انجمن صنفی کارگردانان مستند «بلوط» را نقد و بررسی کرد
نشست نقد و بررسی فیلم «بلوط» ساخته حسین طاهریدوست سهشنبه سیزدهم مهرماه در کلاب هاوس کارگروه نمایش انجمن صنفی کارگردانان مستند برگزار شد.
به گزارش ایلنا، در ابتدای این نشست مهرداد عربستانی به مقایسه دو فیلم «بلوط» که توسط نادر افشارنادری و حسین طاهریدوست ساخته شده است، پرداخت و گفت: «بلوط» ساخته طاهریدوست بسیار خوشساخت است و فیلمساز بیشتر به انسان نزدیک شده است، بر خلاف فیلم نادر افشاری که خیلی به مردم نزدیک نشده است و بیشتر طبیعت در آن نمود دارد.
فرهاد ورهرام فیلمساز و پژوهشگر نیز درباره تجربهاش از فیلم مردمنگار، گفت: من بیشتر وقتم را در ساخت فیلمها به پژوهش اختصاص میدهم و با مردم زیادی همنشین میشوم. تجربه به من میگوید دور از هر ذهنیت و اطلاعاتی نسبت به اهالی یک منطقه به آنجا قدم بگذارم و در ابتدا به مردم نزدیک شوم، چون اطلاعات کافی از علم مردمشناسی در دسترس ما نیست تا بتوانم به درستترین شیوه، مردم را تصویر کنم.
ورهرام اضافه کرد: فیلم «بلوط» ساخته طاهریدوست فیلم تجربی فوقالعاده خوبی است اما آن را فیلم مردمشناسی نمیدانم.
همایون امامی فیلمساز و منتقد نیز «بلوط» را فیلمی مردمنگارانه دانست و بیان داشت: «بلوط» یک فیلم آکادمیک است که بر دانش مردمنگاری اشراف دارد.
امامی با بیان اینکه فیلم اتنوگرافی باید دارای یک استنتاج غیرمخدوش باشد، گفت: وقتی سینماگر به همراه یک مردمنگار قدم به راه تصویرگری میگذارد، دیگر مثل گذشته نگاه ابزاری به سینما ندارد و آنچه مهم میشود مردم و سینماست. وقتی صحبت از مردمشناسی خوراک میکنیم دیگر از مفهوم قومی خارج میشویم و آنچه مورد تاکید است بهواسطه خوراک مناسبات فرهنگی، انسان را از طریق غذاها دنبال میکنیم.
در ادامه حسین طاهریدوست به چگونگی ساخته شدن فیلم اشاره کرد و افزود: در دوران سربازی در کهکیلویه و بویراحمد سپاهی دانش بودم و وقتی وارد تلویزیون شدم بسیار علاقه داشتم تا در آن منطقه کار کنم. دانش و اطلاعات مردمشناسی نداشتم اما با مردم آن منطقه زندگی کرده بودم، پنج فیلم در آنجا ساختم، با مراسم عروسی، عزاداری، شکار کردن و غذای مردم آنجا آشنا بودم.
وی با بیان اینکه سینماگر است و مردمشناس نیست، اما تلاش زیادی کرده تا به مردم نزدیک شود، گفت: فیلم را در یک روز و نیم ساختیم و یکی از همراهترین فیلمبردارها با من همکاری میکرد. یادم میآید یک سکانسی داشتیم که یک نفر بزش را به دلیل پادردی که دارد، سر میبرد و آن را بهصورت جمعی به عنوان غذا میخورند. مردم جمع میشوند و حتی آنهایی که غذای ندارند، هم سعی میکنند به غذا برسند، غذا خوردن در جمع برای من خیلی مهم بود. برای این بخش از کار من مجبور بودم یک بز بخرم که سر آن بریده شود، در فیلم استفاده شود و آن خانواده کلافه شده بودند که چرا ما زودتر کارمان را انجام نمیدهیم. اینها همه مواردی بود که باید جزئیات آن به خوبی در نظر گرفته میشد.