خبرگزاری کار ایران

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب
کد خبر : ۱۳۶۰۶۶۰

کتاب «کهن دیار گیان/ نهاوند و گیان در دوره‌های پیش از تاریخ تا امروز» به بررسی کاوش‌های باستان‌شناسان از گیرشمن گرفته تا خاکسار در تپه گیان نهاوند پرداخته است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، کتاب «کهن دیار گیان/ نهاوند و گیان در دوره‌های پیش از تاریخ تا امروز» از جمله کتاب‌هایی است که علاوه بر موارد پژوهشی، گزارش‌هایی از کاوش‌های تپه گیان از رومن گیرشمن، جرج کننتو و هنری ویکتور وولیس و علی خاکسار و… را در دل خود جای داده. این کتاب با ترجمه میلاد سهرابی پیله رودی به کوشش مرتضی کیانی و علی اکبر کیانی گردآوری و پژوهش شده و توسط انتشارات سفیراردهال در سال۱۴۰۰ چاپ و امسال به چاپ دوم خود رسیده است. 
این کتاب با معرفی شهرستان نهاوند به لحاظ جغرافیایی، آب و هوا، آداب و رسوم و… آغاز می‌شود و با معرفی بخش گیان و کاوش‌های باستان‌شناسی در آن ادامه پیدا می‌کند. بررسی‌های تخصصی، کاوش‌های گیرشمن، یافتن لوله کشی سفالی، کاوش‌های علی خاکسار، کشف اسکلت مرد مفرغی تپۀ گیان، بررسی نمادها و باورها، پرداختن به تندیس دو الهه و نقوش روی پیکر آنان، توجه به افسانۀ گیل‌گامش، بررسی اقوام بومی، پرداختن به گورها و محتویات آن‌ها، مرد مفرغی و درنهایت نابودی تپۀ گیان از دیگر بخش‌های این کتاب ۷۰۸ صفحه‌ای هستند که با قیمت ۴۰۰ هزار تومان در بازار کتاب موجود است. 

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

دربارۀ کاوش‌های تپۀ گیان
رومن گیرشمن اوکراینی‌الاصل، ساکن شهر پاریس فرانسه، ۱۹۷۹-۱۸۹۵میلادی. و تیم باستان شناسی او، طی سال‌های۱۳۱۱ تا۱۳۴۶ خورشیدی، درکاوش‌هایی گسترده سرتاسر مناطق باستانی ایران را درنوردیدند. اگر چه تاکنون کتاب‌هایی بسیار از گیرشمن به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده، اما کتاب حاضر (کاوش‌های تپۀ گیان) نخستین بار است که به زبان فارسی چاپ و منتشر می‌شود. متن فرانسوی این کتاب که نخستین بار درسال ۱۹۳۵ توسط کتابخانۀ پل کانتر درپاریس منتشر شد، با همکاری سازمان اسناد ملی غرب کشور (همدان) از موزۀ ایران باستان اخذ و ترجمه شد. این کتاب، نگاشته‌ای تخصصی از تمام گزارش‌های گیرشمن از نخستین روز ورود تا پایان کار ومشاهدات او از تپۀ گیان و جمشیدی لرستان و بدهورای اسدآباد (همدان) است که برای باستان‌شناسان وهمۀ علاقمندان تاریخ باستانی ایران قابل درک ومفید خواهد بود. 
تپۀ گیان- بررسی‌های تخصصی
نخستین بار در سال ۱۹۲۸میلادی-۱۳۰۷ خورشیدی، تپه گیان توسط تئودور هرتسفلد کشف شد و پس از آن طبق دستور کتبی دولت وقت، بررسی‌های باستان‌شناسی بر روی تپه آغاز شد. طبق پژوهش‌های انجام گرفته توسط باستان‌شناسان خارجی درسال‌های۱۹۳۱-۱۹۳۲میلادی، پنج دورۀ تاریخی- فرهنگی در این محوطۀ باستانی شناخته شده است. دومین بار درسال ۱۳۸۶تا۱۳۹۲شمسی، توسط تیم کارشناسی مهرداد ملک زاده و درنهایت علی‌خاکسار، تپۀ گیان جهت تعیین حریم و لایه‌های باستانی_فرهنگی مورد کاوش قرار گرفت که نتیجۀ خوب و مطلوبی بدست آمد؛ یکی ازاین دست آوردها، کشف یک اسکلت به همراه اشیای مدفون کنار او بود که به تدفین شمارۀ ۱۲۳ نام‌گذاری شد. 
کاوش‌های‌گیرشمن
در سال۱۳۱۰خورشیدی، تپۀ گیان توسط رومن‌گیرشمن فرانسوی و جرج کنتنو، با پیگیری‌های هانری ورن رئیس موزۀ لوور پاریس با نامۀ رسمی از طرف دولت ایران، خاک‌برداری شد و مورد کاوش قرارگرفت. حفاری‌ها تا عمق ۵/۲۱متری یعنی ۵/۲متر پائین‌تر ازآخرین لایه‌های باستانی درعمق ۵/۱۹ متری، ادامه یافت. کاوشگران به پنج طبقۀ متمایز سکونت در دوره‌های مختلف برخورد نمودند که ظاهراً پس از فروپاشی هرتمدّن، قلعه (سکونتگاه) جدید برروی قلعۀ مخروبۀ قبلی بنا شده بود. 
انتقال آب به وسیلۀ شبکۀ آبرسانی سفالی
در قلۀ تپه، یک محوطۀ سنگ فرش شده وجود داشت که مجرای آبی درغرب آن ازجهت جنوب غربی به سمت شمال شرقی عبور می‌کرد، و باسنگ و ساروج مهار شده بود که هنوز هم رسوبات و آب گچ بسته درروی آن نمایان است (۱۳۱۵ش). دامنه‌های تپه، زیر کناره‌های این بنا قرار گرفته بود که با آب‌های زیرزمینی آسیب دیده و تخریب شده بودند، و تقریباً تا ارتفاع ۷-۶ متری افت کرده بودند. 
شگفت‌انگیز است که با وجود ارتفاع تپه، آب درحوض بالای تپه چگونه جریان داشته است! با توجه به کشف چوب‌هایی شبیه به ناودان، که از مسیر زمین‌های تپه تا کمرکوه (قلعه گبریان)، درقسمت شمال غربی سراب گیان توسط کشاورزان دیده شده است، ساکنان قدیم گیان روزگاری از رشته کوه‌های گرین، واز چشمۀ معروف کمرویس، به وسیلۀ پایه ستون‌های چوبی، از منطقه‌ای به نامِ درۀ وزوا، آب را با عبور از میان دشت به بالای تپه هدایت کرده‌اند که هنوز هم آثار آن نمایان است؛ همچنین کشف لوله‌های سفالی قدیمی (تراکوتا)، از جای جای شهر فعلی گیان و خیلی دورتر از محدودۀ تعیین عرصه و حریم تپه، شبکۀ آبرسانی منظمی را نشان می‌دهد که در شهر بزرگ و باستانی گیان جریان داشته است. 
زابلی درسالنامۀ فیروزان دربارۀ شبکۀ آبرسانی تپۀ گیان می‌گوید: درقسمت سنگچین شدۀ کمرکوه واقع درشمال سراب کیان، آثاری وجود دارد که نشان می‌دهد آب به وسیلۀ چوب‌هایی که به صورت ناودان در آمده، به بالای تپۀ گیان هدایت می‌شده است. اخیراً باستان‌شناسان درمحوطۀ فراش، در کنار رودخانۀ سیمره درغرب استان لرستان، موفق به کشف یک سیستم آبرسانی پنج هزارساله شده‌اند. این نشانگر آن است که ساکنان ایران باستان از لوله‌های تراکوتا (سفالی) برای انتقال آب آشامیدنی به خانه‌ها و برای استحمام استفاده می‌کرده‌اند که بعدها استفاده از این روش درمیان رومیان رواج یافت. 

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

نمونه‌هایی ازلوله‌های سفالی جهت انتقال آب به تپه گیان. محل نگهداری کلکسیون شخصی

کاوش‌های باستان‌شناسی، علی خاکسار وهمکاران-کشف اسکلت مرد مفرغی
در پژوهش‌های میدانی ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ش. توسط تیم باستان‌شناسی مهرداد ملکزاده و علی خاکسار، به منظورتعیین عرصه و پیشنهاد برای حریم تپۀ گیان در برابرعوامل تخریب وتهدید، تعداد۲۷گمانه در دو رینک با فاصلۀ ۱۵ متری به ابعاد یک متر دریک متر در همۀ جهات تپه ایجاد شد، و کاوش‌ها تاحد دستیابی به نتیجه علمی ادامه یافت. تصمیم گیری درمورد ایجاد گمانه برحسب برخورد با لایه‌های تاریخی- فرهنگی تا برخورد بر سطح بکر انجام گرفت. 
طبق گزارش گروه باستان شناسی، چهارگمانه درضلع جنوبی تپه (نزدیک ساختمان‌ها) تماماً درعمق‌های مختلف به لایه‌های باستانی برخورد نمودند. دوگمانه دراین بخش به علل بالا بودن سطح آب در ۵/۱متری میسر نشد. دربخش‌های شمال، شرق، و شمال‌غربی تپه، عرصۀ شناسایی شده با عرصۀ فعلی تپه یکی بود. درقسمت‌های جنوب وجنوب غرب تپه، معابرومنازل مسکونی شهروندان وتصرفات صورت گرفته، ضایعه‌ای بزرگ برتپه وارد نموده است. گمانه‌های شمارۀ ۵و۶ در ضلع غربی تپه در عمق‌های مختلف به لایه‌های باستانی برخورد نمودند، همچنین گمانه‌های شمارۀ ۷تا۱۰درقسمت غرب وشمال‌غربی تپه تماماً به خاک بکربرخورد نمودند و عرصۀ واقعی تپه دراین بخش مشخص گردید. گمانه‌های۱۱تا۱۵درشمال، شمال شرق و شرق تپه نیز به خاک بکر برخورد نمودند. 
گمانه‌های۱۶تا۲۰در رینک دوم درشمال وشرق تپه با فاصلۀ کمتر به خاک بکر برخورد نمودند اما درگمانۀ ۲۱شاخه‌ای جدا افتاده و الحاقی ازمحدودۀ اصلی تپه به لایه باستانی برخورد نمود. این قسمت همان تپۀ شمالی است که مقرحکومت یاآتشکده‌ای در آن عصربوده است. (نگاه کنید به توضیحات صفحۀ ۱۲۵و۶۹ کتاب کهن دیار گیان)، گمانۀ شمارۀ ۲۲ هم با فاصلۀ نه چندان زیاد کماکان به خاک بکر برخورد نمود. 
گمانۀ شمارۀ ۲۳، اولین گمانۀ ازرینک دوم درضلع جنوبی دریک منزل مسکونی به لایۀ باستانی برجا دراین بخش بود و یکی ازدیوارهای حیاط منزل روی بافت قدیمی تپه چیده شده است. (منزل رضا کیانی) و این نشان ازگستردگی تپۀ گیان تااین محدوده و احتمالاً فراتر ازآن دراعصارگذشته دارد. در ادامه گمانه‌های۲۴تا۲۷، جنوب وجنوب غرب، با فواصل معقول ازیکدیگردرعمق‌های مختلف به سطح بکربرخورد نمودند. 

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

اسکلت کشف شده (مرد مفرغی) از تپۀ گیان، نشان از دانش پزشکی پنج هزارساله دارد. اسکلت و اشیای کشف شده (تدفین شمارۀ ۱۲۳)؛ اتصال حلقه‌های مفرغی در استخوان‌های زائد فک و آرنج‌ها، بیانگر جنبه‌های پیشرفت دانش پزشکی در عصر مفرغ، ۲۵۰۰ تا۳۰۰۰ ق. م. در تپۀ گیان است. 

درگمانه‌زنی فصل اخیر، یک نمونۀ تدفین برجای مانده ازدورۀ مفرغ میانی (۲۵۰۰تا۳۰۰۰پیش ازمیلاد) درمحدودۀ شرقی بافاصلۀ ۱۲متری ازتپه درعمق۲متری به دست آمد که به نام قبرشمارۀ ۱۲۳تپۀ گیان نام‌گذاری شد. دراین گور۱۹قلم شیء شامل ظروف سفالی ومفرغی، خنجرمفرغی، شیء استخوانی، گوشوارۀ مفرغی، حلقۀ مفرغی متصل به آرواره (فک)، تیغۀ فلزی پارویی شکل، حلقۀ مفرغی روی استخوان آرنج‌ها کشف شد که به همراه محتویات داخل گور به موزۀ مردم شناسی شهرستان نهاوند و سپس به دلیل‌عدم موزه در شهرستان نهاوند، به موزۀ هکمتانه در شهر همدان منتقل شد. 

اهمیت کشف اسکلت۵۵۰۰ساله در گیان، که بی‌گمان نشان از انجام عمل جراحی و نصب حلقۀ مفرغی روی فک او (اتصال فک پائین به فک بالا) دارد، یکی ازمهمترین یافته‌های تاریخ بشری است که از وجود دانش پزشکی انسان گیان در بیشینۀ ۵۰۰۰ سال پیش ازامروز آگاهی می‌دهد؛ اسکلت کشف شده که به تدفین شمارۀ ۱۲۳ نام‌گذاری شده، بیانگر کشف منحصربه فرد از عصر مفرغ است؛ مردی حدوداً ۳۵تا۴۰ساله که طبق سنت دوران، اعتقاد به جهان پس از مرگ، به همراه اشیا و لوازمی دفن شده بود. 
مردمی که درفلات ایران می‌زیستند، بیش از شصت قرن پیش، اندیشه‌ها وفنونی به دست آورده بودند که موجب بقای بشر وتعالی مقام ومنزلت وی گردید. اندیشه‌های دینی و فلسفی، علم پزشکی، کشاورزی و سفال‌گری و فلزکاری، جملگی ازآن دوران نشأت گرفت، ودرسراسر جهان رواج یافت. سیریل الگود در کتاب سیر پزشکی تاریخ ایران می‌نویسد: وضع پزشکی درایران باستان خیلی پیشرفته‌تر از سایر جوامع بوده و اگر بگوئیم که ایرانیان مبانی آنرا به یونانیان آموختند، اغراق نکرده‌ایم؛ چرا که درحدود سدۀ پنجم قبل ازمیلاد، علم پزشکی در کشور یونان چنان پیشرفتی حاصل نمود که بقراط رسالۀ پزشکی مشهور خود را به رشتۀ تحریر در آورد، واین درحالی‌است که قبل ازآن به نشانه‌ای ازیک فرهنگ برجسته دریونان برخورد نمی‌کنیم. 

اشیا کشف شده، نمادها و باورها

اشیاء و لوازم مدفون درکنار هرکس، به دارا و ندار بودن، و جایگاه او در زندگی بستگی داشته است. مردم تپۀ گیان، مردگان خود را بیشتر به سمت چپ و با لباس دفن می‌کردند و تزئیناتی از قبیل جواهرات، کمربند، خنجر و ظروف سفالی کنار آن‌ها قرارمی‌دادند. درقبرهای عمق۵/۷متری، کودکان درخمره‌هایی درخشان و بزرگ، و افراد بالغ به پهلوی راست یا چپ با اشیایی (کم وبیش) درکنارشان دفن گردیده بودند، اما شیوۀ تدفین افراد خاص به حالت نشسته، و با نوارهایی فلزی دردور سر و گردن بود. 
درطبقه اول (۱۴۰۰تا۱۰۰۰ قبل از میلاد) خنجرهایی بدست آمده که به خط میخی عبارت‌های کوتاه، از جمله نام پادشاهان وقت روی آن‌هاحک شده. خنجرهایی که دسته‌شان خالی شده تا قطعاتی از استخوان یا چوب درآن قرارداده شود، و دشنه‌هایی که دستۀ آن به صورت سرانسان یا حیواناست. شمشیرهایی بلند که دسته آن به همین طرح تزئین شده، و ترکش وپیکان‌های سه تیغۀ کله قندی شکل یا به شکل برگ شمشاد. 
حلقۀ طلا، تصویر درخت مقدس و صلیب
ازدیگر اجسام کشف شده ازتپۀ گیان، انگشترطلا، حلقۀ طلا و پلاکی سنگی است که یک عروس و داماد نشسته کناریکدیگر، سنت ازدواج شرعی و قانونی میان آنان را به ما نشان می‌دهد. تصویر مردی، زانو زده در مقابل یک درخت مقدس تزیین شده با دو حیوان بالای یک طناب تابیده شده روی آن؛ حیوانی کنار دو مجسمۀ انسان، بالای سرآن‌ها یک هلال ماه، داخل اتاق، خورشید و یک صلیب و نیزروی سطح داخلی یک بنا، تصویر خورشید و شیر، و مردی که دور سرش یک حلقه گل پیچیده شده و سربازی درحال پرتاب نیزه به سمت شیر، نشان گسترش و رواج آئین میترائیسم یا مهرپرستی در گیان بوده است. 
نخستین دین ایرانیان باستان، مهرپرستی (میترائیسم) بوده که سال‌ها هنگام تسلط و حکومت رومیان درسراسر اروپا رواجداشته وپس از گرایش آن‌ها به دین مسیحیت، بسیاری ازنمادهای آن مانند صلیب ودرخت سرو یا کاج، باقی ماند. سرو درآئین زرتشت نیزارجمند است. یکی از مهم‌ترین یافته‌های تیم فرانسوی درگیان، کشف علائم اولین برپائی‌های آتش (آتشخانه) و پیکره‌های کوچک و حکاکی‌های روی سنگ واستخوان‌ها و نقاشی‌های واقع گرا (اندیشه‌های مذهبی- رئالیسم) است. 
پیکرۀ دو الهه و نقوش روی آن
یکی از آثار فاخری که توسط رومن گیرشمن در گودال B- لایۀ ۳ کشف شد، مجسمه‌ای کوچک از جنس سنگ استئاتیت، پیکر دو الهه است که دست بر گردن یکدیگر انداخته‌اند؛ سرهای آن‌ها از بین رفته اما شکل و فرم آن‌ها، به ناپیرآسو الهۀ عیلامی شباهت بسیار دارد. دو کودک با موه‌های تراشیده که دهانشان با دستمال بسته شده، در بغل آن‌ها قرار دارند (تصویر سمت راست پائین). تصویر سمت چپ، پیکره دو الهه را از پشت و کنار نشان می‌دهد که یک سمت آن نقش پادشاهی ] که یک پایش روی سینۀ اسیری که بر زمین افتاده قرار دارد و سلاحی را بلند کرده تا اسیری دیگر را وادار به زانو زدن نماید [، و طرف دیگر آن، شیری ملبس با دهانی باز مشاهده می‌شود که به شانۀ یک بزکوهی چنگ انداخته است. در مقابل این مجموعه، در قسمت پشتی این تندیس، جنگجویی دارای ریش قرار گرفته که ردایی برتن دارد و آمادۀ پرتابِ تیرِ کمان به سمت شیر است. بین او و شیر، جنگجویی کوچک قرار دارد که دور سرش دستاری پیچیده شده و با خنجری در دست، به گلوی بز ضربه زده است. 

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

 
 
تقابل شاه و شیر، نقش سرباز و اسیر و حملۀ شیر به بزکوهی در این تصویر، جملگی از نمادها و آیین‌های کهن ایران زمین هستند که سرلوحۀ پادشاهان و ملل مختلف گردیده است؛ از جمله شاهان هخامنشی که صدها سال بعد، در کتیبه‌های بیستون و تخت جمشید آن‌ها را به کار برده اند. 

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

تصویر پادشاه فاتح روی این تندیس (پیکر الهه‌ها)، پادشاه سلسلۀ سیماشکی را نشان می‌دهد که از دودمان‌های عیلام باستان بودند و در میانۀ سال‌های۲۰۳۰ تا۱۹۷۰پیش از میلاد، برکوه‌های زاگرس تا خوزستان حکمرانی کردند، محل نگهداری موزه لوور] با شناسۀ [AO16078 . تصویر شاه پیروز همچنین یادآور بَعل، خدای باستان است که یکی از نشانه‌های او، دستش به حالت ضربه زدن می‌باشد. نماد بعل بین سامی‌های شمال‌غربی، گاو نر، قوچ و ساعقه بوده و وجود مجسمۀ فوق در تپۀ گیان این موضوع را تداعی می‌کند که بسیاری از آداب و سنن دیگر ملل، الهام گرفته از تمدن‌ها و فرهنگ‌های ایران ‌است، همچنین نقش نرام سین امپراتورِ اکد، بسیار شبیه به تصویر روی شیئ کشف شده از گیان است. نرام ‌امپراتور اکد، در 2218 تا 2254 پیش از میلاد به مدت 36 سال در بین‌النهرین حکومت کرد. مورخان او را به عنوان یکی از بزرگترین امپراتورهای تاریخ توصیف کرده‌اند، اولین کسی که کلاه دو شاخ پوشید و خود را پادشاه چهار جهت ]دنیا [نامید. نرام، شاه اکد، پیروزی خود بر مردم زاگرس را به افتخار خدایان، روی سنگ آهکی صورتی رنگ، به تصویر کشیده است. 
در بسیاری از تمدن‌های باستانی، نشان بلند کردن دست و ضربه بر دشمن وجود دارد، از جمله لوحه نارمر در موزۀ مصر باستان با خط هیروگلیف که یکپارچه‌سازی مصرعلیا و سفلی را به دست نارمر پادشاه مصر بیان می‌کند. در طرف دیگرِ مجسمۀ کشف شده از تپۀ گیان، یک شیر ملبس با دهانی باز مشاهده می‌شود که به شانۀ یک بز کوهی چنگ انداخته و یادآور نماد حملۀ شیر به بزکوهی است که شاهان هخامنشی آن را در کتیبه‌های تخت جمشید به تصویر کشیده‌اند؛ همچنین کتیبۀ پیروزی داریوش بر گئوماتای مغ در بیستون نیز الهام گرفته از نشان خدایان (پادشاهان) پیش از مادها، یعنی به زانو در آوردن و زیر پا گذاشتن دشمن است. تصویر حملۀ شیر به بز کوهی، و جنگجویی که با کمان شیر را نشانه گرفته] و روبروی او جنگجویی که به حالت تهاجمی ایستاده[، در کتیبه‌های مشابه کشف شده از دیگر محوطه‌های باستانی ایران و جهان، نشان دهندۀ تاثیرگذاری تمدن‌های ایرانی بر سایر تمدن‌هاست. 

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

تصویر شمارۀ ۱- شیئی از جنس سنگ استئاتیت (محل کشف تپۀ گیان - گودال B). دیگر تصاویر نیز با اندک تغییری، همان پادشاه فاتح و پیروزی بر رقیب را نشان می‌دهند. تصویر شمارۀ ۴- شیئی سنگی با نقش پادشاه اکد (نرام سین) روی آن، محل کشف عراق (موزۀ لوور). تصویر شمارۀ ۵- روی کتیبه‌ای سنگی در سیمره، منصوب به آیدین سین شاه آکد (هزارۀ دوم ق. م. موزۀ سلیمانیه) و کتیبۀ شمارۀ ۶ در موزۀ مصر قرار دارد.

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

کتیبه‌های تخت جمشید- نگارۀ شیر و بزکوهی و پیروزی داریوش بر گئوماتای مغ

افسانۀ گیلگامش

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

خمره باستانی مصور با قدمت هفت هزارساله مربوط به محوطۀ باستانی تپۀ گیان، یکی از کشفیاتی است که تصویرگیلگامش برروی آن نقش بسته است. محل نگهداری موزۀ آبگینه. 

اقوام بومی

در واقع کشف کتیبه‌های خطی شبیه خط به سومریان که گیرشمن از آن با عنوان خط عیلامیان نخستین یاد نموده، نمی‌توان منشا اصلی مردم تمدن گیان را سومری یا عیلامی یا هیچ یک از اقوام ذکر شده در فصل پیش نامید. پاشاهان حاکم در گیان، حکومتی مستقل داشته‌اند، اما با حکومت‌های سرتاسر شمال و جنوب غربی ایران تا بین‌النهرین، پیرو عقاید و مذاهب مشترکی بوده‌اند. تصویر یکی از این شاهان (روی تکه سنگی ناقوس شکل از جنس استئاتیت کشف شده توسط رومن گیرشمن در گودال B) بسیار شبیه به بَعل خدای باستان است که نزد اقوام سامی پرستش می‌شده و اکنون یکی از اسطوره‌های عبریان است. مجسمۀ لاماسو یا گاوهای بالدار آشور در تخت جمشید نیز وجود باور و دین مشترک با آشوریان را نشان می‌دهد؛ همچنین مجسمۀ شیر بالدار و انسان بالدار و گل پنج پر نیلوفری معروف که در بیشتر آثار باستانی عراق و ایران، مصر، یمن، ترکیه و حتی یونان به طور یکسان دیده می‌شود، نشان از وجود دین و آیین‌های مشترک بین مردم دنیای باستان دارد. 
گیان و گیو
گیاندرفرهنگ‌ها و در میان اقوام کُرد به معنای روح وجان است اما در این منطقۀ لرنشین وجه تسمیۀ دیگری دارد. گیان، در گویش بومی گیو (Giyo) تلفظ می‌گردد. 
گیو یعنی محوطه، و گیان یعنی محوطه‌های اطراف شهر: در برهان قاطع ذیل کلمۀ گیا (مخفف گیو) می‌خوانیم که گیا، علف باشد و محوطۀ ده را نیز گویند. با توجه به تبدیل الف به واو، که نظیر آن بسیار است، مانند: گاو=گئو/ بیابان=بیو/ و گیا=گیو، می‌توان گفت که نام گیو (گیا=محوطه) + پسوند مکان «الف و نون» = گیان، اصطلاحی است که مردم باستان برای عرصه‌های بیرونی حصار شهر به کار برده‌اند. واژۀ کیان معرب شدۀ آن می‌باشد. 
گورها و محتویات آن‌ها 
گورهای تپۀ گیان ظاهر بسیار ساده‌ای داشتند: یک گودال بیضی شکل که در یک محوطه (خاکی) کنده شده بود و یک دایرۀ سنگی را مانند محوطۀ موجود در لرستان محدود می‌کرد. گورهای کودکان بسیار زیاد بودند و داخل آن‌ها کوزه‌هایی مشاهده شدند که محتوی آنان استخوان‌های اسکلت بود. در گورهای بزرگسالان، اجساد، تقریباً همیشه به پهلو، گاهی به راست و گاهی به چپ، قرار داده شده بودند. اجساد مانند جنین با فشار خمیده نشده بودند، بلکه در یک حالت آزاد (موقعیتی که پاها داخل شکم جمع شده بودند) و بدون فشارقرار داشت. تنها یکباردر (گور ۸۶)، جسد در حالت نشسته داخل گور قرار گرفته بود. جسد مزبور با لباس دفن شده بود و دور سراو با نوارهایی فلزیپیچیده شده بود وگردن‌بندی هم درگردن داشت. در قسمت کمر، خنجرهایی مشاهده می‌شد که فانوسقه یا غلاف آن با تکه‌های فلزی تزیین شده بود که در آن محل کشف شدند. زیورآلات شامل گوشواره، دستبند، انگشتر، و سنجاق سینه بودند. تنها تفاوت بین قبور مردان و زنان، عدم وجود سلاح (خنجر، کلاهخود، نیزه، تبر، و انواع سلاح‌های دیگر) در گورهای زنان بود. به بیان دیگر، زیورآلات برای همه یکسان بود. هیچ نشانه‌ای از آینه مشاهده نکردیم، حتی در لرستان هم دیده نشد. هیچ قطعه‌ای از زین و برگ اسب دیده نشد (به استثنای گور شماره ۳ که به طور آشکارروش تدفین لرها در تپۀ گیان بوده و مشابه دفن اجساد در لرستان انجام شده بود). در هیچ یک از گورها نشانی از سوزاندن اجساد مشاهده نکردیم. 
در کنار یکی ازاجساد، مانند دست‌هایش، ظرفی پر برای خاکسپاری و چند ظرف برنزی (به شکل استوانه با ظاهری نسبتاً فرورفته) و از جنس سرامیک در اطراف سر جسد قرار گرفته بود. دستان جسد یا حداقل یکی از دستانش برای نگهداشتن ظرفی به سمت بالای سر، تا شده بود و دهانۀ آن به سمت دهان جسد، پایین آمده بود. گاهی این ظرف‌ها کاملاً خالی (احتمالاً محتوی یک نوشیدنی) بودند، گاهی هم استخوان‌هایی کوچک یا حتی دندان (یک حیوان کوچک پیشکشی یا سر یک حیوان با یک دُم بلند: سر بُز یا گوساله) در آن قرار داشت. چنین به نظر می‌رسید که باقی ظرف‌ها بدون هدف خاصی در اطراف جسد چیده شده بودند. 
بعضی اوقات سر جسد برای حفاظت از آن در برابر فشار زمین با یک بشقاب گود بزرگ بدون لبه‌های برآمده، پوشانده شده بود. در واقع، قبر بدون اینکه چیزی روی جسد گذاشته باشند، پر شده و در اثر فشار خاک انباشته و رطوبت خاک، ظرف‌ها و بشقاب‌های برنزی، آسیب‌های زیادی دیده بودند، به استثنای زمانی که بحث بر سر ظرف‌های کوچک، و اجساد متلاشی شده بود تا حدی که حتی نمی‌توانستیم بخشی از جمجمه‌ها را تشخیص دهیم. گاهی اوقات، فقط خطوط یک اسکلت را روی خاک شناسایی می‌کردیم که به حدی از هم فرو پاشیده بود که تلاش می‌کردیم آن‌ها را جمع آوری کنیم. Pl. ۴ شامل ۴ قبر می‌شد که سالم‌تر از بقیۀ قبرها بودند. 

از پیشینه پزشکی ۵ هزارساله در گیان تا دفن کودکان در خمره‌ در یک کتاب

 گلدان- خنجر و تبر به شکل تیغه‌ای مستطیل شکل (کشف شده درعمق ۱۳ متری) / تبرهای دسته دار / دهنه و دگمه‌های تزیینی کشف شده در قبر ۳ تپۀ گیان لایۀ ۶.۱. تیغه خنجر‌ها/  مهرهای کشف شده در قبرهای ۴ و ۵ / 
مرتضی کیانی (پژوهشگر و گردآوردنده کتاب کهن دیار گیان) همچنین درخصوص وضعیت اسکلت مرد مفرغی به ایلنا گفت: اسکلت (مردمفرغی) کشف شده از تپۀ گیان، ابتدا به موزۀ مردم‌شناسی شهرستان نهاوند و سپس به موزۀ تپۀ هگمتانه منتقل گردید و اکنون در کمال ناباوری می‌بینیم مسئولین موزۀ هگمتانه اسکلت کشف شده (از تپۀ گیان) را به عنوان اثر کشف شده از تپۀ هگمتانه در معرض دید عموم گذاشته‌اند و این خود جای تامل دارد. تمامی این موضوعات و اتفاقات مشابه را می‌توان در اثر کوتاهی اداره کل میراث فرهنگی نهاوند عنوان کرد زیرا سازمان به جای قرار دادن تپۀ گیان به عنوان پایگاه باستان‌شناسی نهاوند، سال‌ها بودجه‌های میلیاردی را صرف کشفِ معبد احتمالی لائودیسه در منطقۀ دوخواهران نهاوند نموده است.

او ادامه داد: تپۀ گیان که در ردۀ اولین محوطه‌های باستانی ایران قرار دارد، با وجود پیگیری‌های مکرر و بیهودۀ اینجانب و همچنین رئیس شورای شهر گیان در میراث فرهنگی نهاوند، شب‌ها و حتی در روز روشن، زیر زانوهای جویندگان گنج و غارتگران آثار باستانی نفس‌های آخر خود را می‌زند. حتا حصار دور تپه نیمه تمام مانده و شاهد ریختن زباله توسط مردم و وجود سگ‎های ولگرد هستیم. از همه بیشتر حفاری قاچاقچیان عتیقه در این محوطۀ باستانی را شاهد هستیم که از جمله عوامل تهدید و تخریب تپۀ گیان به شمار می‌روند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز