مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور:
علت تلفات ماهی ساردین در منطقه چابهار مشخص نشد
ز آب سطح و عمق آب و ساردین ماهیان تلف شده در نقاط مختلف حوضچه اسکله کنارک نمونه برداری شد و تحت شرایط مناسب به آزمایشگاه مرکز تحقیقات منتقل شدند.
نتایج مشاهدات تشریح و بررسی میکروسکپی از اندامهای درونی سه گونه ماهی ساردین برای یافتن علت دقیق تلفات ماهیان ساردین در منطقه چابهار اعلام شد.
به گزارش ایلنا و به نقل از روابط عمومی موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، صبح روز شنبه مورخ ۹۳.۸. ۳تلفات زیاد ساردین ماهیان به مرکز تحقیقات شیلاتی آبهای دور - چابهار گزارش شد و بلافاصله تیم کارشناسی مرکز جهت نمونه برداری از آب، تلفات ماهی و بررسی تغییرات فیزیکی در سطح دریا نظیر لکههای رنگی ناشی از بلومهای پلانکتونی و یا نفتی به منطقه اعزام شدند.
از آب سطح و عمق آب و ساردین ماهیان تلف شده در نقاط مختلف حوضچه اسکله کنارک نمونه برداری شد و تحت شرایط مناسب به آزمایشگاه مرکز تحقیقات منتقل شدند.
علاوه بر آن منطقه مذکور با استفاده از یک فروند قایق جهت تعیین احتمال بروز هر گونه شکوفایی پلانکتونی و یا وجود لکههای نفتی مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از نقشههای آنلاین ماهوارهای و به کار گیری یک فروند بالگرد متعلق به هلال احمر شهرستان، منطقه مورد نظر از حیثعوامل ذکر شده نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج مشاهدات تشریح و بررسی میکروسکپی از اندامهای درونی سه گونه ماهی ساردین که عبارت بودند از ساردین پهلو طلایی، شمسک کوچک، شمسک بزرگ به شرح ذیل ثبت شد: رنگ عمومی بدن و پولکها کاملاً طبیعی و فاقد هر گونه کدورت، وارفتگی، ضربه و یا لخته و خونریزی چه به صورت پتشی و چه به صورت پورپورا بود.
در بررسی از عضلات پشتی و شکمی هیچ گونه لکههای خونی و یا انتشار میوگلوبین مشاهده نشد و رنگ و قوام عمومی این اندامها کاملاً طبیعی بود.
رنگ عنبیه چشم کاملاً طبیعی و به دور از هر گونه کدورت و یا خونریزی بود.
محتوای رودهها کاملاً طبیعی و فاقد گاز و یا مواد غذایی آبکی بود.
در بررسی مخاط دستگاه گوارش و رودهها، به ویژه پرزهای روده(ویلیهای رودهای) هیچگونه زخم و یا لکههای خونریزی چه به صورت پتشی و یا پورپورا مشاهده نشد.
فاقد هرگونه خونریزی در سطح بدن و اطراف محوطه شکمی و مخاط روده بوده و هیچگونه خونریزی یا زخم در سرتاسر روده مشاهده نشد.
بررسی فاکتورهای فیزیک – شیمی آب نشان داد که: شوری، اسیدیته، اکسیژن و دمای آب در حد نرمال و از مجموعه نوترینتهای آزمایش شده، تنها فاکتور آمونیاک ۰.۵ میلی گرم بر لیتر(ppm) مشاهده و ثبت شد.
آزمایشات و بررسیهای پلانکتونی از نمونههای آب منطقه گونههای پلانکتونی Nitzschia، pleurosigma، Nitzschia، Bidullpiha را نشان داد که از حیثتراکم پلانکتونهای مذکور شمارش شدند که از آن میان تنها گونه غیر سمی Nitzschia دارای تراکم بیشتری بوده و ثبت شد.
رویدادهای مشابه در گذشته: بنا بر گزارش ارایه شده در مهر ماه سال۱۳۷۰ توسط تورج ولی نسب، تلفات حدود ۳ تن ساردین ماهیان در منطقه پزم گزارش شد.
نتایج بررسیهای آزمایشگاهی و میدانی در آن زمان مانند نتایج حاصل از بررسیهای اخیر بود. بررسیهای میدانی در آن زمان مشخص کرد که گونههای ساردین ماهیان در اثر استرس ناشی از حمله شکارچیانی نظیر تون ماهیان به منطقهای از ساحل خلیج رانده شده که متعاقب آن در اثر پدیده جزر دریا در حوضچه ایجاد شده به دام افتاده و این مسئله عامل اصلی تلفات در آن ناحیه تشخیص داده شد.
گزارش دیگری در سال ۱۳۸۰ حاکی از تلفات میزان قابل توجهی از ساردین ماهیان در اسکله هفت تیر است و بررسیهای مرکز تحقیقات در آن زمان نشان داد که مانند مورد سال ۱۳۷۰ و مورد اخیر در کنارک هیچ یک از فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب و یا شکوفاییهای پلانکتونی و یا لکه نفتی عامل تلفات مذکور نبوده است. نهایتاً بررسیها و تجسسهای میدانی در منطقه نشان داد که تخلفات صیادی عامل تلفات مذکور بوده است.
بر اساس این گزارش: در خصوص عامل و یا عوامل تلفات اخیر، با توجه به نتایج آزمایشات فیزیکی و شیمیایی آب، بررسی لکههای نفتی و شکوفاییهای پلانکتونی و همچنین مشاهدات مستقیم سطح دریا از طریق نقشههای ماهوارهای و نظارت مستقیم با بالگرد، ثابت میشود که هیچ یک از عوامل ذکر شده نمیتواند باعثبروز تلفات مذکور باشد.
افزایش فاکتور آمونیاک آب حوضچه نیز تنها به خاطر تجمع بیش از حد اجساد ماهیان و تجزیه کالبد آنها اتفاق افتاده است.
مشاهدات ماهیان زنده و در حال مرگ نیز ناشی از افزایش میزان آمونیاک بوده که در ابتدا در حوضچه تجمع یافته و در اثر تجزیه کالبدی میزان آمونیاک آب را افزایش داده است. این در شرایطی است که میزان آمونیاک در دوطرف حوضچه و بیرون از منطقه تلفات، کاملاً نرمال بوده است.
گونههای پلانکتونی مشاهده شده در نمونههای آب از گونههای متعارف در منطقه بوده و هیچگونه سمیتی برای آبزیان موجود در منطقه ندارند و عدم مشاهده علایم مسمومیت در کالبدگشایی ماهیان نیز مؤید این موضوع است.
از طرف دیگر اگر فرض مسمومیت را هم در نظر بگیریم، هیچ گونه دیگری از آبزیان بومی منطقه نظیر: کفال ماهیان، خرچنگها و میگوهای منطقه تلف نشدهاند.
بنابراین عوامل دیگری در تلفات این ماهیان نقش داشتهاند که شناسایی آنها نیازمند تحقیقات بیشتر و کمک دستگاههای اجرایی و نظارتی دارد.