خودروسازان بر فرهنگسازان اولویت پیدا کردهاند
نشست نقد و بررسی فیلم «سنگ اول» دوشنبه 9 آذر با حضور کارگردان و عوامل فیلم در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش ایلنا، ابراهیم فروزش کارگردان فیلم با اشاره به چگونگی ساخت این فیلم گفت: قصه «تنور» هوشنگ مرادی کرمانی من را به خود جذب کرد؛ قصههای او آمیخته به طنزیست که در لایههای تلخ واقعیت جولان میدهد. این طنز میتواند در ذهن تماشاگر سوال ایجاد کند و بدون اینکه چیزی را بر سر تماشاگر بکوبد، به او یادآوری میکند که در چه ورطهای قدم میزند. برخورد من با قصه مرادی کرمانی به شکل یک مخاطب عام بود و در ادامه تلاش کردم به بیان سینمایی ساده خودم برسم. این به معنای انتقال سهلانگارانه مساله به مخاطب نیست بلکه همان چیزی است که از این قصه بر میآید. در واقع این قصه است که به ما حکم میکند آنرا چگونه بسازیم. در صورتی که سراغ میزانسن پیچیده میرفتم و حرکات و کلمات را در قالبی پیچیده در میآوردم، قضیه بهکل متفاوت میشد.
وی ادامه داد: شش سال پیش یکی از دوستان منتقد گفته بود این قصه میتوانست به دنیای مرگ نقبی بزند و تبدیل به شاهکاری فلسفی شود. اما قصد من بازگوییِ قصهٔ مرادی کرمانی بود و اینکه کمی گوش مخاطب را بپیچانیم که چرا از نظر اخلاقی و رفتاری اینگونه عمل میکنیم. ترجیحم این بود که کار به همین شکل باشد تا هر زمان از صندوقخانه بیرون آمد، قابل نمایش باشد. هنر از نظر من هنر عام است و به تودههای مردم تعلق دارد. فیلم نیز برای تودههای مردم ساخته میشود و سالن سینما هم متعلق به همین مردم است. باز کردن بحث انتقادیِ اجتماعی، ساختار و قالب دیگری میطلبد. به گمانم بهتر است فیلسوفبازی را کنار بگذاریم و در حد توان حرفهایمان را به گوش مردم برسانیم.
فروزش بخش دیگری از صحبتهایش به بحث تکنولوژی و تجهیزات در سینمای ایران پرداخت و گفت: سینمای ایران از نظر تکنولوژی و ابزار تولید خیلی فقیر است. بهرغم تحولات تکنولوژیک در امکانات فیلمبرداری، ما هنوز به سبک و سیاق چهل سال پیش کار میکنیم. برای شکل بخشیدن به فضای فیلم ناچار شدیم سه روستا را بههم گره بزنیم. اگرچه تلاش ما بر این بود که معماری روستایی ایران را بهشکلی آبرومندانه تصویر کنیم، اما مشکلات زیادی داشتیم.
کارگردان «شیر تو شیر» افزود: اگر اجازه دهند همان چیزی که مینویسیم ساخته شود و روی پرده برود، خیلی سینماست. اما متاسفانه صافیها و سانسورها آنرا تبدیل به چیزی درجه دو میکند. ایکاش اجازه میدادند اصالت یک اثر هنری همانگونه که نوشته میشود باقی بماند، اما نگاههای سلیقهای هر بار آثار را نابود میکند. تماشاگر توقع دارد فیلم خوب ببیند اما همه چیز دست نویسنده و کارگردان نیست و متاسفانه لطمه بسیار زیادی به ما میزنند. از کثیریان و سینماتک خانه هنرمندان ایران تشکر میکنمکه اجازه نداد این فیلم مهجور بماند و در انبار خاک بخورد.
علیرضا سبط احمدی (تهیهکننده فیلم) نیز گفت: در دنیای امروز که خودروسازان بر فرهنگسازان اولویت داده میشوند، فیلم فرهنگی نیز جایی برای اکران پیدا نمیکند. برای اکران فیلم تلاش کردیم و پروانه آن هم صادر شد اما سیمافیلم بهعنوان صاحب این اثر، به دلیل نگرانی از عدم بازگشت هزینههای لازم برای تبلیغات، از اکران چشمپوشی کرد. جای سوال دارد که چرا پخشکنندهها در عوض فیلمهای ارزشمند فرهنگی که حرفی برای گفتن دارند و بر روابط اجتماعی تاثیرگذارند، به سمت سینمای تجاری میروند؟ چنین فیلمهایی نیاز به حمایت دولتی و حمایت متولیان سینما دارد که متاسفانه شاهد چنین حمایتی نیستیم.
سبط احمدی افزود: همکاری با فروزش در ساخت سه فیلم برای من موهبت بود و از او بسیار آموختم. بخش عمده ضعف فیلمسازهای ما در بازی گرفتن از بازیگران است. اما این هنر فروزش بود که در «سنگ اول» با وجود بازی گرفتن از دو بازیگر حرفهای و انبوهی از مردمان روستایی، اما فاصله میان آنها را آنقدر کم کرد که بیننده تفاوتی میان آنها احساس نمیکند. چند کار آماده دیگر نیز با فروزش داریم که امیدوارم به سرانجام برسد. فیلم «زمانی برای دوست داشتن» با وجود حدود ۳۷ جایزه بینالمللی، مهجور باقی ماند. «شیر تو شیر» را نیز هیچ سینمادار و پخشکنندهای برای پخش یاری نمیکند.
اندیشه فولادوند (یکی از بازیگران فیلم) نیز درباره چگونگی بازی گرفتن فروزش از بازیگران و دشواریهای یکدست کردن بازیِ بازیگران حرفهای فیلم گفت: من بهعنوان بازیگر حرفهای با همان تصور بازیگری در سینمای بدنه و تجاری وارد این فیلم شدم؛ سینمایی تجاریای که در آن اشک و بغض و غلیان احساسات معادل بازی خوب دانسته میشود. اما برای اولینبار با کارگردانی روبرو شدم که مدام از من میخواست از بروز احساسات خود بکاهم. در این فیلم متوجه شدم که خوب بازی کردن لزوما ربطی به زیاد نشان دادن ندارد. از این نظر این فیلم تبدیل به فصلی شد که دوران بازیگریام را به قبل و بعد از آن تقسیم میکنم. تمام فیلمهایم که به آنها مفتخرم یک طرف و کار کردن با ابراهیم فروزش هم یک طرف. گمان میکنم برای فروزش کار کردن با نابازیگران و اهالی روستا کار راحتتری بود چرا که او متخصص شناخت دقیق طبیعت آدمها و شکار آن چیزیست که در فیلم لازم دارد.
فولادوند با اشاره به نحوه مواجهه اولیه خود با سینما گفت: در دوران کودکی سینمای ایران را از مجرای سهراب شهیدثالث و سینمای روشنفکری ایران شناختم و جذب آن شدم. پس از ورود به دنیای بازیگری بهدلیل بضاعت اندکی که در انتخاب بازی داریم و جبر زمان، میتوانم بگویم فیلمهایی که در آنها به ایفای نقش پرداختهام بر ایدهآل بازیگری خودم منطبق نبوده است. نسبت به عقبه فروزش و کار او در کانون پرورش فکری کودکان در کنار کیارستمی و احمدرضا احمدی شناخت داشتم، و آن مسیر روشنگری فکری در شاخصههای هنر سینما و شعر برایم بسیار جذاب بود. به همین دلیل دعوت او از من برای بازی در فیلمش بسیار خوشحال کننده و غیرقابل باور بود. گمان نمیکردم فروزش حاضر به کار کردن با بازیگر حرفهای باشد، چرا که او بازیگر حرفهای را مزاحم و آفت سینما میداند.
این بازیگر سینمای ایران افزود: متاسفانه وقتی نوبت به نسل ما رسید، بخشی از سینمای روشنگر ما که فروزش نیز جزو آن بود، مهجور و کمکم از سینمای ایران حذف شد. کارگردانهایی نیز که در جوانی به این مقولات علاقه داشتند، در اثر سیاستگذاریهای کلان که بهطور نامحسوس برای تفکر فیلمساز تصمیم میگیرد، ناگهان به سمت سینمایی سیاستزده کشیده شدند؛ سینمای که در آن فلسفیدن بدون بنیانهای کافیِ سواد و تحلیل صورت میگیرد و داعیهدار سینمای اجتماعی شده است. در این دوره افرادی مانند کیارستمی در اثر این سیاستگذاریها یا بهشکل خودخواسته، سینما را کنار گذاشتند و به جشنوارهها محدود شدند. این از شانس خوب من بود که فرصت کار کردن با کارگردانی از این نسل نایاب را پیدا کردم. در نسل ما کسی به این شکل ظهور نکرده و اگر ظهوری بوده بر اساس یک ژست بوده نه بر مبنای بنیانهای فرهنگی و سواد و توان تحلیل.
وی افزود: سینماتک خانه هنرمندان ایران جزو آخرین تلاشها برای زنده نگهداشتن یک جریان فرهنگی در فضای تجاری امروز سینمای ایران است. این کار جای تشکر و تقدیر فراوان دارد و از حضور در این مجلس بسیار مفتخرم. حتی وقتی «سنگ اول» در جشنواره فجر جایزه گرفت به اندازه امشب لذت نبردم. چون میدانستم که این مُدِ فستیوال است و در ادامه کسی از اکران فیلم حمایت نخواهد کرد. از برگزاری این مجالس غنی و اصیل و درستکارانه در خانه هنرمندان ایران بسیار ممنون هستم.