در دوره احمدینژاد ایران 4 بار در فرار مغزها اول شد/ اصل بر این است که در خصوصیسازی همه کثیف و دروغگویند
نشست رسانه و ترویج فرهنگ اقتصاد مقاومتی صبح امروز (24 شهریور) در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها با حضور اهالی رسانه و اقتصاددانان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در این نشست فرشاد مومنی (عضو مؤسسه دین و اقتصاد و استاد دانشگاه) گفت: کشور ما در زمینه اقتصاد وضعیت پیچیدهای دارد. یکی از گرفتاریهایی که ما در عرصه معرفتی با آن رو به رو هستیم؛ برخورد سهلانگارانه با مسائل کلیدی است. در هر جامعهای وقتی دربارهای مسالهای ژرف کمتر فکر میشود طبیعتا طول و عرض فهم جامعه نیز کمتر خواهد شد. به طور مثال اگر دانشگاه در ایران نمیتواند وظایف خود را انجام دهد به این دلیل است که فهم ما از دانشگاه کارخانه مدرکسازی است و در نتیجه کارخانه نیز وابسته به فهم ما همین وظیفه را به درستی انجام میدهد و تبدیل به کارخانه مدرکسازی میشود.
در چند سال اخیر دچار خودزنی اقتصادی شدیم
او ادامه داد: در زمینه اقتصاد مقاومتی نیز چنین اتفاقی افتاده است و فهم درستی از این مساله وجود ندارد. نظام اقتصادی ما بیشتر تظاهر میکند که به اقتصاد مقاومتی عمل میکند به نظر من؛ اقتصاد مقاومتی برداشتی ناقص از مفهوم رزیلینس است. این مفهوم در کشورهای صنعتی ایجاد شده چراکه آنها با طیف وسیعی از شوکهای اقتصادی مواجه هستند.
وی با اشاره به شرایط اقتصادی ایران بیان کرد: اگر ما بخواهیم از این مفهوم برای اقتصاد ایران استفاده کنیم باید در ابتدا بررسی کنیم که کانون تمرکز ما چیست تا این مساله بحثپذیر شود و ما بلاتکلیف نشویم. شوکهایی که برای کشورهای صنعتی وجود داشت ممکن است برای ما نیز بسیار خطرناک باشد. ما در چند سال اخیر دچار خودزنی اقتصادی شدیم و با تیپهای ضدتوسعهای و غلط رو به رو بودهایم در واقع بیسابقهترین سطوح فسادها و فاجعههای محیط زیستی و ... به دلیل همین شوکهای درونی بوده است و فجایع آن از نظر غیراقتصادی (آسیبهای اجتماعی) خیلی بیشتر بوده است.
در دوره احمدینژاد بیش از چهاربار رتبه اول فرار مغزها را بدست آوردیم
وی افزود: انجمن جامعهشناسان ایران در دوران آقای احمدینژاد تلاش کرد که نشستهایی درباره آسیبهای اجتماعی برگزار کند که متاسفانه به دلیل صلاحدیدهای امنیتی و نظامی از آن جلوگیری شد ما در برابر ترکیبی از شوکهای خودساخته و برونزا رو به رو هستیم که اگر بخواهیم فهرستی از شوکهای برونزان و درونزا را تهیه کنیم خود موضوعی پژوهشی میشود که البته جالب است با وجود مطرح شدن مساله اقتصاد مقاومتی تا امروز هیچگاه به چنین مسالی پرداخته نشده است.
این اقتصاددان با بیان اینکه ایران در دوره احمدینژاد بیش از 4 بار رتبه اول فرار مغزها را در میان کشورهای جهان به دست آورد؛ گفت: کشوری مثل ما که به شدت از نظر منابع مختلف در تنگنا قرار دارد؛ در این شرایط سخت انسانهایی را تربیت میکند که نخبه میشوند و بعد با این انسانها طوری رفتار میکنند که آنها از کشور خارج میشوند. نکته دیگر خروج سرمایه غیرمتعارف است. از سال 84 تا سال 89 خروج سرمایه در ایران 125 برابر شده است. البته این دولت هم با وجود تفاوتهایی که با دولت احمدینژاد دارد در خیلی از موارد با مسائل سهلآنگارانه برخورد میکند.
دستکاری واقعیت و مهندسی تاریخ به واسطه رسانه
فرشاد مومنی با بیان این پرسش که آیا ما شوکهای اصلی را بررسی میکنیم؛ عنوان کرد: نظام اقتصادی ایران در مقابل شوکهای نفتی به شدت آسیبپذیر است چراکه ایران کشوری تک محصولی است. حال در این شرایط رسانهها نیز میتوانند همین قدر سطحینگر باشد و یا میتوانند به وظیفه خود عمل کنند و جامعه را از چنین خطرهایی آگاه سازند. من فکر میکنم که ما باید مشکلات را جستجو کنیم و یک استمداد از کل رسانههای کشور صورت بگیرد.
او با اعتراض به حمایت برخی رسانهها از اقتصاد رانتی اظهار داشت: دستکاری واقعیت یا مهندسی تاریخ پدیدهای است که در اقتصاد رانتی در بالاترین درجه خود قرار دارد که البته به طور مشخص در تمام کشورهای جهان نیز دیده میشود. در این اتفاق تولیدکنندگان و عامه مردم تنها کسانی هستند که ضربه میخورند رانتجوها، پشتیبانان در ساخت قدرت و پشتیبانان در رسانه مثلثی را تشکیل دادند تا اقتصاد رانتی شکل بگیرد در نتیجه این افراد صدایی برای اعتراض دارند اما عامه مردم صدایی ندارند و حتی از اتفاقی که در حال شکلگیری است باخبر نیستند.
رسانهها صدای رانتخوارها شدند
مومنی با اشاره به واژه سازی رسانهها توضیح داد: وقتی قرار است عدهای را از جایی اخراج کنند از واژه تعدیل نیرو استفاده میشود وقتی میخواهند شوکهای اقتصادی وارد کنند میگویند میخواهیم اقتصاد را اصلاح کنیم. وقتی میخواهند تغییری در قیمت حاملهای انرژی ایجاد کنند میگویند استاندارد جهانی را در نظر میگیریم درحالیکه دستمزد ایرانیان برابر دستمزد بورکینافاسوییهاست. البته تاکید میکنم چنین واژهسازیهایی در تمام دنیا وجود دارد اما سطح آگاهی ما در پایینترین حد خود قرار دارد.
وی در پایان تاکید کرد: در کشور ما مولدها و عام مردم فاقد انسجام هستند و در این زمینه صدایی ندارند اما اگر گوشهچشمی به منافع رانتخوارها صورت بگیرد در ایران زلزلهای رخ میدهد و رسانهها نیز از آنان حمایت میکنند.
بافت معیوب شکلگیری قدرت در کشور و اقتصاد بیمار
پوری حسینی (رئیس سازمان خصوصیسازی) در ادامه این نشست عنوان کرد: در باب اقتصاد مقاومتی آنچه ابتدا به ذهن میرسد این است که این مساله یک فرایند و برنامهریزی است که بخواهیم کشور را در برابر آسیبها مقاوم کنیم. کشوری مثل ایران که به کشور تک محصولی مشهور است مشخص است که از کدام نقطه آسیب میپذیرد. در واقع هر گاه در فروش نفت خدشهای ایجاد شود به سرعت تاثیر آن بر زندگی مردم دیده میشود. البته بعضا آسیبها و شوکهایی در کشور وجود دارد که ریشه خارجی ندارد بلکه ریشه آن در داخل است. ما اگر کشور را از ورطه تک محصولی بودن خارج کنیم این خطر کمتر احساس میشود.
او ادامه داد: خطر بعدی بافت و شکلگیری قدرت در داخل کشور است ما سه قوه در کشور درست کردیم که جز قوه قضاییه دو قوه دیگر با رای مردم شکل میگیرد اما ساز و کار رایسازی و شکلگیری این دو قوه مشخصا به صورت درستی شکل نگرفته است. احزاب، تشکلها و نهادهای مدنی در کشور ما وجود ندارند و جز اصحاب رسانه جمع دیگری وجود ندارد که بحث و نقد راه بیندازد و کاندیداها را مورد سوال قرار دهد.
عدهای جان به عزرائیل میدهند اما صندلی خود را نگه میدارند
رئیس سازمان خصوصیسازی با بیان اینکه ساز و کار شکلگیری قوا در کشور دچار مشکلاتی است؛ عنوان کرد: با فقدان نهادهای مدنی تشکلها و احزاب ما انتخابات را برگزار میکنیم این یعنی میتوان از چند 10 میلیون رایدهنده به شکل مشمئزکنندهای رای گرفت و با چیزهای سطحی و عامهپسند ساز و کار انتخابات را تغییر داد این یعنی کشور 8 سال در دست یک قوه اسیر میشود.
وی افزود: وقتی این دو قوه بدون ساختار شکل میگیرد ما شاهد آن هستیم که اقتصاد نیز به طور کامل در دست دولت است. یعنی وقتی دولتی سر کار میآید تاثیر آن مستقیما بر اقتصاد کشور دیده میشود به طور مثال الان به جایی رسیدهایم که میگوییم اگر چند 10 سال بگذرد میتوانیم به شرایط اولیه خود برگردیم در این شرایط ما چرا باید اقتصاد را دو دستی تقدیم دولت کنیم اگر دولت راه را اشتباه رفت و یا تو زرد از آب درآمد؛ چه کار کنیم. به همین دلیل ما میگوییم اگر دولت در زمینه تصدیگری کوچک شود میتوان آسیبها را به همان نسبت کمتر کنیم.
او ادامه داد: ما نباید دولت را رئیسجمهور و وزرا درنظر بگیریم بسیار در همین سیستم هستند که حاضرند جان به عزرائیل بدهند اما صندلیشان از دست نرود. تا دولت تصدی کارها را رها نکند بخش خصوصی نمیتواند کاری را انجام دهد. بسیاری میدانند اگر بخش خصوصی ریشهای شکل بگیرد بخش خصوصی در سیاست هم ایجاد میشود در نتیجه عامدانه از خصوصیسازی جلوگیری میشود.
پوری حسینی در پایان عنوان کرد: من متاسفم در کشوری زندگی میکنم که اصل بر این است در کار خصوصیسازی همه کثیف و دروغگو هستند این دقیقا برخلاف آموزههای اسلام است که میگوید اصل بر پاکی است. ما با دیدهای آلوده در سازمان خصوصیسازی میجنگیم.
حاکمیت اخلاق حرفهای رسانه دربسیاری وجود ندارد
علی حق (مدیر روابط عمومی صندوق توسعه ملی) در ابتدا گفت: به طور عمومی عمر رسانهها در ایران کوتاه است. جدا از بسته بودن و فشارهای دولتی بخش عمدهای از این مسئله به فضای کسب و کار رسانه برمیگردد. وقتی عمر رسانهها کوتاه باشد مسئولان آن نمیتوانند در بخشهای مختلف نقش موثری را ایفا کنند.
او ادامه داد: متاسفانه فضای رانتی بر رسانه غلبه کرده است و بسیاری از رسانهها به آن کمک میکنند از سوی دیگر سرمایه انسانی حرفهای متخصص ما در رسانه بسیار کم است و در چند سال اخیر به دلیل کمبود آموزش این مسئله بیشتر نیز دیده شده است. حاکمیت اخلاق حرفهای رسانه نیز دربسیاری وجود ندارد.
تکرار مکررات در رسانه و گسترش رسانههای غیررسمی
علی حق با بیان اینکه ما در تولید اندیشه و فکر با کمبود مواجه شدهایم؛ عنوان کرد: سالهاست که با هر صاحبنظری گفتگو میکنیم حرفهای تکراری میزند در نتیجه رسانهها نیز مدام حرفهای تکراری تولید میکنند. این مسئله باعث دلزدگی عمومی میشود از سویی دیگر با گسترش شبکههای اجتماعی ما با انبوهی از رسانهها روبرو شدهایم که هیچ سندیت و رسمیتی ندارند اما به دلیل وجود همانها رجوع به رسانههای رسمی بسیار اندک شدهاست که من این اتفاق را یک اعتراض عمومی به رسانههای رسمی میدانم و این نشان میدهد که ما به وظیفه خود به درستی عمل نکردهایم.
مفهوم درستی از اقتصاد مقاومتی بیان نشده است
عبدالرسول وصال (مدیر مسئول روزنامه شهروند) در ادامه این نشست درباره اقتصاد مقاومتی گفت: اقتصاد مقاومتی یک نگاه و سیاست است که متاسفانه مفهوم درستی از آن برای مردم عنوان نشده آیا این نگاه و سیاست فقط به دنبال این است که مملکت ما را از تک محصولی بودن رها کند؟ آیا اقتصاد مقاومتی میخواهد اصل 44 قانون اساسی را اجرا کند. آنچه از مفهوم این سیاست برداشت میشود این است که اقتصاد مقاومتی سیاستی برای ساخت شهروند مسئول است مسئول شدن افراد در کشور باعث میشود که ما دیگر درگیر مسائلی مثل رانتخواری، پارتیبازی، رشوهخواری و .... نشویم.
او ادامه داد: درباره ربط رسانهها بسیاری تفکر غلط دارند و فکر میکنند که همه چیز به دست رسانهها است و اگر کار هم خراب شود باز همه چیز را تقصیر رسانه میاندازند. رسانه نمیتواند گفتمانسازی کند بار گفتمان سازی به دوش نخبگان و دانشگاه است و درواقع کار رسانه بسط و تعمیق گفتمان است. امروزه در کشور ما دچار کاستی ایجاد گفتمان هستیم.
وی در پایان گفت: در همین دولت تدبیر و امید قانون دسترسی آزاد به اطلاعات تصویب شد خوشبختانه این قانون فرصت بسیار خوبی است که رسانهها با شفافسازی به منویات اقتصاد مقاومتی کمک کنندو نقش پررنگتری را به عهده بگیرند.