رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان بوشهر:
نمیشود در پایتخت نشست و برای همه استانها یک نسخه واحد پیچید/ ساختار شخصمحور، فرهنگ و هنر کشور را آسیبپذیر کرده است
جهانشیر یاراحمدی از سیاستهای غلطی میگوید که سالهای سال بر تئاتر ایران سایه انداخته و باعث شده این هنر در شهرهای دور از پایتخت نادیده گرفته شود.
«جهانشیر یاراحمدی» رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان بوشهر در گفتگو با خبرنگار ایلنا، نخستین نقد جدی به سیاستهای تئاتری تمام دولتها و مدیران را کم توجهی به استانها خواند و گفت: در اغلب برنامههای ارائه شده، یا استانها اصلا دیده نمیشود یا اگر مورد توجه قرار گرفتهاند، خیلی کمرنگ بوده. این زخمی است که چهار دهه است بر گرده هنر و تئاتر استانها قرار دارد.
بیتوجهی به تئاتر استانها، زخمی قدیمی است
این هنرمند و فعال تئاتری ادامه داد: نمیدانم چه زمانی قرار است این روند تمام شود و فردی سکان رهبری فرهنگ و هنر را به عهده بگیرد با این ایمان و اعتقاد که ما یک گستره وسیع به نام ایران داریم که علاوه بر پراکندگی و وسعت جغرافیاییاش، تنوع فرهنگی خیلی بالایی هم دارد. این تنوع فرهنگی میتواند در هر گوشهای از فرهنگ ایرانی نمود داشته باشد و نشانه و نماد اتحاد و همبستگی ایرانیان باشد. این نگاه بایستی در همه جریانها و سیاستگذاریهای فرهنگی و هنری کشور دیده شود. اما این اتفاق در چهار دهه گذشته محقق نشده است.
یاراحمدی با تاکید بر اهمیت جایگاه معاونت هنری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، یادآور شد: انتخاب یک معاون هنری شایسته، میتواند مسیر چهار سال آینده فرهنگ و هنر استانها را دگرگون کند. بنابراین، پیشنهاد ما به وزارت ارشاد این است که فردی را به عنوان معاون هنری برگزینند که نخست به فرهنگ و هنر استانهای کشور اشراف داشته، دوم اینکه به هنر استانها اعتقاد و ایمان داشته باشد. موردی که متاسفانه در ادوار گذشته بسیار کمرنگ بوده است.
هرچه استانی از تهران دورتر، مصیبتش در دسترسی به حمایتهای دولتی کمتر
او ادامه داد: نکته سوم اینکه بر اساس آن ایمانی که به فرهنگ و هنر استانها و اقوام مختلف دارد، عدالت را در تقسیمبندی بودجه رعایت کند. نکته چهار اینکه با تمام این تفاصیل، و به پیوست این موارد، یک نیروی جوانی هم داشته باشد؛ جوانی که بتواند این مسیر را هدایت کند و انرژی لازم را برای دوندگی داشته باشد. و مهمتر از همه به گمان من، اینکه معاونت هنری با درایت میتواند یک رابط خوب بین جامعه هنری و وزارت ارشاد باشد. این رابطه هرچه قویتر باشد، قطعا به نفع فرهنگ و هنر کشور است.
این پژوهشگر و هنرمند بوشهری، با اشاره به اینکه هنرمندان، دلخواه مدیرانی هستند که شعار «ایران فقط تهران نیست» را از روی کاغذ برداشته و عملی کنند، تصریح کرد: ما ۳۲ استان هستیم اما در حوزه فرهنگ و هنر، شهری که پیوست پایتخت بودن را دارد جدا کردهایم، تمام تمرکزمان را روی آن گذاشتهایم و استانهای دیگر را رها کردهایم. حالا این استان هر چقدر از پایتخت دورتر باشد، مصیبت دور افتادگیاش بیشتر و دسترسیاش به حمایتهای دولتی کمتر است.
فراخوانهای جشنوارههای تئاتر نقطه اوج تبعیض و بیعدالتی است
یاراحمدی یادآور شد: برای همین دوست داریم مدیرانی سکان فرهنگ و هنر را به عهده بگیرند که این موانع و مشکلات را از بین ببرند و استانها را نه فقط در روزهای تنگنا که هنر به بنبست رسیده؛ که در روزهایی آن را ببینند که کاملا فرحبخش و آزاد هستند. متاسفانه در ادوار گذشته تنها وقتی استانها را دیدهاند که به آنها نیاز داشتهاند. هر زمان فرهنگ و هنر به تنگ آمد، گفتند استانها را داریم. اما هر موقع از پیچهای سخت گذشتند و به شرایط آسودگی رسیدند، متاسفانه استانها را خیلی کمتر دیدند و این اتفاق خوبی برای فرهنگ و هنر کشور نیست.
او ادامه داد: استانها، ظرفیتهایی غنی هستند؛ هر نقطه از این کشور یک دستاورد ممتاز در هنر دارد که نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم. کافی است نگاهی به فراخوانهای جشنوارههای تئاتر نگاه کنید که اوج تبلور تبعیض و بیعدالتی است. چه دلیلی دارد شهری که پایتخت است این همه تفاوت با کل کشور داشته باشد؟
نمیشود در پایتخت نشست و برای همه استانها یک نسخه واحد پیچید
رئیس انجمن هنرهای نمایشی بوشهر با اشاره به اینکه تمام این موارد را زیرشاخههایی از عدالت مدیریتی، عدالت در تقسیم اعتبارات، عدالت در به کارگیری نیروهای انسانی و... دانست، گفت: امروز دیگر دهه ۶۰ نیست که در شوراهای سیاستگذاری، فقط از آدمهایی استفاده کنیم که اشرافشان روی پایتخت است، صرف اینکه چهرههای نامآور و بزرگی برای فرهنگ و هنر هستند. البته که استفاده از آنها هیچ اشکالی ندارد، مساله این است که چرا از نیروهایی که ساکن دیگر استانهای کشور هستند در این شورا استفاده نمیکنند؟ الان همه استانهای کشور نیروهایی در فرهنگ و هنر دارند که هر کدام سرآمد رشته خود هستند.
یاراحمدی با تاکید بر اینکه «نمیشود در پایتخت نشست و برای همه استانها یک نسخه واحد پیچید.» ادامه داد: مسائل و مشکلات استانهای مرزی با استانهای مرکزی متفاوت است. بنابراین اگر قرار است شوراهای سیاستگذاری در هنرهای مختلف در وزارت ارشاد برای فرهنگ و هنر این مملکت تصمیمی بگیرند الزاما باید از کارشناسان و اساتید هنر استانها در آنها استفاده شود.
ضرورت استفاده شوراهای سیاستگذاری از کارشناسان همه استانها
او خاطرنشان کرد: اینکه یک نفر چهار دهه در پایتخت زندگی کرده است و حتی یک بار هم به استانی از کشور سفر نکرده اما بخواهد برای آن تصمیم بگیرد، به نظر من برای قرن بیست و یکم اتفاقی غلط است. بنابراین شوراهای سیاستگذاری که به وسیله معاونتهای وزارت ارشاد معرفی میشوند الزامی است برای اتخاذ تصمیمهای مهمشان در مورد فرهنگ و هنر استانها از نیروها و کارشناسان استانهای دیگر کشور استفاده کنند.
ساختار شخصمحور، فرهنگ و هنر کشور را آسیبپذیر کرده است
این هنرمند و پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که برای سیستماتیک شدن بهسازی زیرساختهای مدیریت هنری کشور و عدم وابستگی به تصمیمات فردی یک مدیر چه میتوان کرد؟ گفت: یکی از مشکلات اساسی فرهنگ و هنر کشورمان، نداشتن یک ساختار ثابت است. اگر ساختار محکمی داشتیم، وقتی آدمهای مختلف بر مستند مدیریت مینشستند، کاروان فرهنگ و هنر در مسیر حرکتش خیلی دچار سکته نمیشد. ممکن بود سرعتش کند یا تند شود اما دستخوش تغییر اساسی نمیشد. اتفاقی که متاسفانه اکنون رخ میدهد.
یاراحمدی ادامه داد: در دو سال اولی که آقای مجتبی حسینی به عنوان معاون هنری انتخاب شد، اعتبار تئاتر استانها رسما به صفر مطلق رسید. یعنی مسیر خیلی خوبی که مدیریت قبلی تعریف و ریلگذاری کرده بود با یک تصمیم سلیقهای رسما از بین رفت. دو سال ما دوندگی کردیم و زور زدیم، رفتیم و آمدیم تا مدیرکل دیگری برای هنرهای نمایشی آمد و ایشان توانست مسیر را دوباره تا حدی به ریل قبلی برگرداند. بنابراین بایستی هر کسی میآید اولین کارش درست کردن ساختار فرهنگی و هنری باشد؛ ساختاری که امروز شخصمحور است. برای همین هم هست که فرهنگ و هنر ما انقدر آسیبپذیر است.
صنفی به نام ایران، اما با کارکردی صرفاً برای پایتخت
او درباره راههای ایجاد یک ساختار درست و خدشهناپذیر برای مدیریت هنری و جای خالی یک صنف قوی تئاتری تصریح کرد: مسیر حرکت ما به سمت صنف شدن، به دلیل آغاز دیر هنگامش، طولانی است. و برای رسیدن به یک نقطه قابل اتکا و اطمینان باید منتظر باشیم. بنابراین این پراکندگی وجود دارد. ما الان صنف نداریم. دوستانی که در پایتخت سالهاست مدعی صنف هستند، چنین چیزی را در اختیار ندارند.
رئیس انجمن هنرهای نمایشی بوشهر ادامه داد: جالب است که این صنف به نام ایران است اما عملا کارکردش فقط در پایتخت بوده. هیچ عملکرد ملیای ندارد و اصلا به درد کسی که در استان دیگری جز تهران زندگی میکند، نمیخورد. این برای صنفی که گستره وسیعی در حوزه جغرافیایی کشور دارد، کارآمد نیست. اگر قرار است صنف داشته باشیم، دیگر شهر بزرگ و کوچک و پایتخت ملاک نیست؛ همه همصنفیم و باید در آن حضور داشته باشیم. برای همین معتقدم تشکیل صنف اتفاق خوبی است اما خیلی روشن است که به این زودی به این مقصد نمیرسیم.
تئاتر ایران هنوز نیاز به سوبسید دولتی دارد
یاراحمدی در پایان با تاکید بر اینکه «تئاتر ایران هنوز نیاز به سوبسید دولتی دارد و دولت باید از آن حمایت کند.» گفت: برای این حمایت، نیازمند این هستیم که قواعد و قوانین حاکم بر جریان سیستم دولتی تغییر کند. و برای اینکه به نقطه مطلوبی در این زمینه برسیم باید حالا حالاها تلاش کنیم؛ انتظار اینکه در طی سه، چهار سال چنین سیستمی درست شود اشتباه است اما خب، ناامید هم نیستیم.