مدرس علوم ارتباطات:
برخی رسانهها دنبال بهانهاند؛ دولت خویشتنداری کند
برخی روزنامهها تلاش میکنند با تیترهای نامعمول و گاه زننده و تصاویر توهینآمیز، توجه مردم را به خود جلب کنند. گرچه هنوز دولت واکنشی نشان نداده اما رسانههای اصولگرا هم حمایتی از این روش نادرست و افراطی نکردهاند.
قادر باستانی، نویسنده و مدرس علوم ارتباطات اجتماعی در گفتگو با ایلنا، اقدام روزنامه وطن امروز در چاپ کاریکاتوری توهینآمیز را یک عمل غیرحرفهای توصیف کرد و گفت: توهین عریان به رییسجمهور و هر مقام دیگر، نشان دهنده افول اخلاق روزنامهنگاری در برخی رسانههاست و اینکه بعضی در مسیر رسیدن به اهداف خطی و جناحی، بیتوجه به چارچوبهای کار حرفهای رسانهای، حاضرند از مرزهای قانون و اخلاق عبور کنند.
وی افزود: این کار نشان دهنده تهور و شجاعت مألوف یک روزنامه نیست، بلکه بیانگر استیصال از فعالیت حرفهای است. بهطور قطع و یقین، هیچ رسانه حرفهای، برای بیان دیدگاههای خود از زبان توهین و تحقیر استفاده نمیکند و من تصور میکنم، مشکلات مربوط به نداشتن مخاطب و هزینههای سنگین اداره یک واحد مطبوعاتی، گردانندگان این روزنامه را به صرافت انداخته است که بهانه ای برای تعطیلی ایجاد کنند تا هم مشکلات خود را حل کرده باشند و هم هزینه تعطیلی روزنامه را به دولت اعتدال مدعی مدارا با مطبوعات منتقد، تحمیل کنند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: دولت تاکنون در ارتباط با رسانهها عملکرد مناسبی داشته و اقدام آقای انتظامی در پس گرفتن طرح نظام رسانهها نشان داد که کاملاً به دغدغههای متخصصین صنعت رسانه توجه دارد. در اینجا هم باید ضمن واکنش مناسب قانونی به این اقدام نابخردانه، خویشتنداری کنند و مراقب باشند وارد بازی آنها نشوند و با درایت و دوراندیشی، فضای رسانهای را به سمت اخلاق و حرفهایگری و قانونمداری پیش ببرند.
وی با بیان اینکه رسانههای اصولگرا در سالهای اخیر فرصتهای بزرگی را از دست دادهاند، تأکید کرد: در رسانههای اصولگرا عناصر فرهیخته، کاربلد و اخلاق مدار کم نیستند، اما متاسفانه اغلب آنها در سطوح تصمیمگیری قرار ندارند. این رسانهها به جهت تأسی از روشهای قدیمی نشریات شوروی سابق و تکنیکهای کهنه شده جنگ روانی گوبلز، به طور مرتب اشتباه میکنند و شکستهای پی در پی به جناح خود وارد میسازند. به نظر من متولیان جناح اصولگرا باید از گذشته عبرت بگیرند و به جای استفاده از این روشهای منسوخ که مربوط به دوره انحصار اطلاعات است، از تکنیکهای جدید دنیای خبر و رسانه بهره بگیرند.
وی خاطرنشان کرد: اگر متخصصین امر در سطوح تصمیمگیری رسانههای اصولگرا فعال شوند، با پردازش حرفهای اطلاعات و با اخلاق مداری، توفیقات بیشتری در جذب افکار عمومی و انجام وظایف نظارتی و انتقادی خود ایفا میکنند. به عنوان مثال هیچ روزنامهنگار حرفهای، از تیتر «خبر مرگش» استفاده نمیکند. کدام دانشکده روزنامهنگاری است که اولین جمله آن برای آموزش، توصیه به رعایت اخلاق نباشد؟ مگر زدن تیتر توهینآمیز به بالاترین مقام هر کشوری، نشانه بیاخلاقی و بیتوجهی به اصول حرفهای روزنامهنگاری نیست؟
باستانی اظهار داشت: البته انصاف باید داشت که علیرغم آرمانگرایی و علاقه به تکگویی و انحصار و بیرون راندن حریف از صحنه، رسانههای اصولگرا در سالهای اخیر پوست انداختهاند و گامهایی به سمت حرفهای شدن برداشتهاند. به نظر من نگاه به گذشته و تلاش برای نقد عملکرد، با هدف اثربخشی بیشتر، میتواند در این روزها مفید و موثر باشد. به نظر من فعالان عرصه رسانه، باید افرادی باشند که به طور حرفهای برای فعالیت در رسانهها تربیت شدهاند و مرزبندی کاملاً مشخصی با فعالان عرصه سیاست دارند.
وی افزود: تعامل میان اصحاب رسانه و سیاسیون، در چارچوبهای مشخصی تعریف شده است. یک رسانه اعتبار خود نزد مخاطب را بسیار اهمیت میدهد و یک سیاستمدار با درک قدرت افکار عمومی و نقش رسانه، تلاش می کند اهداف و آرمانهای خود را به نحوی پیش ببرد که بیشترین همراهی را از طرف رسانه ها شاهد باشد. به عقیده من، در رسانههای اصولگرای ما، نخستین ایراد وارده، خلط میان سیاست و رسانه است؛ فرمان حرکت رسانهها در دست سیاسیون است. سیاسیون به عنوان یک ابزار به رسانهها مینگرند و متولیان رسانههای اصولگرا بیش از آنکه رسانهای باشند، سیاسی هستند. اشکالی که این امر به وجود میآورد، آن است که رسانه از الگوهای حرفهایگری مرتب فاصله میگیرد و پیامهای ارسالی از رسانه از مقبولیت کافی برای اثرگذاری بر مخاطب برخوردار نمیشود.
باستانی گفت: رسانه باید بتواند بیطرفانه رویدادهای پیرامونی را با صداقت و صراحت به مخاطب برساند؛ خبر مقدس است و تحلیل آزاد. در رسانههای اصولگرا این دو موضوع با هم یکی شده است. اخبار مملو از جهتگیری است و تحلیلهایی در قالب تیتر و خبر به مخاطب ارائه میشود که در رفتار سیاسی و اجتماعی او موثر باشد. به نظر میرسد اعتماد کافی میان کارکنان و مدیران رسانههای اصولگرا برای پوشش خبری وجود ندارد. خبرنگاران تلاش دارند اخباری را چینش کنند و پوشش دهند که از بیشترین بازخورد مثبت مدیران خود برخوردار شوند. خلط تحلیل در لابهلای اخبار و تیتر، مخاطب را بر آن میدارد که اعتماد کافی نداشته باشد و برای رسیدن به واقعیت از رسانههای دیگر استفاده کند.
این مدرس روزنامهنگاری و ارتباطات تصریح کرد: رسانههای اصولگرا در گام نخست باید بپذیرند که رسانه پدیدهای غربی است و ساز و کار خاص خود را دارد. افرادی که برای کار در رسانه تربیت شدهاند، واقعیتها را همان گونه که هست، نه آن گونه که ما میخواهیم باشند، با رعایت اخلاق حرفهای پوشش میدهند. این افراد در نقل رویدادها دروغ نمیگویند، به کسی توهین نمی کنند، یا اخبار را به شکل غیرواقعی مطرح نمیکنند. وقتی اخبار به شکل واقعی پوشش داده شود، مخاطب اعتماد خود را بازمییابد و آن رسانه در بخش تحلیل، دیدگاههای خود را مطرح میسازد که میتواند مورد قبول مخاطب باشد یا نباشد.
وی در پایان گفت: متولیان جریان اصولگرایی، برای ترمیم اعتماد مردم میتوانند رسانههای خود را به رسانهایها بسپارند و اهمیت مخاطب را با واقعیت گرایی در انتشار اخبار مشخص کنند. اشکال دیگر رسانههای اصولگرا کتمان واقعیت به نفع آرمان است. نگاه حذفی به رقیب به عملکرد رسانههای اصولگرا آسیب میزند؛ اتهام زنی و تلاش برای بیرون راندن رقیب از صحنه، در دنیای رسانهای امروز دیگر چندان موثر نیست و گاه نتیجه عکس دارد. رقابت واقعی با رسانههای غیراصولگرا، میتواند رقابتی حرفهای باشد و به رشد خلاقیتها و بهبود مستمر فضای رسانهای کشور منجر شود. پذیرش رقابت عادلانه در جلب رضایت مخاطبان اثربخش خواهد بود.