علیرضا تابش در گفتوگو با ایلنا:
با بودجه ثابت نمیتوان تولیدات متنوع و بینالمللی را رقم زد/ سینمای کودک و نوجوان امسال پرمحصول است/ شفافسازی پیشانی کارهایمان بود و بارها نقد شدیم
در همه این سالها به دلیل رشد تورم هزینههای تولید بسیار بالا رفت، اما بودجه بنیاد فارابی چندان تغییری نکرد، لذا با بودجه ثابت نمیتوان تولیدات زیاد یا فعالیتهای متنوع بینالمللی را رقم زد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها بنیاد سینمایی فارابی روزهای آخر مدیریت علیرضا تابش را میگذراند. بزرگترین دستاورد تابش بعد از شش سال و نیم فعالیت در بنیاد سینمایی فارابی به گفته خودش، این است که توانسته جلوی ساخت فیلمهای سفارشی فاقد اکران و بازده مالی را بگیرد. او در سه سال اخیر دبیر جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان هم بوده و به انتخاب دبیر خارج از سیستم بنیاد سینمایی فارابی نیز پایان داده است. اینکه او تا چه حد در مدیریت بنیاد سینمایی فارابی و دبیری جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان موفق بوده را میتوان از حال و روز این روزهای جشنواره و فیلمهای تحت حمایت بنیاد سینمایی فارابی دریافت. گرچه دوران مدیریت او را میتوان در سالهای آینده درستتر قضاوت کرد و درباره عملکردش درکنار دیگر مدیران سینمایی به بحث نشست.
به بهانه آغاز جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان و پایان دوران مدیری علیرضا تابش در بنیاد سینمایی فارابی گفتگویی با او داشتیم که میخوانید.
ابتدا بگویید دلیل اصلی برگزاری جشنواره به ویژه پس از رخوت بهجای مانده از پاندمی کرونا و خاموشی سینماها چیست؟
مهمترین دلیل برگزاری جشنواره در دوران کرونا متوقف نشدن روند تولیدات سینمایی بهخصوص تولیدات سینمای کودک و نوجوان بود. آمارها نشاندهنده این است که امسال و سال گذشته به رغم وجود کرونا و شرایط تهدیدکنندهای که این بیماری دارد و رنج و مصیبتی که مردم به ویژه هنرمندان متحمل شدند، جریان تولید هنری خصوصا در حوزه کودک و نوجوان متوقف نشد. همانطور که میدانید جشنواره نقش «آینهگی» دارد و آثاری که در طول یک سال در حوزه کودک و نوجوان در داخل و خارج از کشور ساخته شده، طبق مقررات جشنواره به دبیرخانه جشنواره میرسد و جشنواره اساسا فرصتی است برای قضاوت و داوری آثار سینمایی.
سال گذشته به دلیل حاد بودن شرایط کرونایی بخشهای رویدادمحور و فیزیکی به حداقل رسید چون ضرورتها ایجاب میکرد، اما بخش آنلاین خودش یک ابتکار و نوآوری بود و برای اولین بار در جشنوارههای سینمایی کشور، در جشنواره فیلم کودک شاهد برگزاری آنلاین بودیم. من به نظرات مختلف احترام میگذارم، اما پیشنهاد میکنم دوستانی که مخالف این روندها یعنی برگزاری جشنواره آنلاین در شرایط کرونا هستند، نیمنگاهی به میزان مخاطبان برنامههای آنلاین یا برخط بیندازند و ببینند که این فیلمها چقدر مصرفکننده دارد. به هر حال الان بخشی از رژیم مصرف رسانهای مردم در فضای آنلاین و شبکههای اجتماعی و پلتفرمهاست و نمیشود گفت که چون کرونا هست پس همه فعالیتهای فرهنگیهنری تعطیل شود.
لازم است یک مثالی بزنم؛ در دنیای ورزش در سال کرونا ما شاهد تعطیلی مسابقات ورزشی نبودیم، مسابقات و بخصوص فوتبال یا سایر رشتهها برگزار شد، اما مخاطبان آن از دریچه تلویزیون یا رسانههای برخط آن مسابقه ورزشی را تماشا کردند، بنابراین ورزش و فرهنگوهنر تعطیلبردار نیست و نفس جریان هنری رسانهای که با طبیعت و حیات اجتماعی و فرهنگی مردم سر و کار دارد، به هیچ وجه در دوران کرونا تعطیل نشد. اینکه ما و همکارانمان در سال گذشته راه برگزاری آنلاین را پیش گرفتیم، برمیگردد به تصمیمگیری در مدیریت فرهنگی که به هرحال من و همکارانمان در سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی این اعتقاد را داشتیم که به رغم مشکلاتی که در سطح کشور و جهان، به دلیل کرونا بهوجود آمده، ما باید فضا را با رویدادهای فرهنگیهنری تلطیف کنیم و تابآوری مردم را در شرایط بحرانی افزایش دهیم. سال سختی گذشت و مردم ما همچنان درگیر فضای تلخ و پراسترس و دلهرهآور کرونا هستند. شعار امسال جشنواره هم به همین دلیل «سینما، سرزمین خیال» انتخاب شده است. کودکان و نوجوانانی که از کرونا آسیب دیدهاند به نوعی مورد توجه ما هستند و همچنان فیلمسازانی که برای کودکان آثاری تولید میکنند و خوشبختانه به رغم وجود شرایط سخت تولید، کارگردانها و تهیهکنندهها به این مقوله توجه دارند. جشنواره هم به عنوان یک نهاد هنری و فرهنگی پابرجاست و امیدواریم که بچهها هم از جشنواره امسال استقبال کنند که همزمان با اصفهان، جشنواره هم به صورت آنلاین و هم به صورت حضوری در شهرهای مختلف ایران برگزار میشود.
نگاهتان در طول سال در فارابی چقدر کودکمحور بوده است؟ آیا فقط طی همان یک ماه منتهی به جشنواره نگاهی به مقوله آثار مختص کودکان داشتید یا نگاه کودکمحور در بنیاد حاکم است؟
یکی از حوزههای مهم فعالیت بنیاد سینمایی فارابی توجه به سینمای کودک و نوجوان است. در این راستا به تولید فیلمهایی میتوان اشاره کرد که نهادی مثل بنیاد سینمایی فارابی با همراهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در به ثمر رسیدن این آثار خیلی اثرگذار بوده است. دورهای که به بنیاد سینمایی فارابی آمدیم و مستقر شدیم، یکی از رویکردهای جدی ما توجه به سینمای کودک و نوجوان بود؛ سینمایی که مدتی دچار روزمرگی شده بود و تلاش کردیم با دعوت از متخصصین و کارشناسان بین رشتهای بخشهای مختلف، این روندها را آسیبشناسی کنیم. مهمترین دستاورد دوران مدیریتی ما این بود که بر سفارشیسازی فیلم برای جشنواره کودک و نوجوان، مهر پایان زدیم. سالی که در بنیاد سینمایی فارابی مستقر شدم، با انبوهی از فیلمهای سفارشی که صرفا برای حضور در جشنواره فیلم کودک و نوجوان ساخته شده بود، مواجه بودیم که نه اکران و نه به تلویزیون عرضه شده بودند و نه در شبکه نمایش خانگی به نمایش درآمده بودند. چند ماه وقت ما صرف این شد که این فیلمها را به لحاظ موضوعی و گروه سنی و اینکه مشتریانش چه کسانی خواهند بود، دستهبندی کردیم و به تلویزیون دادیم یا در شبکه نمایش خانگی عرضه کردیم.
حقیقتا تصمیم سختی بود و در ابتدا هم با گلایه و نقد گروهی از هنرمندانی که از بنیاد فارابی انتظار یا توقع داشتند که همان مسیر سابق را برود، مواجه شدیم ولی ثابت قدم در این زمینه ایستادیم و به این صورت عمل نکردیم که فیلمهایی سفارش بدهیم که هیچ وقت اکران نشود و صرفا برای حضور در جشنواره ساخته شود، یعنی مثلا سه ماه قبل از جشنواره سریع یک فیلمنامه بیاورند، تصویب شود و یک پولی هم به کارگردان و تهیهکننده پرداخت شود، یک فیلمی ساخته شود و در جشنواره به نمایش در بیاید. این روند متوقف شد.
اتفاق مهم دیگری هم که بهویژه در دوران کرونا افتاد این بود که آثاری که از حوزه کودک و نوجوان که در فارابی داشتیم به شبکه نمایش خانگی و حتی تلویزیون عرضه کردیم. باورمان این است که کودکان و نوجوانان ما باید سهم بیشتری از محصولات فرهنگی داشته باشند، البته محصولاتی که جذاب باشد، تکنولوژیهای جدید را با خودش همراه کند و در تولید آنها از فناوریهای روز دنیا استفاده شود. همچنین باید به ذائقه مخاطبان جدید سینما که با ما، چند نسل فاصله دارند، توجه شود.
کار دیگری که انجام دادیم این بود که در دوره ما هم پیشکسوتان حضور داشتند و هم فیلم اولیها؛ یعنی برای تعدادی از کارگردانان جوان سینما زمینهای فراهم شد که فیلم اولشان را در ژانر کودک و نوجوانان بسازند که به نظر من موضوع مهمی است. همین طور بنیاد فارابی پیش از دوران کرونا، برای اکران آثار سینمای کودک و نوجوان با رایزنیهایی که با فعالان سینما و شورای صنفی نمایش داشت، اکران سینمایی این ژانر را احیا کرد. فراموش نکنیم که سال ۹۲ تعداد فیلمهایی که در طول سال در ژانر کودک و نوجوان اکران شده بود، دو یا سه فیلم بود، در حالی که در سال ۹۸ بیش از ۹ یا ۱۰ فیلم سینمایی با فروش خوب بالای ۲۰ میلیارد تومان اکران شدند. یعنی این ژانر بخشی از بازار اکران سینمایی بود، در دوران کرونا هم افزایش تقاضا به سمت اکران آنلاین رفت که در آن بخش هم اتفاقات خوبی افتاده و آثار داخلی و خارجی در فضای پلتفرمی به نمایش درآمده و مخاطب بیشتری را نسبت به سالهای قبل جذب کرده است.
میزان مصرف فرهنگی در گروه سنی کودک و نوجوان بالاست و جامعه سینمایی و هنری باید متناسب با این نیاز و سلیقه کار کند و تولید داشته باشد، البته نقش نهادی مثل آموزش و پرورش هم در اینکه این سینما تقویت شود، بسیار مهم است. بیش از ۱۴میلیون دانشآموز ایرانی تحت اشراف وزارت آموزش و پرورش هستند و درس میخوانند. آمار و تحقیقات نشان داده که هر وقت آموزش و پرورش به مدیوم سینما، به خصوص سینمای کودک و نوجوان توجه کرده، شاهد رشد فزایندهای در اکران و نمایش این آثار بودیم، اما اگر نهادهایی مثل آموزش و پرورش یا صدا و سیما به این ژانر سینمایی توجه نکنند، در اکران و دیده شدن این نوع آثار سینمایی که نیاز خانوادهها هم هست، با مشکل روبهرو میشویم.
قطعا سینمای کودک نیاز به همیاری دارد یعنی بنیاد فارابی یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تنهایی نمیتوانند کاری از پیش ببرند و لازم است که نهادهای دیگر هم به این امر کمک کنند. آیا این کمکها انجام میشود؟
در نیمه دهه نود اکران دانشآموزی با عنوان «زنگ سینما» راهاندازی شد. این تصمیم محصول همفکری و هماهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت آموزش و پرورش بود که خیلی مورد استقبال دانشآموزان و صاحبان آثار سینمایی قرار گرفت. بعد از آن با حمایت بنیاد سینمایی فارابی سامانه اردویی مدارس توسط بخش خصوصی راهاندازی شد. آنها با حمایت بنیاد فارابی بچهها را در نوبت صبح مدارس به سینماها میبردند.
هر زمان که وزارت آموزش و پرورش با سینمای ایران همراهی کرده، سینما و بهخصوص سینمای کودک و نوجوان به رشد و بالندگی رسیده است. در دهه ۸۰ یک سری از سینماها در کل کشور به سمت تعطیلی رفتند. در آن زمان کمتر از ۷۰ یا ۸۰ شهرمان در سراسر کشور سالن سینما داشتند، در حالی که بیش از هزار شهر در کشور داریم که تعداد زیادی از این شهرها فاقد سالن سینما هستند، مردم به دلایل اقتصادی به سینما نمیروند و معمولا ترجیح میدهند فیلمها را از طریق تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی ببینند، لذا اینکه آیین سینما رفتن به خصوص بعد از دوران کرونا احیا شود، نیازمند یک عزم ملی است و نهادهای مختلف از جمله آموزش و پرورش و صدا و سیما باید تلاش کنند و پای کار بیایند و آن دستاوردی که در دهه ۹۰ داشتیم و دوباره دانشآموزان به سینما آمدند و فیلمهای کودک و نوجوان فروش نسبتا خوبی داشتند، احیا شود.
البته رژیم مصرف سینمایی بچهها هم تغییراتی کرده و به فضای آنلاین سوق پیدا کرده و نمیتوان آن را انکار کرد، ولی خودمان میدانیم اینکه بچهها از خانههایشان بیرون بیایند و با رعایت پروتکلها داخل سالن سینما بروند و آیین سینما رفتن را به جا بیاورند هم نیازمند ساخت فیلم خوب است که خوشبختانه در بخش خصوصی و در نهادهای سینمایی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بنیاد سینمایی فارابی با همه مشکلاتی که فراروی سینمای کودک هست، این فیلمها ساخته میشود. در همین جشنواره فیلم کودک و نوجوان نمونه فیلمهایی که در بخش خصوصی یا با حمایت بنیاد فارابی یا حتی تلویزیون در استانها ساخته شده است، خواهید دید. تنوعی از فیلمهای مختلف وجود دارد و امسال ما شاهدیم که فیلمهای متنوعی از سراسر کشور و از داخل و خارج رسیده، ولی اینکه در طول سال آیین سینما رفتن نهادینه شود نیاز به یک عزم ملی است و همکاری همهجانبه نهادها از جمله وزارت آموزش و پرورش، صدا و سیما و نهادهای مختلف همچون حوزههنری که سالنهای زیادی در سراسر کشور دارد، میطلبد.
سینماگران ما باید بیشتر به عنصر خیال و فانتزی، جذابیت در آثار سینمایی و استفاده از موضوعات سرگرمکننده برای کودکان توجه کنند، به هر حال وقتی که یک فیلمسازی اثری با یک داستان کسلکننده درباره کودک تولید میکند، دلزدگی در بچهها ایجاد میشود، ولی وقتی فیلمها دارای یک فضای خیالانگیز و فانتزی و دارای جذابیتهای بصری به لحاظ فرم و روایت باشند، طبعا مخاطبان کودک و نوجوان هم از این سینما راضیتر خواهند بود.
چقدر سعی کردید که آثار انتخابشده برای جشنواره امسال بیشتر فیلمها برای کودک باشد نه درباره کودک؟
این نکته حتما مدنظر ما بوده، چه در بخش بینالملل و چه در بخش سینمای ایران. این را هم باید بدانیم که فیلمسازان با سختیهایی دارند فیلم کودک نوجوان میسازند. در دورانی که سرمایهسالاری باعث میشود که برخی از فیلمسازان به سمت فیلمهای تجاری و اصطلاحا پر فروش سوق پیدا کنند، اینکه فیلمسازان ما به نیاز کودک امروز، به خیالپردازی و قهرمانسازی اهمیت میدهند و در این حوزه فیلم میسازند، برای ما قابل احترام است، البته انتخاب جشنواره بیشتر معطوف به فیلمهایی است که برای کودک باشد و بتواند ساعتی بچهها را سرگرم کند و بچهها از آنها استقبال کنند.
فهرست فیلمهای حاضر در جشنواره امسال نشان میدهد که فیلمسازان و تهیهکنندههای شناخته شده سینما در این دوره از جشنواره حضور دارند. واقعا این موضوع بسیار قابل توجه و حائز اهمیت است که در دوران کرونا ۴۶ فیلم در حوزه کودک و نوجوان ساخته شده و ۱۸ فیلم برای حضور در جشنواره پذیرفته شده است.
بله، امسال تعداد فیلمها قابل توجه بود و ما هم شرمنده دوستانی شدیم که به نوعی دوست داشتند فیلمشان در بخش مسابقه جشنواره باشد ولی چارهای نداشتیم و باید بین این فیلمها انتخاب میکردیم، ضمن اینکه ظرفیت مقررات جشنواره و برنامهریزی مرتبط با آن هم برایمان مهم بود.
در مجموع امسال سینمای کودک و نوجوان سال پرمحصولی داشت، از این بابت لازم است از همه شرکتکنندگان این جشنواره که بالغ بر ۵۵۰ فیلم در قالبهای مختلف به دبیرخانه جشنواره رسید، تشکر کنیم. امسال خوشبختانه به رغم کرونا، با تنوع و فراوانی آثار مواجه بودیم و این خودش یک دستاورد بسیار بسیار مهمی برای سینما است.
محتوای فیلمها از لحاظ کیفیت چطور بود؟
بچهها و داورهای جشنواره باید فیلمها را ببیند و درباره کیفیت آثار نظر بدهند.
این سومین سالی است که شما دبیری جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان را برعهده دارید. در سالهای قبلتر دبیر جشنواره شخصی به غیر از مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی بود. چه دلیلی دارد که در این سه سال خودتان در کنار مدیریت بنیاد فارابی دبیری جشنواره را هم بر عهده گرفتهاید؟
بنیاد سینمایی فارابی مسئولیت پشتیبانی جشنوارههای فجر ملی، فجر جهانی و کودک و نوجوان را برعهده دارد. درباره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان من به عنوان دبیر جشنواره انتخاب شدم، یعنی جمعبندی بر این شد که مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی که خودش و تیم مدیریتی این بنیاد پشتیبان جشنواره هستند، برگزاری جشنواره را هم بر عهده داشته باشد.
این تصمیم دو علت عمده دارد؛ یکی مجموعه سیاستگذاریهایی که بنیاد سینمایی فارابی به صورت متمرکز و سالانه روی سینمای کودک و نوجوان انجام داده، به ویژه در این سالهای اخیر، هم در بحث تولید و اکران، هم در بحث برگزاری جشنواره ، یکی هم فعالیتهای بینالمللی که بنیاد سینمایی فارابی سالانه در حوزه کودک و نوجوان دارد. من هم تلاش کردم تا چند نوآوری یا تحول یا تغییر عمده را در این جشنواره شاهد باشیم؛ یکی اینکه به رسانههای نوین در سینمای کودک و نوجوان توجه کردیم چون نسل تغییر کرده و گرایش بخشی از بچههای ما به فضای غیرسینمایی است. شاید منتقدین بر ما خرده بگیرند ولی «وبسری» را در تولیدات مربوط به کودکان و نوجوان در جشنواره به رسمیت شناختیم که مطمئنم اینکه به رسمیت شناخته شد قطعا روی کیفیت این آثار هم تاثیر میگذارد و سازندگان «وبسری» به کیفیتر شدن آثارشان در حوزه کودک و نوجوان یا موضوعات خلاقانهتر و مورد نیاز کودک و نوجوان بیشتر از گذشته توجه میکنند، خصوصا که وبسریها باید با یک برنامه کسب و کاری تولید شود و در معرض دید مخاطب قرار بگیرد.
دوم اینکه جشنواره کودک و نوجوان تنها جشنوارهای بود که در این دو سال اخیر یک ارزیابی اقتصادی به صورت رایگان به صاحبان آثار ارائه داد، یعنی هر فیلمی صاحب یک پروفایل اقتصادی شد و ظرفیتهای اقتصادی هر فیلم را به تهیهکننده و سرمایهگذار فیلم اعلام کردیم. چند جلسه کارشناسی با حضور تهیه کننده و سرمایه گذار فیلم گذاشتیم، کارشناسان از رشتههای مختلف آمدند، فیلمها را دیدند، تحلیل کردند و در یک جلسه خصوصی با صاحب اثر آن تحلیلهای اقتصادی درباره ظرفیت فیلم در بازار ارائه شد و جالب است که بدانید اغلب آن تحلیلهایی که داده شد محقق شد، حتی برخی از تهیهکنندگانی که به مشورتهایی که از کارشناسان ما گرفته بودند، توجه کردند، بعدا تشکر کردند و گفتند مسیری که شما گفتید در اکران فیلم به ما کمک کرد.
بحث دیگر همین بحث کتابخانه ویدیویی بود. ما در بخش بینالملل توجه عمدهای به بازاریابان و پخشکنندگان خارجی داریم، زیرا معمولا در جشنوارهها توجه کمتری به بخش بینالمللی میشود و همه نگاهها معطوف به بخشهای ملی است. از دورهای که من به عنوان دبیر مستقر شدم، در هر سه دوره ما شاهد برپایی کتابخانه ویدیویی هستیم. سال اول کتابخانه ویدیویی به صورت فیزیکی در اصفهان داشتیم، سال گذشته و امسال هم روی پلتفرم «هاشور» کتابخانه ویدیویی آنلاین داریم. یک دسترسی به پخشکنندگان خارجی میدهیم و بیش از ۴۵۰ فیلم کودک و نوجوان از کشورمان را در آنجا بارگذاری میکنیم که همراه با مشخصاتشان به پخشکنندگان خارجی ارائه میشود. نتیجه این کار نسبتا خوب بوده، یعنی پخشکنندگان معطوف به این میشوند که از کالای ایرانی دیدن کنند، ذائقهشان را بسنجند و نهایتا آن آثار را انتخاب و خریداری کنند. به این صورت ما نگاه بازرگانی خارجی را هم در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوان تقویت کردیم.
توجه ویژه به معلولان هم شاخصه مهم دیگر جشنواره فیلم کودک و نوجوان است و طی سه دوره قبل به مخاطبان این حوزه خدمات دادیم که امیدوارم این نگاه توسعه پیدا کند و فیلمها برای ناشنوایان و نابینایان مناسبسازی شود، دسترسی آسان به سالنها هم برای معلولان همچنان مورد توجه جشنوارهها و مدیران سینمایی باشد.
شما به عنوان کسی که حدود شش و نیم سال سمت مدیرعاملی بنیاد سینمایی فارابی را برعهده داشتید، به خودتان چه نمرهای میدهید؟ آیا از عملکردتان راضی هستید؟
هر آنچه که در توانم بوده با مشورت صاحبنظران و همراه با ابتکار عمل، انجام دادم، همیشه تلاش کردم نگاههای نوآورانه مبتنی بر تحول را در بنیاد فارابی توسعه دهم. همکارانم و یا دوستان فعال در سینما مرا اینگونه میشناسند که همواره به دنبال تحول در روندهای کاری سینما هستم، هم در بنیاد فارابی که وقتی من آمدم یک نهاد ۳۰ساله بود و الان دیگر ۳۷ساله است و هم در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، سعی کردم یک نگاه توام با تحول داشته باشم. آن بخشی از برنامهها که مربوط به من و همکارانم بود تا حدود زیادی محقق شده، ولی همانطور که میدانید در کار فرهنگی مولفههای دیگری مثل نگاه سازمان سینمایی، نگاه دستگاههای فرهنگی دیگر، بحث بودجه، بحث تعامل صنوف مرتبط با این برنامهها، خانه سینما و… هم به شدت بر خروجی تصمیمات و فعالیتها اثرگذار است، البته ما ارتباط و تعامل خوبی با تهیهکنندگان، شورای صنفی نمایش، کانون فیلمنامهنویسان، کانون کارگردانان و… داشتیم. بخشی از آن اهدافی که در ذهنمان بوده و روی کاغذ نوشتیم و درباره آنها اطلاعرسانی کردیم و صحبت کردیم محقق شده ولی در پاسخ به پرسش شما نمیتوانم به خودم نمره بدهم، دیگرانی که به نوعی با سینمای کودک یا بنیاد سیمایی فارابی مرتبط هستند باید عملکرد و شرایط محیط پیرامونی را ارزیابی کنند.
در همه این سالها به دلیل رشد تورم هزینههای تولید بسیار بالا رفت، اما بودجه بنیاد فارابی چندان تغییری نکرد، لذا با بودجه ثابت نمیتوان تولیدات زیاد یا فعالیتهای متنوع بینالمللی را رقم زد.
در حوزه تولیدات سینمایی، جریان تولید فیلم کودک، فیلم دفاع مقدس، فیلمهای اجتماعی و حمایت از فیلم سازان جوان و فیلم اولی اتفاقات خوبی رقم خورد و تولید مشترک با سایر کشورها باب جدیدی بود که گشوده شد. با این وجود ما در همه این سالها به عنوان اولین نهاد فرهنگی هنری و سینمایی کشور «شفافسازی» را در پیشانی کارهای فارابی داشتیم، بابت این شفافسازی هم بارها عملکرد بنیاد مورد نقد واقع شد که استقبال کردیم.
موضوع بعدی اولویتهایی بود که خیلی شفاف اعلام کردیم، زیرساختهای فناورانه در این دوره ارتقا پیدا کرد. شما در گذشته با یک بنیاد فارابی آنالوگ سروکار داشتید، اما الان تقریبا همه حوزههای کار ما در بنیاد فارابی و در جشنوارهها برخط شده است. همه اینها به زمان و برنامهریزی و برنامهنویسی و ورود فکرهای جدیدتر و ایدههای نوتر به فضای فرهنگی هنری به خصوص سینما نیاز داشته است.
به نظرم مجموعه این کارهایی که در بنیاد سینمایی فارابی انجام شده آن چیزی بوده که از دستمان بر آمده است. طبعا هر مدیری یا هر مجموعهای یک هدفگذاریهایی دارد که بنا بر دلایلی مثل کمبود بودجه یا عدم همکاری سایر بخشها یا برخی مخالفتهایی که در روند برخی از فعالیتها ایجاد شده بنا به هر دلیلی، که نمونههایش را گفتم در آن هدفگذاری اصلی موفق نبوده ، اما خدا را شاکرم و راضی هستم که در عمر مدیریتی چند سالهام در بنیاد سینمایی فارابی اغلب آن برنامههایی که میخواستم محقق بشود، شد ولی مثلا بنا داشتیم مرکز نوآوری و شتابدهی سینما را از سال ۹۸ راه بیاندازیم، تمام توافقات انجام شد ولی متاسفانه بنا بر دلایلی هنوز این امر محقق نشده است. در صورت راه اندازی آن مرکز سینما به زیستبوم نوآوری نزدیکتر میشد و الگوهای تولید کاملا تغییر پیدا میکرد و یک نوسازی در پیش تولید، تولید سینمایی، بازاریابی داخلی و خارجی آثار سینمایی و… انجام میشد.
امیدوارم این خشتهایی که ما گذاشتیم طی سالهای آتی آرام آرام خشتهای دیگری رویشان بیاید و این بنا مستحکمتر بشود.
آیا در طول این مدت موقعیتی پیش آمده بود که دلتان بخواهد یا مجبور به استعفا شوید؟
طبیعتا یک جاهایی عرصه بر مدیر تنگ میشود، برخی مشکلات، تنگناها یا گرفتاریهای اداری که سر راه ایجاد میشود عرصه را تنگ و ادامه کار را سخت میکند ولی سابقه من طی دو سه دهه اخیر نشان داده که در میدانهای فرهنگی کار کردهام لذا با تنگناها و مشکلات این بخش آشنایی دارم و تا به امروز آنچه که از دستم بر میآمده انجام دادم و امیدوارم در ادامه مسیر زندگی حرفهایام در بخش فرهنگ و هنر در همین خط و جهت حرکت کنم، اما با وجود مشکلات هیچ وقت پیش نیامد که به آن نقطه برسم که بخواهم استعفا بدهم.
این مشکلات سر راه هر مدیری که میخواهد واقعا با تمام وجودش، دلسوزانه برای ارتقای فرهنگ و هنر کار کند، وجود دارد. کار فرهنگی هم در کشور ما مستلزم حمایتهای چند جانبه است، منظورم از حمایت رانت ویژهای نیست بلکه منظورم لزوم همافزایی است. اگر در مدیریت فرهنگی درک متقابلی نباشد و همافزایی وجود نداشته باشد، طبعا پروژههای فرهنگی هنری در کشور پیش نمیروند، خصوصا در رابطه با بنیاد سینمایی فارابی که باید یک نوسازی درونی در آن اتفاق میافتاد و طی این سالها مرجعیت فرهنگی و بینالمللیاش را اثبات میکرد.
خوشبختانه در جلسه هیئت امنای بنیاد فارابی در خرداد ۱۴۰۰ ساختار جدید بیناد سینمایی فارابی مصوب شد که البته بخشی از این عملیات نوسازی را از سال ۱۳۹۴ آغاز کرده بودیم که این طرح تحول و ساختار تشکیلاتی بهینه، روی کاغذ به عنوان مصوب هیئت امنا، امضا و ابلاغ شد.
ما در این مدت متناسبسازی و چابکسازی در بنیاد فارابی را انجام دادیم، جدای از مسئولیت جدی در حوزه تولید سینمایی و تغییر نگرش در این حوزه، نوسازیهایی در بنیاد سینمایی فارابی مثل استفاده از فناوریهای نوین و زیرساختهای فناورانه در جشنوارهها و بنیاد فارابی و آرشیو و بازرگانی بنیاد به خصوص بخش بینالملل انجام دادیم. همه اینها کارهایی بود که به همت همکارانم در این سالها انجام شد و انشاءالله تداوم پیدا کند. جا دارد از همکارانم، صنوف فرهنگی و هنری که با ما کار کردند، از منتقدان دلسوزی که مشفقانه فعالیت های بنیاد را نقد کردند، هم تشکر کنم.
پیش از مدیریت شما یک قراردادی با شهرداری اصفهان بسته شده بود که جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان به مدت پنج سال قطعا در اصفهان برگزار شود. این قرارداد به کجا رسید و آیا به نظر شما یک بیمیلی از سوی اصفهان نسبت به برگزاری این جشنواره وجود ندارد؟
این موضوع به نگاه مدیریتی جشنواره برمیگردد. اولین کاری که در دوره مدیریتم انجام شد این بود که این تفاهمنامه پنج ساله با یک شرط به یک تفاهمنامه دائمی تبدیل شد.آن هم شرط تداوم برنامههای سینمایی مرتبط با جشنواره در طول سال بود.
اصفهان به عنوان شهری که نامش بر این جشنواره است و واقعا کشورهای خارجی جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان را به عنوان جشنواره اصفهان میشناسند و نقش تاریخی این شهر هم روی برند جشنواره خیلی اثرگذار بوده، میزبان اصلی جشنواره است و دبیرخانه جشنواره در طول سال باید فعال باشد و برنامه داشته باشد.
یکی از کارهایی که می تواند به هویتبخشی و تثبیت هویت جشنواره در اصفهان کمک کند، ایجاد موزه و مرکز اسناد جشنواره است که خوشبختانه در این دوره اتفاق افتاد و فاز اول آن امسال در روز ملی سینما در اصفهان افتتاح شد.
در دیدار اخیری هم که با شهردار جدید اصفهان داشتم، ایشان هم به این وجه خیلی تاکید داشت و گفت که حمایت میکنند، این موزه را توسعه میدهند ، آقای شهردار گفت که جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان سرمایه بزرگ فرهنگی برای شهر ماست. این نشان میدهد که حامی اصلی جشنواره در شهر اصفهان که شهرداری اصفهان است،بر موقعیت این جشنواره اشراف دارد.
لذا آن نگرانی که همیشه وجود داشت که اصفهان در طول سال، چندان فعالیتی در این زمینه ندارد یا نسبت به برگزاری جشنواره بیمیل هستند، با راهاندازی این مرکز فرهنگی که به نام جشنواره است و موجب توسعه فعالیتها در کنار دبیرخانه دائمی جشنواره در طول سال میشود، از بین خواهد رفت.
پرسش اساسی ما این است که «اصفهان چگونه میتواند به شهر خلاق سینما و سینمای کودک تبدیل شود؟» من در این رابطه طرحی را به شهردار اصفهان دادم و از ایشان خواستم که این طرح را بررسی کنند. این طرح باید اجرایی شود و سینمای کودک در شهر اصفهان در بحث آموزش، ارتقای زیرساختها، تهیه و تولید آثار سینمایی کودک، تشویق هنرمندان، راهاندازی و تقویت موزه و مرکز اسناد جشنواره کودک و نوجوان و فعالیتهای بینالمللی به عنوان یک گزینه جدی دنبال شود.
در این چند سال شهرداری اصفهان هم به ارتباط بیشتری با خواهرخواندههای اصفهان ترغیب شد. آنها در بخش بینالملل میتوانند با ارسال اثر، تولید کار مشترک و دعوت از داورانی از کشورهای دیگر بسیار تاثیرگذار باشند و سینمای کودک و نوجوان را تقویت کنند.
سویه بینالمللی، سویه مربوط به تهیه و تولید فیلم، آموزشهای خلاقانه ورکشاپها و سیمنارهای آموزشی باید در اصفهان اتفاق بیفتد. طرحش را خدمت آقای شهردار تقدیم کردم و ایشان هم استقبال کردند. امیدوارم با آغاز نیمه دوم سال ۱۴۰۰ این فعالیت جدیتر رقم بخورد.
حقیقتا کرونا بخشی از این برنامههای سینمایی را ناگزیر متوقف کرد. درست است که ما یک فضای آنلاین داشتیم و ورکشاپها، سیمنارها و حتی داوری و قضاوتهایمان درباره آثار در این فضا اتفاق افتاد و بچههای زیادی از سراسر کشور آمدند آثار را داوری کردند، اما همانطور که میدانید برخی از این تبادلات باید حتما حضوری و فیزیکی باشد. امیدوارم در دوران پساکرونا و با فروکش کردن موج کرونا شاهد تحولات و فعالیتهای رویداد محور در شهر اصفهان و برگزاری فیزیکی این رویداد در اصفهان باشیم.
فکر میکنید در دولت جدید در سمت جدیدی حضور داشته باشید؟
همانطور که گفتم هر جا باشم، چه در بنیاد فارابی یا در جایی دیگر، در حوزه فرهنگ و هنر کار میکنم و جز کار فرهنگی هیچ علاقه یا اولویت دیگری ندارم، چه در این مسئولیت و چه در جایگاه دیگر. حقیقتا جایگاه خیلی برایم مهم نیست.
به عنوان مدیری که در حوزه سینما کار کردید، آینده سینمای ایران را چطور میبینید؟
با آیندهنگری میتوان کاری کرد که سینما به عنوان مهمترین دستاورد فرهنگی ایران رونق بیشتری یابد، روند توسعه را طی کند و ظرفیت های آن بخصوص در بخش خصوصی شکوفاتر شود، لازمه آینده نگری هم، داشتن درک درست از چالش ها و شناخت وضع موجود است.
خوشبختانه نگاه کلی حاکمیت از رهبری معظم انقلاب تا سایر دستگاهها به سینما، در جمع مثبت است که باید این فرصت مغتنم را دانست و اگر همافزایی بین دستگاههای مختلف باشد و مدیران فرهنگی درک درستی از زمانه داشته باشند، در دهه پیش رو شاهد تحولات خوبی در بخش فرهنگی و بینالمللی و در زیرساختهای سینمایی خواهیم بود.
صحبتی که اخیرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی راجع به مرجعیت سازمان سینمایی در مورد مجوز ویاودیها کردند، نکته مهمی بود. اگر واقعا اراده سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این باشد که با مقررات مختلف هنرمندان سرگردان نشوند و بتوانند تعامل سازندهای با دستگاههای فرهنگی کشور داشته باشند، میتواند اتفاقات خوبی رقم بخورد، اما چالشهای جدی هم سر راه فرهنگ و هنر کشور است که بخشی از آنها بینالمللی است و دولت باید برایش فکر جدی داشته باشد و برنامهریزی کند، بخشی هم داخلی است، یعنی نگاه درونی و کارشناسانه باید راهگشا باشد.
ظرفیتهای بسیار عظیمی در سینمای ایران وجود دارد؛ اگر برنامه ریزان و مدیران سینمای کشور این ظرفیتها را درست بشناسند و بدانند که با چه پدیدهای و با چه ابعادی در محیط بیرونی و درونی مواجه هستند و اگر شرایط تاثیرگذار بر سینما را درست مطالعه کنند و این اشراف وجود داشته باشد، طبعا کارها میتواند خیلی بهسامانتر پیش برود.
مدیریت سینما «بایدها و نبایدها»یی دارد که به نظر من میشود آن بایدها و نبایدها را براساس شناخت دقیق از وضع موجود مشخص کرد. معتقدم مدیران ارشد سینمایی در دولت، به جای نگاه مداخلهگر و صرفا تصدی گرایانه، باید نگاه تسهیلگر داشته باشند، با درک درست از حکمرانی فرهنگی، می توان چالشهای جدی پیش روی صنعت تصویر در ایران را به فرصت تبدیل کرد و اگر مدیران سینمای کشور این ظرفیتها را درست بشناسند و با شفاف شدن نسبت بخش خصوصی و دولتی، میشود کارهای خیلی خوبی انجام داد.
در صنعت تصویر شاهد رشد فناوریها و استفاده از آن در آثار سینمایی هستیم، اما همچنان سرمایه مهم سینمای ایران، نیروی انسانی است، من به نسل نوی سینما باور دارم؛ نسل باسواد و پرشور و پرانگیزهای هستند، و امیدوارم در مدیریت فرهنگی کشور قدر این سرمایه مهم دانسته شود. سینما یک ثروت مهم و میراثفرهنگی کشور ما در دوره معاصر است که مدیران باید قدر این سرمایه را بدانند و در دوران مدیریت خود، برایش درست برنامهریزی کنند.