فردوس کاویانی در گفتگو با موزه سینما:
کار طنز در سینما، تئاتر و تلویزیون سخت است/ نقشهای منفی را دوست ندارم
موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله نشستهای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز فردوس کاویانی بخشهایی از گفتگو با این هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون را منتشر کرده است.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، فردوس کاویانی با بیان اینکه چهارم مهرماه ۱۳۲۰ در اسماعیلآباد کرمان به دنیا آمده است، گفت: کلاس اول ابتدایی نزد عمویم در یزد به مدرسه رفتم و از ششم ابتدایی دوباره به کرمان برگشتم و تحصیل کردم و در همان سالها شوق تئاتر من را به تهران کشاند و دبیرستان را به پایان رساندم.
وی با اشاره به علاقهاش به تئاتر ادامه داد: یادم میآید کلاس پنجم دبستان تئاتری را برای اجرا به مدرسه ما آورده بودند و من به فراش مدرسه گفتم میخواهم هرشب این نمایش را ببینم و اوهم به شوخی به من گفت هر شب باید سالن را جارو کنم تا اجازه بدهد و من هم پذیرفتم. ۱۳ روز این نمایش در مدرسه ما اجرا داشت و من هر روز آن را میدیدم به شکلی که آن را حفظ شده بودم و همان تئاتر را کارگردانی و اجرا کردم.
کاویانی خاطرنشان کرد: زمانی که کار تئاتر را تازه شروع کرده بودم یک نمایش آلمانی را به کارگردانی زندهیاد حمید سمندریان اجرا کردیم و بعد از آن به اداره تئاتر رفتم و به صورت قراردادی استخدام شدم و در آن جا ابتدا شروع به کارهای پانتومیمی کردم.
وی با اشاره به فیلم «پرونده» گفت: من نقشهای منفی دوست را ندارم و برای این فیلم میخواستم به مهدی صباغزاده بگویم که نمیتوانم بیایم اما به یکباره متوجه شدم قرارداد را امضا کردهام.
وی با اشاره به حضورش در «محله برو بیا»، گفت: برای این فیلم اکبرعبدی را برای یک نقش دعوت کرده بودند و برای نقش مش مهدی مرا پیشنهاد داده بودند و من هم پذیرفتم که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت.
وی با بیان اینکه داریوش مهرجویی با توجه به ساخت «اجارهنشینها» میتوانست آثار کُمیک دیگری را هم بسازد، گفت: کار طنز در سینما، تلویزیون و تئاتر سخت است. متاسفانه در کارهای تصویری همیشه ما بازیگرها دلشوره داریم زیرا گاهی به دلیل طولانی بودن زمان فیلم از طنز کار کم میکنند و زیربنای طنز را میگیرند که همین امر موجب میشود تا مخاطب خندهاش نگیرد و طنز نباشد.
کاویانی با بیان اینکه «بانو» فیلم خوبی بود، گفت: در این فیلم برای نقشهایمان با گوهر خیراندیش بحثها و گفتگوهای زیادی داشتیم تا به نقش مورد نظر برسیم. کل فیلم درباره این است که باغها و درختها درحال نابودی است. اینکه درختها که به مردم زندگی میدهند را میزنند و جای آنها آپارتمان میسازند.
وی همچنین بیان داشت: در سینما نقشهای مکمل خیلی ظریف را دوست دارم و ترجیح میدهم زیرا برایم گویاتر است و خیلی به دنبال نقشهای اول نیستم اما در تئاتر اغلب نقش اول را بازی کردم.
کاویانی در پایان با بیان اینکه سعی من همیشه بر شادکردن یک ملت بوده است، بیان داشت: مردم همیشه از «آژانس دوستی» به خوبی یاد میکنند، من معتقدم اگر اجتماع را بر مبنای دوستی بگذاریم همه مسائل و مشکلات از بین خواهد رفت. همه داستانهایی که در «آژانس دوستی» نمایش داده شد در انتها به دوستی، باهم بودن، درد هم را دانستن و اینکه خوب است به هم کمک کنیم منتهی میشود و باید توجه داشته باشیم که اینها سازنده زندگی ما هستند.
فردوس کاویانی در فیلمهایی همچون «پرونده»، «اجارهنشینها»، «در مسیر تندباد»، «بانو»، «همه دختران من»، «سفر پرماجرا»، «سگ کشی»، «میکس»، «جایی برای زندگی»، «نارنجیپوش» و… نقشآفرینی داشته است.
گفتگو با فردوس کاویانی در سال ۱۳۸۶ بوده است و موزه سینمای ایران برای این هنرمند پیشکسوت محبوب سینما، تئاتر و تلویزیون آرزوی سلامتی دارد.