یادداشتی از شهرام اصغری؛
صداوسیما در دام جریانسازیهای کلابهاوس افتاد

شهرام اصغری (کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه) مینویسد: رویهی صداوسیما میتواند طوری باشد که حتی منتقدان و مخالفان هم این رسانهی ملی را خانهی خود و محرم اسرارشان بدانند.
اخبار ۲۰:۳۰ شبکهی دو در شب یازدهم اردیبهشتماه، بخش اعظم برنامهی خود را به سخنان دکتر جهانگیری در کلابهاوس اختصاص داد که به این موضوع میتوان هم نگاه مثبت و هم منفی داشت.
مثبت از این بابت که صدا و سیمای کشورمان کلابهاوس را با وجود فیلترینگ عجیب و غریبش به رسمیت میشناسد و اینکه سخنان جهانگیری برای آنها هم ارزش خبری بالایی داشته و میخواهند بهنوعی مخاطبان بیشتری را جذب کنند!
با اینحال از نظر رسانهای و نگاه منفی نیز سؤال بسیار مهمی در این زمینه پیش میآید و آن اینکه، اگر اظهارات جهانگیری سوژهی خوبی برای صدا و سیما بوده چرا در طول این ماهها از این همه شبکههای مختلف صدا و سیما هیچکدام یکساعت به این مدیر وطنی فرصت ندادند تا با مردم و مخاطبان یا آنهایی که سؤالهایی دارند، اینچنین راحت حرف بزند؟
حال که حرفهای جهانگیری در تمام رسانهها و محافل خبری انعکاس و بازتاب عالی داشت، کارشناسان صدا و سیما از خواب غفلت بیدار شدند و به این نتیجه رسیدند که بخش اعظم اخبار تلویزیون را در شب قدر به حرفهای جهانگیری در کلابهاوس اختصاص دهند!
آیا این حرکت در عالم حرفهای رسانه درست است که صدا و سیمای ملی یک کشوری به جای تولید محتوای و سوژهیابی، سوژههای سوختهی کلابهاوس این رسانهی نوپا را بازنشر دهد؟!
باید بپذیریم این حرکت باعث کسر شأن صدا و سیمای ملی است که افراد اینچنینی در کشور وجود داشته باشند و شبکهها و برنامههای مختلف تلویزیونی به آنها فرصت صحبت نداده باشد. مخصوصأ به افراد و مدیران صادقی که برادر دو شهید هم هستند و در این مدت هیچکس نتوانسته پروندهسازی کند و مورد اعتماد رهبر انقلاب نیز هستند. صدا و سیما باید با مدیران و دلسوزان نظام طوری رفتار کند که هیچ مدیری نخواهد حرفهای دلش را در سایر رسانهها مطرح کند. رویهی صدا و سیما میتواند طوری باشد که حتی منتقدان و مخالفان هم این رسانهی ملی را خانهی خود و محرم اسرارشان بدانند.
این کار با اندکی تجدیدنظر در افکار مدیران صدا و سیما کاری شدنی و امکانپذیر است و این هنر کارشناسان و کارگردانان رسانه است که بتوانند این نکتهی مهم رسانهای را مدنظر قرار دهند.
نکند مدیران و تصمیمگیران صدا و سیما فکر میکنند همچنان میتوانند با سانسور برخی افراد و اشخاص، مانع از شنیدهشدن صدای آنها شوند؟!
هرچند در بخش پایانی گزارش ۲۰:۳۰ سعی شد به شکل بسیار آمارتوری جهانگیری را مقصر جلوه دهند و حرفهای او را به شروع تبلیغات زودهنگام انتخاباتی و رقابتهای جناحی و گروههای سیاسی ربط دهند، اما مدیران و تصمیمسازان صدا و سیما اگر به فکر جذب مخاطب بیشتر و تحول هستند، باید خود تولیدکننده باشند و فوراً تمام سوژههای خوب و روز را بقاپند و کاری کنند کلابهاوس، پیجهای اینستاگرامی و ... دنبالهروی سوژهها و جریانسازیهای شبکهها و برنامههای قدرتمند صدا و سیمای ملی و محبوب باشند، نه برعکس!