندم که دارای همین سبک و فضا بود. به نظر میآید نگارش رمان و داستان در اینگونه فضاها، در ایران طرفدارانی پیدا کرده است. چه خوب است که ما نمونههایی از زبانهای دیگر هم در چنین فضاهایی داشته باشیم.
با توجه به اینکه هلمت شاعر است، فضای این رمان چقدر به اشعار او نزدیک است؟
بسیاری از فضاها و شخصیتهای شعرهای هلمت در این رمان حضور دارند. او به گونهای خواسته که به یک جمع بندی از شعرهایش برسد. گویی که یک دورهی شعریاش را در روایتی داستانی درآورده باشد. از ویژگیهای این رمان بینظمی و تضاد عمدی است که در رمان وجود دارد به گونهای که حتی بخشی از رمان در پاورقی ادامه پیدا میکند.
هلمت در نگارش این رمان که دستکم در ادبیات کُرد سبک تازهای است، از چه نویسندگانی تأثیر گرفته؟
هلمت در این کتاب از نویسندههای مطرح دنیا صحبت میکند و اعتراف میکند که از بسیاری از آنها در به وجود آوردن چنین فضایی تأثیر گرفته است. این کتاب برای رماننویسی کُردی که قدمت چندانی ندارد، اتفاق بسیار خوبی است. هلمت تحت تأثیر ادبیات مدرن و پست مدرن، این رمان را به نگارش درآورده است. با توجه به اینکه شاید هنوز مخاطب عام ایرانی با اینگونه آثار و فضای آنها آشنا نیست، ممکن است نتواند به درستی با آن ارتباط برقرار کند. رمان عامهپسند در ایران بسیار طرفدار دارد و این فاجعهی بزرگی است. متأسفانه در سالهای اخیر، برخی ناشران هم به این فاجعه دامن زدند و داستانها و رمانهای سطح پایینی را به خورد مخاطب دادهاند ولی مخاطب حرفهای از این نوع بازیگوشیهای نویسنده و آزاری که با خواندن رمان میبیند، لذت میبرد. مخاطب حرفهای به دنبال کاری است که او را به فکر وادار کند و حتی کمی آزارش دهد.
هلمت خود در آخر کتاب این سوال را مطرح میکند که «آیا میتوانیم این کتاب را رمان بدانیم؟» به اعتقاد من چنین فضاهایی، میتواند عادت رمان تکراری و رمان ساده و یکنواخت را کنار بزند.