یادداشتی از حمید قزوینی؛
روایت شاعر مسیحی درباره شیفتگی به امام علی(ع)
در روزگاری که جامعه بشری گرفتار شدیدترین فجایع و بیرحمیهاست و ارزشها فرو میریزد، زمانی که کینه و نفرت و دعوا و گفتگو به زبان آهن و آتش و بیعدالتی، خشونت، ظلم، فساد، کفر، تعصب و فتنه «شدیدتر از قتل» همه جا را فرا گرفته است. در این زمان، بشریت رنجدیده بیش از همه به الهام صالحان و مصلحین از اهل فکر، و روشناندیشان از مذاهب و ادیان آسمانی نیازمند است.
نگاه و نحوه مواجهۀ پیروان ادیان و مذاهب غیر مسلمان، با حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) و دیگر امامان و شخصیتهای برجسته تاریخ اسلام، همیشه قابل تأمل است. اینکه آنها از چه منظری به این شخصیتها مینگرند و کدام وجه از زندگی آنان برایشان جذاب است.
ژوزف الهاشم (سیاستمدار، روزنامهنگار و شاعر سرشناس مسیحی لبنانی) از این چهرههاست که در ارادت به امام علی(ع) شهرت فراوانی دارد و مجموعه اشعار خود درباره ایشان را در کتابی با نام «علویات، قصائد من وحی الإمام علی» منتشر کرده است.
او اخیراً در یادداشتی با عنوان «الإمام علیّ والمسیحیّون» که در روزنامه الجمهوریه لبنان منتشر شده، به این پرسش پاسخ داده است که چرا تا این اندازه شیفته امام علی (ع) است.
او در این یادداشت مینویسد: «تعجب میکنم از سؤالات پیش پا افتادهای که در مورد علت استناد و استدلال من به امام علیبن ابیطالب(ع) پرسیده میشود. حتی برخی از آنها مرا به «حماقت» یا مبالغه در گرایشات مذهبی متهم میکنند.
خطاب به عقلای منصف این جمع میگویم: اگر اهل فهم درست سیره امام و راهی که او رفته و سلوک او و ویژگیهای ایشان در حکومت و حکمت و عدالت و گذشت و اخلاق و زهد و بردباری و مهربانی و علم و تقوا و اصلاحات سیاسی و اجتماعیاش بودند، مانند من «احمق» میشدند. همانند ستارگان درخشان مسیحی در عرصه قلم: جبران خلیل جبران، میخائیل نعمه، امین الریحانی، جرجی زیدان، امین نخله، بولس سلامه، سعید عقل، فؤاد افرام البستانی، ادمون رزق، و پیشگامان شعر و ادب حماسی، سلیمان کتانی، نصری سلهب، جرج جرداق، جرج شکور، میشل کعدی، جرج زکی الحاج و سلسله بلندی از آنها!
من در یکی از سخنرانیهایم، درباره امام علی، برخی سخنان برجسته او و اشعاری در ستایش ایشان را که از غرایز زمینی تا اوج آسمانها بالا میرود، جمع آوری و ارائه کردم که دیدم این همه، با سخنان و موعظههای مسیح نزدیک است.
به درستی از پیامبر(ص) هم روایت شده است که به حضرت علی(ع) فرمود: «إنَّ فیکَ مثلاً من عیسی، أحبَّهُ قومٌ حتی هلکوا فی حبِّهِ وأبغضَهُ قومٌ حتی هلکوا فی بغضهِ»، (تو از یک جهت شبیه عیسی هستی، جماعتی چنان در دوستی او پیش رفتند که از شدت دوستی کشته شدند و جماعتی چنان از او متنفر بودند که از کینه او هلاک شدند.»
مشکل جاهلان و فرقهگراها و عامل حماقت روشنفکران و بیشتر سیاستمداران ما این است که تاریخ را رها میکنند و تاریخ هم آنها را از تمدن خارج میکند و در حقیقت بین آنها و فرهنگ و دانش و کتاب بیگانگی و دشمنی است. زیرا آنها اهل مطالعه نیستند و اگر مطالعه هم بکنند باز هم حقیقت را نمیفهمند. ابن سینا میگوید: چهل بار کتاب «ما بعد الطبیعة» ارسطو را خواند؛ اما چیزی از آن نفهمید و پس از خواندن تفسیر فارابی درباره آن به معنای آن پی برد، پس با خوشحالی به خیابان رفت و به مردم صدقه داد.
در روزگاری که جامعه بشری گرفتار شدیدترین فجایع و بیرحمیهاست و ارزشها فرو میریزد، زمانی که کینه و نفرت و دعوا و گفتگو به زبان آهن و آتش و بیعدالتی، خشونت، ظلم، فساد، کفر، تعصب و فتنه «شدیدتر از قتل» همه جا را فرا گرفته است. در این زمان، بشریت رنجدیده بیش از همه به الهام صالحان و مصلحین از اهل فکر، و روشناندیشان از مذاهب و ادیان آسمانی نیازمند است.
کسانی که شگفتی ما در برابر امام علی(ع) را نمیپسندند، چرا درباره او مطالعه نمیکنند؟ چرا حاکمان، مسئولان و سیاستمداران نامه امام به مالک اشتر، حاکم مصر را نمیخوانند که شگفتانگیزترین برنامه حکومتی و وزارتی است؟
چرا قضات، نامه او به قاضیاش شریح بن الحارث را نمیخوانند؟
آیا فرماندهان نظامی، نامه او به فرماندهان نیروهای نظامی خود در رعایت حقوق انسان هنگام استفاده از شمشیر را میخوانند؟
آیا پدران و مادران و فرزندان و مربیان، وصیت نامه امام به حسن و حسین(ع) را میخوانند؟
آیا ثروتمندان و مرفهان ندای او را برای کمک به طبقه فرودست و فقیران و محرومان و نیازمندان میخوانند؟
آیا روحانیون، این سفیران خدا بر روی زمین، آن را میخوانند تا به دام کینه و تعصب نیفتند؟
بخوانید! … شاید شما هم مانند ما دچار «حماقت» شوید؛ زیرا جهل و پرهیز از عقلانیت، عامل ابتلای انسانها و فروپاشی کشورهاست.»