در چهارمین نشست «شهرآرامش» مطرح شد:
مشفق کاشانی خاک سبکی داشت
مهدی ارگانی با زنده کردن یاد مشفق کاشانی گفت: «انسانهایی چون مشفق کاشانی، ضد مادهاند؛ یعنی صفاتشان مقابل ماده و حیات پست دنیوی است.»
به گزارش ایلنا، چهارمین نشست از سری نشستهای ششگانه «شهر آرامش» عصر روز گذشته، پنجشنبه، 11 تیرماه با حضور نادر گلچین، مهدی ارگانی، فاطمه راکعی، ساعد باقری، بیوک ملکی، سهیل محمودی، حسین موسوی، جواد زهتاب، امیر مداح، امیرپوریا محمودی و جمعی از شاعران، نوازندگان و هنرمندان در ساختمان این انجمن برگزار شد.
مهدی ارگانی در این نشست با بیان اینکه یکی از دلایل حضور من در انجمن شاعران ایران وجود علائم حیاتی در این جمع است، اظهار کرد: «برای مثال میبینیم که حاضران با قرائت قرآن واکنش نشان میدهند که این مساله در بسیاری از مکانها دیده نمیشود. به نظر من وجود چنین المانی در زندگی این جمع؛ علیرغم کوچکی آن، بسیار حائز اهمیت است.»
عضو هیات مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ادامه داد: «همه شما درباره گلریزان بسیار شنیدهاید؛ از گذشته تا به حال برای افراد آبرومندی که بدهکار یا گرفتار بودند، مراسم گلریزان برگزار میشد تا فرد از زیر دِین خارج شده یا مشکل زندگیاش حل شود. من نیز دوست دارم امروز و در این مکان این مراسم را با حضور شما برگزار کنم؛ با این توضیح که امروز من بدهکارم. گلی که باید برای این کار هزینه کنید، فاتحه و فردی که به آن بدهکارم، مرحوم مشفق کاشانی است.»
وی با بیان اینکه نکتهای درباره شخصیت مشفق کاشانی وجود دارد که درباره انسانهای محبوب خدا صدق میکند، توضیحاتش در اینباره را سورئالیسی ابتدایی خواند و گفت: «انسانهایی چون مشفق کاشانی، ضد مادهاند؛ یعنی صفاتشان مقابل ماده و حیات پست دنیوی است.»
ارگانی با اشاره به صفات ماده، توضیح داد: «ماده صفاتی چون حجم، وزن و بُعد و ارتفاع دارد؛ مشفق کاشانی حجم نداشت یعنی هیچگاه کسی احساس نمیکرد که او مزاحم است یا وجودش برای کسی خطر دارد، به این ترتیب جای کسی را تنگ نمیکرد. مساله بعدی اینکه او ارتفاع نداشت یعنی به خاطر ندارم که کسی برای نگاه کردن به او سرش را بالا بگیرد؛ در واقع مشفق کاشانی بسیار انسان متواضعی بودند. همچنین او وزن نداشت یعنی روی دلِ انسان سنگینی نمیکرد؛ مشفق کاشانی خاک سبکی داشت.»
وی با طرح این سوال که روشنفکر کیست، درباره این مساله توضیح داد: «معمولا در جوامعی که آزادی به صورت دقیق وجود ندارد، قشر اپوزوسیون یا مخالف به عنوان روشنفکر مطرح میشود که کمکم به عنوان دشنام تلقی میشود که البته شاید این معنی آنچنان علمی نباشد اما به هر حال وجود دارد. در تعریف جامعهشناسی از روشنفکر گفته میشود که کل افرادی که با اندیشهشان در جامعه حضور مییابند و افکار و سلیقه جمعی را میسازند، روشنفکر هستند که از گرافیست تا مرجع تقلید را شامل میشود.»
ارگانی با اشاره به نگرانی و دلشورهاش درباره بلایی مهمی که دامنگیر فرهنگمان شده مبنی بر عدم تفکیک مسایل خوب و بد از هم، توضیح داد: «متاسفانه انسانهای لایق و نالایق، هوشمند و کم هوش و همچنین مفهومهایی چون ایثار با یکدیگر ترکیب شدهاند که در واقع ترکیب سیاه و سفید و تاسفبارتر از آن برتری سیاه بر سفید بسیار ناروا، فاجعه و رنجآور است.»
وی با بیان اینکه من روشنفکران را به دو دسته روشنفکرانی که چون خورشید و روشنفکرانی که چون ماه هستند، تقسیم میکنم، ادامه داد: «خورشید منبع نور و گرماست و در عین حال همواره از خود میکاهد در حالی که تلاشش در راستای نشان دادنِ خودش نیست اما ماه به این صورت نیست. روشنفکران نیز به همین صورت هستند، برخی جریان ایجاد میکنند و مبدعاند؛ یعنی کتابهای دیگران را سرهم نمیکنند و به نام خود چاپ نمیکنند.»
وی افزود: «روشنفکرانِ خورشیدگونه در برابر رنج مردم بیتفاوت نمیمانند؛ این افراد بیش از آنکه بخواهند خودشان را به نمایش بگذارند، راه را نشان میدهند و حتی آنچنان علاقمند به معرفی خودشان نیستند اما روشنفکرانِ ماهگونه در برابر آنها قرار دارند؛ یعنی همچون رونوشتی هستند که به شدت دیگران را به خود دعوت میکنند و علاقمند و آماده دیده شدن هستند.»
ارگانی خاطرنشان کرد: «باید مراقب روشنفکرانِ ماهگونه بود و البته تلاش کرد که این دو نوع را از یکدیگر تشخیص داد.»