خبرگزاری کار ایران

حسین صفرزاده در گفت‌وگو با ایلنا:

رعایت نکردن حق کپی رایت به دلیل کمبود بودجه بود/ «مرگ ماسایوشی» را بی‌طرفانه ساختم/ در جنگ روایت‌ها می‌شود تاریخ را وارونه کرد

رعایت نکردن حق کپی رایت به دلیل کمبود بودجه بود/ «مرگ ماسایوشی» را بی‌طرفانه ساختم/ در جنگ روایت‌ها می‌شود تاریخ را وارونه کرد
کد خبر : ۱۱۶۹۹۲۷

کارگردان مستند «مرگ ماسایوشی» که به تازگی در جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت اکران شده است، گفت: ژاپن و مشکلاتی که این کشور از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون داشته، ذهن من را به خود درگیر کرد و پس از ساخت آن سازمان هنری و رسانه‌ای اوج کار را پسندید و خریداری کرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «مرگ ماسایوشی» عنوان مستندی تاریخی-سیاسی است که حسین صفرزاده آن را کارگردانی و محمدجواد رئیسی تهیه آن را به عهده دارد. این مستند درباره کشور ژاپن با لقب امپراطوری خورشید است که در جنگ جهانی دوم و ورود نیروهای امریکایی دچار مشکلاتی می‌شود. این مستند، در بخش مستندهای نیمه بلند ملی در پانزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت به دبیری محمد حمیدی مقدم حضور داشت و واکنش‌های متفاوتی هم از مخاطبان دریافت کرد. در همین راستا، گفتگویی با سازنده آن درباره نحوه ساخت و برنامه‌های اکران این مستند زدیم که در ادامه می‌خوانید: 

رعایت نکردن حق کپی رایت به دلیل کمبود بودجه بود/ «مرگ ماسایوشی» را بی‌طرفانه ساختم/ در جنگ روایت‌ها می‌شود تاریخ را وارونه کرد

 چرا کشور ژاپن و بحران‌هایی که این کشور در قرن بیستم با آن دست و پنجه نرم می‌کرد را برای ساخت مستند انتخاب کردید؟ 

یک سال قبل از ساخت مستند «مرگ ماسایوشی»، درگیر ساخت مستندی درباره تاریخ سیاسی اروپا پس از جنگ جهانی دوم بودم و تحقیقاتی را انجام می‌دادم. علی‌اکبر مجیدی‌فر، یکی از دوستان، طرحی را به من نشان داد که سرنوشت ژاپن شبیه اوضاع اروپا پس از جنگ جهانی دوم بوده است. این روایت، ذهن مرا درگیر کرد و بلافاصله به سراغ پژوهش درباره کشور ژاپن رفتم. دلیل دوم این بود که من علاقه بسیاری به اسطوره‌ها دارم و کشور ژاپن هم پر از اسطور و قصه‌های مرتبط با آن‌هاست. 

سازمان اوج، حامی مستند «مرگ ماسایوشی» است. از همان ابتدا با طرح موافقت کردند؟ 

در دفتر موسسه گنجینه راه انقلاب یا «گرا فیلم» با محمدجواد رئیسی (تهیه‌کننده مستند) همکاری می‌کنم و طرح ابتدایی را در ذهن پرورش دادم و پیگیری کردم. پس از مراحل تولید و نهایی کار را به سازمان هنری رسانه‌ای اوج تحویل دادیم و مورد پسند آن‌ها واقع شد. 

 مستند با هزینه کامل اوج ساخته شد؟ 

خیر، تمام هزینه‌های مستند با تهیه‌کننده بود؛ اما درنهایت کار به سازمان هنری و رسانه‌ای اوج فروخته شد. 

 «مرگ ماسایوشی» جزو آن دسته از مستندهایی است که در آن آرشیو و تصویریابی نقش پررنگی دارند. در مستند شما هم سرتاسر از تصویر و فیلم‌های آرشیوی استفاده شده. این موضوع تولید را سخت‌تر نکرد؟ 

تهیه آرشیو در هر مستند بستگی به موضوع دارد. یکی از چالش‌هایی که این مستند برای من داشت این بود که کشور ژاپن پس از شکست از امریکا برای اینکه بر علیه‌شان مدرکی استفاده نشود، بسیاری از فیلم‌های جنگ جهانی را حذف کرده بودند و مستندی که درباره ژاپن و چالش‌های آن پس از جنگ جهانی دوم باشد در ایران وجود ندارد. البته نسخه‌های خارجی ساخته شده کشور امریکا وجود دارد اما احساس کردم جهت‌گیری در آن‌ها وجود دارد. من به دنبال بازگو کردن حقیقت بودم و برای اینکه بتوانم هر آنچه که حق است را بگویم، به ناچار از برخی تصاویر و فیلم‌هایی با کیفیت پایین استفاده کردم. 

پیدا کردن این آرشیوها برای مستندساز یکی از مهم‌ترین مراحل است. این کار چه مدت زمانی به طول انجامید؟ 

همزمان که تحقیقات کار را شروع کردم، فیلمنامه را هم می‌نوشتم و حدود ۹ ماه این روند ادامه داشت. ساخت مستند و تمام مراحل یک سال زمان برد. در تابستان ۱۳۹۹ آغاز کردیم و در تابستان ۱۴۰۰ نیز به پایان رسید. 

«مرگ ماسایوشی» روایی‌محور است و روای نقش مهمی در کار دارد. از نظر شما این نوع روایت به پیشبرد هر چه بهتر مستند کمک کرد؟ 

از همان ابتدا که علی‌اکبر مجیدی‌فر طرح را توضیح می‌داد، در ذهن نوع روایت مستند را متصور شدم و اوج تاثیرگذاری بر مخاطب را در روایت اول شخص دیدم. اضافه شدن کاراکتر ماسایوشی هم در زمان نوشتن فیلمنامه بود. در واقع این طور بگویم که از همان زمانی که تحقیق را شروع کردم می‌دانستم که مستند باید با روایت اول شخص پیش رود. 

تصمیمی برای اکران «مرگ ماسایوشی» و شرکت در جشنواره‌های بین‌المللی نگرفته‌اید؟ 

برخی موانعی برای اکران بین‌الملل وجود دارد مانند اینکه موسیقی‌های مستند ما جواز یا به اصطلاح حق کپی رایت ندارد و تنها می‌توانیم در یوتیوب و برخی کشورها که به مسئله جواز موسیقی‌ها اهمیت نمی‌دهند، اکران کنیم. نداشتن جواز موسیقی‌ها و حق کپی رایت تقصیر مستندساز نیست به دلیل کمبود بودجه است که ما روزانه و در طول ساخت با آن مواجه هستیم. 

جز بحث اکران در کشورهای خارجی، فکری برای اکران در سینما و یا پلتفرم‌ها نکرده‌اید؟ 

مالکیت مستند اکنون با سازمان هنری و رسانه‌ای اوج است و باتوجه به همین موضوع، تصمیم‌گیری اکران در سینما و پلتفرم با آن‌هاست. البته این سازمان، برای مستندها روند نمایش در پلتفرم را طی می‌کند. امیدوار هستم که «مرگ ماسایوشی» پخش تلویزیونی خوبی هم داشته باشد تا دیده شود و مردم بتوانند از اطلاعاتی که این مستند بازگو می‌کند، استفاده کنند. 

در پرداختن به پیرامون ماجرای ژاپن در قرن بیستم و حال حاضر چقدر تلاش کردید که بی‌طرفانه مسائل را روایت کنید؟ 

برخی افراد پس از تماشای مستند به من گفتند که با جهت‌گیری آن را ساخته‌ای و برخی هم گفتند که به طور کامل روایت بی‌طرفانه‌ای بود. برداشت‌ها بسیار متفاوت بود؛ اما در طول ساخت، تمام تلاشم را کردم تا اثر جهت‌دار نشود و صرفا قصد داشتم ارزش آزادی را در کار تعریف کنم. فقط انتهای مستند است که من عقیده خودم را وارد می‌کنم و آن هم سکانس آخر است که ماسایوشی را در حال خودکشی مشاهده می‌کنیم. 

بازخورد افرادی که مستند را در جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت دیدند چطور بود؟ 

خدا را شاکر هستم که بازخوردها خوب بود. افرادی بودند که مستند را واقعا دوست داشتند و حتی کسانی که جبهه‌گیری سیاسی داشتند هم راضی بودند. اولین هدف من نیز همین بود که مخاطب مستند را ببیند و از آن لذت ببرد و برداشت خودش را هم داشته باشد. در مستندسازی این موضوع خیلی مهم است که علاوه بر اینکه شما دیدگاه خودت را داری بتوانی در روایت صادقانه پیش بروی. در جنگ روایت‌ها به راحتی می‌شود جای حقیقت و دروغ را باهم جابه‌جا کرد. در مورد تاریخ‌های مهم و سرگذشت کشورهای مختلف ما به وفور دیده‌ایم که یک روای توانسته به کلی حقیقت را وارونه جلوه دهد و اصلا آن بخش از تاریخ در ذهن‌ها به شکل دیگری ثبت و ضبط بشود. من امیدوار هستم تا در این کار مخاطبان بعد از دیدن روایت من خودشان به سراغ تحقیق و پژوهش بیشتر بروند و در همین کشف و شهود متوجه شوند که «مرگ ماسایوشی» روایت درست و صادقانه‌ای را از این بخش از تاریخ ژاپن داشته است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز