تلخ و شیرین تئاتر به روایت بازیگران «بهمن»/ از ممیزیهای لحظهای تا نابودی کارگاه دکور
بازیگران نمایش «بهمن» از خاطرات تلخ و شیرین سالهای فعالیت خود در عرصه نمایش گفتند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، هدف و موضوع تئاتر در طول دو هزار و پانصد سال تاریخ مدون آن بارها توسط بزرگان این هنر مطرح شده است. بزرگانی همچون «ارسطو» که در کتاب "بوطیقا"یش هدف تئاتر را تزکیه نفس آورده و معتقد است انسان بواسطه این هنر خلوص و صفای باطن را بدست میآورد. برپایه این تعاریف هدف تئاتر همواره ارتقاء اعتبار انسان عنوان شده و هیچگاه و هیچ دوره از تاریخ غایت و هدف سرگرمیسازی و تفریح صرف مطرح نبوده است.
تئاتر در طی سالیانی که از زمان ورود و پذیرشاش در ایران می گذرد، تلاش داشته تا به این هدف پایدار و پایند باشد. هدفی که بی شک برگرفته از حضور و تفکر خالقان و اجراکنندگان آن داشته و با آنها به چنین جایگاهی رسیده است. هنرمندانی که همیشه با فراز و نشیبهای بسیاری مواجه بوده و با وجود تمام محدودیت ها و مسائل پیشرو به کار خود ادامه دادهاند. نکتهای که شاید از دید بسیاری از مخاطبان و تماشاگران این هنر دور مانده باشد، خود این هنرمندان و مسائل آنهاست.
این روزها نمایش "بهمن" نوشته و کار افروز فروزند در سالن سایه مجموعه تئاترشهر به صحنه میرود، نمایشی که گوشهای از شرایط تولید و اجرای یک نمایش در زمان برگزاری بزرگترین رویداد هنری کشور یعنی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را برای مخاطب روایت میکند. اتفاقی که مخاطبان و تماشاگران تئاتر معمولا از آن اطلاعی ندارند، زیرا تنها به تماشای نمایشی مینشینند که به زیباترین شکل به صحنه میآید و به درون و پشت صحنه آن راهی ندارند.
به همین بهانه با بازیگران این نمایش به گفتگو نشستهایم؛ و هر یک به بیان خاطرات خود از این هنر پرداختهاند.
سیما تیرانداز: تئاتر در تمام دنیا از حمایت برخوردار است
سیما تیرانداز که همکاری با کارگردانان صاحبنام را در کارنامه دارد و علاوه بر ایفای نقش در آثار نمایشی به کارگردانی نیز پرداخته است؛ ایفای نقش کارگردانی به نام "ثریا" را برعهده دارد. او در مورد مهمترین مسائلی که طی این سالیان با آنها روبه رو بوده، میگوید: باید به سه نکته اشاره کنم، نخست بحث «ممیزی» که همیشه در کار ما مهم بوده، زیرا هنوز هم قاعده و قانونی مشخصی در مورد آن وجود ندارد و نمیدانیم با چه چیزی مواجه هستیم. با تغییر مدیریتها همه چیز به راحتی عوض میشود. به عنوان نمونه قرارا بود نمایش "خدای کشتار" 45 اجرا روی صحنه باشد اما بعد از 25 اجرا یک مرتبه موارد اصلاحی بسیاری برای گروه ارسال کردند. این اتفاق در حالی افتاد که هنگام بازبینی هیچ مشکلی وجود نداشت و مجوز اجرا داشتیم.
نکته دوم، مسئله کارگاه دکور است که نزدیک به ده سال پیش از سوی یکی از مدیران وقت جمع شد. این اتفاق درست زمانی رخ داد که ما نمایش «زنی که تابستان گذشته رسید» نوشته چیستا یثربی را کار میکردیم. من و یکی از دستیارانم مجبور شدیم به تنهایی دکور را جمع کنیم. آن زمان گفتم این آخرین باری است که تئاتر کار میکنم البته به قولم وفادار نبودم. نمیدانم وقتی میتوانیم باری از دوش گروهها برداریم چرا هزینه مضاعف و سختیهایی زیادی برای آنهابه وجود میآوریم. ما زمان جشنواره دکور را همینجا میساختیم و در همین محل هم نگهداری میشد. اما اکنون حتما باید کارگاهی پیدا کنید و با صرف وقت و هزینه بسیار دکور بسازید. این مسئله بیشک به روح تئاتر لطمه میزند.
آخرین نکته که به نظرم از اهمیت بسیاری برخوردار است مسئله حمایت مالی است. امکانی که پیش از این وجود داشت. امروزه اگر قصد اجرا داشته باشید حتما باید هزینه اولیه را تامین کنید؛ در غیر اینصورت نمیتوانید کار کنید. اتفاقی که در نمایش «موش تو پیت حلبی» برای ما به وجود آمد و کارگردان نمایش برای ساخت دکور با مسائل و سختیهای بسیاری مواجه شد که با همراهی گروه از پس آنها برآمد. مسائل از آنجا بوجود آمد که بودجه حمایتی به گروه تزریق نشد. این فشار سطح کیفی تئاتر را پایین میآورد. اکنون گروهها باید به صرفه کار کنند و از همه چیز بزنند تا از پس هزینهها برآیند.
ما نظارت دولتی داریم اما بخش مالی مان را آزاد کردهایم. نظارت در بخش مالی هم باید باشد. تئاتر هنری است که در تمام دنیا از حمایت دولتی برخوردار است چون هنری مهجور و فرهیخته است. سرمایه گذارها بیشتر به سمت سینما میروند چون فکر میکنند مدیوم بزرگتری دارد. من با تئاتر خصوصی موافقام به شرط آنکه زمینههای اجرایی آن به درستی شکل بگیرد. گویی ما تنها اسمها را بلدیم نه کاربرد آنها را.
نگار عابدی: هنرمندان تئاتر از نظر مالی تامین نمیشوند
نگار عابدی یکی دیگر از بازیگران شناخته شده عرصه تئاتر است که در این نمایش در نقش "بازیگر" ظاهر میشود. این هنرمند اظهار کرد: مسئلهای که همیشه مرا دلگیر میکند این است که ما در فضایی کار میکنیم که اهالی تئاتر از نظر مالی تامین نمیشوند، یعنی میزان هزینهها به قدری کم است که تئاتریها ناچار به جذب حامی مالی هستند. حامیانی که بیشتر آنها استاندارد عمل نمیکنند و خودشان مشکلات دیگری به وجود میآورند. این در حالیست که تولید اثر هنری نیازمند انرژی و زمان است؛ بنابراین دستمزد هنرمندان باید دو - سه برابر شود. این مسئله تنها در مورد بازیگران نیست، بلکه باید درمورد تمام عوامل اجرایی اتفاق بیفتد. بسیاری از افرادی که در این زمینه کار میکنند به خاطر غیرت و علاقهای است که به این کار دارند، بسیاری از آنها مجبور میشوند مشاغل دیگری برای گذران چرخه زندگیشان داشته باشند.
او با تاکید براینکه موضوع تنها به مسئله حذف قرارداد تیپ بر نمیگردد بیان کرد: اصولا بودجه تئاتر جز بعضی موارد، هیچگاه عادلانه نبوده و تعدادی از کارهای خاص، بودجههای عجیب و غریب دریافت میکنند که مصداق بیعدالتی است. بودجه باید برای تمام تولیدات تئاتری درنظر گرفته شود تا چنانچه بازیگر یا دستیاری سه ماه درگیر کار بود، درآمد ماهیانه داشته باشد.
علی عطایی: ممیزی روش مشخصی ندارد
علی عطایی به بیان دو تجربه سالهای اخیر خودش پرداخت و گفت: سال 77 اجرایی در جشنواره تئاتر فجر داشتیم که در آن ایفای نقش سرباز را بر عهده داشتم، روز جشنواره با اینکه بازبینیهای لازم انجام شده بود، مجبور شدیم دوبار دیگر بازبینی برویم. در واقع اگر حمایت یکی از مدیران وقت را نبود نمیتوانستیم در جشنواره اجرا کنیم؛ بعد از آن هم با وجود تقدیر از نمایش؛ دو سال بعد گروه در همین سالن سایه اجرای عمومی رفت.
اتفاق دیگر، اجرایی در اولین دوره جشنواره سوره ماه داشتیم. نمایش تمام جایزههای آن دوره را دریافت کرد و سال بعد در تالار مولوی اجرا رفت و با استقبال خوبی روبه رو شد. نکته جالب آنکه روز هشتم اجرا که میهمانان ویژهای هم داشتیم به یکباره دیدیم دکورمان جمع شده و نمیتوانیم به کارمان ادامه دهیم، بدون آنکه حتی از دلایل آن آگاه باشیم. مسئله آنست که برای ممیزی هیچ روش مشخص ندارد. حتی زمانیکه مدیران خوبی هم پیدا میشوند، از جاهای دیگری با مسائل سلیقهای روبهرو میشویم. متاسفانه سلیقهها جلوی ضابطهها را گرفته و امیدوارم این روند تغییر کند.
پژمان عبدی: ما مخاطب تئاتر میخواهیم نه مشتری!
پژمان عبدی دیگر بازیگر این نمایش، بیشتر به عنوان دستیار کارگردان حرفهای نمایشها شناخته میشود. او در این کار علاوه بر سمت بازیگری، دستیار اول کارگردان، مدیر تولید و برنامهریزی را برعهده دارد. او میگوید: تا چند سال قبل که تازه وارد فضای حرفهای شده بودم، پروژهها قرارداد داشتند. بنابراین گروهها دغدغه تماشاگر نداشتند؛ علاقمند بودند سالنهایشان پر باشد اما هیچگاه تماشاگر را به عنوان مشتری نگاه نمیکردند. نگاه ما به تماشاگر اینگونه نبود. آن زمان شاید تعداد آنها را در سالن میشمردیم تا از حضورشان لذت ببریم اما اکنون تعداد آنها را میشماریم که ببینم باتوجه به قیمت بلیتها چقدر هزینه به دست میآوریم و به کف دستمزدها میرسیم یا نه!
آن زمان چیزی به عنوان تهیه و تولید مانند اکنون وجود نداشت. نگاه ما به مخاطبان همانند مغازهدارهایی شده که میخواهند جنس بفروشند و پول دریافت کنند و این مسئله آزاردهنده است. نفس تماشاگر باید ارزش بیشتری داشته باشد و به جایگاه بهتری برسد و این مسئله نیازمند آسیبشناسی در این حیطه است.
تایماز رضوانی: چرا هنرمندان از متنهای خارجی استفاده میکنند؟
تایماز رضوانی که ایفای نقش یک نمایشنامه نویس را برعهده دارد میگوید: نمایشنامه نویسی جدیترین حیطهای است که در تئاتر کار کردهام، در تمام این مدت، یک سئوال جدی برای من وجود داشته؛ اینکه که چرا هنرمندان و فعالان این عرصه بیشتر به سمت استفاده از متنهای خارجی میروند. خیلی از اساتید ما مستقیم و غیرمستقیم خرده میگیرند و میگویند متنهای ایرانی کامل نیستند اما این حرف درست نیست.
نمیتوانم قبول کنم افرادی در تئاتر کار میکنند و کارهای اولشان را از نمایشنامه نویسانی کار میکنند که نه تنها در دسترس نیست، بلکه دنیایی که به آن میپردازد با دنیای ما تفاوت بسیاری دارد. دانشجویان ما نویسندگانی مانند بیضایی، رادی، خلج و...را به خوبی نمیشناسند، افرادی مثل محمد رحمانیان، امجد و چرمشیر که تئاتر ایران به آنها مدیون است و باز هم سراغ متنهای خارجی میروند.
محمد علی حسینعلیپور: بازیگری شغل است نه سرگرمی
محمدعلی حسینپور، در این نمایش نقشی کوتاه برعهده دارد. او با اشاره به دوران آغاز فعالیتاش در این عرصه توضیح میدهد: سال 77 از تبریز به تهران آمدم و آموزش بازیگری را در کلاسهای آزاد نزد دکتر اسکویی آغاز کردم. زمانی که وارد دنیای حرفهای شدیم فکر می کردم، همه منتظر ما هستند اما بعد دیدم باید بسیار تلاش کنم تا وارد این عرصه شوم. اکنون سالی یکی دو کار دارم اما هنوز آن اتفاقی که میخواستم نیفتاده است.
نکتهای که در این سالها بارها با آن مواجه شدم، آنست که بسیار پیش آمده است که پیشکسوتان ما زمانی که با آنها حرف میزنند میگوید وارد این عرصه نشوید یا شغل دیگری در کنار این کار داشته باشید. وقتی پیشکسوتان ما این حرف را میزند از مسئولان چه انتظاری میتوان داشت. چرا باید در کنار این کار به دنبال حرفه دیگری بود؟ بازیگری یک حرفه و شغل است نه سرگرمی. با این حرف، ما در کجای این معادله قرار میگیریم.
غزاله جزایری: بازیگری تنها محدود به تعداد خاصی نیست
غزاله جزایری یکی از بازیگران جوان این نمایش است، نزدیک به 15 سال است که در این عرصه به عنوان بازیگر فعالیت میکند. او تاکید می کند: اوایل که تئاتر کار می کردم، فکر می کردم باید بازیگر خوبی باشی تا کارگردانان تو را ببینند و برای کارهایشان انتخاب کنند. اما بعد متوجه شدم اگر بهترین هم باشی اتفاقی نمیافتد. زمانی که کارگردانی به من پیشنهاد میدهند بسیار تلاش میکنم تا بهترین باشم حتی اگر کار کوچکی باشد، زیرا فکر میکنم ممکن است این آخرین کارم باشد یا بعد از آن سالها بیکار بمانم.
بسیاری از کارگردانها تنها با بازیگران گروه خود کار میکنند، این در حالیست که بازیگران دیگر هم باید تجربه همکاری با آنها را داشته باشند. زمانیکه پدر و مادرم را از دست دادم روی صحنه بودم و بازی می کردم. بعضی ها تمام زندگی شان بازیگری است. من همه چیزم را در این راه داده ام و اگر بازهم به گذشته برگردم همین مسیر را میروم و این عشق است. وقتی که جشن بازیگر برگزار میشود انگار به خانه خودم میروم و فامیلم را میبینم. خواهش می کنم این حرف های مرا به خودتان بگیرید. همه شما کارگردان ها میتوانید. این همه بازیگر باید چکار کنند؟ شما باید به آنها کمک کنید.
جواد پولادی: رسیدن به نقطه ایدآل یک شبه طی نمیشود
جواد پولادی دیگر بازیگر جوان این کار در رابطه با مسائل و تجربیات خود در عرصه بازیگری و کار در فضای تئاتر میگوید: کارم در این عرصه را تجربی آغاز کردم. اکنون دانشجو هستم و در فضای آکادمیک میبینم بچهها از اینکه چگونه وارد گروههای حرفهای شوند حرف میزنند. من کارم از دستیاری شروع کردم. سال 86 برای تحصیل در رشته کامپیوتر به تهران آمدم. به یاد دارم در اولین گروهی که حاضر شدم، از من خواستند چایی بریزم. من با کارهای کوچک شروع کردم. خیلی از بچههایی که میخواهند به گروههای حرفهای وارد شوند، توقع دارند از همان ابتدا نقش مهمی بگیرند و دیده شوند. راهی که هنرمند باید به نقطه ایده آل برسد یک شبه طی نمیشود برای همین آنها دیرتر جذب گروه حرفهای میشوند.
تیم حرفهای آزمون و خطاهایاش را انجام داده و زمانی برای آموزش دادن ندارد. بدون اتلاف وقت کارش را جلو میبرد. به نظرم باید پروسهای در کنار فضای آکادمیک طی شود و با فضای پشت صحنه آشنا شوید و این مسئله زمان بر است.
پژند سلیمانی: تعهد اخلاقی بازیگر بسیار مهم است
پژند سلیمانی یکی دیگر از بازیگران جوان نمایش "بهمن" است که در نمایش نقش یک بازیگر را برعهده دارد. او با بیان خاطره ای از یکی کارهای اش می گوید: در کاری بازی می کردم که دو پرسوناژ داشت، شب پایانی نمایش بازیگر مقابل من با کارگردان اختلاف پیدا کرد و گفت بازی نمی کند. تلاش بسیاری کردم تا نظر او را تغییر دهم اما نشد چون کارگردان هم قبول نمی کرد. تا قسمت پایانی نمایش تنها اکت داشتم و تمام دیالوگ ها با او بود و اگر بازی نمی کرد هیچ کدام از ریکشن های من مفهومی نداشت. در نهایت او بازی نکرد و تمام دیالوگ ها را خطی گفت. زمانی که در بخش پایانی نمایش باید فریاد می زدم و شروع به حرف زدن می کردم، گریه کردن کردم. تعهد اخلاقی برای بازیگر بسیار مهم است. روابط و دوستی هایی که در کارها شکل می گیرد از اهمیت بسیاری برخوردار است و بخشی از شیرینی آن محسوب می شود. من هنوز از کارگردان ناراحتم چرا اتفاقی را رقم زد که من از بودن روی صحنه لذت نبرم.
علی باروتی: اجراها نباید محدود به تعداد روزهای خاصی باشند
علی باروتی که در این نمایش نقش "دستیاری" سربه هوا ا ایفا می کند می گوید: سال 87 نمایشی را در جشنواره بانوان اجرا کردیم که به عنوان اثر برگزیده شناخته شد. نمایشی که ماحصل کار تیم هشت نفره جوانی بود. برای اجرای عموم بعد از چند ماه تلاش کار را در یکی از مهمترین فرهنگسراهای تهران به صحنه بردیم. بیست اجرا داشتیم، با وجود استقبال بسیار تماشاگران امکان تمدید کار را به ما ندادند. در تمام مدت هیچ کمک تبلیغاتی نداشتیم و خودمان تمام کارها را انجام می دادیم، به گونه ای که بعد از پایان کار همگی تراکت های نمایش را پخش می کردیم. فرهنگسرا میزبان نمایش دیگری نبود و نمایش هم فروش خوبی داشت اما مدیریت آنجا، اجازه ادامه اجراها را به ما نداد. نمی دانم چرا اجراهایی که مخاطب دارند تنها باید تعداد روزهای محدودی به صحنه بروند و در یک جا متوقف شوند، مخصوصا گروه های جوان که اسم و رسمی ندارند و تنها تماشاگران به واسطه کیفیت اجرای شان به سراغ کار آنها می آیند.
حامد فعال: فارغ التحصیلان و دانشجویان تئاتر نمیدانند چه کنند
حامد فعال در نمایش "بهمن" نقش "نورپرداز" را دارد و تجربه اصلی در زمینه صدا است. او که از عرصه دیگری به تئاتر وارد شده است می گوید: وقتی برای اولین بار وارد این عرصه شدم متوجه بزرگی آن شدم، بنابراین به شکل آزاد شروع به آموزش دیدن کردم. آموزش یکی از پیچیده ترین مقوله هاست مخصوصا در مورد تئاتر. این شاخه از هنر کاملا عملی است و باید امکان کار کردن در آن داشته باشید، این در حالیست که آموزشگاه ها به صورت تئوریک کار می کنند. باید به صحنه بروی تا متوجه شوید آیا توان بازی در مقابل مقابل افراد بسیاری را که در سالن نمایشی به تو می نگرند را دارید یا نه؟ افراد بسیاری هرساله از دانشگاه ها و آموزشگاه های آزاد با سطح اطلاعات مختلف وارد این عرصه می شوند و نمی دانند که باید چه کنند و چگونه دیده شوند.
فرهاد رشیدی: روابط حرفه ای را آموختم
فرهاد رشیدی بازیگری است که در این نمایش نخستین تجربه حرفهای خود را پشت سر می گذارد. او عنوان می کند: اولین بار است که در جمع حرفه ای حضور دارم. شاید در دانشگاه و کارگاه های آموزشی تا حدی کار تئاتر را یاد بگیریم اما روابط حرفه ای نمی توانیم. در مورد گروه های دیگر نمی توانم نظر دهم، اما این کار و آموختن از خانم فروزند و بازیگران حرفه ای کار به روابط حرفه ای را یاد داد. آنها به درستی مرا هدایت کردند در جریان کار قرار دادند.
علیرضا زارع پرست: بازیگری نیاز اعتماد به نفس دارد
علیرضا زارع پرست هم بیان می کند: تمرین با خانم فروزند و حضور در این گروه به من بسیار آموخت. آموخته هایی که شاید بیرون از اینجا باید برای آن بسیار هزینه می کردم. بازیگری نیاز اعتماد به نفس دارد که تنها با تمرین و کار به دست می آید.