سفر طباطبایی به لبنان در لباس رزم یکی از دلایل سقوط دولت بازرگان بود/ حافظ اسد دستور داد همه درها به روی طباطبایی بازشود
در مراسم اولین سالگرد مرحوم صادق طباطبایی از او به عنوان انسانی میانهرو و معتدل نام برده شد که تندی و کندی و فعالیتهای اجرایی و اجتماعیاش دیده نمیشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علی جنتی وزیر (فرهنگ و ارشاد اسلامی) در اولین مراسم سالگرد محمدصادق طباطبایی که تحت عنوان ایام صادق در شهر کتاب بهشتی و با همکاری موسسه امام موسی صدر؛ عصر امروز دوشنبه (3 اسفند) برگزار شد؛ گفت: حضور من در این جلسه بیشتر به خاطر ارادت به صادق طباطبایی و عرض ادب به بازماندگان آن مرحوم است. اولین توفیق آشنایی ما به اواخر سال 54 بازمیگردد. زمانی که به اتفاق مرحوم شهید محمد منتظری سفری به آلمان داشتیم تا در نشست سالانه انجمنهای اسلامی اروپا شرکت کنیم بعد از آن نیز در سفری 24 ساعته به بوخوم در دانشگاه آنجا با صادق طباطبایی همراه بودیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: به واسطه حضور و فعالیت ایشان در مجلس اعلای شیعیان لبنان در برخی از سفرها با ایشان همراه بودیم. در همان سال 54 آقای هاشمیرفسنجانی نیز سفری به اروپا و آمریکا داشتند تا بنیاد فرهنگی در پاریس شکل بگیرد. شکلگیری چنین بنیادی به واسطه فعالیتهای اجتماعی افرادی همچون مرحوم صادق طباطبایی، ابراهیم یزدی، قطبزاده، ابوالحسن بنیصدر، محمد یزدی و غیره بود و به ابتکار آقای هاشمی ارتباط این بنیاد آغاز شد تا فعالیتهای سیاسی و اجتماعی منطبق با اهداف انقلاب اسلامی شکل بگیرد.
وی در ادامه؛ ثبات شخصیت و عدم تاثیر مهد از فرهنگ غربی را از مشخصات اصلی صادق طباطبایی برشمرد و گفت: دو سه سال قبل از انقلاب اسلامی شناختی که من از صادق طباطبایی پیدا کردم آن هم در شرایطی که بسیاری از افراد مقیم اروپا و آمریکا به سرعت تحت تاثیر فرهنگ جدید قرار میگرفتند و موازین خود را تغییر میدادند؛ آقای طبا طبایی همچنان مقید ماند و در اعتقاد خود تاکید داشتند.
وزیر فرهنگ سپس به مدتی که صادق طباطبایی دبیر بینالملل انجمن اسلامی دانشجویان اروپا بود؛ اشاره کرد و گفت: طی این مدت علاوه بر این فعالیت آقای طباطبایی نشریه این ارگان را نیز منتشر میکرد. در سال 56 که مبارزان ایرانی خارج از کشور که عمدتاً در نجف مستقر بودند؛ تصمیم گرفتند در اعتراض به شرایط اعتصاب غذا کنند. دانشجویان اروپا نیز به همت آقای طباطبایی در کلیسای سنتماری دست به اعتصاب گسترده غذا زدند. مطمئنا اگر حضور آقای طباطبایی نبود این همدلی بین دانشجویان شکل نمیگرفت.
جنتی در ادامه به همراه شدن صادق طباطبایی با امام خمینی (ره) در پاریس اشاره کرد و گفت: متاسفانه بعد از انقلاب به دلیل مشغله زیاد کاری بین من و جناب طباطبایی فاصله افتاد تا اینکه در هشت سال اخیر مجدد ارتباط ما کمی پررنگتر شد. به ویژه در مراسم فرهنگی وهنری مثل کنسرت موسیقی یا غیره همدیگر را ملاقات میکردیم.
وی درباره آثار و تالیفات صادق طباطبایی نیز یادآور شد: آثار و تالیفات مرحوم طباطبایی به ویژه خاطرات سیاسی – اجتماعی او برای جامعه ما بسیار ارزشمند و مهم به شمار میآید. در این دو، سه سال اخیر که در وزارت ارشاد مشغول خدمت هستم نیز چندین بار با آقای طباطبایی به بهانه چاپ و انتشار کتابشان ملاقات داشتم. مثلاً کتاب نقش رسانههای تصویری در زوال دنیای کودکی او که در همین سالها چاپ شده یکی از همین آثار است.
وزیر فرهنگ افزود: صادق طباطبایی همچنین طرحهای خوبی در حوزه کودک و نوجوان ارائه می کردند. آخرین باری که ایشان را دیدم شب قبل از پروازش به آلمان بود و مشکلات جسمی او کاملاً مشخص بود. هرچه هست فقدان چنین شخصیتی خسارت بزرگی بوده و هست. با توجه به نقشهای متعدد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او امیدواریم راه اعتدال و میانهروی آقای طباطبایی در جامعه گسترش یابد و آثار و تالیفات این شخصیت والا نیز در سطح وسیعتری منتشر و توزیع شود.
مهدی فیروزان (مدیرعامل موسسه شهر کتاب) نیز در ابتدای این جلسه تاکید کرد: این مجلس بزرگداشت و یادمانی است برای شادروان دکتر صادق طباطبایی و شاید هرجایی به غیر از شهر کتاب میتوانست برگزار شود اما برگزاری چنین مراسمی در شهر کتاب صرفاً فقط به دلیل علاقه یا مثلاً رابطه فامیلی نیست. شهر کتاب به مسائل و موضوعاتی میاندیشد که مرحوم طباطبایی میتواند مصداق و تجلی آن باشد.
مدیرعامل موسسه شهر کتاب افزود: براساس همین دیدگاه برگزاری چنین مراسمی نیز در شهر کتاب یک وظیفه، توفیق و افتخار برای ما محسوب میشود. اساساً اگر بخواهیم هدف و رسالت شهر کتاب را در یک کلام خلاصه کنیم این هدف چیزی جز توسعه فردی و اجتماعی نیست و آقای طباطبایی نمود کاملی از همزمانی توسعه فردی و اجتماعی شناخته میشود چراکه همواره و مستمر در پی یادگیری و آموختن بود.
وی سپس مفهوم وجودی داشتن را از دیگر مصادیق ویژه آقای طباطبایی برشمرد و تصریح کرد: هر شخصیتی زمانی ماندگار میشود که مفهوم وجودی متفاوت از همدورهایهای خود داشته باشد. هم گفتمان ابنسینا و هم حاتم طایی در عصر خودشان وجود داشتهاند اما چرا این دو سردمدار دوره خود شناخته میشوند؟ چون یک مفهوم وجودی خاص و ویژه دارند که حکم شناسنامه آنها را ایفا میکند.
فیروزان تاکید کرد: صادق طباطبایی نیز اگر در تاریخ ماندگار شده صرفاً به دلیل اخلاق خوب و سایر محسنات او نبوده که شاید خیلیهای دیگر هم داشتهاند. او یک مفهوم وجودی خاص خود را دارد و آن اخلاق است. مسئلهای که دقیقاً جامعه امروز ما به آن نیاز دارد و طباطبایی را نیز از دیگران متمایز می کند. مرحوم طباطبایی از کسانی است که هم توسعه فردی یافته و هم در توسعه اجتماعی نقش دارند. تمام اینها برای وجود چنین شخصیتی کافی است.
سخنران بعدی این مراسم غزاله طباطبایی (فرزند مرحوم صادق طباطبایی) بود. او گفت: میخواهم در سه بخش درباره کارهای تحقیقاتی و علمی مرحوم پدرم صحبت کنم اول مراحل علمی که طی کرده، قسمت دوم کارهای تحقیقاتی او و در بخش سوم بحث عمومی درباره خصلتهای انسانهای موفق در کارهای تحقیقاتی.
فرزند مرحوم صادق طباطبایی افزود: طباطبایی در 18 سالگی به آلمان میرود و بعد از مشکلات فراوان وارد دانشگاه آخن شده و در رشته شیمی ادامه تحصیل میدهد. پس از آن نیز برای مقطع دکتری به دانشگاه بوخوم رفته و بیوشیمی میخواند. البته باید توجه داشت که 45، 50 سال پیش رشته بیوشیمی رشتهای بسیار جوان بود که در کمتر دانشگاهی به طور مستقل تدریس میشد.
وی همچنین به بخش تحقیقات مرحوم طباطبایی در حوزه آنزیمالوژی در لابراتوری در آلمان اشاره کرد وبه ثمر رسیدن این تحقیق را تنها ناشی از ممارست و پشت کار مرحوم طباطبایی معرفی کرد که در سال 1974 میلادی نیز به عنوان مقالهای موفق در حوزه پژوهش منتشر شده است.
غزاله طباطبایی در پایان سخنانش تاکید کرد: اگرچه شرایط خاص روز باعث شد پدرم کار تحقیقاتی را ترک کند و به فعالیتهای اجتماعی روی بیاورد اما همیشه هر وقت صحبت از کار تحقیقاتی میشد چشمانش برق میزد و برایم روشن بود که پدر هنوز مشغول است.
در ادامه این برنامه لوریس چکناواریان (رهبر ارکستر و موزیسین) از خاطرات فعالیت موسیقی با مرحوم طباطبایی گفت و تاکید کرد: برایم سخت است درباره کسی صحبت کنم که یک اقیانوس پر از جزیرههای متعدد بود. موزیک، ادبیات، فرهنگ و سیاست گوشهای از ابعاد وجودی مرحوم طباطبایی بودند و فکر میکنم او رنگین کمانی از رنگهای مختلف بود.
این موزیسین افزود: به یاد دارم زمان اجرای سمفونی نهم بتهون برای اولین بار نکاتی را گوشزد کرد که در حد یک استاد موسیقی حرفهای بود و حتی در اجرای بعدی این سمفونی کتابچه علمی با خود به همراه آورد که چاپ کردیم و در تمام اجراها به عنوان راهنما بین مردم توزیع شد.
چکناواریان سپس از طباطبایی به عنوان کسی نام برد که میتوانست ساعتها با او درباره موسیقی صحبت کند و اظهار داشت: میتوانستیم ساعتها با هم درباره موسیقی صحبت کنیم البته چون برعکس او فقط در حوزه موسیقی مهارت داشتم. طباطبایی در دستگاههای موسیقی مهارت و اصالت داشت. اثری که طباطبایی در اجتماع و فرهنگ گذاشته فراموششدنی نیست همانطور که همیشه در ذهن و یاد من زنده خواهد بود.
حجتالاسلام سیدمحمود دعایی (مدیرمسئول روزنامه اطلاعات) نیز به عنوان سخنران بعدی به حضور سه شخصیت و تاثیرگذاری آنها در شکلگیری صادق طباطبایی اشاره کرد و گفت: در جریان رشد شخصیت صادق طباطبایی باید از سه پدیده و استاد یاد کنیم، سه شخصیتی که صادق طباطبایی که ما امروز میشناسیم را ساختند. اول پدر مرحومش آیتالله سلطانی طباطبایی که از نوادگان روزگار بود و مجسمه فضیلت اخلاق، دوم مرحوم شهید بهشتی مردی که رنسانس در حوزه علمیه را رقم زد و زمانی که صحبت از علوم جدیده و تفسیرهای نوین غیرقابل باور به نظر میرسید حوزه علمیه را با نگاه نو خود جدید کرد و سومین نفر نیز دایی بزرگوار صادق طباطبایی یا امام موسی صدر است. این سه شخصیت در هدایت و رشد ابعاد مختلف وجودی صادق طباطبایی تاثیر فراوان داشتند.
دعایی سپس خاطرهای از گرفتن وقت ملاقات با امام (ره) برای صادق طباطبایی را نقل کرد و صادق طباطبایی را در کنار ابراهیم یزدی، سیدحسن حبیبی از جمله کسانی دانست که امام را در فرانسه حمایت میکردند.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات درباره عزم راسخ صادق طباطبایی در مواجه با استکبار و عشقش به وطن نیز گفت: صادق طباطبایی حاضر نشد تا در جلسه دفاع دکتری خود سفیر رژیم پهلوی در آلمان حضور داشته باشد و جدیت و استحکام مثال زدنی در عقاید خود داشت. اما همین شخص وقتی همراه با امام از فرانسه که به ایران بازمیگشت در پرواز چشمانش پر از اشک بود و احساس پاکی از خود نشان میداد.
حسین کاشفی (از دوستان قدیم صادق طباطبایی) نیز او را شخصیت چندوجهی خواند و گفت: او چه در مسائل علمی و تحصیل در دانشگاههای آخن و بوخوم جزو بهترین دانشجویان بود و در زمینههای فرهنگی و اجتماعی و اجرایی همواره تلاش خود را میکرد. انجمنهای اسلامی دانشگاههای اروپا نیز همانطور که اشاره شد به همت و تلاش او پا گرفت و او حتی چند دوره عهدهدار مسئولیت در این انجمنها بود.
رفیق قدیمی مرحوم طباطبایی تاکید کرد: راهاندازی انجمنهای اسلامی اروپا در شرایطی بود که در کارهای قبل از انقلاب اوج حضور و قدرت تشکلهای مارکسیستی را شاهد بودیم. در این فضا انجمنهای اسلامی حتی تا شبه قاره و فیلیپین گسترش یافتند. ما در آن زمان رو در رو و با منطق با کمونیستها در مسائل مهمی همچون اقتصاد، آزادی و حکومت اسلامی صحبت میکردیم.
کاشفی یادآور شد: باتوجه به شرایط معاصر و مسائل داخلی، بینالمللی و منطقهای باید همچون آن زمان راه تعامل و گفتوگو را پیش بگیریم و خواستهها و اهداف خود را با گفتوگو پیش ببریم. هرکس، هرکجا کم میآورد زبان به تخریب و تهدید باز میکند در صورتی که این مسئله نه اخلاقی است و نه اسلامی. باید دوباره همچون اندیشههای صادق طباطبایی نهادهای مدنی و تحزب را گسترش دهیم و مشکلاتمان را از طریق مفاهمه و گفت وگو حل کنیم.
همچنین حجت الاسلام مهدی مقدم در این مراسم عنوان کرد: صادق طباطبایی میتوانست به گونهای دیگر زندگی کند، مدل دیگری لباس بپوشد و بیندیشد یا حتی ژست بگیرد اما او تن به این کار نداد و همیشه خودش بود چون آدم صادقی بود و تناقضهایش را در خود حل کرده بود.
مقدم افزود: وقتی عقیدهای داریم و نسبت به درستی آن مطمئن هستیم باید روی حرفهای خود بایستیم، درست همانطور که صادق طباطبایی عمل کرد. او از همان ابتدای انقلاب تفکر و نگاه خاص خود را به مسائل سیاسی و اجتماعی داشت و میتوانست مثل خیلیها که چهره عوض کردند و در عرصه قدرت ماندند؛ او هم نقاب مبدل به چهره بزند اما کسی که با خودش صادق است با هیچ کس دیگری هم دوگانه رفتار نمیکند.
این روحانی سپس تصریح کرد: صادق طباطبایی با هرکس که ارتباط میگرفت شخص مقابل صداقت و یکرنگی او را متوجه میشد. او در بیبیسی هم همان حرفهایی را میزد که در ایران و جمعهای بسته و محرمانه میگفت. امیدوارم از صادق صداقت و اخلاق را بیاموزیم و اگر حرفی ضداندیشه و فکر ماست؛ آن را بیان نکنیم.
محمدعلی معتدی یکی دیگر از دوستان قدیمی صادق طباطبایی بود که پشت تریبون رفت و خاطراتی از حضور صادق طباطبایی در لبنان بیان کرد و گفت: بعد از وقوع انقلاب اسلامی صحبت از چگونگی تشکیل حکومت اسلامی و نوع برخورد آن در مقابل اهل سنت و مسحیت در کشورهای منطقه و به ویژه لبنان و سوریه زیاد پیش میآمد و طباطبایی در شرایطی که اسرائیل در منطقه بود به لبنان و سوریه سفر کرد تا پیام راستین انقلاب را به گوش مردم آنجا برساند. او آنقدر در آنجا شناخته شده بود که حافظاسد نیز دستور داد تمامی درها به روی صادق طباطبایی و البته دکتر مصطفی چمران باز باشد. حتی وقتی با سیدحسن روحانی به دیدار اسد رفتیم؛ اولین سوالی که از ما پرسید حال صادق طباطبایی بود.
معتدی ادامه داد: از سالها همه میگفتند اگر انقلاب اسلامی ماندگار شود ارتباط ما با اهل سنت و مسیحیان لبنان جای تردید دارد اما صادق طباطبایی به آنجا رفت تا به آنها بگوید ما با شما در یک صف و در جبههای علیه استکبار هستیم. طباطبایی میخواست به آنها بگوید انقلاب اسلامی تنها ویژه ایران نیست و در واقع انقلاب جهان اسلام است.
دوست قدیمی مرحوم طباطبایی همچنین به درخواست مفتی سوری برای مشورت با سایر علمای اسلام درباره تدوین قانون اساسی ایران اشاره کرد و گفت: با حضور صادق طباطبایی در لبنان مشخص شد که انقلاب اسلامی همراه و یاور سایر مسلمین است و به همین دلیل حتی زمزمههایی مطرح شد که براساس برخی روایات اگر یک کشور اسلامی موفق به تشکیل حکومت عادل اسلامی شود باید در تدوین قوانین و حقوق مردم سایر علمای اسلام را نیز تعیین کند.
معتدی اضافه کرد: مسئله مهم دیگر حضور طباطبایی در جبهههای رزم لبنان بود. به محض اینکه ما به همراه سیدصادق طباطبایی به سمت جبههها راه افتادیم کاروان عظیمی نیز با ما به سمت جنوب لبنان همراه شد و حتی در مسیر نیز همه از ما استقبال میکردند. پیام لباس رزم طباطبایی به اسرائیل و چپهای لبنان این بود که لبنان دیگر یک حامی همیشگی و قوی دارد و باید مبارزین و مقاومین واقعی در لبنان مستقر شوند.
وی البته این حضور را بهانهای برای زمینهسازی جهت سقوط دولت موقت عنوان کرد و گفت: من همانجا و با دیدن شرایط گفتم که مطمئناً توطئههایی برای سکوت دولت مهندس بازرگان شروع خواهد شد که همین اتفاق نیز افتاد. هنوز هم معتقدم سفر صادق طباطبایی به لبنان در لباس رزم یکی از دلایل سقوط دولت بازرگان بهشمار میآید.
در پایان مراسم سپیده طباطبایی برادرزاده مرحوم صادق طباطبایی پیام جواد طباطبایی برادر صادق طباطبایی و پدرش را قرائت کرد.