حسین یا یزید؛ کدامیک را انتخاب کنیم؟
افشین علاء (شاعر و نویسنده) در آستانهی ماه محرم یادداشتی را دربارهی قیام عاشورا در اختیار ایلنا قرار داده است.
خداوند به قاضی جلیلالقدر و پیر طریقت و مراد بنده جناب آقای محمد طالبی عمر دراز عطا کناد، در آستانه محرم امسال نکتهای را به من فرمود که مثل همیشه، ضربهدار و بیدار کننده بود. خطاب ایشان به کسانی بود که در رفتار، یزیدیاند اما برای امام حسین(ع) عزاداری میکنند! میگفت لااقل بیاییم برای یزید بدبخت عزاداری کنیم که به آن شقاوت و نکبت به جهنم واصل شد، آن هم با ننگ کشتن عترت رسول(ص) بر پیشانیاش و معلوم نیست سرجنازه گندیدهاش چه آمد و نه بارگاهی دارد و نه زائری و همه جهانیان تا ابد او را لعن میکنند! آیا چنین موجود نگونبختی مستحق عزدارای نیست؟! امام حسین(ع) که فخر دو عالم است و شهید جاوید و سرور جوانان بهشت. ما هم که متاسفانه در ظلم به یکدیگر، بیرحمی، بیتفاوتی، فحاشی، دروغ، نیرنگ، تزویر و ... عملا داریم به شیوه یزید تاسی میکنیم. لااقل سنگ حسین(ع) را به سینه نزنیم و بیاییم مرد و مردانه، برای مقتدای خودمان یزید ملعون گریه کنیم!
بگذریم که این طنز تلخ، منظور دیگری دارد و نافی محبت عمیق ما به شهید مظلوم کربلا و مظلومیت خاندان عصمت و طهارت نیست اما به نظر من بد نیست گاهی اوقات چنین نهیبهایی هم بشنویم و به خودبیاییم. نکته بدیع دیگری که امسال از این معلم اخلاق شنیدم و توشه محرم و عاشورایم شد، این بود که چرا این همه سال، فقط داریم از فلسفه قیام امام حسین(ع) و چرایی عزیمت ایشان به کربلا حرف میزنیم؟ تا کی بگوییم چرا امام حسین(ع) این کار را کرد؟ تا کی روی منبرها به تشریح انگیزههای آن یگانه تاریخ بپردازیم؟ یکبار هم بیاییم بگوییم چرا یزید آن کار را کرد؟ یکبار هم فلسفه جنایت یزید را بازگو کنیم! حسین (ع) مگر چه کرد؟ جز آنکه به تکلیف الهی خود عمل کرد و طریق مسلمانی را برگزید؟ حسین (ع) به راه خود میرفت، راهی که خدا پیش پای او گذاشته بود. این یزید ملعون بود که راه را بر او بست. این یزید بود که لکه ننگی پاک نشدنی بر دامن بشریت گذاشت.
چقدر از امام حسین (ع) بگوییم؟ او که مظهر خوبی و زیبایی و حقانیت است. خوبی را هم که همه فطرتهای پاک بشری دوست دارند و تحسین میکنند. این شرِ یزید بود که دامن امام حسین (ع) را گرفت و تا سر از بدن مطهرش جدا نکرد آرام نشد! پس بیاییم از شر و فلسفه شر، و علل شرارت بدخواهان و شیاطین حرف بزنیم. چه خوب گفت جناب طالبی! من هم فکر میکنم در جهانی که نیروی شر و شیطانی از همه جهت گریبان بشر را گرفته برای یکبار هم که شده بیاییم ماهیت شر، ماهیت بدی، ماهیت ظلم و ماهیت یزید را برای مخاطبان باز کنیم.
فاجعه کربلا اگر فاعلی داشته باشد آن فاعل وجود سراسر چرک یزیدبن معاویه است نه حسینبن علی (ع)! یزید هم که همچنان زنده است و همه ما-با در نظر گرفتن مراتب- به نوعی با خلق و خوی او مانوسیم و در بسیاری از نیات و رفتارها به او تاسی میکنیم. تلخ است، ولی باید بپذیریم که تا حسینی شدن فاصله بسیار داریم. پس بیاییم در محرم امسال، یزید درونمان را بشناسیم. حال این یزید میخواهد کوچک باشد یا بزرگ، مهم نیست. مهم این است که وجود دارد و در میان ما نفس میکشد! پس حسین مظلوم (ع) را رها کنیم و به این ظالم بپردازیم! شاید فرجی حاصل شد. شاید به راستی از یزید درونمان متنفر شدیم و خود و جامعهمان را حسینی کردیم! اگر هم خدای نکرده نمیتوانیم حسینی باشیم، پس بیاییم برای یزید عزاداری کنیم! تعارف و رودربایستی تا کی؟