در گفتوگو با تهیهکننده مجموعه «رحیل» مطرح شد؛
هدفمان هم داستانگویی تاریخی و هم سرگرمیسازی بود/ سریال تلویزیونی بدون مخاطب معنا ندارد
رامین عباسیزاده معتقد است: وقتی به دل تاریخ میزنید میتوانید قرائنی از اتفاقات فرازمانی و فرامکانی بیابید که خود میتواند چراغ راه آیندگان باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سریال «رحیل» ازجمله سریالهای تاریخی متاخر تلویزیون است که کوشیده داستانی عاشقانه را محملی کند برای نقد خرافه و سیاستبازیهای کودکانه و در عین حال شناسایی جامعه در حد فاصل قجر و پهلوی. رامین عباسیزاده طراح و تهیهکننده سریال «رحیل» سابقه سالها تهیهکنندگی سریالهای مختلف در ژانرهای مختلف را داشته؛ از «او یک فرشته بود» و «همراز» تا «پلیس جوان»، «انقلاب زیبا،» «پریدخت»، «سقوط یک فرشته»، «احضار» و... را به عنوان تهیهکننده تولید کرده است.
عباسیزاده که در سریال «رحیل» به عنوان کارگردان نیز کنار مسعود آبپرور بوده، در گفتگوی پیش رو درباره جلوههای مختلف تولید این سریال بحث کرده است. در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید:
به نظر میرسد سالها بعد از «او یک فرشته بود» و «شمس العماره» و… باز سریالی عرضه کردید که توانسته به لحاظ کیفی، اقبال برانگیز باشد.
سریال «رحیل» مرهون یک کار گروهی است و اگر هم خدا را شکر توانسته مورد توجه مخاطبان قرار گیرد به خاطر این بوده که تیم هماهنگی در کار داشتیم که خوشبختانه هم توانایی فنی بالایی داشتهاند و هم با انرژی کامل برای سریال «رحیل» وارد گود شدند و تک تک آنها کمک کردند که این سریال، جای خود را باز کند.
به قصد تولید یک سریال مخاطب پسند وارد کار شدید یا بیشتر برای اینکه بتوانید سهمی از مخاطب داشته باشید؟
اساسا به جنس کارهای مخاطب پسند علاقمندم و دوست دارم کارهایی را تولید کنم که مخاطب داشته باشد. ببینید، ما برای تلویزیون کار میکنیم که به هر حال فراگیرترین رسانه است و در همه ایران دریافت میشود پس نمیتوان در کار برای مخاطب تلویزیون، به سمت ژستهای ضدمخاطب رفت چون اصلا سریال تلویزیونی بدون مخاطب چه معنا دارد. در اسکلت اولیهای که برای سریال «رحیل» چیدیم سعیمان داستانگویی تاریخی بود و نه فقط برای سرگرمی بلکه هم سرگرم کند و هم دانستنیهای تاریخی را به زبان ساده به مخاطب ارائه کند. سریال «رحیل» با ویژگیهای مخاطبپسند تولید شد و هدفمان جذب مخاطب بود و در عین حال نیم نگاهی داشتیم به بالا بردن دانش تاریخی مخاطب و اینکه مخاطب با تماشای سریال واقعا حس کند که با وجود همه پیشرفتهای تکنولوژیک، چقدر ذات آدمها شبیه صدها و هزاران سال قبل است.
چرا به سراغ ساخت اثری با موضوع تاریخی از دوران قاجار رفتید؟
داستانپردازی حول تاریخ یا داستان گویی تاریخی از دیرباز و در ادبیات ایران و جهان رواج داشته و فیالمثل درباره خلق و خوی ناپلئون و هیتلر و… فراوان مکتوب ادبی وجود دارد و در عین حال درباره شخصیتهای تاریخی خودمان مثل شاه عباس، نادرشاه، کوروش و… فراوان قصه و حکایت و متل شنیدهایم که برخی واقعی هستند و بسیاری هم ریشه در رویاپردازی داستان پردازان دارند. وقتی به دل تاریخ میزنید میتوانید قرائنی از اتفاقات فرازمانی و فرامکانی بیابید که خود میتواند چراغ راه آیندگان باشد. داستان سریال «رحیل»، داستانی است که از قاجار آغاز و به پهلوی میرسد و حین روایت ماجراهای مختلف نوعی شناخت از آدمیان آن برهه زمانی پیش رو میگذارد که میتواند برای این دوران هم جذاب باشد که زمانی اجداد ما با چه مسائل و مصائبی روبرو بودند و چقدر خودشان و چقدر ساختار حاکمه در مشکلاتشان نقش داشت.
دو فصلی بودن سریال از ابتدا پیش بینی شده بود؟
سریال «رحیل» از همان ابتدا در دو فصل بیست قسمتی طراحی شده تا فصل اول در ماه صفر روی آنتن برود و فصل دوم هم در ایام فاطمیه روی آنتن برود. سیر داستانی دو فصل در امتداد یکدیگر بوده و شخصیتهای اصلی ثابت هستند و فقط برخی کاراکترهای فرعی در فصل دوم افزوده خواهند شد و به نوعی یک قیاس ایجاد خواهد شد میان مادیگرایی سنتی و مدرن!
در مورد تولید کار توضیح دهید، پیش تولید چقدر زمان برد؟
ماهها صرف پیش تولید و تحقیق و پژوهش داستانی سریال شد و سعی کردیم برای داشتن مابه ازاهای تاریخی قوی از تاریخ، مشاوران زبدهای را کنار خود داشته باشیم. در تمام سریالهایی که تولید کردهام چه نمونههای ماورایی مثل او یک فرشته بود و سقوط یک فرشته و چه سریالهایی با زمینه تاریخی مثل پریدخت و رحیل و چه سریالی دلهرهآور همچون احضار، اغلب زمان کافی برای پیش تولید میگذارم و تا فیلمنامه به غنای کامل نرسد، وارد تولید نمیشوم. گاهی پیش میآید که در پیشتولید بارها ساختار کلی فیلمنامه به هم میخورد و مجددا بازنویسی میشود و پس از رسیدن ورسیون نهایی و با دکوپاژ نسبی است که سراغ ضبط میرویم. سریال رحیل در طراحی به منوال استانداردهای روز و با واحدهای مجزا کارگردانی شد و البته یک اتاق فکر دائمی بر پروسه ضبط نظارت داشت که باعث انسجام و حفظ هارمونی بین بخشها گردد.
چقدر از سریالهای دوران ما به دلیل جدی نگرفتن استانداردهای روز لطمه دیدهاند؟ از بحث پیش تولید تا همین قرارگیری واحدهای مجزای کارگردانی؟
به هر حال مخاطب لطمه میبیند وقتی سریالی را ببیند که نمیتوان خط داستانی آن را روی یک برگ کاغذ نوشت! اینکه برخی میگویند حس و حال صحنه است که دکوپاژ را شکل میدهد شاید در تجربیات بازیگوشانه دانشجویی لذت بخش باشد ولی وقتی در حال کار برای مخاطب فراگیر هستید این بازیها، بیمعنی است. ساختار حرفهای تولید است که سریالها را وزین میکند و اگر کارنامه سریالسازی ایران از سالها پیش تا به امروز را مرور کنیم میبینیم هرگاه استانداردهای روز لحاظ شده سریال قابل قبول پدید آمده.
در مورد ترکیب هوش مصنوعی با رئال برای طراحی برخی نماها و استفاده از تکنیکهای خاص تصویربرداری در این کار توضیح دهید.
فکر میکنم هر سریالی که برای مخاطب ایرانی تولید میگردد باید استانداردهای بالای تکنیکی را داشته باشد. خوشبختانه در کشورمان تکنیسینهای رایانهای حاذقی داریم که خیلی بر متد سیجیآی (جلوههای رایانهای) تسلط دارند و هر چه بیشتر از این تکنیسینها استفاده کنیم هم کیفیت کارهایمان بالا میرود و هم در سایه اشتغالزایی، آنها خواهند توانست رشد کنند. در سریال رحیل سعی کردیم همه نماها طبیعی و کاملا منطبق با بازه زمانی داستان باشد و ترکیب رئال با سیجیآی در این مسیر بود. هوش مصنوعی نیز ابزاری است که با فرماندهی انسانی از آن سود جستیم و هم تیتراژ خلاقانهای -تیتراژ اول سریال- به کمک آن تولید گردید و هم بعد از فوت حسام محمودی-که بازیگر شریفی بود-به ما کمک کرد در انتخاب بازیگر برای ادامه کاراکتر ایشان.
میزانسنهای تئاتری سریال رحیل و اینکه بسیار با قاببندی تئاتری به سمت فیلمبرداری رفتهاید در کنار وجه زنانه سریال بحث برانگیز بوده. این بحثها و نظرات برایتان قابل پیشبینی بود؟
تئاتر و سینما و تلویزیون، مدیومهایی کاملا به هم پیوسته هستند که نمیتوان تأثیرپذیری آنها را منکر شد. بسیاری از فیلمسازان و بازیگران مطرح ایرانی و خارجی ریشه تئاتری دارند؛ از باستر کیتون تا مورگان فریمن و هیو جکمن سابقه سالها کار تئاتری داشتهاند و در ایران خودمان هم امثال محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، عزت انتظامی و البته ثریا قاسمی، کاظم هژیرآزاد، فرخ نعمتی و نسیم ادبی که در سریال رحیل هم با آنها همکاری داشتهایم سابقه خود را در تئاتر دارند. امثال گریفیث و آیزنشتاین پیش از کار سینما، کار تئاتر میکردند و برای همین اینکه بخواهیم افتراقی میان سینما یا تئاتر و تلویزیون ایجاد کنیم، منطقی نیست. متاسفانه در سالهای اخیر غلبه نوعی سینمای مینیمال ژولیده بیوسواس در تولید و فیلمبرداری باعث شده آن قابهای ماندگار و زیبایی که در ادوار مختلف در آثار ماندگار سینما و تلویزیون میدیدیم، کمتر شود ولی هنوز هم میشود فیلم و سریال با قاببندی بایسته و چشمنواز تولید کرد تا حتی تماشای تصاویر مجزای سریال هم بتواند مخاطب را خرسند کند. این دقت بر دکوپاژ و برنامه ریزی برای میزانسن و حرکات دوربین و از آن طرف، طراحی هدفمند تدوین، نیاز صنعت فیلم و سریالسازی ماست. مدام میگوییم چرا مخاطبان سینما و تلویزیون کم شدهاند؟ به هر حال در دهههای گذشته مخاطب میتوانست «هزاردستان»، «ناخدا خورشید»، «سرب»، «سگکشی» و یا «مختارنامه» را ببیند که در جزئیات متنی همان قدر پیشرو بودند که در طراحی بصری ولی در سالهای اخیر گاهی حتی لوکیشنهای فیلم و سریالها نیز کپی برابر هم شده! اگر بخواهیم مخاطب را به سینما و تلویزیون برگردانیم باید به ریشههای تئاتری این مدیومها توجه بیشتری کنیم و برای جسم و روح مخاطب، ارزش قائل شویم.
درباره وجه زنانه سریال هم نه فقط در این سریال که در کارهای قبلیام مثل سریالی جنایی مثل پلیس جوان یا همان سریال او یک فرشته بود، جایگاهی خاص برای کاراکترسازی زنانه قائل بودم و بخشی عمده از بار درام را بر شخصیتهای زن قرار میدادم و در سریال رحیل نیز با تنوعی منحصربفرد از کاراکترهای زنانه روبرو هستیم که بناست هر یک به نوبه خود سرنوشت خویش را رقم بزنند بدون آن که بدانند تقدیر چه بازیها که برای آنها تدارک ندیده. خوشبختانه تیم مدیریتی سیمافیلم در دوره مهدی نقویان خیلی سعی دارد سریالها را از منظر ارتقای کیفیت تولید، مورد توجه قرار دهد. نقویان شاید به خاطر تجربیاتش در مستندسازی، فهم خوبی از مدیریت تولید دارد و همین باعث میشود وقتی درباره نقشه راه تولید با او مشورت میکنید به سمت همراهی و تعامل بروید.
استقبال از کار را چطور دیدهاید و به نظر شما تفاوت این اثر با سایر آثار تاریخی پخش شده از تلویزیون چیست؟
اقبال مخاطبان علیرغم تغییر مداوم زمان پخش سریال به دلیل برگزاری مسابقات ورزشی و…، خوب بوده و با توجه به عرضه سریال در سامانه تلوبیون برخی از مخاطبان نیز ترجیح دادهاند سریال را یکجا در تلوبیون ببینند.
«رحیل» سریالی است که سعی داشته استانداردهای مخاطب پسندی را رعایت کند و نه برایش بیلبورد بالا بردند و نه بنری برایش در سطح شهر نصب شد ولی هرازگاه میبینیم که مثلا در تاکسیهای اینترنتی یا هایپرمارکتها درباره برخی کاراکترهای سریال و عاقبتشان، بحثهایی درمیگیرد و حتی بازی برخی بازیگران جوانتر سریال که با رحیل معرفی میشوند در شبکههای اجتماعی، مورد تحلیل مخاطبان قرار گرفته است. تلویزیون رسانهای است که باید فراگیر باشد و تمام نحلهها را دربرگیرد و تمام متخصصان سریال و تولید محتوا بتوانند برای آن و با آن همکاری کنند در جهت اقبال مخاطب. در سالهای فعالیتم همواره سعی کردهام هم محصولات همکاران داخلی را بررسی کنم و هم محصولات روز خارجی را و سپس برای تولید محصولی استاندارد و بهروز برنامهریزی کنم و خوشحالم که هیچ گاه در تولید سریالهایم کمفروشی نکردهام.