در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
تخریب ۷۰ درصد محوطه ساسانی- اسلامی توسط کشاورزان/ تسطیح محوطه، آثار را از بین برده است
سرپرست کاوش نجات بخشی حوضه سد چمشیر گچساران با اشاره به وضعیت این محوطه گفت: حدود ۷۰ درصد محوطه توسط کشاورزان شخم زده و تسطیح شده است و میتوان گفت بسیاری از آثار این محوطه از بین رفته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها کاوش نجات بخشی در محوطه ۱۰۶ حوضه سد چمشیر گچساران به پایان رسیده و با وجود بدست آمدن سه دوره معماری و قطعاتی از جمله سفال، شیشه، مهرههای سنگی، هاون سنگی و صدف تراشخورده اما به دلیل تخریب زیاد منطقه که توسط کشاورزان صورت گرفته، نتایج درخوری از این فصل کاوش بدست نیامد. با این وجود با توجه به احتمال مغروق شدن محوطه پس از آبگیری سد، مستندنگاری دقیقی از یافتههای کاوش انجام گرفت.
سعید امیرحاجلو (سرپرست کاوش نجات بخشی حوضه سد چمشیر گچساران) با اشاره به آنکه تاکنون ۱۰۶ محوطه در پشت سد چم شیر شناسایی و کدگذاری شده است، گفت: محوطه ۱۰۶ میتوان گفت نسبتا مهم و وسیع است اما به دلیل فعالیتهای کشاورزی بخشهایی از این محوطه تخریب شده است. روی دو پشته از این محوطه که بلندترین و بزرگترین بودند، ۵ ترانشه ایجاد کردیم که در جریان کاوشی که حدود ۳۳ روز طول کشید، سه دوره معماری از ساسانی گرفته تا صدر اسلام و دوره میانه اسلام بدست آمد. البته با توجه به آنکه حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد ترانشه با شخم زدن کشاورزان نابود شده است چیز خاصی در این بخشها بدست نیاوردیم.
او ادامه داد: معماری دوره ساسانی، با کیفیت است و توانستیم مصالحی همچون قلوه سنگ در کنار ملات گچ در این بخش از معماری بدست آوریم. روی این دیوارها با اندود گچ پوشیده شده. درواقع میتوان گفت دو طرف دیوار قلوه سنگ بکار رفته و در وسط آن از سنگهای ریزتر استفاده شده تا فضای بین دیوار را پر کنند. معماری صدر اسلام نیز در این محوطه بدست آمد که شامل مصالحی همچون قلوه سنگ و گچ است اما کیفیت معماری دوره ساسانی را ندارد. معماری دوره سوم نیز بسیار بیکیفیت است و احتمالا مربوط به اقوام کوچ رو است که در سدههای میانی اسلامی در این محوطه اسکان داشتند. معماری این دوره هیچ نظمی ندارد و کیفیت هم ندارد. با توجه به همپوشانی معماریهای دورههای مختلف میتوان گفت، در دوره صدر اسلام روی دیوارهای دوره ساسانی، دیوارهای جدید را ایجاد کردهاند اما پلان باقی مانده و دخل و تصرفی در آن نداشتند.
به گفته امیرحاجلو، با توجه به کشف تو رفتگی در بخشی از این بنا که به سمت قبله است، شاید بتواند گفت که محراب است اما برای بیان این تئوری نیازمند بررسیهای بیشتر هستیم. باتوجه به آنکه هنوز اطلاعی درخصوص کاربری این معماری که بدست آمده نداریم، نمیتوانیم به طور قطع درخصوص آن صحبت کنیم. از تزیینات معماری چیزی بدست نیامده است اما اشیای تاریخی از جمله سفال دوره ساسانی و سفال صدر اسلام از نوع لعاب گلی و البته تعداد زیادی از سفال منقوش بودن لعاب بدست آمده که مربوط به سدههای میانی اسلامی است. هاون، سنگ آسیاب در تعداد زیاد بدست آمد که نشان از شیوه معیشت دارد. اشیاء شیشهای با رنگهای مختلف، مهرههای سنگی و زینتی و البته صدف تراشخورده شناسایی شد که شاید برای نگهداری مواد آرایشی مورد استفاده قرار میگرفت. اما این اشیاء اطلاعی درخصوص کاربری بنا به ما نمیدهد.
او ادامه داد: این بنا نمیتواند آتشکده باشد چراکه پلان مستعطیل شکل دارد و بیان اینکه مسجد هم بوده دشوار است چراکه محور آن باید در راستای شمال غربی و جنوب شرقی باشد که اینگونه نیست. از این رو در این خصوص تردید داریم. البته قطر دیوارها و ملاتی که در آن استفاده شده نشان از اهمیت این بنا دارد. اما درصد زیادی از محوطه تخریب شده و شش تا هفت پشته بیشتر باقی نماینده و حدود ۷۰ درصد آن شخم خورده است. حتا در سایر پشتههایی که در این منطقه قرار دارد شاهد شخم خوردن خود پشته هستیم و کشاورزان فقط به شخم زدن اطراف آن اکتفا نکردهاند.
این باستانشناس با اشاره به آنکه در چنین شرایطی میتوان گفت، محوطه دیگر ظرفیت گسترش کاوش را ندارد به اهمیت چشمانداز این منطقه اشاره کرد و گفت: چشمانداز و توانمندیهای طبیعی منطقه و نزدیکی به رودخانه زهره سبب شده استقرار و سکونت در این محوطه در یک بازه زمانی تقریباً هزارساله، تا سدههای میانی اسلامی تداوم یابد. این چشمانداز به صورت سطحی در یک دره عبور کرده اما محوطه ۱۰۶ به یکباره به دشت میرسد و چشمانداز خوبی برای شکل گیری استقرار دارد. ضمن آنکه دو استودان در کوههای مشرف به این دشت بدست آمده که نشان از توجه ساسانیان به این منطقه دارد.