پیروزی دیپلماسی بر پروژه ایرانهراسی
توافق تاریخی هستهای میان ایران و غرب مصداق بارز توصیه حکیمانهی خواجه شیراز، مبنی بر ضرروت «مدارا» حتی با دشمنان است.
افشین علاء (شاعر و فعال سیاسی) به مناسبت توافق هستهای ایران با کشورهای 1+5 یادداشتی برای خبرگزاری ایلنا ارسال کرده است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
بنده هم قبلاً نوشته و گفتهام که براساس آموزههای دینی و ملی ما ایرانیان، هر چیز آدابی دارد، حتی دشمنی. ضرورتی که در فضای افراط و خشونت، محلی از اعراب ندارد. متأسفانه بعداز دولت اصلاحات، علاوه بر مشکلات عدیده داخلی، به دلیل عکسالعملهای افراطی رییسجمهور وقت؛ غرب توانست در توطئهی قدیمی خود مبنی بر ترویج پدیدهی «ایران هراسی» در جهان توفیقهای پیدر پی بهدست بیاورد. در پروژهای که تداوم آن میتوانست عواقب وحشتناکی داشته باشد. بهویژه آنکه در داخل نیز ادبیات عوامفریبانه «کاغذ پارهای» رواج نابرازندهای یافته بود و خوشبختانه با پیروزی دولت تدبیر و امید، به این اولویت مهم در سیاست خارجی اهمیت داده شد و پرونده اختلاف هستهای ایران و غرب به دست اهل آن افتاد و آقایان روحانی، ظریف و تیم دیپلماسی توانستند سمت و سوی توطئه برای سوق دادن ایران به سمت انزوا را صدو هشتاد درجه تغییر دهند. توفیقی که بهرغم برخی کارشکنیها به فضل الهی و با تسلط دولت بر قواعد بازی و حمایت رهبر و ملت، منجر به توافقی تاریخی میان ایران و غرب شد. توافقی که هم براساس مصلحت است و هم تضمینکننده عزت ایرانیان.
اکنون که درخت دیپلماسی مدارا-یا به تعبیر رهم انقلاب، نرمش قهرمانانه- به بار نشسته و میوه شیرینی داده است، ضمن تبریک این پیروزی به دولتِ سختکوش و ملت مظلوم و صبور ایران، لازم میدانم دو نکته را هم به مسؤولان و هم افکار عمومی یادآوری کنم:
1- اگرچه این توافق حاوی پیروزی بزرگی برای ایران است، اما تکرار تبلیغات کلیشهای رایج در دولت قبل و تداوم رفتارهایی چون اعلام جشن هستهای و... ضمن بالا بردن غیرواقعی سطح توقعات، ممکن است در درازمدت، اهمیت و قدر و قیمت این دستاورد بزرگ دولت اعتدال را نزد افکار عمومی خدشهدار سازد، چراکه ساختن یک چراغ جادو از این توافق، توقع بیرون آمدن غولی را بهوجود میآورد که قرار است یک شبه همه مشکلات را حل کند. درحالیکه میدانیم چنین چیزی نیست و اگر چنین باوری در نزد افکار عموم شکل بگیرد، بیشک تبعات برازندهای نخواهد داشت.
2- ریاست محترم جمهور در نخستین دیدار خود با هنرمندان ضمن ارائه مانیفست برازندهای از جهتگیریهای فرهنگی دولت تدبیر و امید با ظرافت و نکتهدانی خاصی، حافظ را نماد ایرانیان خواندند. حال که ایشان در مواجهه با دشمنان به عهد خود با خوجه شیراز وفادر بودهاند و توانستند با متانت و خرد و حفظ عزت ایرانیان، با دشمنان مدار کنند، آیا زمان آن نرسیده است که به اصل دیگر آن بین حافظ نیز بپردازند؟ فکر میکنم الان بهترین زمان برای رفع غبار کدورت و اندوه از چهره بزرگانی است که به آنان جفا شده و حقانیت ادعاهایشان در به تصویر کشیدن خطاها و انحرافات جریان افراط و تزویر و دروغ نیز اثبات شده است.