"یزله" به روایت سیروس همتی
داستانهای کوتاه سیروس همتی در مجموعه «یزله» همانند سایر کارهای داستانی وی به شدت تصویری و قابل لمس هستند و شیوه روایی حاکم بر روایت این داستانها به گونهای است که مخاطب میتواند با وضوح بالا بخشهای قابل توجهی از داستان را پیش چشمهایش مشاهده کند.
به گزارش ایلنا، «یزله» عنوان مجموعهای از ۱۱ داستان کوتاه از سیروس همتی و تقی همتی نیا است که با عناوین آقای هاله، الله توپوننن پول توهسون، دده، رمان، مکان، آخرین وداع، یزله، فرمول آبی، خججه سلطان، ننه سلطان و بازارچه مکاره گردآوری و توسط انتشارات کتاب نیستان به بازار نشر عرضه شده است.
سیروس همتی (بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر) که در سالهای اخیر بیش از هر چیز او را در صحنه تئاتر و تلویزیون و با نقشهایی طنزآمیز و گاه جدی دیده ایم. بازیگری که همواره احساسات مخاطبانش را با حرکاتی ظریف در مرز میان شوخی و جدی تحت تاثیر قرار داده است و آنها را به داستان و شیوه روایت خود وابسته کرده است.
کتاب یزله نیز بیش از هر چیز وامدار همین شیوه روایت است. زبان و موقعیتهایی طنزآمیز که در پس خود بسیار تلخ و عبرت آموز و محل تامل جدی است. طنز در روایت داستانی همتی موضوعی نه جاری در کلمات و ساختار روایت که جاری در موقعیتی است که داستان در آن رخ میدهد. همتی تلخیها و سیاهیهای پیرامونش را با لبخندی البته تلخ بازگو میکند و همین مساله مخاطب را هم از منظر شیرینی روایت و هم از منظر مواجهه با پارهای از واقعیتهای پیرامونش به سوی خود میخواند.
همتی در داستان کوتاه پایبند به نگارش به همراه جملههایی بسیار کوتاه است. گویی سریع و قاطع و تاثیرگذار با کلماتش مخاطبش را نیش میزند و او را افسون شده با خود همراه میکند.
نوع بهره مندی او از عبارات و جملات، یادآور تجربههایش در ساخت موقعیت و دیالوگ در نمایشنامه است. به همین دلیل است که او در این داستاننویسی نیز بدون حاشیهسازی و بدون ورود به فضاسازیهای رایج زبانی در داستان کوتاه، مستقیم و از دل ما وقع به روایت میپردازد و مخاطبش را همچون نمایشنامههایش به کشف رمز در میان کلمات کوتاه و رازآلود و البته طنزآلود خود میخواند.
داستانهای کوتاه همتی در مجموعه «یزله» همانند سایر کارهای داستانی وی به شدت تصویری و قابل لمس هستند و شیوه روایی حاکم بر روایت این داستانها به گونهای است که مخاطب میتواند با وضوح بالا بخشهای قابل توجهی از داستان را پیش چشمهایش مشاهده و خود را به عنوان یکی از عناصر صحنه آن رویداد در معرض قضاوت درباره آنها قرار دهد و با آن همذات پنداری کند.
موقعیتهای داستانی هم به طور عمده از سوی همتی بسیار ساده و در عین حال هوشمندانه انتخاب شده است و البته همین بهانههای ساده، همواره با یک نتیجه عجیب، مخاطبش را به سمت کشف یک آن و لحظه خاص در خود و روابط و رفتارهای خود دعوت میکند.