مزدک رجبی:
امر مطلق هگلی فروبسته نیست، بلکه گشاده به امکانات آینده است
سخنرانی تخصصی «امر مطلق هگلی؛ چشماندازهای پسنگری و پیشنگری، تمامیت و منفیت» با ارائهی سخنان مزدک رجبی، مدیر گروه فلسفهی غرب روز دوم خردادماه 1400، برگزار شد.
به گزارش ایلنا، نشست تخصصی «امر مطلق هگلی؛ چشماندازهای پسنگری و پیشنگری، تمامیت و منفیت» از مجموعه نشستهای سهگانه با موضوع «امر مطلق در فلسفه و علوم اجتماعی و انسانی معاصر» است که توسط مزدک رجبی طراحی شده و بخشی از طرح تفصیلی «بنیادهای نظری علوم اجتماعی و انسانی» است که طبق برنامه در دو مجلد برای «طرح جامع اعتلای علوم انسانی معطوف به پیشرفت کشور» نگاشته میشود. نخستین سخنرانی با عنوان؛ امر مطلق هگلی، دومی، امر مطلق و هرمنوتیک و سومین آخرین با عنوان «امر مطلق در فلسفهی دلوز و فلسفههای مادهانگارانه پسا دولوزی» برگزار خواهد شد.
رجبی در آغاز سخنانش به معرفی جایگاه و اهمیت امر مطلق در فلسفه معاصر در تصویری کلان پرداخت و سپس در مورد ویژگیهای امر مطلق در فلسفهی هگل با دو جفت یا دوگانه پسنگری/ پیشنگری و تمامیت/ منفیت توضیح داد.
وی گفت: پسنگری و پیشنگری دو چشمانداز است که در پایان چهار لایه از فلسفهی نظاممند هگل ظاهر میشود؛ لایههای پدیدارشناسی، منطق، روح عینیت یافته و روح مطلق. از یکسو میتوان همهی تعینات روح یعنی آگاهی/ واقعیت را در چشمانداز پسنگرانه امر مطلق توضیح داد زیرا جایگاه امر مطلق جایگاه نفی تکثر همهی تعینات آگاهی/ واقعیت و مقرر شدن همهی آن تعینات در وحدتی پسا وساطت است؛ از سویی دیگر امر مطلق به منزلهی آخرین ایستگاه تحققیافته آگاهی/ واقعیت ایستگاهی پایانی و فروبسته نیست، بلکه گشوده رو به آینده و امکانات آتی است؛ با دو پیشنگری مواجه هستیم؛ یک پیشنگری با توضیح فراشد همهی تعینات آگاهی/ واقعیت از آغاز تا انجام محقق شدنی است ولی از جهت گشودگی امر مطلق رو به آینده است که میتوان به این گشودگی با پیشنگری دوم یعنی تداوم و وقفهناپذیری همان پیشنگری نخست نگریست که نگریستن به گشودگی امرمطلق است.
رجبی ادامه داد: از سویی دیگر با جفت یا دوگانهای دیگر در امر مطلق هگلی مواجه هستیم؛ منفیت/ تمامیت. با نفی همه تعینات آگاهی/ واقعیت تکثر و بلاواسطه بودگی همهی آنها نفی میشود و در عدم وساطت مطلق و پسا وساطت قرار میگیرند. این عدم وساطت همان تمامیت است؛ این همانی این همانی و این نه آنی؛ وحدت وحدت و کثرت؛ بیواسطگی بیواسطگی و وساطت است. تمامیت اما خود را نیز نفی میکند و نیروی نفی در این آخرین ایستگاه متوقف نمیشود و خود را نیز نفی میکند. نفی همهی تعینات فراشد در تمامیت آن و نگریستن به خود فراشد بهمثابه صورتی این همان با محتوا، نفی همه نفیها، به وضعیتی منجر میشود که در این جفت دوم پدید میآید؛ تعلیق همهی تعینات از آن حیث که متعین و محدود هستند. این عدم تعین و نفی هر تعین و محدودیت وضعیتی است که به تعلیق تعین منجر میشود.
رجبی تأکید کرد: این دو جفت یا دوگانه برای توضیح دو ویژگی امر مطلق هگلی به کار میآید: ۱) امر مطلق به منزلهی آخرین ایستگاه تعینات آگاهی/ واقعیت وجه درونی و گریزناپذیر مطلق فلسفه بهمثابه نظام یا کل است؛ ۲) امر مطلق فروبسته نیست، بلکه گشوده و گشاده به امکانات آینده است. نگرش راست و چپ سدهی نوزدهمی هر دو در امر مطلق هگلی موجود است: با فهم فلسفهی معاصر مطلق و عدم اطلاق، کلان روایت و دیگر روایتها، کل و پاد کل، فراروندگی بنیاد و درون ماندگاری بنیاد هر دو درون توضیح واقعیت بهمثابه فراشد موجود است.
وی در خاتمهی سخنانش یادآور شد: در سخنرانی دوم و سوم «امر مطلق در تفکر هرمنیوتیکی و متافیزیک دلوزی» یعنی فراشدِ تفاوت و تکرار و نیز فلسفههای پسادلوزی توضیح داده خواهد شد تا دست آخر از نسبت جفتها یا دوگانههای نفی/ ایجاب و فراروندگی/ درون ماندگاری آغاز طرحی برای توضیح متافیزیکی فهم اجتماعی و انسانی معاصر تمهید شود.