خبرگزاری کار ایران

مشاور علی ثابت‌نیا در انجمن موسیقی ایران مطرح کرد:

جایگزینی شورایی به‌جای هیئت امنای انجمن موسیقی ایران نوعی خودزنی ازسوی ارشاد است/تغییرات جدید از انجمن تشکلی تشریفاتی خواهد ساخت

جایگزینی شورایی به‌جای هیئت امنای انجمن موسیقی ایران نوعی خودزنی ازسوی ارشاد است/تغییرات جدید از انجمن تشکلی تشریفاتی خواهد ساخت
کد خبر : ۱۰۵۸۴۰۲

دو اتفاق مهم در عرصه موسیقی سال گذشته سپردن انجمن موسیقی ایران به شورایی جدیدالتاسیس با عنوان «برنامه‌ریزی و حمایت‌ها» است که منجر به استعفای علی ثابت‌نیا شد. اتفاق دیگر که اعتراض‌های بسیار در پیش داشته جایگزینی موسسات خصوصی به جای شعب انجمن‌ موسیقی در استان‌هاست. کیوان فرزین (مشاور سعید ثابت‌نیا) درباره جزییات این اتفاقات توضیح داد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی کشور در سال گذشته، چه به لحاظ مدیریتی و چه به لحاظ اجرایی فراز و نشیب‌های بسیار داشته است. علاوه بر تعطیلی کنسرت‌ها و نابسامانی وضعیت آموزشگاه‌های موسیقی به دلیل بالا گرفتن بحران کرونا و برخی اتفاقات جزیی دیگر، انحلال شعبه‌های انجمن‌های موسیقی استان‌ها و جایگزینی آن‌ها با موسسات خصوصی یکی دیگر از اتفاقاتی است که حواشی و مخالفت‌های بسیاری در پی داشته است. 

اتفاق دیگری که در اواخر سال ۱۳۹۹ از سوی معاونت امور هنری و دفتر موسیقی رقم خورد و به نوعی باعث استعفای علی ثابت‌نیا (مدیر انجمن موسیقی ایران) شد، ایجاد شورایی با عنوان «برنامه‌ریزی و حمایت‌ها» به ریاست حمید قبادی (مشاور اجرایی معاونت) است. به نظر می‌رسد این اتفاق بر نحوه فعالیت انجمن موسیقی ایران تاثیرات منفی خواهد داشت و آن را به تشکلی غیرمستقل تبدیل خواهد کرد؛ زیرا از این به بعد هرگونه تصمیم‌گیری در انجام امور و چگونگی صرف بودجه، منوط به نظر و تایید شورای «برنامه‌ریزی و حمایت‌ها» است. درحالیکه پیش از این هیئت امنای انجمن موسیقی ایران بالاترین مرجع تصمیم‌گیری بود. 

چندی پیش نیز رسانه «دیده‌بان موسیقی ایران» متشکل از برخی هنرمندان و منتقدان و پژوهشگران عرصه موسیقی درباره این اتفاق مطلبی منتشر کرده بود که بخشی از آن به قرار ذیل است: «گویا دخالت این شورا (شورای برنامه‌ریزی و حمایت‌ها) در ریز امور انجمن موسیقی و تبدیل کردن آن به یک مجری صرف و بی‌اختیارِ زیردست دفتر موسیقی و معاونت هنری از دلایل اصلی اعتراض و استعفای علی ثابت‌نیا بوده است؛ چراکه با اعمال نظر این شورا در انجمن موسیقی ایران، این نهاد به یک ساختار بدون استقلال تبدیل می‌شود که در نهایت به ناکارآمدی و بی‌اعتباری آن خواهد انجامید.» 

کیوان فرزین (منتقد، نوازنده و مشاور علی ثابت‌نیا در انجمن موسیقی ایران) طی گفتگو با ایلنا به سوالاتی در جهت اتفاقات رخ داده اخیر که توسط معاونت امور هنری ارشاد و دفتر موسیقی رقم خورده، پاسخ داد. او در بخشی از صحبت‌هایش جشنواره ملی موسیقی جوان، نمایشگاه موسیقی، آثار شنیداری (سال 86) و بسیاری از آثار منتشر شده غیرتجاری را حاصل تلاش انجمن موسیقی ایران دانست.

قاعدتا همه تشکل‌های رسمی، از جمله انجمن موسیقی ایران از ابتدا اساسنامه‌ای دارند که بر اساس آن به فعالیت‌های اداری و مدیریتی و اجرایی می‌پردازند. با توجه به این مهم مدیریت انجمن موسیقی ایران بر چه اساس به شورایی با عنوان «برنامه‌ریزی و حمایت‌ها» محول شده است؟ 

در اساس‌نامه انجمن موسیقی ایرانی هیئت امنا بالاترین رکن و عالی‌ترین مرجع تصمیم‌گیری انجمن است. پس قاعدتا هر فرد یا شورایی فوق هیات امنا قرار بگیرد غیر منطبق با اساس‌نامه فعلی به نظر می‌رسد. از زاویه دید وزارت ارشاد هم این کار کمی عجیب به نظر می‌رسد چراکه خود انجمن موسیقی ایران توسط وزارت ارشاد تشکیل شده، با نظارت آن اداره می‌شود و اعضای هیئت امنای آن به پیشنهاد معاون امور هنری و تایید وزیر ارشاد تعیین می‌شوند که یک عضو آن حقوقی و مدیرکل دفتر موسیقی است. بنابراین اینگونه نیست که عده‌ای موزیسین به صورت مستقل  یا بر اساس انتخابات توسط جامعه موسیقی جمع شده و هیئت امنا تشکیل داده‌ باشند که بگوییم چون ممکن است باب میل ارشاد نبوده‌اند یا ممکن بوده تصمیمی خلاف یا بدون هماهنگی با سیاست‌های ارشاد بگیرند، این تدبیر اندیشیده شده تا وزارتخانه بر این نهاد وابسته به خودش نظارت بیشتری داشته باشد.

پس زمانی که ارشاد خودش اعضای هیئت امنا را تعیین کرده، جایگزینی شورای دیگر به جای آن نوعی خودزنی هم محسوب می‌شود. 

همینطور است. با توجه به اینکه انجمن موسیقی ایران، موسسه‌ای کمک گیرنده است، می‌توانند بگویند از آنجایی که  بخش عمده بودجه‌اش را از دولت می‌گیرد، پس ارشاد باید بر امور و عملکرد آن نظارت داشته باشد. اما از طرفی تجربه نشان داده معمولا هیئت امنای چنین نهادهایی خلاف نظر وزارتخانه عمل نمی‌کنند و از طرف دیگر مدیرکل دفتر موسیقی که عضو هیئت امنای انجمن موسیقی است، حضورش بابت همین نظارت‌ها است. مثلا اگر هیئت امنای انجمن بخواهد طرحی را تصویب کند که پرداخت هزینه آن در توان وزارت ارشاد نباشد، نماینده‌ای رسمی از سوی ارشاد در جمع حضور دارد تا مسئله را توجیه کند و معمولا هم دید‌ه‌ایم هیئت امنا هم چون از همین سو منتصب شده‌اند، تمکین کرده‌اند. همین‌هاست که ناظر کردن شورا بر عملکرد انجمن و هیات امنای آن را تعجب‌برانگیز می‌کند.

در نهایت با تشکیل شورایی خارج از کادر انجمن موسیقی، چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟ 

جایگاه و اختیارات ارکانی چون هیئت امنا و مدیرعامل محدود و به نوعی تشریفاتی می‌شوند و انجمن به عنوان یک موسسه نیمه خصوصی عملا به یکی از ادارات وزارت ارشاد و معاونت هنری بدل و کاملا دولتی خواهد شد. باید این نکته را بگویم که انجمن در کشور و شعب آن در استان‌ها با اتکا به همین نیمه خصوصی‌شان در بسیاری از مواقع نقش نهادی رابط بین جامعه موسیقی و دولت را بازی کرده‌اند و در مواقعی که توانسته‌اند این دو بخش را به هم نزدیکتر کنند، موفق‌تر بوده‌اند و ما شاهد اتفاق‌های خوب و تاثیرگذاری در حوزه موسیقی کشور بوده‌ایم. اگر بخواهم مثال بزنم جشنواره ملی موسیقی جوان، نمایشگاه موسیقی و آثار شنیداری (سال 86) یا بسیاری از آثار منتشر شده توسط انجمن در عرصه موسیقی غیرتجاری از این جمله است.

موضوع این است که فعالان عرصه موسیقی در تهران و بخصوص شهرستان‌ها از نوع عملکردهای شعب انجمن  تا حدودی رضایت دارند. با توجه به اشرافتان بر امور انجمن موسیقی ایران، آیا کوتاهی یا خللی در کار بوده یا نسبت به موضوعاتی ضعیف عمل شده که منجر به تصمیم‌گیری در جهت ایجاد شورایی بیرونی شده است؟ 

به نظرم مسئولان مربوطه در معاونت هنری و دفتر موسیقی باید پاسخ‌گوی این سوال باشند. همانطور که گفتم ارشاد بر نوع عملکرد انجمن موسیقی نظارت تنگاتنگی دارد و همواره از نزدیک در جریان امور و فعالیت‌های آن بوده است. در بسیاری مواقع مانند جشنواره موسیقی فجر، معمولا انجمن‌ها کاملا بازوی اجرایی دفتر موسیقی محسوب می‌شده‌اند؛ اما در کنار آن انجمن موسیقی در جاهایی هم هویت مستقل خود را داشته و خودش کارها و پروژه‌هایی را طراحی و اجرا می‌کرده. در اینجا هم مدیرکل دفتر موسیقی نیز به عنوان یکی از اعضای هیئت امنا در جریان همه چیز بوده است. حال دلایل این تصمیم چه بوده، من خیلی نمی‌دانم!

ماجرا هرچه که هست اما این اعمال تغییرات زمانی رخ می‌دهد که معاونت هنری و دفتر موسیقی عملکرد انجمن را قبول نداشته باشند. 

اگر اینگونه بوده و عملکرد اعضای هیئت امنا ایرادی داشته که تغییر آن در حوزه اختیار کامل وزارتخانه بوده و می‌توانستند خودشان هیئت امنای جدید و کارآمدی را انتخاب و منتصب کنند. 

یا حتی در نهایت می‌توانستند شخص دیگری را به جای آقای علی ثابت‌نیا که اعتراض خود بر این تصمیمات را با استعفاء نشان داده بر مسند مدیریت قرار دهند.

بله درست است. اگر ایرادی در عملکرد مدیرعامل بوده، هیئت امنا باید طبق وظایف خود او را عزل و مدیری جدید بر می‌گزید. هر دوی این راهکارها اتفاقا کاملا مطابق اساسنامه است. البته ما از ابتدا تا به اینجا بارها صحبت از اساسنامه کرده‌ایم اما این را نیز در نظر داشته باشیم که در چنین مواردی که ریش و قیچی دست دولت است، او خود را مختار می‌بیند و قوانین هم این اجازه را می‌دهد که کارهایی انجام دهد. مثلا در اینجا که انجمنی را خود ارشاد تاسیس کرده و خود ارشاد هم به آن مجوز فعالیت داده و اساسنامه‌اش را تایید کرده، همین ارشاد هم می‌تواند فردا اساسنامه را به‌گونه‌ای تغییر دهد که این شورا در ساختار آن جایگاه پیدا کند. مشابه همین اتفاق هم می‌تواند چند ماه بعد و به شکلی دیگر توسط دولت جدید رقم بخورد!

اتفاق دیگر تبدیل یا جایگزینی انجمن‌های موسیقی به موسسات خصوصی است. درباره جزییات این اتفاق توضیح دهید.

بر اساس این اتفاق قرار است تغییر ساختاری صورت گیرد و طی آن، شعب استانی که تا امروز زیر مجموعه انجمن موسیقی ایران بوده‌اند، هرکدام با موسساتی خصوصی با ساختار انتخاباتی اما تحت نظارت انجمن موسیقی ایران جایگزین شوند که همین خصوصی بودن و در عین حال تحت نظارت بودن، خود با نوعی تناقض و ابهام همراه است.

آن تناقض‌ها چیست؟

 زمانی که ساختاری، خصوصی است و قرار است از طریق رای‌گیری از جامعه موسیقی،‌ مجمع عمومی و سپس هیئت مدیره آن تشکیل شود، تبعاتی هم دارد. مثلا هیئت مدیره‌ای که قدرتش را از مجمع عمومی‌ای می‌گیرد که اعضای آن بر اساس انتخابات تعیین شده‌اند، دیگر نمی‌تواند زیر مجموعه دستگاهی دولتی باشد و اگر چنین باشد به هرحال در بخش‌هایی تضاد منافع پیش خواهد آمد. مثلا شاید دولت بخواهد برای انجمن کاری کند، اما مجمع انجمن و جامعه موسیقی آن شهر یا استان موافق نباشند. اینجاست که این ماهیت دوگانه باعث ناکارآمدی می‌شود. از طرف دیگر اگر بخواهد مانند بخش خصوصی فعالیتی کند با دیگر شرکت‌ها و موسسات فرهنگی هنری خصوصی مشابه فعال آن شهر، وارد رقابتی ناخواسته می‌شود.

این اتفاق چه پیامدها و آسیب‌هایی در پی خواهد داشت؟

شاید تاثیر و پیامدهای این اتفاق در تهران کمتر باشد اما در شهرستان‌ها خیلی نمود بیشتری خواهد داشت. بخصوص می‌تواند در بخش موسیقی نواحی در استان‌ها و فعالیت هنرمندان و گروه‌های بومی تاثیرات محسوسی داشته باشد. علاوه بر اینکه در اساسنامه‌ای که من دیدم برای این تغییر ساختار تهیه شده مواردی هست که تجربه من می‌گوید برقراری این سیستم حداقل در کوتاه مدت و در سطح کشور اصلا عملی نیست. شاید هم من اشتباه کنم اما تا امروز هم می‌بینیم این طرح پیشرفت قابل ذکری نداشته است؛ چراکه در ابتدا گمان بر این بود که تا پیش از پایان سال گذشته این موسسات همگی تشکیل خواهند شد. البته این حرف‌های من دلیلی نمی‌شود که بگویم در سیستم جاری انجمن هیچ اشکالی وجود ندارد و همه چیز گل و بلبل است اما به هر روی بسیاری از نواقص بنا بر تجربیات عملی به مرور قابل اصلاح خواهند بود. یعنی در وضعیت فعلی من اصلاح وضعیت موجود و حرکت گام به گام به سوی وضعیت مطلوب را بر تخریب ساختار فعلی و تعریف چنین ساختارهای جدیدی ارجح می‌دانم.

 اگر منصفانه بنگریم متوجه این موضوع خواهیم شد که برخی انجمن‌ها  در شهرستان‌ها آنطور که باید به مسئولیت‌های خود پایبند نبوده‌اند. این را می‌توان از واکنش‌ها و صحبت‌های هنرمندان شهرستانی دریافت.

همینطور است. در مقابلِ برخی شعب انجمن‌ها که فعال بوده‌اند می‌توان گفت برخی دیگر هیچ فعالیتی نداشته‌اند یا بعضی از قدرت خود در ارتباط با ادارات کل ارشاد استان‌ها سوءاستفاده‌هایی هم کرده‌اند و برخی دیگر نیز درگیر زد و بندهایی با دیگر بخش‌های مرتبط و شرکت‌های خصوصی شده‌اند. یکی از دلایل بروز  این وضعیت نامشخص بودن جایگاه دقیق، اختیارات و بخصوص چگونگی رابطه شعب انجمن‌ها با ادارات کل و برعکس بوده است. نداشتن بودجه و امکان درآمدزایی مشخص هم یکی‌دیگر از این دلایل است. همه این مسائل وجود دارد و هیچ‌کس آنها را کتمان نمی‌کند، این شرایط بوده که شعب بسته به دغدغه و همت رییس، اعضای هیات مدیره و میزان تعامل ایشان با مدیرکل و ساختار اداره کل استان‌شان در بخش‌ها و مقاطعی موثر و مفید بوده‌اند. در کنار کاستی‌ها و آسیب‌های موجود نمی‌توان منکر این شد که برخی انجمن‌ها در استان‌ها بخصوص در حوزه موسیقی مناطق و گروه‌ها و موزیسین‌های بومی عملکرد خوبی داشته‌اند که نمی‌توان خدمات آنها را نادیده گرفت.

واقعا چشم امید بسیاری از هنرمندان موسیقی نواحی مختلف کشور به انجمن‌هاست و جز این بخش جای دیگری ندارند که به مشکلاتشان رسیدگی کند. 

نه فقط هنرمندان موسیقی نواحی، بلکه اعضای گروه‌های بومی و آنهایی که در استان‌ها فعال هستند نیز همینطورند. منظورم آنهایی است که در سبک‌های دیگر مثل موسیقی دستگاهی، کلاسیک یا انواع دیگر فعالیت می‌کنند. انجمن به چنین افراد و گروه‌هایی نیز کمک‌هایی‌ کرده است. حرف من این است، زمانی که ساختاری سال‌ها وجود داشته و کار کرده و در مقاطعی توانسته تاثیراتی مثبت بگذارد و در طول زمان نقاط قوت و ضعفش نمایان شده  و مختصاتش در اختیار ماست، بهتر این است که مورد اصلاح قرار گیرد تا اینکه تعطیلش کنیم و دوباره طرحی نو دراندازیم. 

در نهایت تصمیم اخذ شده توسط معاونت هنری و دفتر موسیقی مخالفان زیادی دارد، از طرفی اگر بنا به اتفاقات اساسی بود، شعبه‌های انجمن‌ها باید در جریان قرار می‌گرفتند و این تغییر ساختاری باید با رای و نظر اعضای اصلی انجمن‌ها انجام می‌شد. چنین همه پرسی وجود نداشته است. 

متاسفانه تا امروز انجمن و شعب آن عضوگیری نداشته‌اند و علیرغم اینکه از معنای کلمه انجمن انتظار می‌رود ساختار رسمی انجمن‌ها به هیئت مدیره‌ها و کارمندان احتمالی‌شان خلاصه می‌شده. در دو، سه سال گذشته با تشکیل سامانه بامک انجمن در پی آن بود که با عضوگیری و برگزاری انتخابات، اعضای هیئت مدیره‌های انجمن برآمده از موسیقی استان‌ها باشند. عضوگیری تا حد زیادی انجام شد و حتی تغییرات اساسنامه‌ای و آیین‌نامه‌ای برای تغییر روند انتخاب هیئت مدیره‌ها با تکیه بر آرای جامعه موسیقی تدوین شد، اما نهایتا با همین قضیه تغییر ساختار شعب متوقف شد.

مگر اعضای هیئت مدیره شعب چگونه انتخاب می‌شوند؟

تاکنون روال اینگونه بوده که اعضای هیئت مدیره شعب هر استان از بین پیشنهادهای مدیرکل آن استان انتخاب می‌شده‌اند و خود مدیرکل یا نماینده تام‌الاختیار وی نیز یکی از اعضای هیئت مدیره محسوب می‌شده.

به امید اینکه معاونت هنری و دفتر موسیقی و حتی شورای «برنامه ریزی و حمایت» که تا امروز سکوت اختیار کرده‌اند  درباره مسائل موجود توضیحاتی ارائه کنند تا همه اهالی موسیقی در جریان ریز اتفاقات و تغییرات قرار گیرند و شبهات برطرف شوند.

 بله. شاید با توضیح شفاف مسئولان همه این ابهامات برطرف شود، فکر می‌کنم پاسخ بسیاری از این دست سوالات و ابهامات و بی‌اعتمادی‌های موجود در نبود شفافیت و ملزم نبودن مسئولین در توضیح تصمیماتشان و بی‌توجهی به اقناع افکار عمومی سرچشمه می‌گیرد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز