خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از سیدمرتضی میرسراجی؛

روشنایی ناشناخته در زمان مظفرالدین شاه

روشنایی ناشناخته در زمان مظفرالدین شاه
کد خبر : ۱۳۳۴۵۲۶

سیدمرتضی میرسراجی (مدرس دانشگاه) در یادداشتی به پدیده‌ای از ظهور نوری در آسمان در دوره ی قاجار اشاره کرده و می‌نویسد: این نور چه بوده و چه منشأیی داشته است که کاتب تاریخ، از آن به «روشنایی فوق‌العادۀ عمودی» یاد کرده و آنگاه برای «ناظِر زمینی» به شکل «افقی» در آسمانِ شبِ تهران پدیدار شده است؟ و در ادامه این سوال را بدون پاسخ می‌گذارد که: آیا باید این «روشناییِ فوق العادۀ عمودی» و سپس «افقی» را که در آن شب ویژه، در حال حرکت نیز بوده، در زُمرۀ اتفاقات «پارانُرمال» و «غیر معمول» در «آسمانِ شبِ تهرانِ قدیم» طبقه‌بندی کرد؟

آسمان شبْ برای انسان، از گذشته‌های دور تاکنون، سرشار از زیبایی و شگفتی‌های گوناگون بوده و هست و در دل خود، اسرار و معماهای فراوانی دارد که بشر کنجکاو را بی‌اختیار به سوی کشف این پوشیدگی‌ها سوق می‌دهد. وقتی اسرار آسمان با گزاره‌های غبار گرفتۀ تاریخی، آمیخته می‌شود؛ حس جستجوگری و قوۀ تفحص در آدمی دو چندان می‌شود.

یکی از عجایبِ پهنۀ آسمان که در تاریخ ما به صراحت ثبت شده، این نمونۀ تعجب‌آور و رازآلود در «تهران قدیم»، در آغازین سال‌های قرن چهاردهم هجری است؛

«در شبِ سه‌شنبه، دومِ رجب المُرَجَّب [سال] ۱۳۱۷ [قمری]، یک ساعت از شب گذشته، در طرف مغربِ «طهران» (تهران) «روشناییِ فوق العادۀ عمودی»، مانندِ «تنورۀ آسیا» هویدا شد؛ قدری که بالا به طرفِ آسمان آمد؛ افقی شد. کسی جهتش (علتش) را ندانست. هرکس حرفی زد. بعضی گفتند: در آن مکان باید کوهِ آتش‌فشانی حادث (پدیدار) بِشَود (باشد)؛ بعضی گویند اثر «گوگرد» است که در آن کوه، آتش گرفته [است]. بعضی گویند: نوعی از «قوس‌قُزَح» (رنگین کمان) است. [اتفاقاً] در آن شب هم باران می‌آمد! » [۱]

روشنایی ناشناخته در زمان مظفرالدین شاه

بحث

۱. سال ۱۳۱۷ قمری، ایام سلطنت «مظفرالدین شاه قاجار» (م. ۱۳۲۴ق.) و حدوداً چهارمین سال، از سلطنت وی بوده و این اتفاق، در پایتخت او و در سمتِ غرب آن رؤیت و گزارش شده است. از تاریخ وقوع این حادثه تا به امروز، حدود ۱۲۷ سال می‌گذرد و به تاریخ میلادی، برابر با ششم نوامبر ۱۸۹۹ بوده است. ضمناً برطبق محتوای موجود، «شبِ سه شنبه» یعنی «دوشنبه شب» این اتفاق افتاده و همچنین از نظر گاهشماری، این واقعه مطابق با ۱۵ آبان، یعنی نیمۀ دومین ماهِ از فصل «پاییز» بوده که شهر تهران، مستعد بارش و از قضا، باران هم در آن شب گزارش شده است.

۲. در این متن تاریخی، «نور فوق‌العادۀ عمودی» در آسمانِ شبِ تهران در عهد مظفری، به «تنورۀ آسیا» تشبیه شده است. تنورۀ آسیا چیست؟ اول «آسیا» را تعریف کنیم. آسیا به زبان ساده، دستگاهی در قدیم بوده که الان با پیشرفت فن آوری، مُستعمل و مرسوم نیست ولی در گذشته‌ها، دانه‌ها و غلات را برای مصارفِ «آرد شدن» یا «روغن گیری» در زیر سنگِ بزرگی قرار می‌دادند و این سنگ با «آب» یا «باد» حرکت می‌کرده و در اثر آن حرکت، «آرد» و «روغن» تولید می‌شد. در تعریف «تنورۀ آسیا» نیز می‌توان گفت: «بُرجِ بلندی است که از «آهک» و «سنگ» سازند و سرش دراز باشد و مُشرف بر آب بُوَد (باشد) و در تَهِ آن مَنفذی بُوَد و آب در آن جمع شود و بر پَرّۀ آسیا می‌زند که از «چوب» می‌باشد و آسیا را به گردش درمی‌آورد. » [۲] لذا از تشبیه نورِ عجیبِ آن شب به تنورۀ آسیا، «بلندی و کشیدگی»، مدنظر نویسندۀ تاریخ بوده است؛ همچون برُجی استوانه‌ای و دراز که در قدیم و به خصوص در دوران قاجار به آن تنورۀ آسیا می‌گفتند و نویسندۀ مزبور خواسته که بدین نحو، برای مخاطب خود تصویرسازیِ ذهنی کند ولی در زمان ما چون تنورۀ آسیا، ابزاری معمول نیست و کاربردی ندارد؛ کمی القای مطلب و تشبیه با تبیین و توضیح بیشتر برای خوانندۀ امروزی نیاز می‌شود. به زبان روان‌تر و ساده‌تر، شکل آن نور را به «لولۀ دراز» یا شکل «استوانه» می‌توان تشبیه نمود؛ یعنی نور فوق‌العاده و خیره‌کننده‌ای که آن شب دیده شده، همچون لوله‌ای دراز، بلند و استوانه‌ای شکل بوده است. در شکل زیر و در شمارۀ ۱۸، تصویر تنورۀ آسیا در فضایی استوانه‌ای ترسیم و در واقع امر، تعبیه شده است که آب از بالا وارد می‌شود و به پَرّه‌های سنگ آسیا برخورد می‌کند و در نهایت آن را به گردش درمی‌آورد.

روشنایی ناشناخته در زمان مظفرالدین شاه

۳. از ظاهر متن استفاده می‌شود که «نور فوق‌العادۀ عمودیِ»، همچون بُرج یا لولۀ دراز، از بُعدِ ناظرِ زمینی در تهران، در نگاهِ نخست، ریشه در زمین داشته و سر در آسمان و این چنین از طرف غرب شهر دیده می‌شده است؛ سپس حرکت نموده و به شکل افقی در آسمان ظاهر شده و به همین خاطر بوده است که در آن ایام، برخی فرضیۀ «آتش» یا «آتش فشان» را در خصوص منبع و منشأ اصلی آن به جهت خاستگاه زمینیِ این دو پدیده لحاظ نموده بودند که ظاهراً این انگاره، خیلی هم در آن روزگار، خریداری نداشته است.

۴. به راستی این نور چه بوده و چه منشأیی داشته است که کاتب تاریخ، از آن به «روشنایی فوق‌العادۀ عمودی» یاد کرده و آنگاه برای «ناظِر زمینی» به شکل «افقی» در آسمانِ شبِ تهران پدیدار شده است؟! آیا گزارش تاریخی دیگری در همان شبِ سه شنبه یعنی دوشنبه شبِ دوم رجب سال ۱۳۱۷ قمری مطابق با ششم نوامبر ۱۸۹۹ میلادی، در دیگر شهرهای «ایران» یا «جهان» با همین کیفیت و چگونگی به ثبت رسیده است؟

۵. اینکه نویسندۀ تاریخ نوشته است که برخی نظر دادند که این اتفاق، در اصلْ «رنگین کمان» بوده و اتفاقاً آن شب هم شبی بارانی بوده است؛ نمی‌توان با قطعیت، میانِ «باران» و علت وقوع این «نور فوق العاده» با کیفیتی که در تاریخ بیان شده است ارتباط مستقیمی پیدا نمود. شاید برخی با خواندن بخش پایانی این گزارشِ تاریخی تصور کنند و چنین احتمال بدهند که این پدیده، با توجه به قیدِ شبِ بارانی، پدیدۀ «ماهْ کمان» (Moonbow) بوده است؛ زیرا پدیدۀ ماه کمانْ زمانی در آسمان شب به وقوع می‌پیوندد که نور ماه در اثر برخورد با رطوبت و باران، دچار «شکست» شده و سپس در چنین وضعیتی، حالت رنگین کمانی پیدا می‌کند.

روشنایی ناشناخته در زمان مظفرالدین شاه

لکن باید گفت که این فرض، از جهات متعددی نادرست است. یکی اینکه در متن مزبور بیان شده که این اتفاق در دوم ماه رجب بوده است. با این حساب، در دومین روز از ماه، هلال ماه بسیار نازک است و نور چندانی ندارد که در اثر آن، شکست نور با رطوبت یا باران صورت پذیرد و سپس حالت رنگین کمانی یا همان «ماه کمان» ایجاد شود. از سوی دیگر گزارشگر تأکید دارد «روشناییِ فوق العادۀ عمودی» در آن شبِ بخصوص، آشکار بوده و این سه کلمه در توصیف این اتفاق با تعریف ماه کمان در تضاد است؛ چون هنگامی که ماه کمان، بسان رنگین کمان در شب ظاهر می‌شود؛ مانندِ رنگین کمانْ حالت قوسی شکل و نیم دایره‌ای پیدا می‌کند و ظاهر آن عمودی نیست.

روشنایی ناشناخته در زمان مظفرالدین شاه

از سوی دیگر در این خبر، از ترکیب و تأکید بلیغِ «روشناییِ فوق‌العاده» استفاده شده؛ یعنی روشنایی که بسیار درخشنده و خیره‌کننده بوده است و این با تعریفِ علمی ماه کمان، مغایرت و ناسازگاری دیگری دارد؛ زیرا ماه کمانْ نور اندک و ضعیفی در خود دارد و با چشم غیر مسلح به راحتی قابل مشاهده نیست. از طرف دیگر همان نور عمودیِ گزارش شده در مدت زمانی مشخص بعد از شکل گیری به حالت افقی در آمده است که احتمالاً بعید است درخصوص ماه کمان، این تغییر و روند ظاهری در شکل و هیئت انجام پذیرد. لذا از استعمال لفظ تازیِ «قوس قُزَح» به معنای «رنگین کمان» که برخی در آن عصر بیان کرده‌اند و همچنین وجودِ شب بارانی نمی‌توان به سرعت به این نتیجه‌گیری علمی و مُتقن رسید که الزاماً این رویداد، همان پدیدۀ ماه کمان در آسمان شب بوده است؛ چون با اطلاعاتی که نویسنده در ابتدا در ویژگی و صفات این پدیده ارائه می‌دهد و از نظر گذشت؛ با صفاتِ ماه کمان، تطابق و همخوانی مستقیم ندارد.

۶. آیا باید این «روشناییِ فوق العادۀ عمودی» و سپس «افقی» را که در آن شب ویژه، در حال حرکت نیز بوده، در زُمرۀ اتفاقات «پارانُرمال» و «غیر معمول» در «آسمانِ شبِ تهرانِ قدیم» طبقه‌بندی کرد و حتی بنا بر عادت برخی فرضیه‌پردازان، احتمال پیوستگی این موضوع را با رؤیت «اشیای ناشناختۀ پرنده» در دورۀ «قاجاریه» و همچنین تحرکاتِ غیر منتظرۀ «فرا زمینیان» در نظر گرفت؛ یا خیر، صِرفاً در ردیف اتفاقات ناشناختۀ «پدیده‌های سَماوی و جَوّی» رده‌بندی می‌شود که علم ما نتوانسته به حقیقت و کشف آن نائل شود؟!

پی نوشت

[۱] مرآت الوقایع، ج۱.۴۵۶. [۲] ر. ک: دهخدا، ذیل همین مدخل.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز