گزارش میدانی «ایلنا» از کار بدون مزد دختران در برخی روستاهای فارس:
وقتی زنان سهمی از درآمد خانوادگی ندارند/ 50 هزار تومان ؛ دستمزد یک روز کار برای دختران روستا های مرودشت
دختران آفتاب و دشت روستاهای فارس بیمزد و اجر در باغ و زمین و ملک پدری کار میکنند. در مواردی کار آنها از کار مردان هم سختتر است ،چون بعضی وقتها زحمت کار خانه نیز بر دوش این زنان است...
به گزارش خبرنگار ایلنا در مزارع و باغات اطراف شهرستان مرودشت در نزدیکی شیراز سیبزارهایی است که کارگرانش دختران جوانی هستند که با حداقل در آمد وظیفه چیدن درختان از گرما برعهده آنان است.
در یکی از باغات روستا به باغی چهار هکتاری رفتیم که هر سال حدود ۱۰۰ تن محصول دارد. در این باغ 9 نفر مشغول به کارند، یک مرد مسئول گذاشتن روزنامه کف سبدها است و چهار مرد سیبهای چیدهشده را در سبدهای ۷ کیلویی می ریزند و از پای درختها به پایین مزرعه می برند. نفر هفتم مسئول یکدست کردن سیبهاست، متوسطها را کف و درشتترها را روی سبد میچیند. مردها این کار را زیر سایه درختان انجام میدهند. نفر هشتم و نهم اما دخترانی هستند که شاید سختترین کار را انجام میدهند؛ چیدن سیب از روی درخت در گرمای داغ تابستان.
هرچه سبزی شالیزارها طبیعت منطقه را رنگین کرده در دشت غربی استان، باغهای سیب با انبوهی از خارهای کوچک و بزرگ روییده در کف زمین و درختهای بیسایهسار، هرم گرمای تابستان را هرچه بیشتر به صورت میزند. امروز روز سوم کار دو زن جوان در باغ است، اجازه عکسبرداری نمیدهند. یکی از مردان می گوید : «کار زن و مرد نمیشناسه، اینجا همه پابهپای هم کار میکنند.» این مرد اما نگفت که پسرها هرکدام سهمی از باغ وسهمی هم از فروش دارند اما زنان نه تنها سهمی ندارند که دستمزدشان کمتر از مردان نیز هست.
آماده کردن صبحانه و ناهار به اضافه کار در باغ
سپیده که سر میزند، دخترها از خواب بیدار شدهاند و به فراهمآوردن ناشتا مشغولند. یکی خمیرها را آماده و چانه میکند و دیگری پهن میکند روی اجاق. نان که پخته شد، یکی میرود سر وقت کتری بزرگی که بخار مثل سوت قطار از لوله خرطومیاش بیرون میآید. فلاسک بزرگ را میگذارد کنار نانهای دستمال پیچشده در گوشه حیاط و سری به خواهر کوچکتر میزند که مشغول آماده کردن خاگینههاست. خورشید که آبی به صورتش میزند برادرها و پدر از خواب بیدار میشوند. دستها و صورت را میشویند و مهیای رفتن. یکی از برادرها نیسان آبی را روشن کرده و بقیه کفشها را میاندازند پیش پا و حرکت. همگی سوار بر نیسان میشوند، برادر کوچک ماشین را میراند و پدر و برادر بزرگ مینشینند کنار دستش. یک برادر و دو خواهر هم وسایل را برداشته و مینشینند پشت ماشین، کنار سبدهای تو در تو و روزنامههای دستهشده.
سهم دختران از کار خانوادگی
صبح تا آفتاب سری به دشتها بزند، چیدن سیبها را ادامه میدهند. دستها را با آب دبه میشویند و دخترها سریع بساط صبحانه و قابلمه ناهاری را که دیشب فراهم آوردهاند در سایه نیسان میچینند روی روفرشی. دهانها به گرفتن لقمه و جویدن و بعد هم پیالهای چای و گرفتن سیگار پدر و برادرهای بزرگ. بساط صبحانه جمع میشود و حالا دخترها و برادر کوچک میروند سروقت چیدن سیب. بقیه به همراه کارگری که از روستای پاییندست آمده، به کار ردیفکردن سبدها مشدهانها به گرفتن لقمه و جویدن و بعد هم پیالهای چای و گرفتن سیگار پدر و برادرهای بزرگ. بساط صبحانه جمع میشود و حالا دخترها و برادر کوچک میروند سروقت چیدن سیب. بقیه به همراه کارگری که از روستای پاییندست آمده، به کار ردیفکردن سبدها مشول میشوند. خواهرها بیوقفه کار میکنند، بیحرفی و کلامی حتی. برادرها کمی پایینتر به حرف و گفت مشغولاند و گلایه از بدیِ بازار امسال و قیمت پایین محصول. هرچه آبی آسمان کمرنگتر میشود، خستگی و کلافگی گرما هم بیشتر. دخترها حدود ۱۶، ۱۷ سال بیشتر ندارند، مادر چندسالی است به سفر همیشگی رفته و همین باغ است و یک خانواده. برادر بزرگ در فکر ازدواج است. «اگه خدا بخواد عید عروس میارم خونه.» خواهرها اما در اندیشهاند که آیا دبیرستان آخرین دوره تحصیل است یا نه.
دستمزد کارگر مرد ۷۰ هزار تومان، کارگر زن ۵۰ هزار تومان
کمی پایینتر از مرودشت در حاشیه جادهای که میخورد به پتروشیمی، صندوقهای سبز با گوجههای قرمز کنار هم چیده شده اند. دستهای از مردان صندوقهای ۱۲ کیلویی را از روی زمین بلند میکنند و میآورند حاشیه مزرعه. چیدن گوجه اما به عهده زنان است، هرکدام یک کلاه حصیری بزرگ گذاشته روی سر و با دستکشهای پارچهای گوجههای گوگردی را از بوتهها جدا میکنند و میریزند توی صندوقهایی که در هر شیار زمین چیده شده. کارفرما میگوید چیدن گوجه حوصله میخواهد و کارگران مرد اغلب قبول نمیکنند که به گوجهچینی بیایند اما حمل صندوقها و سبدهای گوجه به عهده مردهاست. با این حال دستمزد هر کارگر مرد برای یک روز کار در گوجهچینی ۷۰ هزار تومان است و مزد زنان گوجهچین ۵۰ هزار تومان. «خب دیگه عرف هست، کسی هم شکایتی نداره.»
کار بدون مزد زنان
براساس آمارها تعداد زنان از مردانی که کار بدون مزد انجام میدهند،بیشتر است. ۶۲.۳۸ درصد از «کارکنان فامیلی بدون مزد»، زنان هستند. زنانی که ارزش اقتصادی ایجادمیکنند، اما این نوع اشتغال، درآمدی برایشان ایجادنمیکند. بخش عمده این زنان، در فعالیتهای«کشاورزی، جنگلداری، ماهیگیری»، «تولید صنعتی»و «عمدهفروشی و خردهفروشی، تعمیر وسایل نقلیه» کارمیکنند و در روستاها ساکن هستند. تعداد این افراد که مرکز آمار از آنها با عنوان «کارکن فامیلی بدون مزد» نام میبرد، بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزارنفر است. این یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر، برای یکی از اعضای خانوار خود که با وی نسبت خویشاوندی دارند کار میکنند و از این بابت، مزد و حقوقی دریافت نمیکنند.
گزارش: احسان اکبرپور