۵۰۰ میلیون تومان میانگین فروش هر فیلم/ نیمی از فروش کل در انحصار سه فیلم
در سال که گذشت؛ سینما حدود 52 میلیارد درآمدزایی داشت. نیمی از این رقم در انحصار 3 فیلم بوده و اگر مابقی را میان 50 فیلم تقسیم کنیم؛ سهم هر فیلم 500 میلیون تومان میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ پرفراز و نشیب بودن سینما در سال ۹۳ بر کسی پوشیده نیست. رفتارهای تند و سلیقهای گروه مخالفی که هرچند وقت یکبار مثل آوار بر سر جنتی و ایوبی فرود آمد. کنشهایی که تمرکز سیاستگذاران ارشد حوزه فرهنگ و هنر را از مسائل کلان به دغدغههای جزیی تقلیل داد. بالاخره شدت سنگاندازیها و سرعتگیرها؛ خون ایوبی را در اواخر سال به جوش آورد؛ و دلواپسان را به رفتاری تندتر و شدیدتر در سال ۹۴ تهدید کرد. رییس سازمان سینمایی عزمش را جزم کرده و در سال جدید شمشیر را از رو بسته و گویا قرار است با هرکس که نگاه چپ به حوزه استحفاظیاش کند؛ رحم نکند. اما جدا از رفتارهایی که اجازه نداد آب خوش از گلوی سینماییها پایین رود؛ اقتصاد سینما در سالی که کمتر از دو هفته به پایان آن باقی مانده؛ چگونه بود؟
آنگونه که از زبان وزیر ارشاد و فرهنگ شنیدهایم؛ سینمای ایران در سال ۹۳ افزایش مخاطب داشته؛ آمار فروش فیلمها نیز در سالجاری به نسبت آخرین آمار اعلامی دولت گذشته در اواخر سال نود و یک؛ 62.5 درصد رشد را نشان میدهد. جنتی فروش ۵۲ میلیارد تومانی فیلمها را درحالی جزء افتخارات حوزه سینما اعلام میکند که نیمی از این افتخار در انحصار سه فیلم «شهر موشها»، «آتش بس» و «طبقه هساث» بوده. فیلمهایی که غیر از «آتشبس» از پتانسیلی به نام بانک مدد گرفتهاند.
به طور میانگین هر سال حدود ۵۵ تا ۶۰ فیلم در طول سال مجوز نمایش را از وزارت ارشاد دریافت میکنند. امسال به غیر از ۵۲ فیلم نمایش داده شده در گروه اصلی، ۱۴ فیلم سینمایی هم در گروه هنر و تجربه اکران شدند. درصورتیکه گروه هنر و تجربه را از آن جهت که مخاطبان خاصتری دارد؛ کنار بگذاریم؛ میانگین فروش فیلمها در سال جاری ۵۰۰ میلیون تومان بوده است. به شهادت تهیهکنندگان یک میلیارد تومان؛ کف سرمایه موردنیاز برای ساخت یک فیلم است. با این تفاسیر نمیتوان وضعیت مناسب و امیدوارانهای را در این سال برای سینما ترسیم کرد. پایین بودن ضریب اشغال سینماها نیز گواهی دیگر بر وخیم بودن حال این بیمار است. در سال مورد بحث از ظرفیت ۲۴۵ میلیون نفری کل سینماهای کشور 12.5 میلیون نفر برای دیدن فیلم راهی سینماها شدند.
تهیهکنندگان؛ ساخت فیلم ازسوی دولت و ارگانهای وابسته را دلیل به وجود آمدن این وضعیت میدانند. اعتقاد آنها بر این است که دولت رقیب بخش خصوصی است و تنها با کنار رفتن دولت اوضاع بهبود مییابد.
دولت پای خود را از فیلمسازی کنار بکشد
محمدحسین فرحبخش(مدیرعامل پویا فیلم) که امسال فیلم «مستانه» را با فروش یک میلیارد تومانی در کارنامهی کاری خود داشت؛ سینمای سال ۹۳ را نسبت به سال گذشته ورشکسته میداند: «ممکن است که درمعدل فروش رشد داشته باشیم؛ اما به دلیل افزایش تعداد فیلم اکران شده معدل فروش برای هر یک از فیلمها پایینتر آمده. از سوی دیگر فیلمسوزی که امسال داشتیم نسبت به همه دورهها بیسابقه بوده. دلیل این اتفاق نیز دولتی شدن شورای صنفی نمایش است.»
او با انتقاد از عدم حضور نماینده بخش خصوصی در شورای صنفی نمایش؛ گفت: «دولت به بخش خصوصی اجازه دخالت نداد. گرفتن این اختیار ضربه جبرانناپذیری به بدنه سینما وارد کرد. مطمئنا اگر بخش خصوصی نمایندهای در این شورا داشت؛ اجازه این تعداد اکران را در سالجاری نمیداد.»
فرحبخش؛ عدم آگاهی و تخصص رییس سازمان سینمایی را دلیل دیگر ورشکسته شدن سینما نسبت به سال ۹۲ دانست: «درصورتیکه مدیریت به این روش ادامه دهد و شجاعت لازم را نداشته باشد؛ قطعا بخش خصوصی نابود و به قهقرا میرود. همچنین تا زمانی که فردی با تخصص بر مسند نشسته؛ نباید انتظار بهبود شرایط را داشت.»
تهیهکننده فیلم مستانه رقیبی به نام دولت را دلیل نامساعد بودن شرایط اقتصادی سینما دانست: «تا زمانی که دولت از فیلم ساختن دست برندارد؛ اوضاع بدترخواهد شد. باوجود اینکه با ورود سیستم دیجیتال تعداد روز فیلمبرداری از حدود دو ماه به ۴۰ روز رسیده و لوکیشینها به داخل خانهها محدود شده و به این ترتیب میزان سرمایهگذاری فیلم تقلیل پیدا کرده است؛ اما آن میزان که فروش فیلم برای صاحبان سینما سودآور است؛ برای فیلمساز منفعت ندارد.»
دلیل رشد 2 درصدی ضریب اشغال صندلیهای سینما چه بود؟
ضریب اشغال صندلیهای سینما یکی از شاخصهها برای تعیین رشد اقتصادی در این حوزه است. طبق آمار به دست آمده این ضریب در سالجاری با 2 درصد رشد نسبت به سال گذشته به ۵ درصد رسید. اما آیا این افزایش ضریب را باید به اتفاقی برنامهریزی شده برای جذب مخاطب سینما نسبت داد؟ اگر گمان میکنید که این افزایش ۲ درصدی ریشه در برنامه ازسوی مسئولان برای جذب مخاطب به سینما در سالجاری داشته؛ سخت در اشتباهید. اگر حتی یکبار در سالجاری از اتوبان ستاری در غرب تهران عبور کرده باشید؛ مطمئنا ساختمان عظیمالجثه پردیس سینمایی کوروش که در این سال افتتاح شد؛ توجهتان را به خود جلب کرده. حال با یک حساب کتاب سرانگشتی از تعداد صندلیهای این پردیس سینمایی نسبت به کل صندلی سینماها در سراسر کشور، افزایش ضریب اشغال صندلیهای سینما طی یک سال گذشته رمزگشایی خواهد شد. این پردیس ۱۴ سالنِ دارای دو هزار و ۸۰۰ صندلی است که سهم آن به نسبت صد و ۴۰ هزار صندلی سینما در سراسر کشور دقیقا دو درصد میشود. پس اگر در محفلی از افزایش ضریب اشغال صندلی سینماها و به تبع آن افزایش مخاطب در سالجاری سخنی به میان آمد؛ به دغدغه سینما و فرهنگ و سالنسازی در کل کشور ، یا ساخت سینما در شهرستانهای بدون سینما ارتباطی ندارد؛ بلکه به اقدام استقلالطلبانه شرکت سازندهی این شرکت وابسته است.
در یک سال گذشته برنامه مدونی در حوزه اقتصاد سینما نداشتیم
غلامرضا موسوی(رییس شورایعالی تهیهکنندهها) اقتصاد سینما را در سال جاری پویا نمیداند: «ما از یک سالِ بد در ۹۲ سالی بهتر در۹۳ داشتهایم. آمار تعداد سینماروها را نسبت به ظرفیت موجود اندک نشان میدهد. بخش اعظم این آمارِ پایین به توزیع سالنهای سینما مربوط میشود. از یکسو بسیاری از شهرها فاقد سینما هستند و ازسوی دیگر سینماها در شهرهای بزرگ در محلهایی قرار دارند که قبل از انقلاب؛ مکانهای تفریحی محسوب میشدند و هم اکنون کمتر در آن مناطق به عنوان مکان تفریحی استفاده میشود.»
او با بیان این مطلب که ساخت پردیسهایی مانند کوروش و زندگی نشان دادند؛ در کشور پتانسیل رفتن به سینما وجود دارد؛ گفت: «اگر مکانیابی صحیحی برای ساخت سالنهای سینما صورت گیرد؛ با فیلمهایِ فعلی هم میتوان تعداد مخاطب را افزایش داد. در همه شهرها باید حتی یک پردیس سینمایی ولو با سالنهای محدود ساخته شود. که این مهم نیاز به برنامهریزی ازسوی دولت دارد؛ در آن زمان ما شاهد رشد مخاطب سینما خواهیم بود.»
موسوی این را هم متذکر شد؛ «در یک سال گذشته من به عنوان یک فعال صنفی در حوزه سینما برنامه مدونی را در حوزه اقتصاد سینما ندیدهام؛ هر آنچه اتفاق افتاد مانند ساختن شهر موشها یا پردیس کوروش که دو فاکتور رونق سینما در سال 93 محسوب میشوند؛ مربوط به گذشته و حرکتی خودجوش بود. مطمئنا اگر برنامهای وجود داشت؛ من باید از آن اطلاعی داشتم؛ مگر اینکه اعلام نشده باشد؛ که این فرضیه نامحتمل است. پس آنچه از قرائن مشهود است؛ برنامهای در این سال برای اقتصاد سینما وجود نداشته.»
پول دولتی هزینه تولید سینمایی را بالا میبرد
رییس شورایعالی تهیهکنندهها با اشاره به این نکته که پول دولتی موجب گران شدن هزینهها در حوزه سینما میشود؛ گفت: «شخصی که با پول دولتی مجری کار میشود؛ گران شدن کار برایش سودآوری بیشتری دارد؛ بنابراین با نگاه کنترل هزینهها فیلم نمیسازد. این اتفاق موجب تضعیف بخش خصوصی میشود. تنها تغییر در سالجاری این بود که دولت مستقیم وارد حوزه فیلمسازی نشد و آن را به تهیهکننده واگذار کرد. در عمل کار حرفهایتر انجام شد و به قول معروف کار به کاردان سپرده شد؛ اما از نظر گرانی و کنترل هزینهها که ضربهزننده به بدنه سینماست؛ اتفاقی صورت نگرفت.»
بدون شک قصهای که با مخاطب ارتباط برقرار کند؛ عنصری موثر برای جذب تماشاچی به سالن سینماست. اما در این سالها دخالتهایگاه و بیگاه برخی جناحها و جریانات، قصهگویی را به سمت خودسانسوری برده. شرایطی که درنهایت منجر به ایجاد شکاف بین مخاطب و سینما شد. ناکام ماندن مخاطب در یافتن معضلات و مطالباتش روی پرده سینما یکی دیگر از دلایل پایین بودن بهرهوری سینماست.
یک سوم کل هزینههای سینما در طول سال برمیگردد
جمال ساداتیان(تهیهکننده سینما) شرایط را در دولت یازدهم تنها از منظر فراهم کردن آرامش برای محیط سینما مطلوبتر از قبل میداند: «ما برای رسیدن به شرایط ایدهآل فاصله داریم؛ اما با یک سال نباید انتظار معجزه داشت. باید قدم به قدم گام برداشت؛ شاید که مرور زمان سایه دخالتها را از سرسینما بردارد و این خود؛ کششی برای آمدن تماشاچی به سالن سینما شود.»
او ادامه میدهد: «فیلمها میتوانند سخنگوی مردم باشند. اما در شرایط فعلی؛ اگر قصهگویی فیلمی منطبق با واقعیتهای موجود در جامعه باشد و مطالبات مردم را بیان کند؛ یا شانس اکران را پیدا نمیکند و یا به قیچی ممیزی سپرده میشود. مجموع این فشارها منجر به قهر مخاطب با سینما و اقتصاد بی رونق آن میشود.»
این تهیهکننده بر این اعتقاد است که؛ «سینما در طول سال موفق به برگرداندن یک سوم کل هزینههای خود میشود؛ این معضل که دو سوم سرمایه برگشت نخواهد داشت؛ در طول سالیان حل نشده باقی مانده که بخش اعظم آن به بسته بودن دست نویسنده در نگارش فیلمنامه و بخش دیگر هم به دلیل محدود بودن سالن سینماهای کشور است.»
ساداتیان این نکته را هم متذکر شد؛ «در بین دستاندرکاران سینما ارادهای برای تولید فیلم بر اساس عرضهوتقاضا وجود ندارد.»
رونق اقتصاد سینما در گام اول نیاز به یک برنامهریزی مدون ازسوی مسئولان سینمایی دارد. مولفهای که بهعنوان نقطه عطف مطرح است و دیگر پارامترهای اشاره شده در گزارش در زیرمجموعه آن قرار میگیرند. و درست همین جای خالی به همراه دخالت دولت در حوزه فیلمسازی است که موجب دلسردی و از بین رفتن حس رقابت بین فعالان سینما میشود و سینمای ایران را از تبدیل شدن به صنعت بازمیدارد. در سالجاری نیز براساس آنچه که در بالا مطرح شد؛ جذب مخاطب 2 درصدی به دلیل برنامههای دولتی نبوده؛ بنابراین نمیتوان سال ۹۳ را از حیث اقتصادی برای سینما موفقیتی همراه با برنامهریزی مستمر دانست.