در گفتگو با کارگردان فیلم مطرح شد:
کسانی که می خواهند فیلم بدون اغراق و حرف های رکیک ببینند «رویای کاغذی» را ببینند
هنوز هم با انسان هایی که ظاهری متفاوت دارند، رفتارهای نادرستی می شود
علی عطشانی با اشاره به اینکه «رویای کاغذی» موضوعی امروزی دارد، تأکید کرد: به نظر من برای کسانی که اهل سینما هستند و میخواهند فیلم خوب و بدون اغراق و حرفهای رکیک ببینند، «رویای کاغذی» فیلم خوبی است و میتوانند با دیدن آن کمی به فکر بروند و تأمل کنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «رویای کاغذی» به کارگردانی علی عطشانی این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است. در این فیلم سینمایی مینا وحید، کامران تفتی، زینب (نگار) ملاکی و امیرحسین رضازاده ایفای نقش کردهاند.
این فیلم پیش از اکران در سینماهای ایران، موفق به کسب جوایزی از جشنوارههای مختلف دنیا شده است. به بهانه اکران «رویای کاغذی» با علی عطشانی گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید:
«رویای کاغذی» موضوعی خاص دارد که شاید کمتر کسی به زندگی افراد زال توجه کرده باشد. ایده، ساختار این فیلم سینمایی و دغدغه پرداختن به این موضوع چگونه شکل گرفت؟
در وهله اول به دنبال ساخت فیلمی در ادامه «تلفن همراه رئیس جمهور» بودم و بیش از هر چیزی به این فکر میکردم که درباره فضای مجازی، امکان انحراف و استفاده نادرست از فضای مجازی مسائلی مطرح شود و ایده من مربوط به چنین موضوعی میشد.
در اینستاگرام کلیپی دیدم که فردی سادهلوح که شاید ضریب هوشی بالایی هم نداشته باشد، حرفهایی که به او دیکته شده را بیان میکند. به دلایلی آن کلیپ بسیار مورد توجه قرار گرفته و خیلیها از این فرد فیلم میگیرند، او حرفهایی میزند و آنها کلیپها را در صفحههای خود بارگذاری میکنند. همان زمان این ایده برای من شکل گرفت درباره استفاده ابزاری از یک انسان خاص که در مورد واقعی که با آن مواجه شدم. این فرد بیمار بود اما در فیلم «رویای کاغذی» این فرد بیمار نیست.
ایده از همین نمونه واقعی شکل گرفت و در ذهنم خط داستانی که مربوط به این ایده میشد را اینگونه ترسیم کردم که از یک انسان با شرایط و ظاهری خاص سوءاستفاده شود. زال بودن این شخصیت ایدهای بود که آقای جابر قاسمعلی پیشنهاد داد که به نظر من ایده بسیار خوبی بود و تابحال کسی به معضلات این افراد اینگونه نگاه نکرده بود.
آیا از زمان و شرایط اکران فیلم رضایت دارید؟
با توجه به اینکه «رویای کاغذی» فیلم خاصی است و متأسفانه امروز مردم فقط به فیلمهای کمدی توجه دارند، طبیعتاً ما نمیتوانستیم شرایط بهتری برای اکران این فیلم فراهم کنیم و با توجه به آثاری که پشت صف اکران هستند در همین شرایط امکان اکران «رویای کاغذی» را داشتیم.
قطعاً اگر شرایط بهتری فراهم بود و سینمادارها که بر اساس سلیقه مردم آثار را انتخاب میکنند به دیگر فیلمها هم توجه داشتند و مردم فیلمهایی غیر از آثار کمدی میدیدند، امکان اکران بهتری برای «رویای کاغذی» در شرایطی بهتر هم وجود داشت.
«رویای کاغذی» به زندگی انسانی پرداخته که میتواند نمایندهای از انسانهایی در جامعه باشد که به لحاظ ظاهری شکل متفاوتی دارند. آیا به نظر شما رفتارهای نادرست با این افراد که در «رویای کاغذی» شاهد هستیم در این دنیای مدرن هم همچنان تا این حد میتواند جدی باشد؟ و آیا انسان امروزی هم همچنان نیاز به فرهنگسازی در این زمینه دارد؟
هنوز هم انسانهایی با شرایط ظاهری متفاوت مثل هزاران سال قبل در جامعه زندگی سختی دارند و رفتارهای نادرست بسیاری را باید متحمل شوند. در طول ساخت این فیلم هم شاهد بودیم که بعضی از آدمها برخورد متمدنانهای با این موضوع نداشتند و هنوز هم ظاهر متفاوت یک فرد زال را یک نقص میدانند و بر این عقیدهاند که خودشان نسبت به آن افراد برتری دارند.
این موضوع در بار قصه و درام به ما کمک بسیاری میکرد. این افراد به دلیل رفتارها و نگاههای نادرستی که در بعضاً در جامعه متوجهشان است نیاز به عادی دیده شدن دارند. همانطور که در «رویای کاغذی» میبینید کاراکتر قصه ما اگر در طول زندگیاش عادی دیده میشد به این راحتی با یک ارتباط کوچک با یک دختر عاشقش نمیشد. این وضعیت در همه جای دنیا وجود دارد و نگاههای متفاوت به افرادی با ظاهر نسبتاً متفاوت وجود دارد و شاید در برخی کشورها کمتر باشد و در برخی کشورها رفتارهای نادرست بیشتر باشد.
آیا میتوان گفت که «رویای کاغذی» ظاهر بدوی انسانهای مدرن که به نوعی با تکنولوژی و دیگر ابزارها رنگآمیزی شده، را نشان میدهد؟
اگر منظورتان کاراکتر دختر است که شاید به واسطه تکنولوژی توانسته به این گستاخی برسد، این نگاه میتواند درست باشد اما فیلم بر موضوع و حرف دیگری تمرکز دارد و به مشکلی میپردازد که فضای مجازی میتواند برای زندگی انسان ایجاد کند. فضای مجازی قطعاً میتواند کارکرد مثبت هم داشته باشد و مثل چاقویی است که برای آشپزی نیازی اساسی به حساب میآید اما با همان چاقو میتوان مرتکب قتل شد و من به این موضوع پرداختم که به جنبههای منفی فضای مجازی هم نگاهی داشته باشیم.
آیا برای دراماتیزه شدن موضوع در پرداختن به عملکرد رسانهها و فضای مجازی اغراق کردید؟ نقش رسانهها را در کمرنگ شدن اخلاقیات چقدر جدی میدانید؟
هیچ جای داستان غلو شده و غیر قابل باور نیست. تمام سعی من و آقای قاسمعلی این بود که به واقعی بودن قصه و فضای فیلم توجه داشته باشیم و همه چیز طبیعی پیش برود. نگاه ما به رسانههای مدرن را نمیتوان انتقاد برداشت کرد و بیش از هر چیز ما درباره برخی کارکردها هشدار دادیم.
فضای مجازی علاوه بر مزایایی که دارد میتواند خطرناک باشد. یک شوخی بی ربط یا انتشار یک ویدیو در این فضا ممکن است زندگی یک انسان را نابود کند یا حداقل منجر به یک اتفاق تلخ بشود. ما فقط درباره این مسائل هشدار دادیم اما قطعاً کسی نمیتواند منکر وجود و تأثیرات خوب رسانههای مدرن و فضای مجازی در زندگی امروز انسانها شود. نگاه ما یکسویه نیست و ما به عنوان فیلمساز فقط هشدارهایی دادیم تا توجه مخاطبمان را به نکات منفی هم جلب کنیم.
در کارنامه شما آثاری با تجربههای تازه به چشم میخورند که در جشنوارهها موفقیت کسب کردهاند و برخی آثار نیز فیلمهایی هستند که در گیشه موفق بودهاند. «رویای کاغذی» در کدام دسته قرار میگیرد و چه جایگاهی در کارنامه سینمایی شما دارد؟
من همیشه سعی کردم در فیلمهایم از بازیگران مطرح بسیاری استفاده کنم ولی در این فیلم سعی کردم تجربه دیگری کسب کنم و ببینم که آیا بدون حضور سوپراستارها و بازیگران مطرح با تکیه بر یک داستان خوب میشود یک فیلم باکیفیت و جذاب ساخت یا خیر.
برای من نتیجه بسیار جذاب بود و ممکن است این فیلم مثل دیگر فیلمها که کمدی صرف هستند دیده نشود اما اتفاقاتی با این اثر برای من رخ داد که بسیار جالب توجه بود. قطعاً حضور در بیش از صد جشنواره بینالمللی و کسب جوایز بسیار از جشنوارههای معتبر و نیمه معتبر برای من نشان دهنده این بود که میشود بدون حضور بازیگران چهره فیلمهایی ساخت که به خوبی دیده شود. قطعاً موفقیت در گیشه یک بخش از دیده شدن است و اگر فیلمی در گیشه دیده نشد به معنای این نیست که آن اثر ناموفق بوده و بالعکس فروش بالا هم به معنای موفقیت کامل یک فیلم نیست.
به نظر من برای کسانی که اهل سینما هستند و میخواهند فیلم خوب و بدون اغراق و حرفهای رکیک ببینند، «رویای کاغذی» فیلم خوبی است و میتوانند با دیدن آن کمی به فکر بروند و تأمل کنند.
آیا اثر تازهای برای ساخت در دست دارید؟
چند وقت پیش فیلمی به اسم «لوتریا» را در مکزیک ساختم و پس از آن فیلم «ماه کوچک من» را در هالیوود ساختم و در حال حاضر هم در پیشتولید فیلمی دیگر هستم که آن هم محصول هالیوود است.