از تلفیق حسها در تدوین به روح فیلم میرسیم/ دشواری تدوین در سینمای مستند
حمید نجفیراد در کارگاه انتقال تجربه خود در پانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» از دشواریهای تدوین در سینمای مستند صحبت کرد.
به گزارش ایلنا، کارگاه «تدوین در سینمای مستند» حمید نجفیراد کارگردان و تدوینگر ساعت ۱۷ تا ۱۹ سهشنبه ۲۳ آذرماه برگزار شد.
نجفیراد در ابتدای این کارگاه گفت: تدوین فیلم مستند سختتر از سینمای داستانی است، در تدوین مستند، کارگردانی مجددی انجام میشود که به نسبت سینمای داستانی قصهای در آن وجود ندارد.
او افزود: همیشه سعی میکنم برای تدوین فیلم مستند در اولین مرحله، راشها را مطالعه کنم. راش دیدن با راش مطالعه کردن متفاوت است. راشهای مستند مثل گوهر و الماسهایی پنهان هستند. ما به عنوان تدوینگر باید در کنار کارگردان، آنها را پیدا و تبدیل به فیلم مستند کنیم.
این تدوینگر در ادامه بیان کرد: تجربه شخصی من به این صورت بوده که روی راشها زمان زیادی گذاشتم و به نوعی آنها را مطالعه، ساعتها به آنها فکر کردم و راشهایی را انتخاب و کنار گذاشتم، در نهایت به این نتیجه رسیدم که کدام یک از آنها به درد ما میخورد. وقتی راشها پالایش و کم شد و به ریشه اصلی آن رسیدیم، اتفاقات روالتر رو به جلو میرود.
نجفیراد با بیان اینکه تجربه مطالعه ۷۰۰ یا ۸۰۰ ساعت راش در پروژههایی را داشته است، خاطرنشان کرد: اگر راشها ۱۰ یا ۱۵ ساعت باشند، در سه، چهار مرحله میتوان به ۳ یا ۴ ساعت راش رسید. خیلی اوقات مستندها در لحظه اتفاق میافتند و راشهایی وجود دارند که باید برای آنها تصمیمگیری شود. در اینگونه مواقع است که بین کارگردان و تدوینگر چالش رخ میدهد.
او با تاکید بر اینکه که ریاضت تدوینگر مستند از این مرحله آغاز میشود که درام و داستان ماجرا چیست و چگونه باید شکل گیرد، گفت: مساله قصه در تدوین سینمای مستند موضوعی است که در سالهای قبل کمتر به آن توجه شده است. تدوین سینمای مستند به آن شکلی که در سینمای داستانی است، وجود ندارد، مستند میتواند اطلاعات محور و بدون داستان باشد اما ما به عنوان تدوینگر میتوانیم برای دراماتیزه کردن کار نیمچه داستانی برای آن قائل شویم.
این تدوینگر در ادامه عنوان کرد: اصولا فیلم مستند معطوف به آدمهای خاص میشود. مستند با نگاه فرهنگی که در آن وجود دارد، میتواند تاثیر اجتماعی روی افراد بگذارد. ما میتوانیم کاری کنیم که مستند همهگیرتر و توسط آدمهای عادی نیز دیده شود، در واقع با انجام ظرافتهایی در تدوین میتوان آن را همهگیر کرد.
نجفیراد در ادامه بیان کرد: این سوال که من اینجا چه کاری میتوانم کنم که قصه در مستند جریان پیدا کند، پرسشی است که در میز تدوین با آن مواجه هستیم؛ فرض کنید میخواهید دوست خود را به جایی ببرید که نمیداند کجاست و شما میخواهید جاهای مختلف آنجا را به او نشان دهید، همیشه این وضعیت را در ذهن خود تصور میکنم که چگونه باید دوستم را همراهی کنم و اطلاعات به او بدهم.
او ادامه داد: تصور کنید که ما کار خود را شروع کردیم، اگر دوست من چند قدم عقب افتد گم میشود اما اگر کنار من باشد یا نهایت یک قدم عقبتر یا جلوتر باشد، میتوانیم بایکدیگر حرف بزنیم و جاهای مختلف را بینیم. وقتی بینندهای مانند دوست ما ناآگاه به فیلم مستند است باید به صورتی به او اطلاعات دهیم که همراه ما یا یک قدم عقبتر باشد. عملیاتی که میتوانیم در تدوین انجام دهیم، ریتمسازی و مدل مونتاژی متفاوت است که این کار را در فیلمهای زیادی انجام دادهام.
این تدوینگر تصریح کرد: کنجکاوی و تعلیق در داستان فیلم است که میتواند مخاطب را با فیلم همراه کند. مثلا در فیلم «ترانه» که درباره آسایشگاه اعصاب و روان است، ابتدا نمیدانیم که فیلم کجاست، ما به شناخت آدمها و جغرافیا نیاز داریم تا به فیلم وارد شویم. اتفاقی که در آن فیلم رخ میدهد کنار گذاشتن دیالوگ آدمها کنار هم است که در ۲، سه دقیقه اتفاق افتاده است و بعد جغرافیا را مییابیم و وارد فیلم میشویم؛ این جا به روایت قصه میپردازیم. درام و داستان در سینمای مستند به این صورت اتفاق میافتد، طبیعتا مخاطب هم آن را دنبال میکند.
نجفیراد در ادامه گفت: بعضی از فیلمها وجود دارند که درجه قصهگوییشان خیلی بالاتر است، در این فیلمها که میزان اطلاعات آنها خیلی بالاتر است، میتوانیم مدلی مونتاژ کنیم که بینند با درام مواجه شود و آن را دنبال کند. فیلم «چنارستان» ساخته هادی آفریده را مثال میزنم که درباره خیابان ولیعصر است. این فیلم بسیار اطلاعاتمحور است ولی ما به همراه کارگردان تلاش کردیم که فرم قصهگویی را برای آن انتخاب کنیم بدین صورت که راوی به فیلم اضافه شد و به صورتی جلو رفت که مخاطب حس میکرد سوار تاکسی شده است تا با داستانی در خیابان ولیعصر آشنا شود و جلو رود.
او تاکید کرد: در تدوین فیلم مستند قرار است خلق کنید و این کار تنها کات زدن نیست، برای من همه جذابیت تدوین در سینمای مستند، همین خلق کردن بوده است. اگر راشها از من نخواهند که به فیلم مستند تبدیلشان کنم و پروسه خلق کردن را رقم نزنم، نمیتوانم این کار را انجام دهم.
تدوینگر «بدرود بغداد» در پایان درباره رابطه موسیقی و تدوین عنوان کرد: من در موسیقی به تدوین رسیدهام؛ می توان از نگاه و مطالعه موسیقی به فیلم مستند و تدوین آن رسید. اگر دقت کرده باشید موسیقی در بخشهایی شما را غمگین، در بخشهایی خوشحال و در بخشهایی هیجانزده میکند. موسیقی یک ریتم است، ما از تلفیق حسها در تدوین به روح فیلم میرسیم که برای این کار حتما باید موسیقی را مطالعه کرد.
پانزدهمین جشنواره بین المللی «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم از ۱۸ آذرماه شروع شده و تا ۲۵ آذرماه ادامه دارد.