یادداشتی از سیدمرتضی میرسراجی؛
قرآن پشت ورق پاسور!
سیدمرتضی میرسراجی (مدرس دانشگاه) در یادداشتی به موضوع اهانت به قرآن کریم پرداخته و ماجرایی تاریخی از سابقهی این دشمنی با ساحت قرآن کریم را مرور میکند.
قرآن، کاملترین کتاب آسمانی برای هدایت بشر و وسیلۀ سعادت و نیکبختی او در دنیا و آخرت است. کسانی که از روی بیمار دلی با این کتاب محشور نیستند؛ پیامهای آسمانی و متعالی آن را قاعدتاً درک نمیکنند و حتی ممکن است هر از چند گاهی، شاهد هتک حرمتها و بیاحترامیهایی آزار دهندهای از سوی آنان، به دلیلعدم درک صحیح و فهم نسبت به این کتاب ارجمند باشیم.
پاره کردن صفحات قرآن، سوزاندن آن یا نقدهای غیر علمی، سطحی و غیرمنصفانه بر این کتاب، تمسخر کردنها در گفتگوها و مصاحبه ها، سر فصلهایی از انواع بیاحترامیهایی است که از روی نادانی و عدم فهم درست برخی در خصوص آیات نجات بخش قرآن، در هر دورهای به نظر رسیده است.
تاریخنگار مطرح دورۀ قاجاریه، «عبدالحسین خان سپهر»، متوفای ۱۳۱۲ شمسی، در کتاب خویش که به وقایع و اتفاقات گوناگون ایام سلطنت «مظفرالدین شاه قاجار» (م. ۱۳۲۴ق.) پرداخته، به مسألۀ هتک حرمت قرآن کریم، در شکلی عجیب، جدید و نوظهور در آن عصر، اشاره نموده و گزارشی را در این رابطه ارائه کرده است.
«[در طهران] در سَلْخِ (آخرین روز) ماه ذی قَعدَه الحرام [سال ۱۳۲۲ قمری] (حدود ۱۲۲ سال پیش به تاریخ امروز)، شاهزاده «عینالدوله» صدر اعظم (م. ۱۳۰۶ش.)، یک ورقِ «آس» (پاسور) برای شاه (مظفرالدین شاه) آورد. پشت آن ورق را شکافتند؛ سُوَر (سورههای) قرآنی بود. شاه، بسیار مُتغیّر (خشمناک) شد. حُکم شد (دستور داد) صاحبش را پیدا کنند و سیاست (تنبیه) شود. از قرار معلوم، پیدا کردند. [او] یکی از فَرنگی مَآبهایِ زِندیقِ (بی دینِ) «طهران» است. »[۱]
بحث:
در دوران قاجار، سفر به «اروپا» و فرصت تحصیل در آنجا، باب شده بود. برخی از فرنگ رفتهها و به قول تاریخ نگار یاد شده، «فرنگی مَآبها» و در اصطلاح متجددان، پیشرفتهای علمی و فرهنگی آنجا را مشاهده کردند و به خیال سُست خود، علت عقب ماندگی ایران را آیین اسلام و دستورهای قرآن تصور و توهم کردند. این در حالی است که سبب عقب ماندگی مردم ایران، از یکسو، شاهان و حاکمانی بودند که عمر خود را صرف مسائلی غیر از پرداختن به مردم و رشد و تعالی آنان نموده بودند و کردارشان در حکومتداری، سیاست و رسیدگی به امور مردم، در بیشتر نمونه ها، موافق با احکام اسلام و قرآن نبوده است و از سوی دیگر، همان کشورهای اروپایی که الگوی فرنگی مآبها بودند؛ بیشترین خیانت را در حق ملت ایران روا داشتند و بنای چپاول و غارت و ضعف ایران را در آن ایام پیش گرفتند.
اسلام عزیز و قرآن کریم، هیچگاه با پیشرفت و رشد در همۀ زمینهها مخالف نیست بلکه اتفاقاً با عقب ماندگیها و کجفکریها در جامعه بشری و رُکود و جُمود فکری و عقلی معارض و در خصم است. به هر روی، قرار دادن آیات قرآن، پشت ورقِ پاسور، بیش از ۱۰۰ سال پیش و در زمان مظفرالدین شاه قاجار، موضوعی است که پیشینۀ اسلام ستیزی و دشمنی با قرآن و تقدسزدایی از آن را در آن روزگاران، به شکل غیرظاهری، موذیانه، نرم و مخملین، از سوی برخی متجددان و فرنگی مآبها برای ما نمایان میسازد.
پی نوشت:
[۱] مِرآت الوقایع، ج۲، ص۷۳۶.