خبرگزاری کار ایران

کارگردان «زندگی و زندگی» مطرح کرد؛

سینماهای پاتوق فیلم‌های هنری، برای دیده شدن این آثار مناسب‌ ترند

سینماهای پاتوق فیلم‌های هنری، برای دیده شدن این آثار مناسب‌ ترند
کد خبر : ۱۴۴۹۶۴۷

علی قوی‌تن با انتقاد از شرایط اکران فیلم‌های هنری گفت: سه سینمای عصر جدید، سپیده و ایران فیلم‌های هنری را اکران می‌کردند و پاتوق علاقه‌مندان به این سینما به حساب می‌آمدند، این سینماها برای نمایش دادن آثار هنری مناسب‌تر هستند.

علی قوی‌تن، کارگردان فیلم سینمایی «زندگی و زندگی» که به تازگی در سینماهای کشور در گروه هنر و تجربه اکران شده در گفتگو با خبرنگار ایلنا، اظهار کرد: معمولاً من موضوعاتی را به فیلم تبدیل می‌کنم که از قبل با آن‌ها برخوردی داشته باشم و درباره آن‌ها تجربیاتی داشته باشیم، چیزهایی دیده باشم و بیش از هر چیز تمایل دارم که قصه‌هایم را بیرون از مرکز کشور روایت می‌کنم. فیلمنامه «زندگی و زندگی» تحت تأثیر اتفاقاتی واقعی است که در جامعه رخ داده و من آن‌ها را مشاهده کرده‌ام.

قوی‌تن خاطرنشان کرد: قصه «زندگی و زندگی» در یک دنیای مدرن روایت می‌شود و مسئله روی جامعه را دنبال می‌کند. به نظر من امروزه به خاطر پیشرفت تکنولوژی و اینترنت که در دورترین نقاط کشور و روستاها هم راه پیدا کرده همه چیز در دسترس است و مردم روستاها هم به همه مسائل روز آگاه هستند و آنچه که شاید تفاوتی ایجاد کند به وضعیت مالی آن‌ها مربوط می‌شود که شاید یکسان با مردم شهرنشین نباشد وگرنه آگاهی امروز مسئله‌ای است که افراد مختلف در نقاط مختلف کشور به سطح مطلوبی از آن دسترسی دارند.

این کارگردان درباره نزدیک بودن قصه «زندگی و زندگی» به واقعیتی که از آن برداشت شده، گفت: میزان وفاداری‌ام به واقعیت در این فیلم بسیار زیاد است. معمولاً وقتی مشغول ساخت یک فیلم هستم در حین ساخت موضوعاتی را برای فیلم بعدی‌ام پیدا می‌کنم و در واقع در زمان فیلمبرداری به اطرافم در منطقه‌ای که فیلمبرداری انجام می‌شود توجه دارم و سوژه‌ها را کشف می‌کنم و به سراغشان می‌روم و پس از ساخت فیلمی که در جریان است به سراغ آن سوژه می‌روم و فیلمنامه را می‌نویسم و قصه را در همان منطقه یا در محلی دیگر روایت می‌کنم. موضوعی که فیلم «زندگی و زندگی» دارد را در فیلم قبلی‌ام با آن مواجه شدم و من آن را دراماتیزه کردم و شکلی سینمایی به آن دادم.

قوی‌تن درباره عنوان فیلم «زندگی و زندگی» گفت: دلیل انتخاب فیلم و مفهومی که از آن می‌توان استخراج کرد را بیش از هر چیز علاقه دارم مخاطب خودش برداشت کند اما در این فیلم با دو داستان مواجه هستیم: داستان اول شخصیت‌های اصلی فیلم هستند که مخاطب نیز آن را دنبال می‌کند و در آن شاهد گره‌افکنی و گره‌گشایی هستیم و دیگری داستان پیرامون شخصیت‌های فیلم است که در بک گراند قصه اصلی روایت می‌شود. عنوان فیلم شاید باتوجه به قصه‌هایی که در این اثر روایت می‌شود برای هر کسی با توجه به تحلیل خودش مفهومی داشته باشد و به همین دلیل من نمی‌خواهم به نگاه مخاطب جهت بدهم و ترجیحم بر این است که مخاطب خودش با اثر مواجه شود و خودش مفاهیمی را با نگاهی که دارد برداشت کند.

کارگردان فیلم سینمایی «رویای سهراب» درباره شرایط اکران «زندگی و زندگی» در گروه هنر و تجربه گفت: سال ۱۳۹۱ بود که فیلم «آفتاب، مهتاب، زمین» به کارگردانی من در گروه هنر و تجربه اکران شد و آن زمان چون دیدم که شرایط اکران در این گروه مثل شرایط اکران جشنواره‌ای است تصمیم گرفتم که فیلم‌های بعدی‌ام را به هیچ‌وجه در گروه هنر و تجربه اکران نکنم چراکه با سانسی شدن فیلم‌ها مخالف هستم، به این معنا که فیلم‌ها در سینماها در سانس‌های مختلفی نمایش داده می‌شوند ممکن است یک سالن سینما را به چند فیلم اختصاص دهند و فیلم شما در سانس‌هایی قرار بگیرد که مثلاً ساعت ۱۶ یا ۱۲ هستند و در این ساعات اصلاً کسی به سینما نمی‌رود و به همین دلیل معتقد بودم که بهتر است فیلمم به هیچ وجه در گروه هنر و تجربه اکران نشود و با این سیستم اکران مخالف بودم و همچنان هم مخالف هستم اما بعدها دیدم که کل سینماها اینگونه شده‌اند و همه فیلم‌ها در چنین شرایطی اکران می‌شوند و فیلم من هم باید در هنر و تجربه اکران شود چراکه نمی‌توان آن را اثری صرفاً گیشه‌ای دانست.

وی افزود: در گذشته سه سینمای عصر جدید، سپیده و ایران فیلم‌های هنری را اکران می‌کردند و این سینماها به نوعی پاتوق علاقه‌مندان به این سینما به حساب می‌آمدند و دانشجویان، روشنفکرها، کسانی که دغدغه سینما داشتند، سینماگران و… به این سینماها می‌آمدند و فیلم می‌دیدند اما امروز با گروه هنر و تجربه و شرایطی که فراهم شده دیگر پاتوقی وجود ندارد و شما برای اینکه فیلمی هنری یا اثری که بتواند آن را در قالب هنر و تجربه تعریف کرد را ببینید باید به اینترنت مراجعه کرده و جستجو کنید تا ببینید که فیلم‌های مدنظر شما در کدام سینماها اکران می‌شوند و چه سانس‌هایی به این آثار اختصاص داده‌اند.

این کارگردان تصریح کرد: برای مثال اگر شما برای تفریح شب‌ها به یک کافه بروید و قهوه‌ای در آن میل کنید محل آن کافه برای شما اهمیت پیدا می‌کند و به یک پاتوق تبدیل می‌شود اما اگر به شما بگویند که از امروز برای قهوه میل کردن باید به اینترنت مراجعه کنید و کافه‌ها را جستجو کنید ممکن است اصلاً از قهوه خوردن منصرف شوید چراکه مکان آن کافه اهمیت دارد. سینما هم امروز به این شکل شده و آن پاتوق‌ها از بین رفته‌اند و مخاطبان باید به دنبال سینماها و سانس‌ها باشند تا بلکه بتوانند شرایطی را فراهم کنند که فیلم مورد علاقه‌شان را ببینند. وجود پاتوق‌ها به بیشتر شدن مخاطبان این سینما کمک می‌کردند اما از بین رفتن‌شان قطعاً به ضرر سینمای هنری و تجربی است. با این حال در این شرایط و با توجه به اینکه «زندگی و زندگی» باید در گروه هنر و تجربه اکران می‌شد چاره‌ای جز پذیرفتن این شرایط نداشتیم.

قوی‌تن در پایان اظهاراتش گفت: واقعاً نمی‌دانم دانشجوها، هنردوست‌ها و مخاطبان خاص سینما چگونه باید این فیلم را پیدا کنند ولی امیدوارم که فیلم به خوبی دیده شود. به هر حال این فیلم مخاطبان خاص خود را دارد و ما انتظار عجیبی نداریم که «زندگی و زندگی» مثل فیلم‌های گیشه‌ای مخاطب انبوهی داشته باشد. این فیلم توانسته از کشورهای مختلف و جشنواره‌های معتبر پنج جایزه کسب کند و فکر می‌کنم کسانی که به سینمای هنری علاقه داشته باشند از دیدن آن لذت خواهند برد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز