پیکر ارشا اقدسی در کنار پیمان ابدی به خاک سپرده شد
پیکر ارشا اقدسی بدلکار سینما و تلویزیون ایران صبح امروز جمعه ۲۲ مردادماه وارد کشور شد و در کنار پیمان ابدی در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پیکر ارشا اقدسی بدلکار سینما و تلویزیون ایران پس از بازگشت به ایران ابتدا و به منظور برگزاری مراسم وداع به پیست مسابقه اتومبیلرانی «دست فرمون» واقع در بوستان ولایت تهران برده شد و پس از آن توسط انجمن موتورسواران ایران و با همراهی خانواده و هنرمندان حاضر تا قطعه هنرمندان بهشت زهرا تشییع شد.
سید جواد هاشمی، کامران تفتی، عبدالله روا، پیمان طالبی، حامد تهرانی، میثم درویشانپور، سارا بهرامی و اعضای انجمن بدلکاران و انجمن موتورسواران ایران از جمله افراد حاضر در این مراسم بودند.
در ابتدای مراسم تدفین در حالی که عکسهای ارشا اقدسی با جمله «ارشا پسر ایران» در همه جا نصب شده بود، گروهی به نواختن نی و دمام پرداختند.
پس از آن سیدجواد هاشمی پشت میکروفن رفت و در ابتدای صحبتهایش از مسئولین انتظامات خواست مردم و دوستان و شاگردان ارشا اقدسی را به اطراف هدایت کنند تا در جایی بایستند که مقابل دید مادر او را نگیرند.
وی در ادامه بیان کرد: به همه کسانی که از نقاط مختلف آمدند برای بدرقه پسر ایران مرد میداندار عرصه عشق، کسی که عشقبازی را به رفقا و دوستانش آموخت، کسی که رفت برای اینکه برای همیشه بماند، نه فقط برای امروز، بلکه برای فردا، خوشامد میگویم، خیلی خوش آمدید. الهی به حق این ایامی که متعلق است به کسی که او هم مرگش را خودش انتخاب کرد، سیدالشهدا، سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) و به گزاف نگفتم اگر بگویم ارشا پسر ایران هم به او اقتدا کرد و مثل او به استقبال مرگ رفت تا نامش بلندآوازه شود. نام سیدالشهدا 1400 سال بلندآوازه مانده و خواهد ماند به این دلیل که به استقبال مرگ رفت.
وی بااشاره به اینکه منتظر رسیدن پیکر پاک و بیبدیل و بسیار محبوب ارشا اقدسی هستند، گفت: این لحظات را قدر بدانید و مطمئن باشید الان روح ارشا اینجاست و همه شما و اشکهای قشنگتان را میبیند و لبخندهایی که به دلیل انرژی عجیبی است که همیشه ارشا داشت و لبخندی که همیشه روی لبش بود، تماشا میکند و جسمش آرام به خاک سپرده میشود. کسی که اسمش با جسمش دفن نمیشود همیشه ماندگار میماند.
هاشمی در ادامه شعری از قیصر امینپور را با عنوان «سوال روشن ما را جواب لازم نیست» خواند و گفت: دور و برتان را ببینید، چقدر اسمهای بزرگ، چقدر نامهای بلند که گرچه در خاک نشستند اما هرگز به خاک سپرده نشدند. آسمانیهایی که الان در آسمان کنار ملائک میخندند، در کنار خداوند روزی میخورند، چون شما آنها را دوست داشتید. ارشا الان بین آنها به خاک سپرده میشود.
این بازیگر ادامه داد: باور کنید برای آنان که با عشق همراهند، روز محشر حساب و کتاب لازم نیست. به افتخار او که افتخار ایران بوده است، صلواتی بر محمد و آل محمد بفرستید.
وی در ادامه از مسعود گرجی دعوت کرد تا آیاتی از قرآن مجید قرائت کند.
پس از تلاوت قرآن سید جواد هاشمی از حضار خواست روی صندلیها بنشینند و فاصله اجتماعی را رعایت کنند تا به بلای آسمانی کرونا مبتلا نشوند.
در ادامه تعدادی از دوستان و همکاران ارشا اقدسی پشت میکروفون قرار گرفتند.
پس از آن منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما با حضور در پشت میکروفون گفت: در چنین لحظاتی برای من همیشه دشوارترین سخن زمانی است که مادر همکار ارجمندمان در جمعمان باشد. در چنین مواقعی همه ما میدانیم که لطف و محبت مادر و غصهای که او دارد، هیچ کس ندارد. همه ما به سرعت فراموش میکنیم جز مادر. به مادر ارشای عزیزم تسلیت میگویم و از صاحب حق و صبر برای او صبوری آرزو میکنم، این غم تا انتهای جهان با او خواهد بود، اما صبوری بر این غم مسئله مهمی است.
وی ادامه داد: الان خانم جوانی به سخنان اعتراضآمیزی درباره شرایط زیستی خودش داشت. این را نه به معنای منفی بلکه اتفاقا به معنای مثبتش میگویم. اهل فرهنگ و هنر در هر جایی که هنرمندان حضور دارند، جایی است که مردم حق دارند خواستههایشان را بگویند و به گوش ما برسانند. ما زبان و تصویر و صدای این ملت هستیم، بنابراین وقتی از این دیدگاه نگاه کنیم، آن هم بخشی از ماجرای امروز ما است.
شاهسواری عنوان کرد: تا ساعتی دیگر باید علی سلیمانی عزیز را هم به خاک بسپاریم. نکته غریبی هست که همه دوستان اهل سینما که اینجا هستند، حتما مطلع هستند. در صحبتهای سیدجواد عزیز که در این ایام زحمات بسیاری کشید و رفاقت را به انتها رساند، این سخت بود. برخی از همکاران ما در بین مردم محبوبیت دارند که باید گفت خدا را شکر و برخی از همکاران ما هم در بین مردم مجبوبیت دارند و هم در اهالی فرهنگ و هنر و سینما؛ ارشا اقدسی و علی سلیمانی از آن جمله بودند که محبت اهل حرفه را هم به خودشان جلب کرده بودند و این محبت بوجود نمیآمد مگر اینکه دل صاف و عشق و علاقه آنها را به عینه ندیده باشند.
وی اظهار کرد: ما گرفتار کرونا هستیم و ایام سختی است. از همه شما تقاضا میکنم فاصلهها را رعایت کنید. واقعا طاقت داغ عزیز دیگری را نداریم. حرفه ما به گونهای است که باید کار کنیم، تولید و عرضه کنیم اما همچنان حرفه ما در بین مدیران حرفه پرخطر شمرده نمیشود و برای واکسیناسیون اهالی فرهنگ و هنر، به ویژه بازیگران که چارهای جز عدم رعایت پروتکلها را ندارند، مچنان گرفتاریم. امیدوارم این حرف من از اینجا از مزار ارشا و علی سیلمیانی به گوش کسانی که باید برسد، هرچند همه مکاتبات و مقدمات طی شده اما هنور گرفتاریهای اینچنینی داریم.
پس از آن، پیکر ارشا اقدسی به قطعه هنرمندان ایران وارد شد و مراسم تدفین به علت حضور جمع زیادی از مردم به سختی انجام شد.
سیدجواد هاشمی که اجرای مراسم را نیز برعهده داشت از مردم و افرادی که ازدحام را به وجود آوردند، درخواست کرد که فاصله و پروتکلها را رعایت کنند تا مشکلات بیشتر نشود.
فریاد بیصدای ارشا برای پذیرش حرفه بدلکاری در ساختار سینمای ایران شنیده نشد
در حین مراسم خاکسپاری، میکروفون را مادر ارشا اقدسی رساندند و او در سخنانی گفت: ای سراپا همه خوبی به تو میاندیشم، همه وقت، همه جا، من به هر حال که باشم به تو میاندیشم، تنها تو بدان. تقدیر پسر شجاعم را بر سر راه پیمان ابدی قرار داد و مسیر زندگیاش رقم خورد. ارشای شجاع من که اینک ملتی او را قهرمانی شجاع میخوانند، در راه آرمان بلندش جان خود را پیشکش کرد. شگفتا که جهانی این بدلکار جسور ایرانی را ستایش کرد. ابراز تاسف و تاثر جهانی از فقدان او همراه تحسین و تمجید صفاتش، مادر را که همیشه نکران و دلواپس حرفه او بود، غرق غرور و افتخار کرد. ارشا، پسر شاداب، پسر پرانرژی، پسر پرانگیزه من دور از هیاهوی اطراف؛ به حرفه خود دل بسته و برای ارتقای آن تلاش میکرد. فریاد بیصدای او برای پذیرش این حرفه در ساختار سینمای ایران شنیده نشد و من اینک خواسته به حق او را دوباره تکرار میکنم که باید جایگاه بدلکاری در سینمای ایران لحاظ و تثبیت شود.
وی ادامه داد: ارشا معقتد بود «وقتی از من در بزرگترین پروژههای جهانی دعوت میشود، بدان معناست که من و کشورم قابلیت و پتانسیل جهانی شدن را داریم.» ارشا عاشق کشورش ایران و عاشق هموطنانش بود و با وجود امکان مهاجرت، هرگز به ترک وطن فکر نمیکرد. ارشای مهربان و نترس من در آخرین حرکت بدلکاری خود در یک پروژه سینمایی در کشور لبنان یک رکورد تاریخی و بیسابقه در جهان به جای گذاشت که موجب حیرت صاحبنظران شد. او با تقدیم جان عزیزش به این رکورد مهر تایید زد.
مادر ارشا اقدسی اظهار کرد: ارشا با لذت و هیجان زندگی کرد و با لذت و هیجان هم زندگی را وداع گفت. آرزوی نهایی او غنودن در کنار استاد و مربیاش پیمان ابدی بود که آن هم محقق شد. ارشایم، عزیز دلم، پسر نجیب سینما، اکنون تا بینهایت زمان مجال و فرصت داری تا در مقابل استاد زانو بزنی، بپرسی و بدانی تا سر پرشورت قرار و آرام گیرد. آسوده بخواب گوهر سینمای ایران، عزیز دل مادر. من همیشه به وجودت افتخار خواهم کرد؛ دیدار دور نیست پسرم.
در ادامه، سیدجواد هاشمی ضمن اینکه مجددا بر برقراری نظم تاکید کرد، شعری از علیرضا غزوه که در دهلی نو حضور دارد را قرائت کرد و گفت: پیمان عزیز پیکر ارشا را در آغاش بگیر. همه دوستانش میدانند که او وقتی میخواست از مرگ حرف بزند، چقدر شجاعانه، دلیرانه و مشفقانه و با اشتیاق حرف میزد، درسی که از پیمان آموخت و تا ابد، تا آخرین نفس شاگرد خوبی بود و او که الان استاد بسیار خوبی است. روح ارشا هرگز ما را تنها نخواهد گذاشت، همیشه در کنار مادرش خواهد بود، همیشه کنار رفقایش خواهد بود.
وی در ادامه عاجزانه از همه درخواست کرد که فیلمبرداری نکنند و ضمن اینکه پیکر ارشا در خاک آرام میگرفت، تلقین او را خواند.
هاشمی در پایان بیان کرد: یه یاد دارم قرار بود به مشهد بروم ارشا از من خواست برایش دعا کنم، از او پرسیدم چه میخواهی گفت دعا کن با عزت از دنیا بروم؛ چه عزتی از این بیشتر که بیش از دو هفته است همه مردم ایران برای او اشک میریزند.
وی در پایان مراسم گفت: ارشا پیش از رفتنش از مرگ زیاد سخن گفته بود و همیشه تقاضا داشت اعضای بدنش اهدا شود، او میدانست این اتفاق برایش میافتد و مرگ مغزی میشود، میدانست چشمهای قشنگش، قلب نازنینش و همه آنچه که قرار است، در بدن شخص دیگری خواهد بود. هر عضوی از بدن ارشا اقدسی در بدن کس دیگری باشد او هم از این عشق بهره خواهد بود، حتی اگر خودش هم متوجه نشود از این شرایط بهرهمند خواهد شد. او با عشق اعضای بدنش را تقدیم کرد، شاید هیچکس نداند اعضای بدن ارشا در بدن چه کسی قرار دارد ولی حتما آن کسی که این عاشقی نصیبش شده در محضر خداوند، عزیز و گرانقدر خواهد بود. امروز روز بدی برای ما و روز خوبی برای ارشا و علی سلیمانی عزیز است، اما چه کنیم که باید تاب بیاوریم و صبوری خواهیم کرد. با ارشا خداحافظی میکنیم و از همه شما میخواهم در این روزها که شرایط کرونا بحرانی شده است، پروتکلها را بیشتر رعایت کنید.
ارشا اقدسی، روز چهارشنبه ششم مرداد ۱۴۰۰ در جریان همکاری با یک پروژه سینمایی در بیروت و هنگام ضبط صحنه چپکردن ماشین، دچار حادثه و به دنبال آن، در بیمارستانی در بیروت بستری شد. او روز چهارشنبه ۱۳ مرداد درگذشت و امروز، جمعه ۲۲ مرداد، در کنار پیمان ابدی، دیگر بدلکار شناختهشده ایرانی و استادش، در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
این گزارش در طول برگزاری مراسم تکمیل شد.