آیا عکاسی «مینیمال» یعنی سوژه و کادر خالی! +آثاری از هنرمندان معاصر جهان
«مینیمالیست» را سبک مورد توجه عصر حاضر میدانند. اهمیت این سبک تا به آنجاست که ادبیات را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اما مینیمال در عکاسی بیش از دیگر هنرهای معاصر مورد توجه بوده اما در ایران کمتر جدی گرفته شده است.
به گزارش ایلنا، یکی از اتفاقات مهمی که همه هنرها و روند پیشرفت و ارتقاء و تکامل آنها را تحت تاثیر قرار داده، وجود سبکهاست. درست است که هنرمند حین خلق اثر نباید درگیر سبکها باشد اما در نهایت این اتفاق خواهد افتاد و اثر او توسط منتقدان و مخاطبان به همین شیوه دستهبندی میشود و مورد ارزیابی قرار میگیرد.
سینما، تئاتر، موسیقی، مجسمهسازی، نقاشی و تمامی زیرشاخههای هنرهای تجسمی، بدون استنثناء تحت تاثیر سبکها و در قالب جریانات اجتماعی (اعتراضی و انتقادی و هنری) ایجاد شدهاند و در نهایت به ما رسیدهاند. عکاسی هم از این قاعده کلی مستثنی نیست و مانند همه هنرها طی سالها و دههها به واسطه اتفاقات و جریانات و سبکها به روند رو به رشد خود ادامه داده است.
«مینیمالیست» مورد توجه دنیای معاصر
یکی از سبکها یا گونههای موثر و مورد توجه در همه هنرها مقوله «مینیمالیست» است که آن را نوعی مکتب هنری میدانند. این مقوله در دنیای امروز بیش از قبل مورد توجه است. شاید در ظاهر به دلیل توجه بسیار هنرمندان و مخاطبان اینگونه به نظر برسد که مینیمالیست، سبکی جدید و نوپا است، اما در واقع اینگونه نیست. به گفته مورخان و تاریخنگاران و بنا به اسناد و مدارک به جا مانده، مینیمال در میناکاری روی مس که قدمتی پنج هزارساله دارد، کاربرد داشته است. اما این مکتب هنری به طور دقیقتر در سال ۱۹۲۰ میلادی در معماری مورد توجه قرار گرفته.
پس از جنگ جهانی بود که «لودویگ مایسن ون در روهه» (مهندس و معمار) از قوانین و چهارچوبهای مینیمال در طرحهای خود بهره برد و دیری نگذشت که مینیمال در طرحها و ابزار اودات مدرن متریالهایی چون شیشه، فلز و بتون کاربردی جدی پیدا کرد. در ادامه طرحها و آثار بزرگتر به این سبک روی خوش نشان دادند. اما در کل این معماری بود که به طور جدی مینیمال را مورد توجه قرار داد. در ادامه این روند نقاشان بودند که بیش از دیگر هنرمندان از شاخصههای مینیمال در آثارشان بهره بردند و این روند همچنان ادامه دارد. در ادامه و در خلال این مطلب آثار مینیمال عکاسان مطرح قابل مشاهده خواهد بود.
اصل و مبنای مکتب «مینیمالیست» سادگی و ایجار است. این سادهگرایی در واقع مقولهای سطحی نیست، بلکه نظریهای فلسفی محسوب میشود که عاری از پیچیدگی است. آنچه در مینیمالیست بسیار اهمیت دارد فرمها و اشکال خاص هندسی است. البته جدا از مقوله مینیمالیست و جزییات آن، اصل سادگی همواره توسط هنرمندان عرصههای مختلف مطرح شده است. این از پیچیدگی به سادگی رسیدن اصلی است که فیلمسازان مطرحی چون روبر برسون و عباس کیارستمی روی آن تاکید داشتهاند.
عکاسی «مینیمال»
درست است که میگوییم مکتب «مینیمال» در همه هنرها و سبکها مورد توجه است، اما این بدان معنا نیست که همه جزییات در همه هنرها یکی است. به هرحال هر هنر بنا به چهارچوبها و قوانین و ویژگیها، شاخصههای مختص به خود را در جهت مینیمال شدن دارد و عکاسی هم از این موضوع مستثنی نیست. البته باید گفت مینیمال در عکاسی ایران کمتر از دیگر سبکها مورد توجه قرار گرفته است.
اولین نکته درباره عکاسی مینیمال فریمبندی ساده اما درست، همچنین انتخاب سوژههای ایستاتر است. قاعدتا در این میان ترکیببندی هم که مقولهای مهم در عکاسی و هنرهای بصری است، بیش از قبل مورد توجه خواهد بود. ترکیببندی باید در راستای همان سادگی کلی باشد که اصل مهم مکتب مینیمال به حساب میآید.
اگر بنا باشد به طور خلاصه از مولفههای اصلی اثر در عکاسی مینیمال بگوییم با این دستهبندی مواجه خواهیم بود؛ «سادگی در تصویر»، «تکراری بودن گاه به گاه عناصر عکاسی»، «استفاده از اشکال هندسی و هر شکل موزون و منظم دیگر». البته کاهش اشیاء در قاببندیها هم موضوعی است که باید به طور جدی مورد توجه عکاسان مینیمال قرار گیرد.
اهمیت فضای خالی که آن را با نام فضای منفی هم میشناسند در عکاسی «مینیمال» بسیار مهم است. این مولفه مستقیما به کم و کیف اشیاء در قاب بستگی دارد. البته این قاعدهای کلی اما نسبی است و مانند دیگر مقولات مهم در هنر قابل تغییر است.
همچنین نوع چیدمان و میزانسن اشیاء و آدمها در یک قاب مینیمال دارای اهمیت بسیار است و کم و کیف و چند و چون آن به نوع نگاه عکاس و خلاقیت او بستگی دارد و قطعا در اینباره نمیتوان نظریه یا فرمولی صادر کرد. آنچه بیش از هر موضوع دیگر اهمیت دارد درک عکس توسط مخاطب است، زیرا در نهایت اوست که اثر یا آثار را تایید یا رد میکند. با ایجاد فضای خالی در پیرامون سوژه به مخاطب اجازه تنفس میدهیم تا با تمرکز بهتر به درک و تحلیل اثر بپردازد.
تکنیکهایی در جهت خلق عکس «مینیمال»
درست است که یک عکس مینیمال عاری از هرگونه اشیاء و آکسسوار اضافه است، اما عکاس در این سبک برای توجه بیشتر مخاطب به سوژه باید تکنیکها و روشهایی را به کار گیرد که البته این روشها در دیگر سبکهای عکاسی هم دارای اهمیت هستند.
«فلو/فوکوس»
ایجاد پس زمینه تار یا همان تکنیک مرسوم «فلو/فوکوس» یکی از روشها برای تاکید بر سوژه است. روش دیگر ایجاد و انتخاب پس زمینههای خلوت، یک دست و یک رنگ در استودیو یا فضای بیرون است. اگر توجه کنیم اغلب عکسهای مینیمال بر همین اساس خلق میشوند.
پس زمینه خلوت و خالی از هر عنصر اصلی، خواه ناخواه به عکس جلوهای ساده و منظم میدهد که این نظم گاه بر اساس تکرار یکی از مولفههای اصلی ایجاد میشود. معمولا عکاس در لوکشینهای خارجی برای ایجاد پس زمینهای ساده و یک دست، از عوامل بیرونی چون دیوارها، نماهای یک رنگ و گاه از آسمان و دریا و کویر استفاده میکند. باید یادآور شد که مکتب مینیمالیست با دنیای دیجیتال همخوانی بسیار دارد و عکاس مجاز است در این راستا برای خلق اثر مورد نظر، از ابزارهایی چون «فتوشاپ»، «لایت روم» و دیگر پلتفرمها (که تعدادشان بسیار زیاد است) استفاده کند.
رنگ در عکاسی مینیمال
آنچه در عکاسی مینیمال کمتر به آن توجه شده مقوله رنگ است. رنگ نه فقط در عکاسی که در همه هنرها مولفهای بسیار مهم است. البته هنرمند در هر عرصه پیش از هر مورد دیگر باید رنگشناسی بداند و ترکیببندی آنها را بلد باشد تا در جهت ارائه اثری بهتر قدمی به جلو بردارد. با بازی رنگها در یک قاب مینیمال میتوان پس زمینه را از سوژه جدا کرد و این بخش جای ارائه خلاقیتهای بسیار دارد. اما این همه ماجرا نیست و آنچه در این روند اهمیت دارد توجه عکاس به مواردی است که حواس مخاطب را از سوژه اصلی پرت میکند. واضحتر اینکه رنگ، نیز مانند مولفههایی چون بافت، نوع کادربندی و دیگر مقولات نباید نگاه مخاطب را از سوژه اصلی منحرف نماید. و باید گفت تفاوتی ندارد که فرد عکاس بر چه سبک و سیاقی اشراف دارد. او میتواند با رعایت اصول مهم و توجه به مقوله ایجاز به خلق آثار مینیمال بپردازد.