پاسخ به برخی ابهامات پرترهی گمشدهی قاجاری و احتمال سرقت برخی اشیای دیگر؛
بررسی تغییراتِ لیستِ امیناموالها با دفترِ مادر/ مکاتبه با اینترپل و مراجع حقوقی بینالمللی در دست انجام است/ آغاز تحقیقات برای احتمال سرقتِ اشیای دیگر از کاخ گلستان
رئیس اداره اموال فرهنگی و تاریخی علاوه بر توضیح درخصوص نحوه انتخاب امنای اموال و طرز شرایط و انتخاب و حدود وظایف امنای اموال و مبادی ورود اشیاء به موزهها، به برخی نقاط مبهم موجود در ماجرای گم شدن تابلوی قاجاری کاخ گلستان پاسخ داد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، خبر گم شدن یا بهتر است بگوییم ناپدید شدن پرترهی مظفرالدین شاه از کاخ گلستان و صحبتهای ضد و نقیضی که در این خصوص مطرح شده؛ از انکار اولیه وجود چنین تابلویی در لیست امین اموالهای کاخ گرفته تا سر درآوردن این اثر در میان لیستهای اموال سالهای ۱۳۱۲ و ۱۳۱۷ و در نهایت تایید خروج این اثر ایران و فروش آن در حراج کریستیز؛ سبب بوجود آمدن سوالان مختلفی در اذهان عمومی شده است.
نقاط مبهم این پرونده به اندازهای زیاد است که این نگرانی را ایجاد میکند که شاید اتفاقاتی از این دست در سایر موزهها و کاخها و مجموعههایی که اشیاء تاریخی و فرهنگی را نگهداری میکنند، به وفور رخ داده باشد اما از آنجا که پژوهشی در این خصوص صورت نمیگیرد، عموما از خبری شدن اطلاعات این اتفاقات جلوگیری میشود یا با بیاهمیت جلوه داده چنین خبرهایی، این دست اخبار در کوتاهمدت به فراموشی سپرده میشوند. برای برطرف شدن برخی از ابهامات موجود در این پرونده، با رئیس اداره اموال فرهنگی و تاریخی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به گفتگو نشستیم تا بخشی از سوالات مطرح شده را از او به عنوان مقام رسمی سازمان میراث فرهنگی جویا شویم.
در ادامه گفتگوی محمدرضا زاهدی (رئیس اداره اموال منقول فرهنگی تاریخی اداره کل موزهها) را با ایلنا میخوانید:
در شروع شما چه تعریفی از امین اموال ارائه میدهید؟ امین اموالها چه کسانی هستند و چگونه انتخاب میشوند؟
امنای اموال فرهنگی و تاریخی؛ افرادی هستند که از بین نیروهای استخدامی و رسمی وزارتخانه میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی انتخاب میشوند. این افراد باید در رشتههای مرتبط با میراث فرهنگی تحصیل کرده باشند. البته حدود ۲۰ سال پیش و حتا در ابتدای دهه ۶۰ شمسی و زمان شکلگیری سازمان میراث فرهنگی شرایط به گونهای بود که برای انتخاب افرادی که به عنوان امین اموال انتخاب میشدند، دقت و وسواسی که طی سالهای اخیر شاهد هستیم، به خرج داده نمیشد. اما اکنون سالهاست که امین اموالها بر اساس یک فرآیند تعریف شده انتخاب و معرفی میشوند. عموما امین اموالهای فرهنگی و تاریخی باید دارای مدرک فوقدیپلم به بالا باشند و در رشتههای مرتبط با میراث فرهنگی از موزهداری، باستان شناسی گرفته تا مرمت آثار تاریخی و فرهنگی تحصیل کرده باشند. این افراد معمولا توسط روسای ادارات کل در استانها و روسای موزهها و کاخ موزهها وموزههای ستادی به بخش امور اداری معرفی میشوند. با توجه به اینکه شغل امین اموالی از جمله مشاغل حساس محسوب میشود این بخش موظف است اطلاعات این افراد را در اختیار حراست مجموعه میراث قرار دهد تا بررسیهای لازم را بر اساس استعلامات و گذشته فرد مورد نظر برای امین اموالی را بررسی و اعلام کنند. درعین حال بخش امور مالی و ذیحسابی در وزارت میراث فرهنگی و نمایندگان ذیحساب در استانها نیز نظر خود را درباره تایید فرد امین اموال اعلام میکنند. اداره کل امور موزهها نیز بعد از تایید حراست و ذیحسابی با فراخواندن فرد مورد نظر به بررسی سوابق کاری و شغلی او میپردازد و مصاحبههای لازم را انجام میدهد تا مطمئن شود که امین اموال به کار خود علاقهمند باشد. چراکه معتقد هستیم نباید اجباری برای اعطای پست امین اموالی وجود داشته باشد. بعد از طی این مراحل، آموزشهای مرتبط به امین اموال داده میشود تا در جریان فرآید تحویل اشیاء قرار گیرند و از چگونگی دریافت مجوزات و نحوه نگهداری اشیاء در مخازن و موزهها و ... مطلع گردد. در نهایت نیز آیین نامهها و دستورالعملهای لازم در اختیار امین اموالها قرار میگیرد.
آیین نامه شرایط و طرز انتخاب و حدود وظایف و مسئولیتهای امین اموال در سال ۱۳۷۶ مورد تصویب هیات وزیران قرار گرفته. بر اساس این آیین نامه شرح وظایف کامل امنای تاریخی و فرهنگی در ۲۳ بند عنوان شده. و کلیه امنای اموال موظف هستند زیر نظر ذیحسابی نسبت به انجام وظایف قانونی خود اقدام نمایند.
عموما اموالی که در اختیار امین اموالها گذاشته میشود از چه راههایی به حوزه میراثفرهنگی راه پیدا میکند؟ آیا طی سالهای گذشته تنها به داشتن اموالی که از گذشته در موزهها باقی مانده اکتفا شده یا راههای دیگری برای اضافه شدن اموال و اشیاءتاریخی به مجموعه میراث فرهنگی وجود دارد و تعریف شده؟
اموال تاریخی و فرهنگی که در موزهها وجود دارد از مبادی مختلفی وارد حوزه میراث فرهنگی میشود. از مهمترین مبادی ورودی این آثار میتوان به اشیاء حاصل از فعالیتهای باستانشناسی، اشیاء توقیفی و کشف شده توسط مراجع انتظامی و قضایی، اشیاء اهدایی و خرید اشیاء تاریخی و فرهنگی اشاره کرد.
طی سالهای اخیر شاهد اهدای اشیاء توسط افراد و خانوادهها هستیم. البته در بخش خرید اشیاء تاریخی و فرهنگی مجاز این سالها با کاهش مراجعه کننده روبه رو شدهایم. لازم به ذکر است که برای انجام کلیه این امور فرایندهای قانونی و دستورالعملهایی مصوب وجود دارد که بر اساس آن این فعالیت ها انجام می گیرد.
در طول سال بخش عمده اشیائی که وارد حوزه میراث فرهنگی میشود بیشتر از کدامیک از راههایی که به آن اشاره داشتید صورت میگیرد؟ آیا بخش توقیف و ضبط اشیاء فعالتر از بخش کاوش باستانشناسی عمل میکند؟
عمده اشیاء از طریق کاوشهای باستانشناسی و اشیای توقیفی وارد حوزه میراثفرهنگی میشوند. البته با توجه به کاهش تعداد کاوشهای باستانشناسی که به دلیل شرایط و وضعیت موجود و کمبود بودجه و اعتبارات رخ داده و بیشتر کاوشهای انجام گرفته مربوط به کاوشهای نجات بخشی است. اشیای حاصل از این کاوشها به موزهها ارسال میشود. میتوان گفت به نوعی بخش توقیف و ضبط اشیاء توسط مراجع انتظامی و قضایی از بخش باستانشناسی پیشی گرفته است. و امروزه درصد بالایی از آثار وارده به وزارت خانه میراث از طریق کشفیات دستگاههای کاشف است.
چرا طی سالهای اخیر با کاهش مراجعهکننده در بخش خرید اشیاء تاریخی و فرهنگی مجاز توسط وزارتخانه میراث و گردشگری روبه رو شدهایم؟
شاید یکی از دلایل امر آن است که هنوز مردم اطلاع دقیق و کاملی از این مهم ندارند که وزارت میراث فرهنگی؛ آثار تاریخی و فرهنگی مجاز را خریداری میکند. مشکل دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که هنوز بسیاری از افراد تفاوتهای قانونی در خصوص تعاریف اشیای مجاز و غیر مجاز را ندانسته و با این فهم که میراث فرهنگی کلیه آثار تاریخی و فرهنگی را توقیف مینماید، به این وزارتخانه اعتماد نکرده و به ما مراجعه نمیکنند.
بر اساس قوانین به اشیاء و آثاری که حاصل کاوش و کندو کاو از زمین باشند، اشیای غیر مجاز گفته میشود که در اصطلاح عمومی به آن آثار زیرخاکی میگویند. البته ممکن است برخی از افراد نیز به صورت اتفاقی و نه نیت به دستآوری آثار تاریخی در حین عملیات عمرانی یا کشاورزی به آثاری برخورد نمایند که متاسفانه به دلیل یا ترس از میراث فرهنگی یا ناآشنا بودن با قوانین مرتبط با این موضوع به میراث مراجعه نمیکنند. لذا طبق قوانین، کلیه آثار زیر خاکی و عناصر وابسته به تزیینات معماری مانند قطعات کاشیکاری و تزیینات معماری و... که با تخریب بنا از آن جدا میشوند، و آن دسته اشیایی که از موزهها و مخازن به سرقت میروند، در زمره آثار غیرمجاز قلمداد میشوند.
عموما بر اساس قانون، امکان خرید اشیاء تاریخی و فرهنگی غیر مجاز را نداریم اما میتوانیم اموالی که به صورت موروثی و مجاز به فردی رسیده باشد و میراث فرهنگی نیز برای پر کردن خلاءهایی که در موزههای خود برای وجود آن شیء دارد، آنها را خریداری کند. این اشیاء پس از ارائه به اداره کل موزهها در شورای خرید ارایه میشود تا کارشناسی و قیمتگذاری شوند.
بخش دیگری از دلایل عدم مراجعه مردم به میراث فرهنگی برای فروش آثار مجاز نیز آن است که هنوز اعتمادشان نسبت به مجموعه میراث فرهنگی جلب نشده است. آنها احساس میکنند هر شیء تاریخی و فرهنگی که داشته باشند به محض آنکه به میراث تحویل دهند، میراث این آثار را توقیف میکند. درحالی که چنین چیزی نیست. میراثفرهنگی با اموال مردم که به صورت مجاز احصاء شده باشد، کاری ندارد و فقط با اشیاء زیرخاکی که غیر مجاز باشد، کار دارد. چراکه قانون صراحتا عنوان کرده است نگهداری، خرید و فروش و حمل و نقل اشیاء تاریخی غیر مجاز و خروج آنها از کشور، جرم است. البته فعال شدن حراجهایی که طی سالهای اخیر در حوزه آثار تاریخی، فرهنگی و هنری شکل گرفتهاند باعث شده شاهد کاهش رغبت مردم برای ارائه آثارشان به میراثفرهنگی باشیم.
بر اساس تعریف شما کدام اشیاء زیرخاکی و غیر مجاز و کدام اشیاء مجاز شناخته میشوند؟
تابلوهای نقاشی، مینیاتور، نسخ خطی، منسوجات مانند پارچه و فرش و ... که حاصل کاوش و حفاری نیستند به عنوان اموال فرهنگی و تاریخی مجاز شناخته میشوند. نسخه خطی هیچگاه زیر خاک نبوده که بر اثر حفاری بدست آید بلکه در بیشتر مواقع دست به دست در خانوادهها به صورت موروثی منتقل شده و به عصر حاضر رسیده. اما اشیاء باستانی که متعلق به دورههای کهن باشد از دورههای پیش از تاریخ تا تاریخی نظیر دوره هخامنشی و ساسانی و اشکانی و نیز دوران اسلامی به عنوان اشیای زیرخاکی و غیر مجاز شناخته میشوند.
در سالهای اخیر در ایران و دنیا شاهد برگزاری انواع حراجها در قالبهای مختلف هستیم. در این میان شاید بتوان از ساتبیز و کریستیز به عنوان معروفترین این حراجیهای در خارج از کشور یاد کنیم. فروش اشیای فرهنگی و تاریخی در این حراجیها چگونه است؟ آیا هر کسی میتواند اثری را برای فروش به این حراجیها معرفی کند؟ آیا آثار ارائه شده باید شناسنامه یا ویژگی خاصی داشته باشند یا هر کس هر نوع شی چه دزدی شده یا حتا تقلبی را میتواند برای فروش بگذارد یا اصالت سنجی درخصوص آثار انجام میشود؟
یکی از فاکتورهای مهم در ارائه آثار برای این حراجیها ارائه اسناد و مدارکی دال بر اصالت اثر است. اینکه شیء سرقتی نباشد و اینکه از کشور مبدا به صورت قانونی خارج شده باشد، اهمیت دارد. البته گاهی اوقات حراجیهای خارجی نیز مانند حراجیهای داخلی کشور به دنبال سود و منفعت خود هستند و برخی موارد را نادیده میگیرند و یا حتا ممکن است سندهای جعلی درست کنند و با استفاده از آن اسناد جعلی اثر را به فروش می رسانند. اما هر کشوری متوجه شود که یکی از آثارش بدون مجوز در یک حراجی خارجی به فروش رفته و آن اثر غیر قانونی یا به صورت سرقتی خارج شده، میتواند با ارائه اسناد و مدارک درصدد استرداد اثر برآید. البته قوانین و کنوانسونهای بینالمللی نیز در این زمینه میتوانند کشورهای مورد نظر را یاری دهند.
چندی است صحبتها بر سر فروش پرتره مظفرالدین شاه که گفته میشود از جمله آثار کاخ گلستان بوده و به و البته هنوز نمیدانیم این اثر چگونه از کاخ خارج و در حراجی کریستیز به فروش رسیده است. اکنون چگونگی وضعیت این اثر و چگونگی بازگرداندن این تابلو به کشور تبدیل به دغدغه عمومی شده. در این خصوص توضیح دهید.
ما موضوع تابلوی پرترهی مظفرالدین شاه را از دو منظر مورد بررسی و اقدام قرار دادهایم: نخست آنکه این اثر در چه زمانی سرقت و از کشور خارج شده و دوم آنکه اقدامات لازم برای بازگرداندن این اثر را انجام دهیم که درحال حاضر کلیه مکاتبات مربوطه با پلیس اینترپل و مراجع حقوقی و بینالمللی انجام و در حال پیگیری است. از آنجا که رد این تابلو هماکنون در اختیار میباشد امکان استرداد آن وجود دارد. لذا اولویت نخست ما ابتدا استرداد اثر به داخل کشور و دوم بررسی زمان مفقود شدن اثر و خروج آن از کشور است.
آیا میدانیم که این اثر توسط چه کسی در کریستیز ارائه و به فروش گذاشته شده؟
اولین اطلاعات منشر شده در این خصوص مربوط به اخباری است که توسط آقای کسروی و خانم بایرامزاده اعلام شده است. اما بر اساس بررسی اسناد و دفاتر کاخ گلستان و همانطور که مدیرکل موزههای کشور مطرح کردند، متوجه شدیم که نام تابلو و مشخصات دقیق آن از جمله ابعاد (همراه با قاب) در دفتر سال ۱۳۱۲ ثبت شده است و به عنوان اموال بنای موسوم به خوابگاه (اندرونی ناصرالدین شاه) ثبت شده است و نه کاخ اصلی و تالار برلیان. در دفتر سال ۱۳۱۷ مجدداً این تابلو جزو اموال انتقالی از خوابگاه به کاخ گلستان ثبت شده است. اما در دفاتر سال ۱۳۶۱ که مربوط به وزارت فرهنگ و هنر وقت است و آثار و اشیای کاخ به امنای اموال کاخ تحویل شدهاند هیچ نشانی از نام تابلو مذکور نیست. و به نظر میرسد امنای اموال در سال ۶۱ صرفا هر آنچه که در کاخ بوده را تحویل گرفته و در دفاتر ثبت کردهاند. لذا بعد از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۶۱ فعلا اسناد و مدارکی در این خصوص در اختیار نداریم. البته مکاتباتی با وزارت اقتصاد و دارایی و سازمان اسناد ملی که ممکن است اسناد و مدارکی از اموال کاخ گلستان در این مقطع زمانی دراختیار داشته باشند، انجام داده و درصدد جمع آوری این اطلاعات هستیم. که پس از جمع بندی این اطلاعات قطعا به نتایجی در این خصوص خواهیم رسید.
بنابراین آنچه تاکنون برایمان مشخص است این نکته است که در اوایل دهه ۶۰ شمسی این اموال به سازمان میراث فرهنگی وقت منتقل میشود و در سال ۱۳۶۱ امنای اموال در آن تاریخ درصدد لیست بندی و تحویل اموالی بر میآیند که در کاخ گلستان موجود بوده. اموالی که به آنها تحویل داده شده عینا در دفاتر سال ۱۳۶۱ ثبت شده است و تاکنون نیز که در سال ۱۴۰۱ هستیم نه کسری در این خصوص شاهد بودیم نه سرقتی اتفاق افتاده و نه گزارشی طرح شده است.
با توجه به تغییراتی که در اوایل انقلاب شاهد بودیم، حتا در زمانهای بعد از آن آیا امکان دست بردن در لیستها و دفاتر امین اموالها و جابهجایی، کم یا زیاد کردن یا حذف نام شیء یا اشیاء وجود داشته یا دارد؟
خیر، عملا طبق دستور وزارت امور اقتصاد دارایی هیچ امین اموالی حق دخل و تصرف در دفاتر امین اموال را ندارد. این دفاتر توسط ذیحسابی و وزارت امور اقتصاد و دارایی تهیه و در اختیار موزهها و کاخ موزهها قرار داده میشود و کلیه اطلاعات اموال در دو نسخه از این دفاتر پلمب شده تحت عنوان فرمهای فرستاده و رسیده ثبت و یک نسخه از آن در اختیار موزه و نسخه دیگر آن به وزارت دارایی ارسال میگردد. تمام دفاتر برگ شمار و پلمپ شده هستند. تعداد صفحات مشخص است. کسی نمیتواند برگی از این دفاتر کم یا زیاد کند. هیچ امین اموالی حق ندارد خط خوردگی، قلم خردگی در دفاتر ایجاد کند یا اطلاعات و نوشتهها را پاک نماید. این تخلف است. فقط بخشی به نام توضیحات داریم که اگر توضیحی لازم باشد امین اموال میتواند با مداد در آن بخش بنویسد. و نکته دیگر اینکه نسخه دیگری از این اطلاعات در وزارت دارایی موجود است که امکان تخلف و دخل و تصرف را غیر ممکن میسازد. بنابراین برای همین منظور درخواست اطلاعات موجود از اموال کاخ گلستان را از وزارت دارایی خواستهایم.
مدتی است که در مجموعه میراثفرهنگی نرمافزار «جام» نیز راهاندازی شده و علاوه بر بخشهای وزارتخانه میراثفرهنگی در اختیار سایر نهادها و ارگانها و حتا بخش خصوصی گذاشته شده تا اشیای خود را در آن ثبت و ضبط کنند. چنانچه این مهم به انجام برسد امکان هر گونه سوءاستفادهای را به صفر خواهد رساند.
با وجود آنکه بیش از دو دهه از راهاندازی سامانه «جام» میگذرد اما هنوز به نتیجه دلخواه نرسیده است. نه تنها دستگاههای مختلف از ثبت آثارشان در این سامانه امتناع میکنند بلکه زیر مجموعههای وزارت میراث نیز در این خصوص کمکاری میکنند. دلیل امر چیست؟
امتناع کردن یک مسئله مهم است که باید مورد بررسی قرار گیرد. با وجود آنکه با وزارت اقتصاد و دارایی جلساتی داشتیم و طی آن نرم افزار «جام» مورد تایید ضمنی آنها قرار گرفته است اما هنوز متاسفانه آنرا ابلاغ نکردهاند که امیدواریم این مهم هرچه زودتر عملی گردد.
آیا این مهم که ارگانها و دستگاههای مختلف دوست ندارند کسی از وجود اشیایی که در اختیار دارند، مطلع شود میتواند یکی از دلایل امتناع از ثبت این اشیاء در سامانه «جام» باشد؟
درون هر مجموعهای ممکن است افراد ذینفعی باشند که نخواهند این اتفاق بیافتد اما وزارت اقتصاد و دارایی باید به عنوان یک حوزه نظارتی پیشتاز و پیشقدم در این مورد باشد.
درخصوص زیر مجموعههای میراث فرهنگی هم میتوان بخشی از این امتناع را به تنبلی برخی از امنای اموال و عدم وجود زیرساختهای لازم دانست. این نرم افزار تحت وب است و زمانی که سرعت اینترنت یا دسترسیها و پهنای باند با مشکل روبه رو باشد، امکان آپلود کردن تصاویر و اطلاعات وجود ندارد. و حتی بسیاری از امنای اموال از داشتن امکانات سخت افزاری و نرم افزاری محروم هستند.
آیا آنچه اکنون قرار است در سامانه «جام» ثبت شود بر اساس اشیائی است که درحال حاضر در مجموعهها وجود دارد یا آنکه مطالعات تطبیقی نیز با لیستها و دفاتر سالهای گذشته انجام میشود؟
بله در انجام پروژههای ساماندهی در موزهها و مخازن کشور یکی از بندهای اصلی قرارداد ساماندهی مطابقت آثار موجود با اطلاعات مندرج در دفاتر میباشد. یکی از کارهایی که کاخ موزهها درصدد انجام آن هستیم آن است که دفاتر قدیمی را با دفاتر جدید مطابقت دهیم. البته این موضوع و انطباق دفاتر در مجموعههایی که تاکنون در آنها پروژه ساماندهی انجام گرفته، انجام شده است.
شاید موضوع گم شدن تابلوی قاجاری کاخ گلستان تلنگری بود که به این سوال فکر کنیم که آیا با توجه به صحبتهای شما و خلائی که در بازه زمانیهای خاصی در بین لیست اشیاء موزهای شاهد هستیم این امکان وجود دارد که اشیاء دیگری هم در طول آن سالها ناپدید شده باشند و ما هنوز از آن بیاطلاع باشیم. آیا هر شخصی میتوانست به این اشیاء دسترسی داشته و آنها را جابجا کرده باشد؟
این موضوع نه در همه موزهها بلکه در مجموعههایی که دارای آثار فراوان و متنوع و نیز دفاتر متفاوت هستند و مربوط به سالهای خیلی قبل و یا پیش از تشکیل سازمان میراث فرهنگی میباشند ممکن است رخ داده باشد لیکن این موضوع نمیتواند در سالهای اخیر رخ داده باشد. از سویی دیگر هر فرد امین اموالی پس از پایان طول خدمت خود میبایست عینا همه آثاری را که از امین اموال پیشین تحویل گرفته و در دفاتر ثبت شده است را به امین اموال جدید تحویل نماید.
اما در مورد پرتره مظفرالدین شاه نمیدانیم که تابلوی مذکور در چه دههای از کشور خارج شده. در دهه ۲۰ یا ۳۰ و در اغتشاشاتی که در این سالها با آن روبه رو بودهایم. حتا همانطور که میدانیم در اوایل انقلاب سال ۵۷ نیز با این شرایط روبه رو بودهایم. لذا باید بررسی شود که این تابلو در چه سالی از کاخ و نهایتا از کشور خارج شده است.
شاید بد نباشد در اینجا به صحبتهای احمد دزوارهای (رییس مجموعه کاخ گلستان در سالهای اوایل انقلاب تا ۱۳۸۶) اشاره داشته باشیم. به گفته او، بر اساس دفتر ۱۳۱۷ مکاتباتی با کریستیز داشتیم و آثاری که در این اسناد ثبت شده بود را برگرداندیم و نامههای آن هم موجود است. درواقع اگر اثری وجود داشت که در اسناد ۱۳۱۷ ثبت شده بود و در اوایل انقلاب از کشور خارج شده بود، با نامه نگاریهای انجام شده، آنها را بازگرداندیم و چنین تابلویی از پرترهی مظفرالدین شاه که گفته میشود در کاخ گلستان وجود داشت، در این استعلامات وجود نداشت. تمام پروندههای تابلوهای بازگردانده شده از جمله مرقع دورهی صفوی در اسناد کاخ گلستان موجود است. حال اگر چنین اثری وجود داشته و نامی از آن در اسناد آورده نشده باشد، بحث جداگانهایست. از سال ۱۳۵۰ که در کاخ گلستان بودم چنین تابلویی درعمارت برلیان نبوده.
این درحالی است که بر اساس گفته مرتضی ادیب زاده (مدیرکل فعلی اداره کل امور موزهها) نام این اثر در لیستهای سالهای ۱۳۱۷ قرار داشته. این تناقضات جامعه را به فکر فرو میبرد. اگر نام این اثر در لیست ۱۳۱۷ قرار داشته پس چرا برای بازگرداندن آن اقدامی صورت نگرفته و هنگام نامه نگاری با کیرستیز به آن اشاره نشده. آیا ممکن است در سالهایی بعد از درخواستهای صورت گرفته از کریستیز این اثر ناپدید شده باشد؟
من این صحبتها را تازه از زبان شما میشنوم و باید مورد بررسی قرار گیرد. البته اگر اینگونه هم باشد پس چرا نام این اثر در دفاتر سال ۱۳۶۱ قرار ندارد. معتقد هستیم که امکان دستکاری دفاتر آن سالها وجود ندارد. حتا نمیتوان به تغییر یا نگارش جدید آن فکر کرد.آنچه که مشخص است این است که در فاصله سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۶۱ اطلاعی از این تابلو وجود ندارد و هانگونه که اظهار نمودم در حال بررسی همه اسناد بویژه اسناد وزارت دارایی و یا هیات هفت نفره در هنگام ثبت و ضبط اموال پس از انقلاب هستیم. البته این موضوع نقاط مبهم زیادی دارد که باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. تمام این امور نیازمند کار پژوهشی است.
ماجرای گم شدن پرتره مظفرالدین شاه در کاخ گلستان و در نهایت فروش آن در حراج کریستیز تنها ماجرای مبهم کاخ گلستان نیست بلکه اگر نگاهی کوتاه تنها به همان عکسی که تابلوی مظفرالدین شاه را نشان میداد، بیاندازیم اشیای دیگری در عکس مشاهده میکنیم که نمیدانیم بر سر آنها چه آمده است. ازجمله فرشی بزرگ با زمینهی روشن که در عکس به وضوح دیده میشود و تابلوی دیگری که هنوز نمیدانیم متعلق به چه شخصیتیست اما یکی از تابلوهای سهگانهی موجود در تالار برلیان بوده است. برای این موارد چه توضیحی دارید؟ آیا تاکنون کار پژوهشی روی عکسهایی که از دوره قاجار به جای مانده صورت گرفته تا بدانیم جای چه اشیائی درحال حاضر در کاخ گلستان و سایر کاخ موزهها و مجموعهها خالی است؟
این نکته را میبایست در نظر داشت که اموال و آثار مجموعههای موجود در کاخ گلستان بارها و در طی سالیان متمادی و از دوره قاجار تا دوره معاصر دچار تغییر و تحول شده و با توجه به تغییر محتوای برخی از فضاهای موجود در کاخ برخی از آثار به بخشهای دیگر منتقل شدهاند و به نظر بنده این دسته از آثار میبایست در فضاهای دیگری از کاخ جانمایی و یا نگهداری شده باشند. برای مثال تابلوی احمدشاه موجود در تصویر مذکور از تالار برلیان که هماکنون در مخزن تابلوهای نقاشی نگهداری میشود. شایان ذکر است با همکاری امنای اموال و کارشناسان و مدیریت کاخ گلستان این کار تطبیقی را تازه شروع کردهایم و در حال انجام آن هستیم. حدود دو هفته است که این موضوع مطرح شده و تحقیقات در حال انجام است. این نکته را نیز میتوان در نظر داشت که معمولا در موزهها چنین اتفاقاتی نمیافتد چراکه مبادی ورودی اشیاء مشخص است و خروجی آنها نیز در حد نقل و انتقال بین موزهایست که بر اساس فرایندهای قانونی و با کسب مجوزهای قانونی انجام میشود. و خوشبختانه طی این نقل و انتقالها نیز تاکنون شیء گم نشده است.
مهمترین موضوع مرتبط با امین اموالهای فرهنگی و تاریخی، اشیاء تاریخی و فرهنگی است که به امانت به آنها سپرده میشود. این اموال تاریخی و فرهنگی بر اساس لیستی به امین اموال تحویل داده میشوند که این لیست به لیست امین اموال شناخته میشود. از چگونگی تهیه و انتقال این لیست برایمان بگویید. آیا موزهها و کاخ موزهها یک لیست اموال دارند یا کپیها و تعداد زیادی از این لیست وجود دارد؟
کلیه اموال در اختیار امنای اموال در دو نسخه ثبت و یکی از آنها در وزارت میراث فرهنگی و دیگری به وزارت دارایی ارسال و در آنجا نگهداری میشود. این لیستها پلمپ شده هستند و امکان دخل و تصرف در آنها وجود ندارد. ممکن است در برخی از مجموعهها مانند کاخ گلستان که قدیمیتر هستند، دفاتری وجود داشته باشد که به دفاتر مادر شناخته میشوند. این دفاتر نیز پلمپ شده هستند. تمام اموال در این دفاتر ثبت و ضبط شده. بعد از انقلاب به دلیل زیاد بودن تعداد اشیاء ممکن است در موزهها و مراکزاستانی چند امین اموال داشته باشیم که دفاتر خود را دارند اما این نکته نیز وجود دارد که اطلاعات دفتر هر امین اموال میبایست با لیست مادر یکسان و منطبق باشد. حتا تغییر امنای اموال و انجام امور تحویل و تحول اموال بر اساس موجودی و مطابقت با دفتر مادر اولیه انجام میشود که اطلاعات باید یکسان باشد. این دفاتر در مخزن نگهداری میشوند.
گفتگو: معصومه دیودار