«حکمرانی ماتو» و «کروک و شرکا» در ژانر جنایی
«حکمرانی ماتو» و «کروک و شرکا» دو رمان در ژانر جنایی نوشته فردریش گلاوزر هستند که به همت نشر هیلا روانه بازار شدهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نشر هیلا درصدد انتشار رمانهای کارگاه اشتودر در ژانر جنایی برآمده و دو کتاب «حکمرانی ماتو» و «کروک و شرکا» شرح ماجراهای هیجانانگیزی است که توسط این کارگاه حل میشود.
این کتابها نوشته فردریش گلاوزر است که با ترجمه کتایون سلطانی منتشر شدهاند. رمان «حکمرانی ماتو» با قیمت ۲۱۰ هزار تومان و رمان «کروک و شرکا» با قیمت ۹۵ هزار تومان در بازار کتاب موجود هستند.
رمان «حکمرانی ماتو» هم مثل همه کتابهای گلاوزر نگاهی انتقادی به مناسبات سیاسی اجتماعی سوئیس دارد. کارآگاه اشتودرِ اخمو و در عین حال عمیقا انسان دوست میخواهد بفهمد چه کسی رئیس سالخورده آسایشگاه روانی راندلینگن را به قتل رسانده، چرا بیماری به اسم پیتِرلِن از آسایشگاه فرار کرده و چرا هربرت کاپلان، پسر سرهنگ کاپلان معروف، سر از آسایشگاه روانی درآورده؟
اشتودر وظیفهشناس و با دقت ماجرای قتل رئیس آسایشگاه را ریشهیابی میکند، از محل اقامت پیترلن باخبر میشود، گره معمای هربرت کاپلان بینوا را میگشاید. و با این همه، در پایان متوجه میشود که هیچ چیزی را نفهمیده است. چراکه ماتو بر آنجا حکومت میکند، شبحی که مرز بین عقلانیت و دیوانگی را از میان برمیدارد.
اشتودر در سفر خود به قلمرو ماتو، قلمرو جنون، با شخصیتهای بسیاری رو به رو میشود. شخصیتهای باورپذیری که در نهایت لای چرخ دندههای روابط اجتماعی حاکم، ساختار پدرسالارانه خانواده و ظلم و ستم همنوعان خود خرد و خاکشیر شدهاند و احیانا دست به جنایت زدهاند.
در بخشی از کتاب میخوانید:
ساعت پنج صبح یعنی بگویی نگویی همچنان به وقت خواب شبانه اشتو در با صدای گوشخراش تلفن از خواب پرید. رئیس کل آگاهی زنگ زده بود اشتودر گوشی را برداشت و برحسب وظیفه گفت: «ارادتمند کاراگاه اشتودر.»
کاراگاه همچنان در رختخواب بود و البته حقش بود که حداقل دو ساعت دیگر هم بخوابد ولی حالا در آن، وضعیت برای او داستانی تعریف میشد که درک آن برای ذهن نیمه بیدار اشتو در واقعا سخت بود… فقط همین قدر فهمیده بود که قرار است تا نیم ساعت دیگر آقایی به اسم دکتر ارنست لادونر بیاید دنبالش تا او را با خود به آسایشگاه روانی راندلینگن ببرد جایی که از تویش مرد بیماری به اسم پیتران بله پ مثل پیتری مثل یاکوب ت مثل تامارا خلاصه کلام بیماری به اسم پیتران فرار کرده…
کتاب «کروک و شرکا»
مردی با پرۀ نوک تیز دوچرخهای به قتل میرسید، به شکلی عجیب، آن هم درست در شب عروسی دختر آقای کارآگاه، توی هتلی در روستای شوارتسن اشتاین…
کارآگاه اشتودر ناخواسته درگیر پروندۀ این قتل میشود. سئوال این است که این جنایت با چه انگیزهای صورت گرفته؟ چه کسانی در مظان اتهام قرار دارند؟ آن همه پاکتهای بدون نامه در جیب مقتول چه میکنند؟ چرا به آلت قتاله یک تارموی سگ چسبیده؟ دوچرخه فروش علاقمند به حیوانات چه نقشی در این ماجرا دارد؟ خانم منشی عاشق پیشه در این هتل چه میکند؟ این مهمانهای عجیب و غریبی که یکهو به هتل سرازیر شدهاند چه کسانی هستند؟… هر یک از این افراد چه مشکوک باشند چه نباشند، رازی در دل دارند که حاضر به گفتنش نیستند…
آیا کارآگاه اشتودر میتواند با شناخت عمیقی که از سرشت انسانها دارد، گره معمای این قتل را بگشاید؟
در بخشی از کتاب میخوانید:
چرا کاراگاه این قدر انعطاف نشان داده بود؟ چرا گذاشته بود دختر و همسرش حرف خود را به کرسی بنشانند؟ حالا ایستاده بود و احتمالاً بایست مسئولیت این کار را به عهده میگرفت چون سرخود عمل کرده و نگذاشته بود جنازه در باغچه بماند در پشت ساختمان همان جایی که پیدا شده بود…