بازخوانی تصاویر ناتمام امروز تا فردا در موسیقی هشت آهنگساز
معاصر بودن در ایران مفهومی ورای کلیشهی تعریف شده در تاریخ موسیقی معاصر غرب یا تعاریف ناقص و نارسا و بعضا نادرست از آن در ادبیات محاورهای و مکتوب معمول در مباحث موسیقی معاصر در ایران را بازی میکند چراکه تکامل و ترویج زبان موسیقی معاصر در اینجا براساس دغدغههای و ضرورتهایی دیگرگون از سایر تعاریف متعارف در این مقوله صورت میپذیرند.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ آلبوم «کاشفان فروتن فردا» به تازگی منتشر شده است. این آلبوم مجموعهای از آثار مجلسی آهنگسازان نسل معاصر ایران شامل روزبه رفیعی، فرزاد فضلی، آسو کهزادی، سیامک انوری، علیرضا چگینی، نیلوفر کریمی، نگین زمردی و کارن صباغی است که در 13 قطعه توسط نشر آوای خورشید منتشر شده است.
قطعات این آلبوم «مرگ چکاوک»، «کوزه گر 1»، «کوزه گر 2»، «کوزه گر 3»، «آسمان»، «هفت»، «از طرح گیسوان او در باد»، «وقتی یک لحظه 1»، «وقتی یک لحظه 2»، «بدرود 1»، «بدرود 2»، «بدرود 3» و «بار تن» نام دارند. اجرای آنها نیز برعهده نوازندگانی چون ارسلان کامکار، هوشیار خیام، داریوش آذر، روزبه اسفندارمز و چند نوازنده غیرایرانی بوده است.
کیاوش صاحب نسق درباره «کاشفان فروتن فردا» اینگونه مینویسد:
مجموعه پیش رو ثمره تلاش هنرمندان جوانی است که در آستانه خروج و اتمام تحصیلات آکادمیک آهنگسازی در ایران؛ و نه در پایان تلاشهای پویا و کماکان آنان برای یادگیری و درک هرچه بهتر زبان موسیقی امروز؛ به اجرا درآمدهاند.
این مجموعه برشی از جسورانهترین تلاشهای انتهایی دورانی است که با گذر از بایدها و نبایدهای سیستم متداول آموزش آهنگسازی دانشگاهی ایران که الزاما بهترین راهحلهای این گونه از طراحی آموزشگاهی نیستند؛ میتواند به عنوان آثاری ورای دانستهها و تجربههای شخصی این گروه معرفی شود. بحث هویت شخصی و اصالت اثر در کنار دغدغهی کشف هویتی وابسته به خاک این مرز و بوم از مهمترین دلایلی است که باعث شده در کار این گروه تلاشهای پویا و کماکان آنان برای یادگیری و درک هرچه بهتر زبان موسیقی امروز؛ به اجرا درآید.
این مجموعه برشی از جسورانهترین تلاشهای انتهایی دورانی است که با گذر از بایدها و نبایدهای سیستم متداول آموزش آهنگسازی دانشگاهی ایران که الزاما بهترین راهحلهای این گونه از طراحی آموزشگاهی نیستند؛ میتواند به عنوان آثاری ورای دانستهها و تجربههای شخصی این گروه معرفی شود. بحث هویت شخصی و اصالت اثر در کنار دغدغهی کشف هویتی وابسته به خاک این مرز و بوم از مهمترین دلایلی است که باعث شده در کار این گروه از آهنگسازان؛ تنوع و تفاوت بسیاری وجود داشته باشد. نتیجهای که شنوندهی این مجموعه را باید قاعدتا به این تامل و تعمق دعوت کند تا چرایی این تنوع و تفاوت را نه تنها در این مجموعه آثار بلکه در کل آثار ارائه شدهی این گونه در 15 سال اخیر دریابد.
معاصر بودن اینجا مفهومی ورای کلیشهی تعریف شده در تاریخ موسیقی معاصر غرب یا تعاریف ناقص و نارسا و بعضا نادرست از آن در ادبیات محاورهای و مکتوب معمول در مباحث موسیقی معاصر در ایران را بازی میکند چراکه تکامل و ترویج زبان موسیقی معاصر در اینجا براساس دغدغههای و ضرورتهایی دیگرگون از سایر تعاریف متعارف در این مقوله صورت میپذیرند. ضرورتهایی که گاهی نقش رمزگشاییهای زبانی را بازی میکنند که به سبب تمام تاثیرات و متاثرات فضای زندگی آهنگسازان ان؛ شکلی کاملا پیچیده، شخصی اما در عین حال درخور شرایط اجتماعی ملموس آنان را بازی میکند.
معاصر بودن در حال نفس کشیدن میشود. کشف دوبارهی بدیهیات میشود بیآنکه ثمرهی اینها دل زده کند و حرف تکراری نخواهد بود چراکه این حرفها که در این لحظع میخوانی و مینویسم گذشتهاند و اینها رد لحظههاییست به کرات تا بازخوانی واژهها بهانهای شوند تا این سایههای اصالت، بازخوانی فردا باشند.
اما در ادامه توضیحات هر آهنگساز دربارهی قطعهی خودش را میخوانید:
قطعه مرگ چکاوک:
این قطعه از مجموعه شعر غزل خوابگرد که در سال 1389 توسط انتشارات ابتکار نو منتشر شد؛ ساخته شده است.
کنار نی زار / بر شاخهای خشک / چکاوک بیقرار چرخی زد / گلوگاهش خاموش/ بیصدا/ در سکوت سرد زمستان / بر زمین افتاد. آهنگساز این قطعه روزبه رفیعی است و شعر را فانوس بهادروند سروده است. او تاکنون دو بار جایزه مسابقه آدریانا جانوتزی و گوفردو پتراسی را برای قطعات آهستگی و اسلیمی شماره 1 برده است.
در قطعه مرگ چکاوک؛ پیروز مهاجری (ویولن و ویولا)، گلناز مهاجری (ویولنسل)، حامی حقیقی (کلارینت)، هوشیار خیام (پیانو)، ارشاد واعظ تهرانی (تمبک)، شقایق صادقیان (فلوت)، کارن کبیری(کنترباس) و علی دوستدارد (خواننده باس) حضور داشتند.
قطعه کوزهگر در سه موومان:
موومان یک : سرشت - موومان دو: سودا - موومان سه: فنا
فرزاد فضلی آهنگساز این قطعه است. او درباره آن میگوید: ایده کلی این سه قطعه برگرفته از یکی از رباعیات خیام است:
جامی است که عقل آفرین میزندش/ صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش/ این کوزهگر دهر چنین جام لطیف / میسازد و باز بر زمین میزندش
براساس رباعی، طراحی زمانی این سه موومان موجز و کوتاه است. هر موومان دارای یک تم مشخص و به گونهای راوی این رباعی است و برای پیوستگی ارتباط موضوع و ایده اصلی تم موومان اول در موومان دوم و تم موومان اول در موومان سوم نیز شنیده میشود.
در این قطعه ارسلان کامکار ویولن یک و دو و آیدین احمدینژاد ویولنسل نواخته است. آلبوم قبلی فرزاد فضلی رویای گریز نام داشت که برای کوارتت زهی نوشته شده بود و اثر مشترک با نگین زمردی به شمار میرفت.
قطعه آسمان:
آسو کهرازی آهنگساز قطعه آسمان است. او درباره قطعهی خود توضیح میدهد: ایده اولیه قطعه آسمان برگرفته از فضای شعری جملات انتخاب شده از شعرای معاصر و مخصوصا فروغ فرخزاد و احمد شاملو است. انتخاب پارههایی از اشعار براساس موضوعاتی چون ماه، باران، برفو یا ستاره انجام گرفت که در نهایت همگی در مفهوم آسمان به یکدیگر گره میخوردند. این مفاهیم خود الهام بخش شکلگیری ساختمان قطعه در بخشهای مختلف نیز بودهاند. با اضافه کردن لایه غیرموسیقایی معانی کلمات و جملهها به لایه صدا، موسیقی بدون آنکه نقش روایی و توصیفی پیدا کند؛ بار معنایی لغات را در خود به همراه دارد و آنها در حین شنیدار بر شنونده آشکار میکند و شنونده را به سمت تصاویر ذهنی مرتبط با روایت متن سوق میدهد.
صدای پنج خواننده که در بیشتر لحظات بصورت گفتار شنیده میشوند؛ نقش موسیقایی بسزایی در قطعه ایفا میکنند و علاوه بر اضافه کردن احساس و هویت هر رنگ صدا، به عنوان بخشی از اصوات قطعه پذیرفته میشوند. آهنگسازی قطعه آسمان از دیدگاه من، آهنگسازی مجموعه اصوات سازی و آوازی همچنین کلمات و جملهها بوده است.
در این قطعه شیرین مجد و آرش قوامی (خواننده سوپرانو)، سیما بهرامی (خواننده آلتو)، پوریا منوچهری (خواننده تنور)، رضا کریم پور (خواننده باس)، آسو کهرازی (ویولنٰ آلتو و پیانو)، گلناز غراب (ویولنسل)، داریوش آذر (کنترباس)، شقایق صادقیان (فلوت)، محمود برزی (ابوا)، روزبه اسفندارمرز (کلارینت)، کیثم سالک کشاورز (ترومبون و توبا)، روزبه رفیعی (سمپلینگ هارپ و سازهای کوبهای) و رامین مظاهری (میکس و مستر) هنرنمایی کردند.
قطعه هفت:
این قطعه ساختهی سیامک انوری است و در آن آن آسو کهرازی (ویولن یکٰ ویولن دو و ویولا)، گلناز مهاجری (ویولنسل)، کارن کبیری (کنترباس) و فرشاد صارمی (کمانچه) به نوازندگی پرداختند.
قطعه هفت نگاهیست به زمان و گذر آن. حضور یک صدا همزمان در هفت زمان متفاوت است. هفت همچون منظومهایست که هر جزء آن در مدار خود و در زمان خود میگردد، بدون آغاز و پایان. در طول قطعه این اجزا سعی در همزیستی با یکدیگر را دارند. شاید هرکدام از این صداها نمادی از یک دوره هستند، و در این میان کمانچه زمان در حال است. هفت برای کویینتت زهیٰ سوپرانو و کمانچه در سال 1386 نوشته شد. ایده اولیه این اثر با استفاده از کامپیوتر پیاده شد که محاسبه و کنار هم قرار دادن زمانهای مختلف را امکانپذیر کرده. پارتیتور اثر براساس این طرح اولیه نوشته شده است.
قطعه از طرح گیسوان او در باد:
این قطعه ساختهی علیرضا چگینی است و برای ویلا تنها نوشته شده. بابک کوهستانی نوازنده ویولا در این قطعه است.
«از طرح گیسوان او در باد» روایتی از زیبایی یک تصویر است. تصویری که زیبایی خود را وامدار زنی است که آرام و پرغرور بر فراز صخرهای ایستاده است و غروب دایمی آفتاب را مینگرد. نسیمی پیگیر، پیکر سرووار او را نوازش میدهد. از بازی مداوم نسیم و پیراهنٰ قوس قعر تن آشکار میگردد. گیسوان رهای او در هر نوازش نسیم طرح میریزد، طرح می شود، طرح میریزد. او فرشتهای در پیراهن است. او خود خود زیبایی است که در هر آن در حال از نو شدن است. «از طرح گیسوان او در باد» تنها و تنها گوشهای از این زیبایی مطلق است.
قطعه وقتی یک لحظه:
این قطعه در سال 88 با دغدغهی بیانی روایت گونه از یک دوره زندگی آهنگساز نوشته شده است، دورهای با زیباییها و دوگانگیهای طاقت فرسایش. در این قطعه گلناز مهاجری (ویولنسل) و ارسلان کامکار (ویولن یک، ویولن دو و ویولا) نوازنده هستند. آهنگساز وقتی یک لحظه نیلوفر کریمی است.
قطعه بدرود:
"بدرود"؛ کویینتت زهی (دو ویولن، یک ویولا، یک ویولنسل و یک کنترباس) در سه موومان است. موومان اول از سرگردانی یک موتیف شکل میگیرد که در ادامه قطعه، ضربهای کوتاه چوب آرشه بر روی سیمها به این سردرگمی پایان میدهد و فضای جدیدی را برای ورود یک ملودی جدید برقرار میکند. در موومان دوم، سوردینهای میان سیمها، ترومولوهایی دورتر و مبهمتر ایجاد میکنند و چندی بعد، انوار ملودی از میان این مه غلیظ، بیرون میزند. بالاخره در موومان سوم، تقابل میان دو ملودی سرسختانه اتفاق میافتد. هریک از این خطوط با قاطعیت و بدون صبر برای دیگری، ابراز وجود میکنند.
هوانز موکاتسیان نوازنده ارکستر سمفونیک فرانکفورت، ساموئل بارسقیان نوازنده ارکستر فیلارمونیک لیزابن، جما ابراهامیان نوازنده سولیست آنسامبل ایروان و سیمون هیراپتیان نوازنده ارکستر مجلسی ملی ارکنستان در این قطعه به نوازندگی پرداختند. بدرود ساختهی نگین زمردی است.
قطعه بار تن:
بار تن قطعهای برای خواننده تنور و آنسامبل است که در سال 1387 ساخته و در سال 1389 بازنگری شده است. در این اثر خط آوازی از ملودی کلام و ریتم متن به دست آمده است و باتوجه به ابعاد آواشناسانه و معناشناسانه متن آهنگسازی شده است. موسیقی این اثر به همراهی صرف بخش آوازی اکتفا نمیکند. در این اثر، موسیقی و آواز در بافتی منسجم و یک دست تشکیل یک کلیت را میدهند. موسیقی «ناگفتههایی» را که در آواز قابل دسترسی نیستند، پدیدار میکند.
کارن صباغی آهنگساز این اثر؛ بارها آثارش توسط آنسامبلهای گوناگون در شهر گراتس اجرا شده است. از شاخصترین اجراها از آهنگسازیهای او میتوان به قطعهی خاطرههای خونین برای آنسامبل آوازی (هشت خواننده) که در پاییز سال 92 در فستیوال موسیقی معاصر با نام موزیک پروتکل در شهر گراتس اتریش اجرا شد؛ اشاره کرد.
هادی قضات (خواننده)، نصیر حیدریان (رهبر)، christin pollheimer (نوازنده کوبهای)، نگین اسمعیل بغدادی (نوازنده پیانو)، sara dravk (نوازنده ویولن 1)، wu yunan hao (نوازنده ویولن 2)، anca mirona (نوازنده ویولا)، lana berakovi (نوازنده ویولنسل) و juan pablo trad hasbun (نوازنده کنترباس) در این قطعه هنرنمایی کردند.
متن این قطعه از خیام است: من بی می ناب زیستن نتوانم / بیباده کشید بارتن نتوانم / من مردهام آن دم که ساقی گوید / یک جام دگر بگیر و من نتوانم.