نگاهی به مجموعه داستان «کوچ اصوات»؛
برای مخاطب خاص
مصطفی رضایی در یادداشتی برای مجموعه داستان «کوچ اصوات» نوشت: میتوان مخاطبین این مجموعه را کسانی در نظر گرفت که از داستانهای رازآلود و معماگونه استقبال میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «کوچ اصوات» مجموعه داستانی نوشته محمدحسن جمشیدی است که از سوی انتشارات سوره مهر چاپ شده؛ «مصطفی رضایی» در یادداشتی با عنوان «برای مخاطب خاص» نگاهی به این کتاب داشته است که مشروح آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
مجموعه کوچ اصوات شامل ۱۶ داستان کوتاه است. فضا در اغلب داستانها به فضای داستانهای سورئال نزدیک است اما روایت خطی و سرراست است. در این مجموعه هر داستان به موضوعی اجتماعی میپردازد. موضوعاتی همچون مرگ، فقر، خانواده، دفاع مقدس و...
نویسنده در نثر و زبان توجه بسیار داشته و از این رو زبان داستان زبان قوی و گیرایی است. بازی با کلمات، استفاده از صنایع ادبی بهجا و آهنگین بودن برخی از عبارات در متن، همه ما را با داستانهایی با نثر قوی مواجه میکند. به طور کلی زبان همه داستانها زبان قوی است.
روایت اما روایت دشواری است. مخاطب باید با دقت و تمرکز بالا روایت را دنبال کند تا قصه کار دستش بیاید. پنج داستان اول درمورد مرگ است. میتوان عنصر اصلی در این پنج داستان را زاویه دید بیان کرد. برای مخاطب سوال است که شخصیت از چه زاویهای داستان را روایت میکند و این تعلیق ایجاد میکند. شاید پاسخ به این سوال برایش یک شگفتی و وجد ایجاد کند که داستان به دنبال آن است. سردرگمی شخصیتها میان خاطرات، اصوات و صحنههای پیش روی مخاطب روایت و زاویه دید را به چالش میکشد.
از این جهت میتوان بیان کرد که نویسنده در تمام داستانهایش به دنبال بازیهای ساختاری و فرمی و زبانی است. در همه داستانهای مجموعه کوچ اصوات چنین عناصری دیده میشود. توصیفهای زیبا و موجز، تشبیه و استعاره. بازی با کلمات و زبان. استفاده از قدرت بازیهای زبانی در شخصیتپردازی و...
اما سوال اصلی اینجاست که آیا داستانها برای مخاطب جذاب است؟ به نظر میرسد داستان با هر روش و گونهای که روایت میشود باید برای مخاطب ملموس و قابل درک باشد و همذاتپنداری مخاطب را تحریک کند. من به عنوان یک مخاطب توانستم وارد دنیای بعضی از داستانها بشوم. البته بعضی از داستانها هم نه!
البته در یک مجموعه طبیعی است که مخاطب با توجه به احساسات و نیازهای ذهنی خویش با بعضی از داستانها بیشتر ارتباط بگیرد تا داستانهای دیگر. میتوان مخاطبین این مجموعه را کسانی در نظر گرفت که از داستانهای رازآلود و معماگونه استقبال میکنند.
اگر بخواهیم مجموعه را از نظر موضوعی دستهبندی کنیم هر موضوع اصلی در این کتاب شامل چند داستان میشود و اینگونه نیست که هر داستان به موضوع و سوژه خاص خود بپردازد. به عنوان مثال سه داستان «ال دادا» و «نظامآباد» و «هفت پشت تنهایی» در مورد یک نفتفروش است. یا دو داستان «دستخط» و «تاریکخانه» در مورد دفاع مقدس است. و همانطور که گفته شد، پنج داستان اول در خصوص مرگ است.
مخاطب هر چه جلو میرود و داستانها را میخواند، احساس میکند داستانها با هم وجوه مشترکی دارد. حضور شخصیتهای یک داستان، بهصورت کمرنگ در حاشیه داستانی دیگر مشاهده میشود. حتی تاثیر شخصیتهای یک داستان بر شخصیتهای داستان دیگر. از این جهت میتوان گفت بین داستانها ارتباطی وجود دارد. کشف این ارتباط خود کنجکاوی مخاطب را تحریک میکند و تعلیقساز است. حتی میتوان قصهها را اینطور تشبیه کرد که تکههای مختلفی از اتفاقات هستند که در یک دنیا رخ میدهد و به هم مربوطاند اما داستانهای کوچ اصوات، مجموعه داستانهای به هم پیوسته یا اپیزودیک محسوب نمیشود.
در آخر باید گفت کتاب مجموعه داستان کوچ اصوات برای مخاطب خاص نوشته شده. هرچند که از لحاظ محتوایی خیلی حرفهای جدیدی ندارد اما از لحاظ تکنیکی یک چالش است؛ هرچند نوآوری خاصی در بازیهای فرمی و ساختاری دیده نمیشود. اما پرداخت و قدرت زبان در نمایشی و تصویری شدن برخی صحنهها جذاب و مطالعه آن لذتبخش است.
در کل کوچ اصوات، داستان کوچ انسانهاست. کوچ انسانها از دنیا. و انسانها همچون صداهایی که در فضای بیکران میآیند و میروند در حال زندگی و گذرند. همانقدر سبک و همانقدر ساده مانند اصوات. البته هر کس به نوعی. یکی شهید میشود و دیگری در دام خشم و طمع خود میسوزد. کسی در فرار از خود و دیگری هراسان به دنبال خویش. داستان کوچ اصوات قصه زندگی آدمهاست. هر کدام با دغدغههایشان از هر جای این شهر. داستانی که مخاطب باید قدم به قدم با کلمهها پیش رود و راز موجود پشت هر واژه را کشف کند. مخاطبی که برای داستانهایی رازآلود و معماگونه لذت میبرند و این کتاب برای آنها کار جذابی خواهد بود.
این نکته را هم باید بیان کرد که انتشارات سوره مهر در این گونه از ادبیات و فضاهای اینچنینی کتابهای کمتری را مورد انتشار قرار میدهد و این از معدود آن کتابهاست.