روزنامهنگار آمریکایی مطرح کرد؛
آیا رسانههای خبری در ترس و واهمه سیاسی مخاطبان نقش دارند؟
اگر رسانهها با هدف جذب مخاطب بخواهند ریسک فعالیت سیاسی دنیای امروز را بزرگتر از واقعیت به تصویر بکشند، سبب میشوند تا مردم از عرصههای سیاسی واهمه داشته باشند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «گِرِگ جکسون» روزنامهنگار آمریکایی و کارشناس رسانه در گزارش تفصیلی به بررسی دنیای امروز رسانه خبری پرداخته است. نویسنده گزارش معتقد است، اینترنت تاثیر شگرفی بر رسانههای خبری دارد. این روزها، رسانههای خبری به ویژه تلویزیون نقش اصلی خود را از دست دادهاند و ماهیتی سرگرمکننده دارند. بخش دوم از ترجمه این گزارش مفصل را در ادامه میخوانید:
انطباق مولفههایی مثل آسیب و درمان، هراس و آسودگی، جوهره ذاتی اخبار امروز دنیای رسانهها را تشکیل میدهند. اخبار برای اینکه شنوندگان و خوانندگان را درگیر کنند خود کنند، بایستی حوادث، اخبار فوری و بهروز را باید در اختیار آنها قرار دهند اما این امر چطور میسر خواهد شد؟
رسانهها باید توضیحات و تفسیرهایی در اختیار مخاطبان خود قرار دهند تا آشفتگی و وحشت به وجود آمده ناشی از انتشار اخبار را منسجم کند. رسانهها میتوانند با بهرهگیری از چهرههای رسانهای محبوب مردم، رهنمودهای لازم را با هوش و ذکاوت و بهرهگیری از زبان طنز، در اختیار مردم قرار دهند. این افراد میتوانند با اطمینان بخشیدن به مخاطبان خود، ترس و واهمهی آنها را کاهش دهند.
اخبار وجود دارد اما به راحتی میتواند از عرصه رسانهها حذف شود. اخبار به ناچار محو میشود، چون برجستگیاش در عرصه مجازی فهم ما بسیار نامتناسب است با برجستگیاش در زندگی ما. اگرچه خبر حذف میشود ولی آثار آن بر مخاطب باقی خواهد ماند. علاوه بر باقی ماندن آثار اخبار بر مخاطبان، آمادگی آنها برای اخبار آینده سیاست و دنیای بیرونی نیز برقرار خواهد ماند.
اگر رسانهها با هدف جذب مخاطب بخواهند ریسک فعالیت سیاسی دنیای امروز را بزرگتر از واقعیت به تصویر بکشند، سبب میشوند تا مردم از عرصههای سیاسی واهمه داشته باشند. ترس مردم از سیاست، یکی از آثار بزرگنمایی مخاطرات سیاسی است. ترس مردم حاکی از آن است که مردان سیاست، اقدامی علیه آنان انجام دهند.
حوزههای انتخاباتی در جناحهای سیاسی آمادهاند تا هرگونه سیاست یا قانون جدید را بهعنوان پایانی برای تمامی ارزشها تقبیح کنند. اثر احتمالی سیاست مدنظر در فضای مجازی اخبار جذب میشود و در آنجا بهصورت گزارهای ناآزموده و بیپایان خاموش میشود. چنین عملکردی منجر به فلج شدن عرصه سیاسی میشود؛ منظور این است که در تصویب یا ترمیم سیاست موردنظر توانایی لازمه را نخواهیم داشت. همچنین دلایل ازکارافتادگی افزایش مییابد چون شانس برخورداری از اصلاحات کمتر شده است. این کار به نیروهایی که خواهان افزایش یا کاهش عملکرد دولت نیستند، قدرتی نامتقارن میبخشد.
موضوع خطرناکتر در این میان دخیل است که فرهنگ و کلیت آن را تحت تاثیر قرار میدهد. وقتی فوریت با بیارتباطی و وحشت با یکدیگر عجین میشوند، این انطباق تبدیل به تضاد و آشفتگی دیوانهکنندهای در عرصه فکری زندگی تبدیل میشود که ترس، خشم، و سرگشتگی را در تمامی زمینهها تولید میکند. ماهیت ذاتی یک فراواقعیت تشویش و دلواپسی است: حس بیم، وحشت خاموش، بدشگونی فراگیر. داستانِ دلهرهآور دستکم راحتمان میکند، چون داستان است. ممکن است دوستی ما را اذیت کند اما درنهایت بگوید: «فقط میخواستم دستت بیندازم». اخبار نیز رویهمرفته ما را دست میاندازد، اما هیچوقت نمیتواند چنان اعترافی بکند چراکه نیروی محرکهاش را مدیون این است که وانمود میکند سرگرمی و «شوخیِ» محض نیست، بلکه بسیار مهم و نتیجهبخش است. اخبار مرز بین سرگرمی و خدمات عمومی را با دقت تمام تار و نامشخص میکند، بنابراین سهم بازار و اعتبارش وابسته است به همان اغتشاش و تاری. اما وقتی از خودتان میپرسید با چیزی که از اخبار فهمیدید چه کار میتوان کرد، میبینید که فقط به شما امکان میدهد اخبار بعدی را آگاهانهتر دریافت کنید.