نگاهی به کتاب خلبان صدیق؛
موفق در ژانر اسارت
کتاب خلبان صدیق، قطعاً یکی از چند اثر برجسته در حوزه خاطرهنگاری دوران اسارت است که زمینۀ بالایی برای خلق دیگر آثار هنری و اقتباسی را دارد و احتمالاً در صورت ترجمه به زبانهای دیگر در جذب مخاطبان خارجی هم موفق خواهد بود.
حمید قزوینی (نویسنده) در یادداشتی بر کتاب خلبان صدیق، این اثر را از آثار قابل تامل در حوزه خاطرهنگاری دوران اسارت دانسته است که زمینۀ بالایی برای خلق دیگر آثار هنری و اقتباسی دارد.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«یک سال بعد از آنکه ما را به الانبار بردند، در یک روز بارانی دیدیم درِ ماشین باز شد و چهار خانم از آن پیاده شدند؛ همه با مقنعه و چادر، آنها چهار اسیر نبودند، چهار شیر زن بودند که نگهبانهای عراقی جرئت نداشتند از دو متری آنها عبور کنند، چه برسد به اینکه بخواهند نگاه چپ به آنها بیندازند…
من یکی از کسانی بودم که حرفهای آنان را برای صلیب سرخ ترجمه میکردم. یکی از مسائلی که تمام افکار من و دوستانم را تحتالشعاع قرار میداد و باعث میشد، خیلی جاها در مقابل عراقیها کوتاه بیاییم، موقعی بود که صحبت آنها به میان میآمد.
خواهران من در آن شرایط الگوی یک زن شجاع و با صلابت، دیندار و با ایمان و نجیب و با حیا بودند و حس میهن دوستی و دلسوزیشان برای اسرای ایرانی زبان زد بود…
آنها هر زمان با اعضای صلیب سرخ دیدار میکردند، اعتراضشان را نسبت به رفتار عراقیها در قبال اسرا ابراز میکردند و انگار خودشان در آن شرایط نیستند و خانوادهای ندارند که نگرانشان باشند…»
اسارت و سپری شدن بخشی از زندگی در اردوگاههای دشمن، تجربهای است که همیشه خاطرات و اسناد و اطلاعات مرتبط با آن جذاب است. این گونۀ ادبی و پژوهشی قدمتی طولانی دارد که در ایران با وجود هزاران آزادۀ جنگ تحمیلی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شاید یکی از علل این وضعیت، گرایش ناشران و موسسات تاریخنگاری به خاطرات رزم و پیروزی در صحنه نبرد است. زیرا به رغم آنکه خاطرات اسارت بازتاب دهنده نوعی از فرهنگ مقاومت و ادامه رزم در پشت خاکریز دشمن است، اما گرفتار شدن به دست دشمن، تصویر مطلوبی از سرباز خودی ارائه نمیکند. این در حالیست که خاطرات اسارت، علاوه بر اهمیت تاریخی، از بهترین ابزارها برای ارائه تصویری جذاب از دشمن به شمار میآید، کاری که پس از جنگ جهانی دوم با خلق هزاران اثر هنری و ادبی درباره اردوگاههای تحت کنترل دولت آلمان نازی انجام شد. ضمن اینکه در اردوگاهها، مواجهۀ سربازان دوطرف، مبتنی بر قوای تسلیحاتی و برتریهای نظامی نیست و فضایی متفاوت از صحنه نبرد دارد که بعضاً مبتنی بر روابط انسانی، ورای دشمنیها و نزاعهای سیاسی دولتهاست.
کتاب «خلبان صدیق»، خاطرات خلبان آزاده، سرتیپ محمد صدیق قادری است که با مصاحبه و قلم روان محمد قبادی در ۵۴۲ صفحه و چهار فصل تنظیم و به تازگی از سوی نشر سرو وابسته به موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس منتشر شده است.
قبادی که پیش از این با انتشار کتاب «پاسیاد پسر خاک»، (زندگی و زمانه سیدعلی اکبر ابوترابی)، توانایی خود را در ژانر اسارت نشان داده بود، اینبار سراغ یکی از خلبانان نیروی هوایی ارتش رفته که زندگی او از جهات مختلف، جذاب است.
قادری از خلبانهای کارآزموده نیروی هوایی است که به علت برخی سوءتفاهمها و قضاوتهای نادرست در ماههای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سه بار از ارتش اخراج میشود. بار اول به توصیه مصطفی چمران وزیر وقت دفاع، بار دوم به توصیه ابوالحسن بنیصدر ریس جمهور وقت و بار سوم با سماجت خودش به خدمت بازمیگردد.
کتاب، فرآیند شکلگیری شخصیت قادری و ورود او به ارتش و آموزشهای خلبانی در ایران و آمریکا و وضعیت نیروی هوایی در ماههای نخست پیروزی انقلاب را به خوبی نشان میدهد.
در ادامه با شروع جنگ و حمله هوایی عراق به ایران، قادری عزم خود را جزم میکند که به رغم بیمهریهای صورت گرفته به خدمت بازگردد و برای دفاع از کشورش هیچ کوششی را فروگذار نباشد. او در روزهای اول جنگ پس از چند پرواز موفق، بر اثر اصابت گلوله به هواپیمایش در نزدیکی بغداد به اسارت نیروهای عراقی درمیآید و این آغاز ده سال اسارت او با تنی مجروح است. قادری به علت موقعیت نظامی و جراحت شدید، تا مدتها تحت بازجوییهای سنگین و طاقت فرسا قرار میگیرد و سپس اردوگاههای مختلفی را از سر میگذراند.
فشارهای جسمی و روحی از یک سو و کوشش برای فریب و جذب او از سوی دیگر، مواردی است که قادری خیلی خوب آنها را بیان کرده است. روایت او صادقانه و صمیمی است و جزئیات جالبی از زندگی اردوگاهی را به مخاطب ارائه میکند.
جای جای کتاب، روحیه سلحشوری و مبارزه جویی و مقاومت این خلبان کُرد و اهل سنندج با روایتهای جزئینگرانه و قلم روان نویسنده، به تصویر کشیده شده است، روحیهای که موجب تمجید او حتی از سوی عالیترین مقامات ارتش دشمن بعثی میشود.
کتاب خلبان صدیق، قطعاً یکی از چند اثر برجسته در حوزه خاطرهنگاری دوران اسارت است که زمینۀ بالایی برای خلق دیگر آثار هنری و اقتباسی را دارد و احتمالاً در صورت ترجمه به زبانهای دیگر در جذب مخاطبان خارجی هم موفق خواهد بود.
۶۲ ساعت مصاحبه که ۲۵ ساعت آن به مصاحبههای تکمیلی اختصاص دارد، حاکی از دقت نویسنده در خلق اثری قابل اعتناست. اثری مهم که در پژوهشهای مرتبط با زندگی اردوگاهی اسرای ایرانی دفاع مقدس مورد توجه و استناد قرار خواهد گرفت.
اگر دو نقد هم بخواهم درباره کتاب بگویم، یکی فقدان فهرست تفصیلی آن است و دیگری عدم تهیه نمایه اسامی افراد و مکانهاست که هر دو به امکان مطالعه و بهرهبرداری از کتاب آسیب میزند.