وقتی به کتابهایم مجوز نمیدهند پس ممنوعالکار داریم
برخی رسانهها به دنبال دریافت امتیازات بیشتر و بیشتر هستند و هروقت امتیازات آنها کاهش پیدا کند؛ زمین و زمان علیه آنها میشوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ یغما گلرویی (شاعر وترانهسرا) با حضور در غرفه ایلنا؛ درباره عدم حضور برخی رسانهها در نمایشگاه مطبوعات گفت: اینکه برخی رسانهها در این نمایشگاه حضور پیدا نکردند بسیار تاسفآور است چون باید تمام صداهای مختلف شنیده شود. حتی اگر نشریه و رسانهای با ما همسلیقه نباشد بازهم حضور آنها بهتر از نبودشان است.
او ادامه داد: اینکه برخی رسانههایی که اتفاقا با پول بیتالمال تامین هزینه میشوند؛ با بهانههای خاص خود در نمایشگاه مطبوعات حضور پیدا نکنند؛ بیشتر ژست و اداست. آنها به دنبال دریافت امتیازات بیشتر و بیشتر هستند و هروقت این امتیازات کاهش پیدا کند؛ زمین و زمان علیه آنها میشوند.
گلرویی با بیان اینکه نام رسانه حرمت دارد، عنوان کرد: بسیاری از سایتها و صفحههایی که عنوان رسانه روی آنهاست در واقع اصلا وجاهت یک رسانه را ندارند و نمیتوان چنین نامی روی آنها گذاشت. وقتی یک سایت هیچکدام از اصول اولیه یک رسانه را ندارد و فقط به پروندهسازی و دروغگویی مشغول است؛ درست نیست که نام رسانه را روی آن گذاشت. من پیشتر هم گفته بودم همان کسانی که ما به عنوان گروه فشار قدیمها میشناختیم؛ حالا پشت کامپیوترهای این سایتها نشستهاند.
وی افزود: صاحبان رسانههای تندرو هر هنرمندی در این جامعه فعالیت کند که همفکر با آنها نباشد، این رسانهها پروندهای برای او میسازند تا مانع فعالیتش شوند. بسیاری از هنرمندان به واسطه همین رسانهها مشکلات متعددی برایشان پیش آمده و از آن سو هستند هنرمندانی که مرتکب خلافهای عرفی یا اجتماعی شدهاند اما همین سایتها و رسانهها دربرابر آنها سکوت کرده و کاری به آنها ندارند.
یغما گلرویی با اشاره به سخنان وزیر ارشاد که گفته بود در ایران ممنوع الکار و ممنوع القلم وجود ندارد، گفت: تاکنون دو عنوان کتاب از من منتشر شده که هر دو در چاپ دوم یا سوم توسط ارشاد همین دولت مجوزش لغو شده است. اینکه ارشاد چرا به چاپ بعدی این کتاب مجوز نداده برای من مشخص نیست اما جالب است بدانید همان سایتهای تندرو برای آخرین کتاب من دو گزارش منتشر کردند که منجر به لغو مجوز انتشار کتابم شد.
این شاعر ادامه داد: از ده سال پیش تاکنون نزدیک به 7 عنوان کتاب در ارشاد دارم که مجوز چاپ نگرفتهاند. ممنوعالکاری برای من فخری ندارد که بخواهم بیدلیل به آن اشاره کنم. مرکز موسیقی در ده سال گذشته هیچ نامی از من در هیچ آلبومی نیاورده. ممکن است تعداد محدودی از شعرهایم در آلبومها خوانده شده باشد اما نام من مجوز نمیگیرد و الان هم اگر خوانندهای؛ آلبومی با اشعار من به دفتر موسیقی ارائه کند، مجوز نخواهد گرفت.
گلرویی همچنین گفت: ما نهادی به نام شورای عالی فرهنگی داریم که همه آلبومها به این مرکز ارائه میشود. مشخص هم نیست چه کسانی در این شورا هستند. باید دانست کسی نمیتواند اثر هنرمند را مورد قضاوت قراردهد و از ارائه آن به جامعه جلوگیری کند. اما در بحث لغو مجوز به نظر می رسد کارهای من اصلا اثر به شورای شعر و ترانه ارشاد ارائه نمیشود و خیلی پیشتر با دیدن نام من مجوز را لغو میکنند.
او درباره جریانی که مقابل اشعار اجتماعی قرار گرفته، توضیح داد: من با حذف هنرمندان در هر سطحی مخالفم. بسیاری از هنرمندان هم هستند که شاید یکبار هم به موسیقی آنها گوش نکنم اما وقتی یکی از آنها پیشتر احضار شد؛ به این اتفاق واکنش نشان دادم. مشکل ما اینجاست که ترانه مبتذل خوانندگان پاپ ایران مجوز میگیرد اما شعر اجتماعی مجوز ندارد. کل ترانههای آلبومهای برخی دوستان را روی هم بگذاریم؛ یک نکته مناسب از آن دریافت نمیکنیم. من مشکلی با حضور آنها ندارم اما چرا در مقابل آنها؛ جلوی ترانه پیشرو اجتماعی را گرفتهاند؟
وی افزود: خوانندههای جریان رایج پاپ که از طرف دولت هم نظر کرده هستند؛ از کسادی بازار به رئیس جمهور نامه میدهند. چون موسیقی مجاز آنها در یک گلخانه به طور یکسان و یکصدا تولید انبوه شدند. موسیقی گلخانهای و تکراری آنها هم تا یک زمانی مخاطب دارد. ممکن است در ابتدا از یک جمع پنجاه نفره بتوانند 5000 نفر را جذب خود کنند اما به تدریج مخاطب هم متوجه میشود که هیچ چیز جز تکرار ندارند. جالب است که خود این خوانندههای پاپ متوجه شدند در چه دامی افتادهاند.