سعید بشیری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
برای متفاوت بودن چه باید کرد/ هیچ وقت خودم را تکرار نکردم
تهیهکننده فیلم سینمایی «دشت خاموش» میگوید: همیشه وقتی در حال آغاز طراحی و تولید یک برنامه هستم مدام ذهنم به دنبال این است که چطور باید این کار شبیه نمونههای قبلیاش نشود یا حداقل تفاوتهایی داشته باشد و تمام تلاشم را میکنم قبل از شروع مرحله تولید، به یک طرح ایدهآل یا یک فیلمنامه کامل و قابل قبول برسم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سعید بشیری، تهیهکننده سینما و تلویزیون از قدیمیهای حوزه تهیهکنندگی است. بسیاری او را با برنامه «دو قدم مانده به صبح» به یاد میآورند. برنامهای متفاوت که در دهه هشتاد روی آنتن شبکه چهار سیما رفت و نوع دیگری از برنامهسازی بر بستر فرهنگی و هنری را مقابل دیدگان مخاطبان قرار داد. بسیاری هنوز شیوه متفاوت اجرای محمد صالحعلا و مناظرههای سینمایی با اجرای فریدون جیرانی را به خاطر دارند و از آن به عنوان نقطه عطف برنامهسازی در تلویزیون یاد میکنند. بشیری در سال ۹۹ با تهیه فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی حضور موفقی در عرصه بینالمللی داشت تا جایی که میتوان «دشت خاموش» را موفقترین فیلم ایرانی در سال ۹۹ نامید. به بهانه حضور «دشت خاموش» در بیش از ۲۰ جشنواره بینالمللی با سعید بشیری در پایان سال ۹۹ گفتگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
قبل از اینکه درباره کارهای شما و خصوصاً فیلم دشت خاموش و برنامه دوقدم به صبح حرف بزنیم کمی از خودتان بگویید؟
در شهری کوچک در استان خوزستان به نام سربندر زندگی میکردیم و مثل خیلی از اهالی سینما از نوجوانی عاشق غریزی فیلم دیدن بودم شاید باورتان نشود اما در نوجوانی فیلم بهرام شیردل با بازی بیک ایمانوردی را که کپی دست چندمی از زورو بود را ۱۲ بار در سینما دیدهام. بعد هم جوانی بود و شوق فیلم ساختن و دور بودن از امکانات آموختن درباره فیلم و فقط یک ماهنامه فیلم که هر ماه جانم به لب میرسید تا برسد به تنها کتابفروشی شهر… وقتی هم میرسید بارها خواندن همه صفحات آن و خصوصاً نقدها. . آن هم نقد فیلمهایی که ندیده بودم. این جمله شاید اغراق نباشد. عکسهایش را هم میخواندم.
امکان ساختن فیلم کوتاه یا آموزش وجود نداشت؟
در شهر ما خیر. ولی دفتر سینمای جوان در اهواز دایر بود. یک فیلم مستند هشت میلیمتری به نام راهبان در سینمای جوان اهواز در سال ۶۷ ساختم که درباره راهبانان راه آهن بود و جایزه هم گرفت. یادم هست که کیانوش عیاری و مجید جوانمرد جزو هیئت داوران بودند.
چه سالی و چه شکلی وارد کار حرفهای شدید؟
سال ۶۸ در رشته سینمای دانشکده سینما، تئاتر قبول شدم و همان زمان از طریق شاهرخ دولکو که همخانهی دوران تحصیلم بود، به مسعود فراستی که آن روزها دبیر سرویس تلویزیون هفته نامه سروش بود معرفی شدم و هم زمان با تحصیل، سه سال به عنوان خبرنگار اختصاصی آن کار کردم و از این طریق با خیلی از کارگردانان و تهیهکنندگان تلویزیون و سینما آشنا شدم و توانستم در اولین کار حرفهای در سال ۱۳۷۲ به عنوان مدیر برنامهریزی سریالی به نام هدف گمشده به کارگردانی یوسف سیدمهدوی که بسیار از او آموختم، مشغول بشوم و سالها به عنوان دستیار اول، کارگردان و برنامهریز در سینما و تلویزیون کارکنم. ۲۷ سال گذشته، خیلی از بازیگران آن سریال طی این سالها فوت کردند. منوچهر حامدی، حسن جوهرچی، لوریک میناسیان (دختر آرمان بازیگر قدیمی سینما) فریبرز سمندرپور، منصور والامقام…
اولین برنامه شما در جایگاه کارگردان و تهیهکننده برنامه دوقدم مانده به صبح بود که یک قالب و فرم جدید بود و خیلی زود تبدیل به یک برنامه موفق و تأثیرگذار در فضای فرهنگی کشور شد. دلیل اصلی موفقیت آن را چه میدانید؟
به نظر خودم موفقیت و استقبالی که خصوصاً اهالی و هنرمندان رشتههای متفاوت از این برنامه کردند چند دلیل داشت که سعی میکنم مختصر توضیح بدهم. یکی از مهمترین دلایل آن شاید ایجاد و خلق یک پاتوق هنری شبانه برای هر کدام از رشتههای حوزه فرهنگ و هنر از سینما تا شعر و معماری و عکاسی و… بود که با حضور هنرمندان سرشناس و کاربلد همان رشته اجرا میشود. برنامهی با این هدف قبل از اون در تلویزیون وجود نداشت. از طرف دیگر همین الان هم وقتی تصور میکنید اسامی کسانی مثل فریدون جیرانی شب سینما، محمد رحمانیان شب تئاتر، شادمهر راستین شب معماری، افشین شاهرودی عکاسی، رشید کاکاوند ادبیات، فردین خلعتبری موسیقی و خیل هنرمندان برجسته دیگر به عنوان مجری، در یک برنامه حضور داشته باشند به نظر میآید حضور آنها برای اعتبار و جذابیت یک برنامه هم کافی است و هم خیلی اتفاق مهمی است و بعد هنرمندان درجه یکی که تعدادی از آنها قبل از دوقدم مانده به صبح، به قول خودشان در هیچ برنامه تلویزیونی شرکت نکرده بودند و کسانی مثل احمدرضا احمدی شاعر، شمس لنگرودی شاعر، مسعود کیمیایی، حمید سمندریان، حمید امجد، محمد چرمشیر، ابراهیم حقیقی، یا حضور علی دایی در یک برنامه فرهنگی و بسیاری دیگر…
از طرف دیگر من همراه با همکارانم که اکثراً جوانان پرشور و خلاقی بودند، سعی میکردیم چون برنامه در ساعت پایانی شب پخش میشد حس آرامش و به نوعی احوال شاعرانهای در برنامه ایجاد کنیم. یادم هست به تدوینگران برنامه میگفتم که موسیقی اصلی برنامه باید موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی مقامی و نواحی مختلف این را بیشتر استفاده کنند یا دکور نستباً عظیم و سفید و خوش رنگ و لعاب برنامه هم این احوال را تشدید میکرد برای خودم قواعد و خط قرمزهایی تعریف کرده بودم و سعی میکردم بخشهای مختلف برنامه (حدود ۱۰۰ دقیقه هر شب) از میهمانان، تصاویر و موسیقیهای خاصی استفاده کنیم. برنامه به سرعت دیده شد به خوبی یادم هست که طی یکی دو ماه اینقدر مورد استقبال مخاطب و به ویژه حتی هنرمندان در جه یک رشتههای مختلف هنری قرار گفت که برای خودم و همکارانم جای تعجب داشت. البته آن سالها شبکههای مجازی فعال نبود اما خیلی از اهالی فعال در حوزه هنر به من میگفتند که اسامی میهمانان هر شب برنامه را برای هم پیامک میکردند.
و به همه دلایلی که گفتم اسم و حضور یک شاعر، نمایشنامهنویس و کارگردان خلاق و واقعاً منحصر به بفرد را اضافه کنید، یعنی محمد صالح علا. آن وقت به نظر میآید که دیگر میتوانید از نتیجه و تأثیر کار بر مخاطب خیالتان راحت باشد که البته با پیشنهاد و تلاش دکترپور حسین مدیر وقت شبکه به عنوان مجری اصلی در برنامه حضور پیدا کرد. سابقه و حضور حدود چهلساله او در زمینه نویسندگی و کارگردانی تئاتر، ترانه سرایی، بازیگری و احوال خاص او در ادبیات کلامی و ترکیبسازی او با واژگان فارسی بیتردید یکی از دلایل اصلی اعتبار و موفقیت برنامه بود. و خوب به خاطر دارم که روزنامه همشهری به بهانه آغاز سال ۱۳۸۷ و شماره نوروزی خود برای انتخاب مهمترین اتفاقهای فرهنگی سال ۸۶ از هنرمندان سینما و تئاتر نظر خواهی کرده بود که برنامه دوقدم مانده به صبح و بازی علی نصیریان در میوه ممنوعه حسن فتحی به ترتیب بیشترین رأی را آوردند. مشاورههای رحمان سیفی آزاد مدیر وقت گروه فرهنگ و هنر و یا همفکریهای رامین حیدری فاروقی که عنوان دو قدم مانده به صبح هم پیشنهاد او بود از بخت خوب من و برنامه بود.
برسیم به دشت خاموش... وقتی به جوایز دریافتی فیلم و حضورهای متعدد فیلم در جشنوارههای جهانی نگاه میکنیم به نظر میآید موفقترین فیلم سال ۱۳۹۹ سینمای ایران باشد.
بله. فکر میکنم همینطوره. ما غیر از سه جایزه مهم در جشنواره ونیز که جایزه بهترین فیلم بخش افقها برای اولین بار نصیب سینمای ایران شد و جایزه بهترین فیلم بخش مسابقه جشنواره سابرسیو کرواسی و کاندیدا بودن در دو جشنواره دیگر، حداقل طی همین شش هفت ماهی که از آغاز بخش بین المللی فیلم گذشته حدود بیست جشنواره مهم جهانی حضور داشتهایم که سه تای آنها یعنی ونیز، شبهای سیاه تالین و توکیو جزو ۱۶ جشنواره الف جهانی هستند.
به نظر میآید شما تهیهکنندهی کم کاری هستید. اما بعضی از آثاری که تهیه کردید تبدیل به برنامههای شاخص و تأثیرگذاری شدند. از دو قدم مانده به صبح که بعد از ده سال از پایان بخش آن، تلویزیون همچنان دارد از همان فرم و قالب دو قدم بهره میبرد و یا موفقیتهای جهانی فیلم دشت خاموش…
همیشه وقتی در حال آغاز طراحی و تولید یک برنامه هستم مدام ذهنم به دنبال این است که چطور باید این کار شبیه نمونههای قبلیاش نشود یا حداقل تفاوتهایی داشته باشد و تمام تلاشم را میکنم قبل از شروع مرحله تولید، به یک طرح ایدهآل یا یک فیلمنامه کامل و قابل قبول برسم. از طرف دیگر اگر این حرفهایم شعار و بزرگ گویی جلوه نکند من با همه تلخیها و مشقتها و زشتیهای شدت گرفته جهان، سعی میکنم کارهای که میسازم تصویر ملایمتری از حتی موضوع تلخ فیلم نشان دهم. چون فکر میکنم از پس هر سختی همیشه امید هست و میدانم در نهایت آرامش و صلح خواهد رسید. شاید اگر اغراق نباشد یک جور نگاه شبه شاعرانه و لطیف به جهان و این باعث میشود که ناخودآگاه این حس به کارها و در نهایت به مخاطب هم منتقل شود. وسواس زیادی هم سر جزئیات دارم. گاهی این حس سختگیرانه به جزییات اطرافیانم را هم خسته میکند ولی دیگر عادت کردهام. درباره دشت خاموش هم باید بگویم وقتی فیلمنامه را خواندم علاوه بر فرم و داستان متفاوت آن به جانم نشست. واقعاً آن لحن شاعرانگی که در فیلمنامه وجود داشت نظرم را جلب کرد. احمد بهرامی کارگردان فیلم هم دقیقاً میدانست چه میخواهد. تصویری که فیلمنامه از زندگی مشقت بار و تنهایی آدمهای قصه ارائه میداد آن نگاه دلسوزانه و همدردی که هنگام خواندن آن با شخصیتها حس کردم، برایم شکی باقی نگذاشت که تولید آن تصمیم درستی است.
اگر بخواهید خیلی موجز درباره تم اصلی فیلم دشت خاموش حرف بزنید، چه خواهید گفت؟
دشت خاموش فیلمی است درباره رنج زیستن و اینکه عاشق ماندن و دوست داشتن ابدی کسی دشوارتر است تا به دست آوردن آن به هر قیمتی.
برای اکران فیلم چه برنامهای دارید؟
فعلا که سایه تلخ و هراسناک کووید ۱۹ نگذاشته به برنامهای که برای اکران آن داشتیم برسیم اما به نظر میآید که در اوایل تابستان شرایط بهتر خواهد شد و امکان اکران فراهم.